برای بازسازی ناوگان دریایی ارتش خود تدوین کرد، برنامه ای که شامل ساخت
هشت رزم ناو و چهار ناوچه مجهز به تکنولوژی استیلت بود. این پروژه البته
میلیاردها دلار هزینه داشت اما اولین کشتی برنامه موسوم به “میلگن” در سال
2011 به آب انداخته شد.
این توانایی جدید به ترکیه این امکان را داد که حضوری قدرتمندانه در
مدیترانه شرقی داشته باشد اما پیامد این عمل تنش های فزاینده بود. همین
چندی پیش نمایندگان دولت های مصر ، قبرس و یونان طی یک کنفرانس مشترک
مطبوعاتی ترکیه را متهم کردند که “امنیت مدیترانه شرقی” را به خطر انداخته
است. و در بیانیه مشترکی که “بیانیه قاهره” لقب گرفت ترکیه را تهدید کردند
که باید دست از “اقدامات تحریک آمیز” در منطقه بردارد. افزون بر آن این سه
کشور بر سر یک همکاری گسترده مشترک برای استفاده از ذخایر زیرزمینی
مدیترانه شرقی به توافق رسیدند.
البته در پشت این تهدیدها و توافق ها و تشکیل این بلوک جدید علیه قدرت
طلبی های ترکیه ، اسراییل قرار دارد. تل آویو از سال ۲۰۱۳ همکاری های نظامی
خود با قبرس را گسترش داد و این دو کشور مانورهای نظامی مشترک نیز برگزار
می کنند.
با توجه به وضعیت تنش آلود منطقه ، نگاهی عمیق تر و دقیق تر به برنامه
نظامی دریایی ترکیه و اهداف آن ضرورت دارد. نخستین بار در سال ۱۹۹۶ بود که
صحبت از بازسازی ناوگان نیروی دریایی ترکیه به میان آمد زیرا در آن زمان
احساس می شد که ناوگان جنگی نیروی دریایی این کشور نیازی ضروری به بازسازی و
نوسازی دارد. اما با روی کار آمدن دولت جدید حزب عدالت و توسعه این فکر
کنار گذاشته شد و با آغاز هزاره جدید فکرهایی بس بزرگ تر به ذهن حاکمان
جدید ترکیه خطور کرد. دولت ترکیه در واقع نه تنها خواهان ناوگان جدید بود
بلکه می خواست صنعت کشتی سازی نظامی را به طور کامل در کشور ایجاد کرده تا
به این صورت در موقعیتی قرار بگیرد که بتواند با تکیه بر نیروهای داخلی
کشتی هایی در کلاس جهانی بسازد.
نخست وزیر پیشین و رییس جمهور ترکیه یعنی رجب طیب اردوغان شاگرد خلف به
اصطلاح مدرسه نجم الدین اربکان به شمار می رفت، یعنی همان مردی که او را
بنیان گذار احزاب اسلام گرای جدید ترکیه می دانند و خود نیز مدتی بر صندلی
نخست وزیری این کشور تکیه زده بود. فلسفه اربکان این بود که اسراییل تنها
زبان زور را می فهمد و به همین خاطر باید با تمام قدرت در مقابل دولت یهود
ایستاد. و صد البته چنین کاری به یک سیاست قدرتمندانه نیاز دارد و افزون بر
آن نیازمند یک نیروی دریایی قدرتمند است که ترکیه در آن زمان از آن محروم
بود.
اما مساله نه تنها بر سر اسراییل بلکه بر سر پول هنگفت نیز است. در
منطقه مدیترانه شرقی که غزه نیز بخشی از آن به شمار می رود ، منابع عظیمی
از گاز وجود دارد. به صورت رسمی اسراییل ، مصر ، غزه و قبرس تقسیم شده میان
ترکیه و یونان کشورهایی به شمار می آیند که هر یک ادعای حق استفاده از این
منابع را مطرح می کند. اما مناطقی که استخراج در آن صورت می گیرد مورد
مناقشه این کشورها است و هر کشوری که بخواهد حرف و ادعای خود را در این
مورد به کرسی بنشاند در نهایت به قدرت نیاز دارد.
اما زمانی مشخص شد که ترکیه هنوز از چنین قدرتی برخوردار نیست که در ماه
مه سال ۲۰۱۰ فعالان یکی از نهادهای نزدیک به دولت آنکارا با کشتی “ماوی
مرمره” و با هدف شکستن محاصره نوارغزه توسط اسراییل و کمک رسانی به مردم
غزه راهی منطقه شدند و و در نزدیکی سواحل غزه مورد حمله کماندوهای اسراییلی
قرار گرفته و نه تن از کمک رسانان جان خود را از دست دادند. در آن زمان
اردوغان اعلام کرد که در آینده برای چنین کمک رسانی هایی از کشتی جنگی
استفاده خواهد کرد اما در آن زمان هنوز از کشتی های جدید طرح موسوم به
میلگم خبری نبود.
