برای بررسی روش و تاکتیک های انگلستان و شرایط امروز جامعه اسلامی با دکتر یعقوب توکلی، محقق، مورخ و کارشناس مسائل سیاسی به گفت وگو نشستیم که مشروح آن به شرح زیر است:
منابع، اسناد و شواهد تاریخی حکایت از تجربه زیاد انگلیسی ها در اختلاف افکنی بین شیعه و سنی دارد. روش انگلیس در این امر به چه صورت است؟
وقتی از تجربه انگلستان در ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی صحبت می کنیم باید به نظام فکری انگلیس در این حوزه ها بازگردیم. این کشور از زمان ورود به عرصه استعماری بر اساس یک ساختار مطالعاتی جدی پیش رفت. شاید اولین کسی که بعد از جنگ های صلیبی طی اظهار نظری عنوان کرد که باید شیوه جنگیدن با مسلمانان را تغییر و از طریق ایجاد رابطه بر آنها حکومت کنیم؛ راجر بیکن بود که بعد از آن پیشنهاد هیئت های تبشیری را مطرح کرد.
بنابراین انگلیسی ها زودتر از دیگران در این مسیر به لحاظ مطالعاتی وارد شدند. علاوه بر آن یکی از کارهای آنان این بود که سفرا و کاردارهای انگلیس در هر منطقه ای که وارد شدند درباره آن منطقه تاریخ نوشتند. همانطور که ملاحظه می کنید یکی از مشهورترین کتب تاریخی در مورد گیلان نوشته رابینوس است، ادوارد براون نیز سرگرد ارتش است اما در ایران به پروفسور ادوارد براون و استاد همه اساتید تاریخ و ادبیات تبدیل می شود.
حتی در خصوص تاریخ نگاری انگلیسی ها در جهان اسلامی مشاهده می کنید که جدی ترین و مفصل ترین تاریخ تیموریان یا صفویان را انگلیسی ها نوشتند و یا تاریخ اسلام کمبریج در حال حاضر یکی از مشهورترین آثار در این زمینه است.
به هر حال در تاریخ با اسامی فراوانی از افراد انگلیسی مواجه می شوید؛ آن لمبتون، ویلیام مونتگمری وات و پیتر آوری که نزدیک ترین مجموعه تاریخنگاری ایران در دانشگاه کمبریج توسط وی در حال نوشتن است از جمله این افراد هستند.
هم اکنون نیز بزرگترین و جدی ترین چهره مبارزه با اسلام و تشیع یک انگلیسی یهودی به نام برنارد لوئیس است که در شورای امنیت ملی آمریکا فعالیت می کند و این یعنی جمع بین تاریخدانی و رویکرد استراتژیک.
می توانیم بگوییم که اقدام انگلیس در اختلاف افکنی بیم شیعه و سنی از ایران شروع شد؟
هم از ایران و هم در حوزه های علمیه نجف. تجربه انگلیسی ها از مناطق مختلف و جمع بندی اطلاعاتشان در مباحث ساختاری و فرهنگی به آنها در این زمینه کمک کرد. لذا مشاهده می کنید که آنها قمه زنی را برای مقابله با فرهنگ عاشورایی ترویج می دهند. زیرا می دانند که نتایج بعضی از کارها به نفع آن ها است ولی کارهای عاشورایی می تواند به ضرر آنها نتیجه دهد.
منظور این است که ایجاد اختلاف تنها بین شیعه و سنی نیست بلکه بین شیعیان هم اختلاف افکنی می کردند.
و برای اختلاف افکنی انگلیس در میان ادیان دیگر هم می توان این مثال را آورد که در زمان تنظیم سند مسجد بابری کارگزار انگلیسی مطرح کرد که این مکان قبلا معبد یکی از خدایان بوده و به همین دلیل بارها و بارها بین هندو ها و مسلمانان نزاع پیش آمد.
بنابراین می توانیم بگوییم انگلیسی ها با هر مذهب و دینی که با سیاست های آنها مخالف باشد دشمنی می کند.
بله! در جهان اسلام فرصت های مختلفی وجود دارد که یکی از این فرصت ها که انگلیسی ها با مطالعات خود به آن رسیدند درک حوزه های اختلافی بین شیعه و سنی است. درک این حوزه ها که می تواند بر روابط بین مسلمانان و ایجاد تشنج بین آنها تاثیر بگذارد. لذا مشاهده می کنید ادوارد بروان سرگرد ارتش انگلیس که متاسفانه خروجی دانشگاه تهران به نام وی هست به این دلیل که می داند جریان بهائیت در ایران فرصتی برای انگلستان است کتاب های سید علی محمد باب را که کسی در ایران جرات چاپش را نداشته از طریق قدرت سفارت انگلیس در ایران چاپ می کند. زیرا می داند چاپ این کتب در جامعه شیعی ایجاد مشکل می کند.
