خشوع در تلاوت و انتقال به مستمع؛ ویژگی تلاوت «ملکالقراء»
به بهانه سیودومین سالگرد درگذشت عبدالباسط بررسی شد؛
مهدی دغاغله در خصوص ویژگیهای تلاوت عبدالباسط توضیح داد: عبدالباسط از تلاوت خود متاثر میشود، خشوع در او ایجاد میشود و این خشوع را به مستمع منتقل میکند و او را به سمت تدبر و تفکر در معنا میکشاند و از این رو عبدالباسط با هیچکس قابل مقایسه نیست.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، مهدی دغاغله، پیشکسوت قرآن کریم از خوزستان به مناسبت سی و دومین سالگرد درگذشت استاد مرحوم عبدالباسط قاری مشهور مصری اظهار کرد: صدای عبدالباسط یک صدای واقعا استثنائی است و اگر بخواهیم براساس منطق صحبت کنیم میتوان گفت که صدای او کمنظیر است.
وی افزود: ممکن است نظیر صدای او پیدا شود، اما به سختی این امر تحقق مییابد. اگر کسی هم تلاش کند مثل او بخواند بالاخره تقلید میکند و کسی که تقلید میکند هیچگاه به جایگاه کسی که ابتکار و ابداع کرده نمیرسد.
دغاغله به بیان عوامل تأثیرگذاری تلاوت عبدالباسط پرداخت و گفت: به نظر من عوامل تاثیرگذاری تلاوت عبدالباسط متعدد هستند؛ یکی از این عوامل مسائل روحی و روانی است. این مسئله را باید در نظر بگیریم که قاریان مصری اعتقاداتی دارند. عبدالباسط معتقد بود تلاوتی که قبل از آن وضو نگیرد ممکن است تاثیرگذار نباشد و اگر میخواست تلاوتش بیشتر تاثیرگذار باشد وضو میگیرد، دو رکعت نماز میخواند و بعد تلاوت میکند؛ این حرکات قشنگ هستند و به نظرم برازنده یک قاری قرآن است.
دغاغله اضافه کرد: حفظ کردن این روح معنوی باعث میشود انسان اعتماد به نفسش زیاد باشد و واقعاً حس کند برای خدا میخواند و این در قرائت تاثیرگذار است. حتی بعضیها معتقد هستند که اسم بر روی حالات شخصیتی افراد هم تاثیرگذار است. به کلمه باسط که از اسامی خداوند است و به معنای گسترش است دقت کنید. هر چند که عبدالباسط در این نامگذاری دخیل نبوده، اما اسما میتوانند دلالتهایی بر عملکرد اشخاص داشته باشند. اثبات این موضوع دشوار است خصوصاً در رسانه که افراد با منشها و افکار گوناگون این مطلب را مطالعه میکنند. ممکن است بگویند این صحبت منطقی نیست و خرافهگویی است، اما هستند کسانی که به تاثیر اسم در سرنوشت افراد اعتقاد دارند.
این پیشکسوت قرآن کریم تصریح کرد: اینها همه مقدمه بود از همه اینها مهمتر این است که عبدالباسط اتقان را در تلاوت رعایت میکند؛ یعنی او متقن میخواند، محکم و بدون هیچ ایرادی میخواند. هیچ عیب و ایراد ریزی را از تلاوت عبدالباسط نمیتوان گرفت و مجموعه و منظومهای از دقتها در مخارج حروف، تجوید، وقف و ابتدا، صوت، لحن و انتخاب آهنگ متناسب با جملات قرآن از لحاظ ساختاری در تلاوت او وجود دارد. عبدالباسط با سلیقه خود بین موسیقی ذاتی کلمه و موسیقی انتخابی خود تناسب ایجاد میکند. شناخت جملهبندی مکتوب و انتخاب صوت و آوای متناسب با این متن بسیار مهم است. ممکن است کسی صدای عبدالباسط را داشته باشد اما این هنر او را نداشته باشد.
وی ادامه داد: عبدالباسط موسیقی درونی کلمات را با موسیقی انتخابی خود هماهنگ میکند که بهترین مثال آن سوره تکویر است. چندین و چند بار خواندن آیات و حفظ آنها آنقدر در ذهن عبدالباسط ملک شدهاند که او دغدغهای جز زیبا خواندن ندارد.
