خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

معاویه فساد اقتصادی خود را با دین توجیه می‌کرد/مسئولیت خطیر عالمان دین در مواجهه با فقر در جامعه

توجیه‌گری درباره فقر در جامعه را اقدامی در راستای تبرئه صاحبان قدرت نامید و گفت فقیهان در جامعه علوی باید نسبت به فقر مردم واکنش داشته باشند

آیت الله سروش محلاتی توجیه‌گری درباره فقر در جامعه را اقدامی در راستای تبرئه صاحبان قدرت نامید و گفت فقیهان در جامعه علوی باید نسبت به فقر مردم واکنش داشته باشند.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)؛ آیت الله سروش محلاتی در سخنانی با عنوان «فقیه شهر در فقیرشهر» گفت: گاهی فقر در حاشیه یک جامعه و گاهی در متن یک جامعه دیده می شود. گاهی فقر یک وضع عادی و طبیعی پیدا می کند، مثلا در اثر خشکسالی موضوع فقر برای مردم پیش می آید ولی گاه فقر جنبه عمومی پیدا می کند. فقیر شهر، در شرایطی اتفاق می افتد که فقر جنبه عمومی پیدا کرده است، از حاشیه شهر به متن شهر رسیده و از افراد نادر و استثنائی به عموم مردم سریان و جریان پیدا کرده است. در این شرایط فقر، کم کم جنبه طبیعی و عادی به خود می گیرد و پذیرفته می شود که باید با فقر بسازیم. اینجا برای اینکه چهره فقر روشن شود که زشت است یا زیبا، خواستنی است یا نخواستنی و تحمل کردنی است یا تحمل ناکردنی است چند جمله‌ای را از حضرت علی(ع) می‌خوانیم. حضرت در نهج البلاغه در موارد متعددی این مورد را بیان می کنند. یکی از این موارد شاید سخت‌ترین و سنگین‌ترین تعبیر درباره فقر باشد این بیان حضرت است که فرمودند: «الفقر الموت الاکبر»؛ فقر مرگ است اما نه یک مرگ عادی بلکه مرگ سنگین و وخیم است.

وی در پاسخ به این پرسش که چرا فقر مرگ اکبر است گفت: این تعبیر را اگر برای یک جامعه فقیر بخواهیم تعمیم دهیم باید بگوییم فقیرشهر یعنی گورستان بزرگ. آقاجمال خونساری که از فقهاء بزرگ صفوی است در شرح این عبارت می گویند انسان در زندگی خود یکبار به دنیا می آید و یکبار می میرد. مرگ با همه سختی و تلخی آن و با همه گرفتاری هایی که در هنگام جان کندن وجود دارد دفعتا اتفاق می افتد، اما فقیر هر روز مرگ را تجربه می کند. مرگ بزرگ زجری است که فقیر هر روز در زندگی خود تجربه می کند. وقتی که فرزند او بیمار است و نمی تواند برای او دارو تهیه کند و می بیند که فرزندش پرپر می شود، آن موقع که می خواهد وسائل آموزش را برای او فراهم کند اما نمی تواند، زجر می کشد.

فقر، تحمل‌ناپذیرتر از مرگ است

استاد دروس خارج حوزه علمیه قم گفت: فقیر شهر، شهر مردگان نیست چرا که فقر به مراتب تحمل ناپذیرتر از مرگ است. در خطبه ۱۰۸ هم حضرت به دوران بنی امیه اشاره کرده و درباره وضعیت جامعه می گویند: «وَ کَانَ أَهْلُ ذَلِکَ الزَّمَانِ ذِئَاباً وَ سَلَاطِینُهُ سِبَاعاً وَ أَوْسَاطُهُ أُکَّالًا [أَکَالًا] وَ فُقَرَاؤُهُ أَمْوَاتاً»؛ حاکمان درنده هستند، فکرشان و ذهنشان این است که طعمه ای پیدا کرده و مردم را بدرند و مردم عادی در چنین جامعه ای طعمه هستند و بلعیده می شوند. به اشکال مختلف اینها را سرکیسه کرده و می بلعند. فقرا در این جامعه مردگانی بیش نیستند که هیچ کسی حالی از آنها نمی پرسد و آنها فراموش شدگان هستند.

آیت الله سروش محلاتی ادامه داد: جمله سومی نیز از حضرت علی (ع) وجود دارد که می فرماید: «الْفَقْرُ یُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِا»؛ انسانهای آگاه و زیرک به دلیل فقیر بودن اخرس شده و لکنت زبان می گیرند. نمی توانند حرف خود را بزنند. در جامعه ای که انسانها فقیر هستند، شخصیت آنها مورد توهین قرار می گیرد. جمله اول اشاره به جنبه روانشناسی قضیه و این جمله اشاره به جنبه جامعه شناسی فقر دارد و می گوید فقر چطور موقعیت انسان را از بیرون متزلزل می کند.