همچنین تاریخ سازی هایی که انگلیسی ها در نگارش تاریخ جوامع مختلف داشتند به همراه ایجاد ارتباط با نخبگان و سیاستمداران و خریدن آنان باعث شد که این کشور بتواند به شیوه کم هزینه تر سیاست ها و اهداف خود را پیش برده و محقق کند.
در حال حاضر نیز شاهد جواب دادن مطالعات آنان در جهان اسلام هستیم که متاسفانه نخبگان ما نیز به این نکته توجهی ندارند و متاسفانه نخبگان به این نکته توجه ندارند که دشمنان ما یکسری آدم های جاهل و آدم کش نیستند بلکه آنان افرادی هستند که در مورد ما مطالعه و بخش زیادی از نقاط مهم ضعف ما را می داند.
مهمترین این نقاط ضعف جوامع اسلامی چیست؟
وجود استبداد مزمن و تاریخی، حاکمیت نظام های سلطنتی، پیوند گسترده این نظام ها با غرب و سیاست های استعماری آن ها به گونه ای است که این ارتباط آن ها را تبدیل به دو روی یک سکه کرده است. همچنین ناتوانی در همبستگی اجتماعی، ناتوانی اقتصادی، فقدان تولید ثروت ملی به نحو کافی و عقب ماندگی در حوزه علم و فناوری، ارتباطات و ناکافی بودن حضور موثر در عرصه معادلات بین المللی. مجموعه این وضعیت سبب شده که جهان اسلام در برابر سیاست های غرب، آسیب پذیر و تاثیر پذیر باشد.
از سوی دیگر این شرایط سبب شده تا جهان اسلام نتواند به یک وحدت سیاسی و بین المللی برای اعمال سیاستی واحد معطوف به منافع جهان اسلام برسد و این امری است که از قضا غرب و انگلستان توجه دارند تا مسلمانان نتوانند حول کلمه توحید به وحدت کلمه دست یابند.
نمونه هایی از موارد اختلاف افکنی انگلیسی ها بین شیعه و سنی را نام می برید؟
یکی از مصادیق جدی کمک آنها به جریان وهابیت برای رشد و قدرت گرفتن است. یکی از اقدامات انگلیس در مکه و مربوط به گسترش ادبیات ناسیونالیستی بین عرب، ترک و کرد بود. با مطالعه نوشته های تاریخی این ناسیونالیست ها ردپای نویسندگان انگلیسی را مشاهده می کنید. همین رشد ناسیونالیست بود که منجر به فروپاشی امپراتوری عثمانی شد.
بعد از شکست امپراتوری عثمانی انگلیسی ها با آگاهی از نفوذ و شخصیت متعادل شریف حسین فرمانده عملیات و نگرانی از حکومت وی بر حجاز و جزیره العرب که منجر به وحدت در جهان اسلام می شود، با آوردن وهابی ها، به بیرون کردن شریف حسین از حجاز کمک کرده و بدین صورت وهابیون براین منطقه مسلط می شوند. این مذهب با همه فرق دینی در تضاد بوده و به کانون اختلاف ابدی در کانون اسلام تبدیل شد.
در نتیجه برای از بین بردن همین یک اقدام باید صد ها سال تلاش کرد زیرا این امر محصول مطالعه است. اما این امر نیاز به هزینه خیلی زیادی نیز ندارد فقط کافی است یک کانون اختلاف را در داخل جهان اسلام از بین برود.
بنابراین می توان گفت که انگلیس نیازی به سیاست گذاری های بعدی برای تداوم اختلاف ندارد.
بله! همین وهابیت برای تداوم اختلاف در جهان اسلام کافی است زیرا بقیه کارها را دیگران انجام می دهند.
همین جریان آنقدر میوه مسموم خواهد داد که نیازی به زحمت برای انگلستان نیست وهابیان به نام تسنن به سنی ها و شیعیان حمله می کنند.
اقدامات آنان در سال های اخیر به چه صورت بوده است؟
آنها توانستند آدم محتاج شهرت را پیدا کنند برای مثال یاسر الحبیب، در کویت جنجال به پا کرده و توسط دولت این کشور دستگیر شد. بلافاصله انگلیس به دفاع از وی اعتراض کرد. همین فرصت را به مجتبی شیرازی نیز می دهند و وی سیاست های آن ها را در قالب یکسری بدعت همچون در قالب قمه زنی و رفتارهای جاهلانه ترویج می دهد.