دغاغله در پاسخ به این سوال که چرا استادان قرآن کریم در جلسات، شاگردان خود را کمتر به سمت عبدالباسط خواندن و تقلید از او سوق میدهند؟ گفت: با این سوال شما یاد مطلبی افتادم. یاد میآید یکی از دوستان لبنانی من گفت: «نمیدانم چرا مردم عبدالباسط گوش میدهند؟ در مسابقات که نباید عبدالباسط خواند. عبدالباسط تنها قاری است که در مجالس ترحیم صدایش پخش میشود. هر وقت که فاتحه باشد صدای او را پخش میکنند و معمولاً مصطفی اسماعیل، متولی و شحات در مراسم ختم پخش نمیکنند و همه ما شرطی شدهایم که وقتی صدای عبدالباسط را میشنویم حس میکنیم که مجلس ترحیم است ولی صدای مصطفی را در مسابقات میشنویم و این از لحاظ روانی به ما تلقین شده که عبدالباسط مناسب مسابقات نیست.»
وی ادامه داد: در ادامه این مطلب باید بگویم که معتقدم که منطق قوی و قابل دفاعی پشت این سخن وجود ندارد. نظر خودم این است که عبدالباسط فقط عبدالباسط است. یعنی حتی فرزندانش یاسر و طارق هم نتوانستند مثل پدرشان بخوانند. پسرهای شحات توانستند همچون پدرشان باشند، اما عبدالباسط تک و بیهمتا است؛ یعنی فقط خودش است و هر کس میخواهد عبدالباسط بخواند بیشتر عیبهای تلاوتش مشخص میشود، چون سبک عبدالباسط صدایی مثل صدای او میخواهد.
استاد دانشگاه شهید چمران اهواز تصریح کرد: قاریان دیگر هنرشان در صوتشان نیست بلکه هنرشان در کارهایی است که روی صوتشان انجام میدهند و میخواهند بگویند با هر صوتی اگر این فنون بر روی آن پیاده شود میتوان قشنگ خواند. اما آهنگهای عبدالباسط خیلی محدود هستند.
وی افزود: در هر مقام ۸ صدا وجود دارد و عبدالباسط فقط چهار صدا را خوانده است و از لحاظ لحن محدود است منتها این ۴ صدا را در اوج میخواند. وقتی ۴ صدا را بالا میخواند، بالا را میبندد و دیگر کسی نمیتواند صدای پنجم را بخواند. کسی که از او تقلید میکند اگر بخواهد این چهار صدا را با «داد» بخواند جای دیگری برای نتهای دیگر نمیماند. به همین علت نغمه در اوج زیبایی ولی محدود است. چرا محدود است؟ چون صوت آن را محدود کرده یعنی عیار صوت بالا است.
این فعال قرآنی اضافه کرد: تقلید از عبدالباسط صدای شبیه به او میخواهد یعنی مانور عبدالباسط بیشتر در صوت است تا در لحن اما مانور مصطفی اسماعیل در لحن است.
دغاغله همچنین معنامحوری تلاوتهای عبدالباسط را فوقالعاده خواند و به ذکر سخنی از شهید مطهری پرداخت و گفت: شهید مطهری میگوید: وقتی عبدالباسط آیه «لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خَاشِعًا» میخواند حس میکنم که همین الان آیات بر پیامبر وحی میشوند. وقتی فردی مثل شهید مطهری چنین حرفی را درباره تلاوت عبدالباسط بگوید خیلی مهم است و این همان معنا محوری است.
این مدرس قرآن کریم عنوان کرد: عبدالباسط از تلاوت خود متاثر میشود، خشوع در او ایجاد میشود و این خشوع را به مستمع منتقل میکند و او را به سمت تدبر و تفکر در معنا میکشاند.
وی در پایان گفت: اگر از من بپرسید از بین قاریان مصری چه کسی اول است؟ ابتدا میگویم محمد رفعت، سپس مصطفی، سپس عبدالفتاح شعشاعی و… یعنی اگر تا ۵ نفر هم نام ببرم عبدالباسط بین آنها نیست چون او با هیچکس قابل مقایسه نیست و او ماقبل اول است. عبدالباسط با نفر اول مقایسه نمیشود یعنی اول شدن بین قرا هم برایش کم است.