حجتالاسلام هادیمنش معتقد است یکی از موضوعات مغفول نپرداختن به موقعیت جوین بعد از انقلاب اسلامی است و اینکه این منطقه مهم امروز چه وضعی دارد و چرا ادبیات و لهجه و آثار آن احیاء نمیشود؟
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجتالاسلام والمسلمین حسین مرادینسب، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۲۴ بهمن ماه در نشست علمی «تاثیرگذاری ناحیه جوین خراسان در تحولات جغرافیای، تاریخی، سیاسی، علمی و فرهنگی در سرزمین اسلامی تا عصر قاجار»، که از سوی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد، گفت: ناحیه جوین از قبل اسلام مورد توجه حاکمان وقت بوده و از اهمیت بهسزایی برخوردار بوده است؛ اهمیت جوین برای ما به خاطر حضور عالمان و دانشمندان و نقش آنان در تاریخنگاری اسلامی و حضور در حکومت مغولان است و قبور بزرگان جوین، به زیارتگاه برای مردم تبدیل شده است.
وی افزود: مکان و زمان در تاریخ محلی جوین نقش اساسی داشته است و شخصیتهای زیادی در آن نقشآفرین بودهاند؛ از جمله خاندان جوینی و شخصیت معروف آن عبدال جوینی صاحب کتاب مشهور تاریخ جهانگشای جوینی است؛ او در دستگاه خلافت هلاکوخان مغول حضور داشت و توانست با مدیریت خود، آثار زیادی را حفظ کند و خودش هم کتابهایی بنویسد. این کتاب آثار تمدنی و نتیجه تخریب مغولان را به تصویر کشاند و هجوم مغولان را به جهان اسلام معرفی کرد ولی همین عالمان اسلام توانستند حاکمان مغول و ایلخانان را به اسلام متمایل کنند.
مرادینسب بیان کرد: اجداد عبدالملک هم در حکومت خوارزمیان کار میکردند و منشی بودند و اداره امور اداری و لشکری خوارزمیان در دستان آنان بود و وقتی حکومت آنها ساقط شد به مغولان پیوستند و در دستگاه آنان هم مقام و موقعیت پیدا کردند و عبدالملک هم وارد کارهای دیوانی مغولان شد و توانستند با تدبیر خود امور را اداره کنند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: علت نگارش کتاب تاریخ جوینی هم این است که عطاءالملک شرح حال فتوحات مغولان و کارهایی را که انجام دادهاند ثبت کرد و به کتاب تاریخ جهانگشا معروف شد، بعدها عطاءالملک به هلاکو در خراسان پیوست و توانست با اسماعیلیان مبارزه کند، هلاکو دو مشکل داشت یکی مواجهه با اسماعیلیان و دیگری خلافت عباسیها، عطاءالملک بدون ایجاد درگیری توانست قلعههای اسماعیلیه را با گفتوگو بگیرد و آنها را تسلیم کند. کار مهم عطاءالملک حفظ کتابخانه اسماعیلیان در قلعه الموت بود، وی وارد این کتابخانه شد و کتب ارزشمند را جدا و آنها را حفظ کرد.
مرادی نسب بیان کرد: هلاکو بعد از اینکه بغداد را فتح کرد اداره این منطقه را به عطاءالملک و برادرش عبدالملک سپرد البته عالمان دیگری هم در خدمت اینها بودند و با یاری آنان توانستند جان علما را حفظ و کارهای عمرانی و آبادانی را در آنجا انجام دهند و بعد هم که شمس الدین جوینی مستقر شد او هم به این کارا ادامه داد.
وی اضافه کرد: بیش از ۶۰ نفر از شاعران، عالمان و کارگزاران در دولت مغولان بودند و هر کدام تاثیرگذاری خاصی در مناطق تحت اشغال مغولان داشتند.
ادبیات و فرهنگ جوین احیاء شود
در ادامه این نشست حجتالاسلام و المسلمین ابوالفضل هادیمنش، به عنوان ناقد در سخنانی گفت: کتاب تتبع خوبی در لابهلای کتب کهن تاریخ و منابع صعب و سخت تاریخ و ادبیات فارسی انجام داده و تلاش ارزشمندی روی جمعآوری تاریخ جوین انجام شده است. نویسنده به بررسی خاندانهای جوین که مهمترین آنان خاندان جوینی هستند پرداخته و البته به خاندانهای معروف دیگر مانند فریومدیها هم که صاحب آثار و خدماتی بودند پرداخته شده است.
