رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن، گفت: در سالیان اخیر مطالعات زیادی برای رفع خاستگاه تعارض علم و دین صورت گرفته است؛ از منظر ما این خاستگاه غرب و از تعارض بین کلیسا و دانشمندان بوده است و منجر به این شد که کلیسا به حاشیه رانده شود ولی قرآن توسعهدهنده علم و مؤید آن است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجتالاسلام والمسلمین محمدصادق یوسفی مقدم، رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن در همایش مرجعیت علمی قرآن، گفت: یکی از موضوعات مهمی که امروز مورد توجه دانشمندان و عالمان دین قرار گرفته بحث رابطه قرآن و علم است؛ قرآن کتابی است که اتباع از غیر علم را جایز نمیداند آن هم براساس نصوص فراوان از جمله «لا تقف ما لیس لک به علم». قرآن کریم تاکید بر هدایت اقوم دارد و این هدایت عرصههای گوناگون دارد که یکی از آنها، علم است.
وی افزود: قرآن کریم از خودش به عنوان فرقان، تثبیتکننده حق و از بین برنده باطل، برطرفکننده اختلاف و نزاع، از بین برنده ظلمت و … یاد کرده است و از کتب آسمانی است که برای تامین زندگی دنیا و سعادت ما در آخرت نازل شده لذا اطلاقات قرآن اقتضا دارد هر جا مسئله اختلافی وجود دارد قرآن باید حضور یابد و نقش هدایتگری ایفا کند. در سوره مبارکه ابراهیم در آیه اول از قرآن به عنوان کتابی یاد کرده که نازل شده تا هر جا ظلمتی هست قرآن نقش هدایتی برای خروج بشر از آن ظلمت دارد؛ الر کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ ﴿۱﴾.
یوسفی مقدم بیان کرد: در مواردی که مسئله حق و باطل و نور و ظلمت از علوم وجود دارد قرآن نقش هدایتی دارد؛ در سالیان اخیر مطالعات زیادی برای رفع خاستگاه تعارض علم و دین صورت گرفته است؛ از منظر ما این خاستگاه غرب و از تعارض بین کلیسا و دانشمندان بوده است و منجر به این شد که کلیسا به حاشیه رانده شود و در نهایت نقشی برای کلیسا باقی نماند و علم جای آن را گرفت. یکی از این دانشمندان گفته است که هر چیزی قابل تحلیل به موضوعات فیزیکی بدون در نظر گرفتن نقش خداوند است و انسان هم یک ابزار مکانیکی است.
رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن تصریح کرد: البته کسانی مانند گالیله قصد داشتند بین قلمرو علم و دین تفکیک ایجاد کنند، یعنی ضمن اینکه دوست داشتند دین باقی بماند ولی پای آن را از علم بیرون ببرند و گالیله، بنیانگذار این تفکر شد؛ او معتقد بود موضوع دین، خداست که از طریق وحی شناخته میشود و موضوع علم فهم اشیاء از طریق حواس و تجربه است، زبان دین، نیایش و عبادت و زبان علم، تجربه است.
یوسفی مقدم بیان کرد: دیدگاه دیگر این است که علم و دین میتوانند با هم تعامل کنند و پرسشهایی دین دارد که علم میتواند به آن جواب دهد و برعکس؛ دیدگاه دیگر هم وحدت و یکپارچگی است که علم و دین با هم یکسان هستند و وحدت دارند و به سوی یک حقیقت در حرکت هستند. یک دیدگاه هم اینکه علم و دین در طول یکدیگر هستند و در متن دین، دعوت به کسب علم و تجربه و آزمایش و سیر در طبیعت وجود دارد و تعارض بین این دو را با رابطه طولی برطرف میکنند.
راهکار رفع تعارض ساختگی بین دین و علم
وی اضافه کرد: در تعارض بین قرآن و علم باید ابتدا نسب اربعه را در هم بشکنیم؛ نسب اربعهای که میگوید رابطه یا باید عموم و خصوص مطلق یا تساوی، تباین یا عموم و خصوص من وجه باشد؛ به نظر بنده ما باید در چارچوب این رابطه، رابطه علم و دین را مورد بررسی قرار دهیم و نمیتوانیم بگوییم در موضوعات معرفت و علم، علم و قرآن با هم یا رابطه کاملا تساوی، تباین و یا دو صورت دیگر را دارد و باید بین این وجوه تمایز قائل شویم به عنوان مثال؛ وقتی بحث از ابزار معرفت و شناخت به میان است علم به معنای ساینس، فقط مشاهده و تجربه را معیار علم میداند ولی قرآن کریم نگاه عام دارد و ابزار شناخت از منظر قرآن، عامتر است؛ برای قرآن، کشف حقیقت با استفاده از هر ابزار معتبر مهم است.
وی تاکید کرد: در آیه شریفه؛ واللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ؛ از چشم و گوش به عنوان ابزار استفاده کرده و هم افئده را که شامل؛ قلب و عقل و الهام است. حتی از منظر قرآن، دستاورد علم، حقیقت دانسته شده است؛ لذا فرموده که سیروا فی الارض …؛ در زمین سیر و سفر کنید تا سرنوشت اقوام قبل را بدانید و اینکه چرا برخی اقوام سقوط و برخی پیشرفت کردند.