در حال حاضر اما آنکارا حداقل یکی از این کشتی های مدرن را کاملا در
اختیار دارد و با همین کشتی جدید جنگی ساخت ترکیه حضوری تقابل جویانه را در
مدیترانه شرقی آغاز کرده است. این روزها در نزدیکی سواحل قبرس نوعی نمایش
قدرت در جریان است ، نمایشی که این پرسش را مطرح می کند که در نهایت چه کسی
قدرت آن را دارد تا از منابع نزدیک به سواحل قبرس بهره برداری کند.
بر روی کاغذ این بخش جنوبی و یونانی جزیره قبرس است که حق استفاده از
این منابع را دارد. و تنها دولت قبرس جنوبی است که از سوی جامعه بین المللی
به رسمیت شناخته شده و دولت مشروع و قانونی این جزیره محسوب می شود. از
همین رو دولت قبرس به تازگی مجوز اکتشاف منابع گاز نزدیک به سواحل این
جزیره را به یک کنسرسیوم ایتالیایی- کره ای اعطا کرد.
بی تردید این اقدام قبرس از سوی دولت ترکیه پذیرفته نیست و به همین خاطر
آنکارا نیز کشتی اکتشافی خود به نام “بارباروس خیرالدین پاشا” را روانه
منطقه کرد و مهم تر از آن یک ناو جنگی را نیز برای حفاظت از کشتی اکتشافی و
به عبارت بهتر برای ایجاد ترس و وحشت برای آن کنسرسیوم انرژی روانه منطقه
کرد و در حال حاضر کشتی جنگی ترکیه تنها نه کیلومتر با منطقه اکتشاف فاصله
دارد.
از آن جایی که قبرس نیروی دریایی قدرتمندی در اختیار ندارد، تنها به
واکنش های سیاسی بسنده کرده است. دولت قبرس در این راستا مذاکرات خود با
آنکارا در مورد پیوستن دوباره و احتمالی بخش شمالی و ترکی این جزیره به بخش
جنوبی را به حال تعلیق درآورد و از اتحادیه اروپا به دلیل توقف مذاکرات بر
سر پیوستن ترکیه به این اتحادیه قدردانی کرد.
در مقابل ترکیه نیز اعلام کرد که برای نیروی دریایی خود” قواعدی جدید” و
همین طور برای هرگونه مناقشه نیز روش ها و اصول جدیدی تعریف کرده است.
هنوز کسی از این قواعد جدید خبری ندارد اما لحن ترکیه خبر از تشدید اختلاف
ها می دهد.
این که ترکیه در صورت بروز یک رویارویی تا به کجا پیش خواهد رفت مشخص
نیست. اردوغان در سال ۲۰۱۲ و به هنگام آغاز به کار کشتی های جدید میلگم
اعلام کرد که ترکیه “منافع خود را تا به آخر دنبال می کند” و اضافه کرد که ”
برای یافتن راه حلی صلح آمیز نیز هر تلاشی لازم باشد انجام خواهیم داد”.
نخست وزیر وقت ترکیه این را نیز گفت که نیروی دریایی این کشور “تضمین امنیت
رفت و آمد کشتی ها در مدیترانه شرقی” را وظیفه خود می داند. در آن زمان
این سخن اردوغان از سوی کارشناسان اشاره ای مستقیم به محاصره غزه از سوی
اسراییل تعبیر شد و بسیاری از کارشناسان به این باور رسیدند که بالاخره دیر
یا زود شاهد رویارویی ترکیه و اسراییل در دریا خواهیم بود.
نخستین پیامد ملموس سیاست جدید ترکیه برای تقویت نظامی خود همان “بیانیه
قاهره” و البته نردیکی نظامی بیشتر میان اسراییل، یونان و قبرس است. بی
تردید قدرت طلبی های آنکارا منجر به بلوک بندی های جدید در منطقه و علیه
ترکیه خواهد شد و نباید فراموش کرد که بلوک اخیر از نظر نظامی قدرتمند تر
از نیروی دریایی ترکیه محسوب می شود.
البته آن برنامه نوسازی نیروی دریایی به دلایل سیاسی متوقف شد و شخص
اردوغان با صدور دستور توقف ساخت کشتی های بیشتر در سال گذشته این برنامه
را در عمل متوقف ساخت. دلیل این تصمیم نخست وزیر پیشین و رییس جمهور فعلی
ترکیه این بود که آن کنسرسیومی که قرارداد با آن بسته شده است ، تظاهرات ها
علیه اردوغان در تابستان گذشته را حمایت کرده است.
منبع : شفقنا