وی افزود: حضرت در جای دیگر می فرمایند فقر به دین آسیب می رسانند. در جامعه ای که فقر هست نباید امید داشت که فرد بتواند دین خود را حفظ کند. فقر خرد و عقل را به زانو در می آورد. کسی که متفکر است وقتی فقیر شد راه به جایی نمی برد. فقر مردم را روبروی هم قرار می دهد. فرزند و والدین، در جامعه، در خانه و هیچ کجا اعصاب وجود ندارد. امیرالمومنین می گوید فشار اقتصادی همه جا خودش را نشان می دهد.

توجیه‌گران فقر در صدد تبرئه حاکمانند

این استاد دروس خارج حوزه علمیه تصریح کرد: امروزه افراد مختلفی در جهت توجیه فقر و عادی‌سازی آن تلاش می کنند و می‌گویند مساله ای نیست و باید تحمل کرد. می گویند در زمان پیامبر (ص) هم شعب ابی طالب وجود داشته است. کسی این سخن را می گوید و فقر را مرگ می نامد که خودش در زندگی شخصی خود هرگز به دنبال لذتهای دنیایی نبوده است و در پایین ترین سطح معیشت زندگی می کرده است.

وی ادامه داد: برخی از افراد این حرفها را به نام دین به خورد جامعه می دهند تا حاکمان را تبرئه کنند و البته افتخار می کنند که ما در مکتب علامه طباطبائی درس خوانده ایم. اما علامه در تفسیر سوره توبه می گوید: مهمترین بنیان هرجامعه ای را جنبه مالی آن تشکیل می دهد. علامه می گوید اکثر گناهان و بدی ها و بداخلاقی ها و جنایات و تعددی‌ها و مظالم ریشه در فقر یا ثروت مفرط دارد. جامعه وقتی طبقاتی شد دچار این سرنوشت است. علامه می گوید اکثر مشکلات و مفاسد موجود ریشه در فقر دارد. در فقیر شهر نمی‌توان توقع اخلاق داشت.

عدم تعادل در جامعه ناشی از ظلم است

آیت الله سروش محلاتی گفت: فکر می کنیم موعظه جای همه چیز را می گیرد و می شود با نصیحت همه خلاها را پر کرد. مگر کسی برای نصیحت بالاتر از علی (ع) است؛ اما او می گوید در فقیرشهر جای نصیحت نیست. حضرت در خطبه شقشقیه می گوید خلافت را به دو جهت پذیرفتم. یکی از جهت اینکه مردم خواستند. این جنبه، جنبه ظاهری ماجرا است. اما به لحاظ محتوا حضرت بیان دیگری دارند و می‌فرمایند مسئولیتی برعهده داشتم که بر اساس آن قدرت را پذیرفتم. حضرت می‌فرمایند: «و ما اخذ اللَّه علی العلماء ان لا یقارّوا علی کظّه ظالم و لا سغب مظلوم». حضرت می گوید خداوند از علماء پیمان گرفته است. حضرت مساله گرسنگی و پرخوری را در سوی دیگر مطرح کردند. یکی آنقدر می خورد که نفسش بالا نمی آید. یکی آنقدر ندارد بخورد که نفس بکشد. اما حضرت نگفت یکی گرسنه و یکی سیر است. یکی را ظالم و یکی را مظلوم نامیدند. یعنی ظلم است که سبب ایجاد این شرایط می شود.

وی تصریح کرد: عدم تعادل در جامعه ناشی از ظلم است. در شرح ابن میثم بر نهج البلاغه به ظلم پرداخته شده و گفته شده ظلم این عدم تعادل را به وجود می آورد. لاتقاروا یعنی خداوند از علماء پیمان گرفته است که در صحنه پرخوری یک عده و گرسنگی یک عده بی قرار باشند. یعنی تحمل و آرامش نداشته و متلاطم باشند. فقر امروز برای ما در زشت ترین صورت آن اتفاق می افتد و ما هیچ بی قراری نمی بینیم. در ماه رمضان سفره انداختن در مسجد خوب است اما سخن حضرت علی (علیه السلام) ارتباطی با این مسائل ندارد. این سخن در یک سطح دیگر است. بحث درباره سغب مظلوم و درباره فاصله طبقاتی است.

خداوند از علماء پیمان گرفته تا در جامعه فقیر بی‌قرار باشند

این استاد حوزه علمیه گفت: حضرت علی (ع) می گویند من حکومت را گرفتم تا به این تکلیف عمل کنم. حضرت وقتی حکومت را داشت دائم کشاورزی و به فقرا کمک می کرد. اما مساله جنبه شخصی ندارد. قدرت را به دست می گیرد تا این وضع را به هم بزند. خداوند از علماء پیمان گرفته است که در این شرایط بی قرار باشند.

