استاد دانشگاه مفید با بیان اینکه آموزههای دینی قابلیت نظامسازی دارد، گفت: دولت از ساختههای تشریعی خداوند نیست و خدا از ازل، دولت و نظام را خلق نکرده است، بلکه ماحصل تفکر و تجربه بشر است گرچه این سخن به معنای آن نیست که نمیتوانیم با تکیه بر آموزههای دینی، دولت تشکیل بدهیم.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجتالاسلام والمسلمین محمود شفیعی، استاد دانشگاه مفید، ۹ بهمن ماه در پنل کارگروه نظام سازی همایش ملی انقلاب اسلامی و افق تمدنی آینده که از سوی پژوهشکده شهید صدر و با همکاری دانشگاه باقرالعلوم(ع) برگزار شد، با بیان اینکه مراد از نظامسازی، ساخت نظام سیاسی و دولت است، گفت: از منظر فلسفه کلامی این سؤال مطرح میشود که خود پدیده نظام و دولت از ابتدا امری دینی است یا خیر؟ یعنی دولت پدیده خداساخته و خداخواسته است؟.
وی افزود: پاسخ بنده این است که دولت از ساختههای تشریعی خداوند نیست و خدا از ازل، دولت و نظام را خلق نکرده است، معتقدم خدا دین را در مرحله تشریع مجموعه تعالیم دینی برای ما نساخته ولی نه اینکه دولت و نظام ما ربطی به خدا ندارد، همه کنشها و افکار یک فرد مسلمان باید جهت خدایی داشته باشد؛ خدا انسان را توانمند کرده و او در طول تجربه تاریخی به دولتسازی دست یافته است. البته مفهوم دولت هم از نظام قبیلگی تا دولت ملت تغییر یافته است.
شفیعی با تاکید بر اینکه دولت و نظام، مجموعه توانایی انسانی است که خدا به او عقل، استعداد و … داده است، تصریح کرد: دولت پدیدهای مرکب از مجموعه اجزاست که یک کل را پدید آورده است. دولت از چند جزء تشکیل شده که یکطرف آن حاکم و مجموعه حاکمان، طرف دیگر مردم یک سرزمین و ضلع دیگر ابزارهای سخت و نرم مانند اسلحه، قوای مقننه و مجریه، رسانهها و … است. جزء چهارم هم مجموعه قواعد است که رابطه بین حاکم و مردم را مشخص میکند و قانون هم نهادی است که در آن ارتباط دوطرفه و وظایف و حقوق حاکمان و مردم تبیین میشود.
استاد دانشگاه مفید اضافه کرد: تدبیر زندگی انسانها در حوزه عمومی مانند امنیت، رفاه، عزت همگانی و حل اختلافات همگانی توسط دولت و قانون انجام میشود؛ ما به عنوان انسان متدین، مجموعهای از نیازهای دینی ـ اجتماعی داریم که باید در قالب نظام و اجتماع تحقق یابد، مثلا فرد برای اجرای احکام دینی خود نباید با هجمه و مشکل از سوی دیگران مواجه شود.
شفیعی تصریح کرد: بنابراین من به عنوان مسلمان به دولت نیاز دارم، پس دولت به درد دین میخورد همانطور که به درد سایر حوزههای نیاز بشر هم میخورد، ولی دین در ذات خود، مستقل از دولت و اسلام سیاسی، برای خود مصلحتی دارد و مصلحت دین، ادغام شدن در دولت نیست بلکه ابزاری است که کمک میکند مصالح دینی تامین شود.
وی در پاسخ به این پرسش که دین به عنوان نظام میتواند ابزارهایی در اختیار داشته باشد، گفت: به نظر من دین، نظام نیست و این تصور، خطای بزرگی است؛ دین، مجموعه گزارههای وحیانی خداساخته در عالم ارتباط است و نه تکوین، خدا در عالم تکوین انسان و طبیعت و … را به صورت نظاممند آفریده است و انسان به مثابه یک موجود طبیعی از ذهن منظمی برخوردار است و نظامی دارد؛ دین هم در درون خود به عنوان دین، منسجم است گرچه امر تشریعی است و نه تکوینی.