هادیمنش افزود: عطاءالملک جوینی هم وقتی کتاب تاریخ جهانگشا را نوشت به برخی افراد تقدیم کرد که نشاندهنده سطح علمی و شخصیتی عطاءالملک است که متاسفانه در این اثر خیلی گذرا از چنین شخصیتی عبور شده است در حالی که گذشته از بحث جایگاه این کتاب در تاریخ محلی و بلکه تاریخ عصر مغول، تاریخ سه سلسله قبل از آن را هم بیان کرده است. البته ارزش این کتاب، فقط از جنبه تاریخی نیست؛ عطاءالملک خودش جزء حواشینویسان و رئیس دیوان مغول بود.
وی اضافه کرد: وی در حمله مغول، فردی جا افتاده بود و خود و خاندانش در کارهای دیوانی حضور داشتند و این کتاب را به عنوان یک سند تاریخی نوشت. پایه سخن من این است که اگر قرار بود ما خاندان جویی را بررسی کنیم فقط خود عطاءالملک و کتابش را میتوانیم در یک اثر بررسی کنیم و این ظرفیت وجود دارد. وقتی سخن از اثرگذاری داریم اولین تاثیر در فرهنگ و زبان است و وزن ادبی این کتاب تنه به تنه نگاه تاریخی آن میزند و در یونسکو هم ثبت شده است. این کتاب نثر فنی است و بهترین سند برای واژهشناسی مغولی است، البته کتاب شهاب الدین محمد زیدری هم منبع دیگری است. کتاب تاریخ جهانگشا در قله ادبیات و نثر معیار دوره خود محسوب میشود و در سبکشناسی ادبی، سند مهمی از تاریخ دوران خویش است.
ناقد بیان کرد: امروز اگر جهانگشا در دسترس نبود دچار خلاء در زبان و ادبیات فارسی بودیم و ما این تاثیرگذاری عمیق را فدای مباحث دیگر میکنیم. این کتاب ریز به ریز حوادث دوره مغول را نوشته و دوشادوش خان مغول تا بغداد رفته است. البته نقد جدی بنده به نویسنده این است که ایشان قصد داشته تا با تکلف زیاد، جوینیها را شیعه نشان دهد ولی دلیلی برای آن نداریم. کما اینکه برخی میخواهند سعدی و مولوی را با زحمت زیاد شیعه نشان دهند.
هادی منش تصریح کرد: نوشته ایشان عمدتا توصیف است ولی کمتر به تاثیرگذاریها اشاره شده است. فضای آن دوره حکومت بنی عباس بوده و از طرف دیگر سخن از حمله مغول است و اینکه سراغ شیعه یا سنی بودن آنها برویم خیلی جای کار ندارد. البته در دوره علامه حلی به سمت تشیع گرایش یافتند.
وی افزود: تاثیر خاندان جوین و شهر جوین در ادبیات، هنر، معماری و علوم … زیاد بوده است و باید بیشتر به این تاثیرگذاری پرداخته میشد نه اینکه صرفا تعدادی اسامی را مطرح کنیم. نویسنده احیای سنت، تقویت نماز و حج، کاهش هزینهها و تقویت اقتصادی منطقه جوین و ضرب سکه را به عنوان مصادیق تاثیرگذاری خاندان جوین برشمرده است در صورتی که چیزی مانند ضرب سکه در همه دورهها بوده و برخی هم اثرگذاری چندانی محسوب نمیشود البته به بحث زنده نگهداشتن فرهنگ ایرانی خوب توجه شد است زیرا اگر خاندان جوین نبود امروز بسیاری از کتابها را نداشتیم و جوینیها جلوی نسلکشی فرهنگی را گرفتند.
وضع جوین بعد از انقلاب
هادیمنش با بیان اینکه وقتی بارگاه و مزاری در طول تاریخ بعد از ۷۰۰ سال باقی مانده است نشانه تاثیرگذاری فرد است، اظهار کرد: یکی از موضوعات مغفول در این اثر نپرداختن به موقعیت جوین بعد از انقلاب اسلامی است و اینکه این منطقه مهم امروز چه وضعی دارد و چرا ادبیات و لهجه و آثار آن احیاء نمیشود، مثل بازی کودکان، مثلها و متلها و حتی اشعاری که مادران در گوش کودکان زمزمه میکردند و نشان دهنده فرهنگ و ادب و سابقه تمدنی و تاریخی این منطقه است.
هادیمنش گفت: به نظر بنده فقط اگر به بعد ادبی پرداخته میشد کفایت بحث را داشت و توصیه میکنم افراد علاقهمند به این بحث در قالب مقاله بپردازند. ۵۰۰ سال بعد در دوره افشاریه، کتاب تاریخ جهانگشای نادری نوشته شد که برگرفته از نام کتاب جوینی و نشانه اثرگذاری آن است. البته این کتاب نثر پیچیدهای دارد و خواننده را مدام تشویق میکند تا معنای کلمات را پیدا کند. البته سعدی در قرن هفتم ادبیات و نثر روانی را پیش گرفت.