آیت الله سروش محلاتی گفت: ما دو نوع فقر داریم؛ یک فقر ناشی از مسائل شخصی است. فردی ناتوانی دارد و به همان دلیل مشکل اقتصادی پیدا می کند. ممکن است سیل یا ورشکستگی کسی را فقیر کند اما اینها فقیرشهر درست نمی کند. فقیرشهر وقتی اتفاق می افتد که سیاستهای حاکم بر جامعه عده‌ای را بالا و عده‌ای را پایین بیاورد. این غیرقابل تحمل است. انفاق و صدقاتی که در دین مطرح است برای رفع سنخ اول از مشکلات است. اگر کسی به زمین افتاد باید دستش را بگیریم.  اما وقتی جریان حاکم به این سمت و سو می رود اینجا لازم است که علی علیه السلام قدرت را در دست بگیرد.

دین معاویه فقر عمومی ایجاد می‌کند

این استاد دروس خارج حوزه علمیه قم تصریح کرد: فقیر شهر، شهر و جامعه ای است که فقر بر اساس سیاست‌هایی که در حکومت وجود دارد به مردم تحمیل شده و در خانه مردم وارد می شود. این نقش یا نقش مستقیم و یا نقش غیرمستقیم است.  نقش مستقیم مثلا با اختیاراتی که دارند و سیاست‌گذاری‌ها این کار رخ می دهد. یک نقش، نقش غیر مستقیم است. آیا دین در این فلاکت نقشی دارد یا نه؟ باید در پاسخ گفت دین معاویه یا دین علی(ع)؟ اگر دین، دین معاویه هست بله. فقر عمومی ناشی از دین معاویه است. درگیری ابوذر و معاویه و عثمان سر همین موضوع بود. تعبیری در منابع است که می فرماید به معاویه می گفتند روش‌های مالی و اقتصادی تو که دست برخی را باز گذاشته ای و برخی در فقر و فلاکت هستند چه توجیهی دارد؟ دفاع معاویه دفاع اقتصادی نبود، اما دفاع دینی کرد و گفت: «الارض لله و انا خلیفه الله». خلیفه خدا در ملک خدا هرطور بخواهد تصرف می کند و به کسی مربوط نیست. من از طرف شما وکیل نیستم که شما بتوانید اعتراض کنید که به این فرد کم و به آن زیاد دادید. من در مال خدا تصرف می کنم و خدا به من اجازه داده چون من خلیفه خدا هستم. برای این نوع از چپاول گری، تئوری درست کردند.

تفاوت نگاه معاویه و ابوذر

آیت الله سروش محلاتی گفت: معاویه گفت هرچه را که خداوند در اختیار من قرار داده است برای من است. ابوذر می گفت این پول مال مردم است و مردم باید ببینند چه می شود و کجا می رود. یک طرف حرف معاویه و یک طرف حرف ابوذر است. یکی حکومت را پاسخگو یکی غیرپاسخگو می خواهد. زیرنام خدا از پاسخگویی فرار می کردند. نمی گفتند چقدر آمده، کجا خرج شده و به که داده ایم.

استاد درس خارج حوزه علیمه با طرح این پرسش که آیا فقه معاویه و فقه فقهاء اموی در به وجود آمدن این فقر موثر هست یا نیست؟ تصریح کرد: تا وقتی که دین معاویه هست، فقر و فلاکت هم در چنین جامعه ای وجود دارد.  امام حسین علیه السلام در سخنرانی منا به علماء خطاب کردند که شما حق ضعفاء را ضایع کردید. شما به میدان نیامدید. شما هستید که مردم را تسلیم این حاکمان کردید. امام حسین علیه السلام می فرماید شما علماء مسئول هستید و مردم را رها کردید.

 

روحانیون نباید فقر را توجیه کنند

آیت الله سروش محلاتی گفت: تا وقتی ما فکرمان را از شام می گیریم نمی توانیم در کوفه و در سپاه امیرالمومنین(ع) باشیم. هرطور که شده کسانی که در این لباس هستند، نباید نقش توجیه گری داشته باشند. می گویند فقر امتحان الهی است. خدایی که با فقر امتحان می کند با چیزهای دیگر هم امتحان می کند. «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوع»؛ مثلا ناامنی. اگر کوچکترین ناامنی پیش بیاید حکومت‌ها تسلیم نمی شوند و می گویند حکومت مسئولیت دارد. چطور وقتی به فقر می رسد این حرفها مطرح نمی‌شود؟

وی افزود: امیرالمومنین(ع) وقتی با مالک سخن می گوید، یک جا می گوید دستوری که می دهم سخت است و آن در جایی است که مساله فقر پیش می آید. همه دولت‌ها در دنیا برای خودشان سلاح درست می کنند و مانور می دهند. حاکمان برای حفظ خودشان هم که شده اقتدار را لازم دارند اما آنی که سخت است رفع مساله فقر است. حضرت می فرمایند: «اللّهَ اللّهَ فِی الطَّبَقَهِ السُّفْلی مِنَ الَّذینَ لا حیلَهَ لَهُمْ». بعد می فرمایند مالک نگویی کارهای مهم دارم و برای مسائل جزئی وقت ندارم. آن کارهای مهم جبران این مساله را نمی کند. حضرت فرمود در اینجا کارهای مهم خود را به رخ نکش. کارهای مهم تو عذر نیست.

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.