آموزههای دینی قابلیت نظامسازی دارد
شفیعی با بیان اینکه اگر دین ساخت بشر بود، فرقی بین مؤمن و صالح نبود، اظهار کرد: میتوان با تکیه بر آموزههای دینی میتوان نظام ساخت ولی نه اینکه صفر تا صد آن دینی باشد. دینی بودن نظام، یعنی اینکه تجارب بشری را میتوان از نو در ذیل دستگاه دینی مورد تأمل قرار دهیم.
استاد دانشگاه مفید در بخش دیگری از سخنانش، بیان کرد: اگر عالم وجود را تشکیکی بگیریم، باید به این پرسش پاسخ دهیم که تشکیل دولت و حکومت در چه مرحلهای از وجود است؛ آیا در عالم لاهوت است یا ناسوت و ملک یا ملکوت؟ آیا عالم ناسوت برای خود قواعدی دارد یا خیر؟ ما ماهیت حکومت را باید به مثابه یک امر ناسوتی، یک امر دنیوی و انسانی خطاپذیر بدانیم ولی چون این را قبول نداریم وقتی هزاران خطا بر سر دولت و حکومت بار شد، نمیتوانیم آن خطاها را بپوشانیم و توجیه کنیم.
شفیعی بیان کرد: اینکه گفته شود هم عالم تکوین و هم تشریع و هم خود خدا دین است، اشکالی ندارد چون عالم برای خداست ولی باید جداسازی عالم تشریع از تکوین و دنیا از ملکوت انجام شود زیرا بین اینها فرق است؛ مثلا باید بین امری که بدعت است یا بدعت نیست جدا کنیم و اگر بین تکوین و تشریع تفکیک نکنیم جداسازی بدعت از غیر بدعت هم ممکن نیست.
وی اضافه کرد: اگر همه چیز را به خدا نسبت دهیم و بگوییم خدا در همه چیز ساری و جاری است به نتیجه نمیرسیم زیرا در این صورت باید تمامی تجارب جهان بشری از زمان خلقت تاکنون را خلق خدا بدانیم، در این صورت حکومت ظالمان هم خلق خدا خواهد بود و نظام دینی هم معنا ندارد، بحث ما از امر دینی در حوزه تشریع است و نه تکوین.
شفیعی با بیان اینکه مخلوقات تشریعی خدا، وحی است، گفت: دین، مجموعه تعالیم الهی است که در قالب کتب آسمانی و دستورات معصومانه به ما رسیده است. ما قصد داریم دولت و نظام بسازیم و باید مشخص کنیم که کدام قسمت آن را الهیات میتواند بسازد و کدام بخش را الهیات نمیتواند بسازد. بخش زیادی از دولت مربوط به حوزههای دیگر دانش است که از حوزه تشریع بیرون است ولی به معنای ضدیت با دین هم نیست.
به رسمیت شناختن خطاهای بشری از نگاه دین
استاد دانشگاه مفید اظهار کرد: تجربههای خطاپذیر انسان در لسان پیامبر و ائمه(ع)، به رسمیت شناخته شده بنابراین دلیلی ندارد آن را به خدا نسبت دهیم، قرآن کریم در یکجا به پیامبر(ص) فرمود اگر چیزی که به تو وحی میشود تغییر دهی رگ تو را میزنم ولی در جای دیگر هم میفرماید با مردم مشورت کن یعنی برخی مسائل مشورتپذیر هستند که این دستور داده شده است.
وی تاکید کرد: وقتی سخن از مشورت است، یعنی عرصه خطا وجود دارد؛ لذا از منظر خداوند دو حوزه خطاپذیر و خطاناپذیر از هم جدا شدهاند که حوزه خطاپذیر، طبق گفته مفسران، امور سیاسی و نوع مدیریت و حکومت است و ما نمیتوانیم برای همه دورانها یک نسخه واحد بپیچیم.