به همین دلیل تشیع انگلیسی مطرح می شود؟
بله! وقتی این فرد کتابی در مورد همسر پیامبر(ص) نوشته و دولت انگلیس هم در انتشارش به وی کمک کند برای تحقق سیاست انگلیس کافی است دیگر این کشور نیازی به پیاده نظام ندارد. اینجا است که دیگر خبری از حضور انگلیسی های نیست بلکه شما با یک روحانی شیعه مواجه هستید. بنابراین باید به نظام مطالعاتی انگلیس در مورد اسلام توجه داشته باشیم.
متاسفانه به نقش بسیاری ازچهره های حساس انگلیس در مسائل سیاست خارجی و سیاست اقتصادی توجه نکردیم تنها از این کشور تابویی دغل کار و تفرقه اندازساخته ایم.
البته در نظر داشته باشید انگلیس همیشه ایجاد تفرقه نکرده است بلکه در مواردی همچون هندوستان قصد ایجاد وحدت برای فراهم کردن یک کانون قدرت برای پیش بردن سیاست خود داشته است.
به چه صورت می توان نوع سیاست این کشور را تشخیص داد؟
باید دید که منافع انگستان به کدام سمت و سو می رود. چه جایی اتحاد و چه جایی نیاز به تفرقه دارد. اما واقعیت این است که انگلستان برای مسلمانان مخالف با خود هیچ گاه وحدت نخواسته اما برای دوستان خود که می خواهد حوزه قدرت آن ها را علیه مسلمانان افزایش دهد وحدت ایجاد کرده است.
یک نکته دیگر اینکه این کشور درمورد یک کشور نیز وحدت رویه نداشته است مشاهده می کنید که برای ایجاد اتحاد بین دولت وابسته به خودشان در ایران در زمان رضا شاه و دولت وابسته به خودشان در مصر حتی به سمت ازدواج های خانوادگی رفتند. بنابراین نکته مهم شناخت دقیق هر کدام از این حوزه ها است.
وظیفه ما برای مقابله با این سیاست ها و خنثی کردن آن ها چیست؟
ما نباید اجازه و فرصتی برای ورود آنها به حوزه های اختلافی بین شیعه و سنی ایجاد کنیم و همچنین باید حوزه های دقیق سیاست گذاری آنها را بشناسیم.
وظیفه این امر بر عهده کیست؟
وظیفه این کار بر عهده علما، نخبگان و دانشمندان شیعه و سنی است، باید ایده های مستقیم و غیر مستقیم که وارد جهان اسلام می شود شناخته شوند، گاهی این ایده ها مستقیم وارد نمی شود.
منظور شما از ایده های مستقیم و غیر مستقیم چیست؟
بعضی از ایده ها به طور مستقیم توسط انگلیس و یا عوامل شناخته شده آن ها مطرح می شود در مواردی ممکن است با عبور از چند لایه و توسط عناصر داخلی مطرح شود لذا راحت تشخیص داده نمی شوند.
روند این کار و خنثی کردن آن طولانی است. چون روندی فکری و محتوایی است.
خیر! روند مقابله نیازی نیست طولانی هم باشد. باید متوجه شویم آن چیزی که گفته می شود در مسیر منافع چه کسی است؟ باید مشخص شود آقایانی که عنوان می کنند انرژی هسته ای دردی از کشور دوا نمی کند، چرا باید با اسرائیل دشمنی کرد و چرا نباید با عربستان سعودی متحد باشیم قصد پیاده کردن سیاست های چه کسانی را دارند؟
با مطالعه ای در مورد سابقه عموم کسانی که بحث وحدت با دولت عربستان سعودی و جدایی از سوریه و مقاومت را دنبال می کنند متوجه می شوید که اینها سفره ای از انگلستان چه تحصیلاتی و چه غیر تحصیلاتی چیده اند. این افراد بلندگوهای انگلیس در ایران هستند وباید متوجه باشیم که اینها سیاست فکری انگلیس یا سیاست برنارد لوئیس را در ایران پیاده می کنند.
متاسفانه طی سال های گذشته مسامحه کار و نسبت به دشمن غدار خود مهربان شدیم که همین امر جرات و جسارت دشمن را زیاد می کند.
همه شاهد بودیم که در هر دوره ای بیش از حد با دشمنانمان مهربان شده و با آنها وداد و دوستی به هم ریختیم بلافاصله جنگ بر ما تحمیل شد و این تجربه جنگ، تجربه تلخی بود.
تجربه تاریخی ثابت کرده که هر چه به سمت دوستی و تبعیت بیشتر نسبت به غرب رفتیم، بی رحمی بیشتری را شاهد بودیم.
تابع ترین و مهربان ترین دولت در ایران نسبت به انگلستان میرزا آقا خان نوری و رضاشاه بودند، از رضا شاه تابع تر پیدا نمی کنید و در عین حال بیشترین تجزیه و تجاوز علیه ایران در زمان آن ها صورت گرفته است.
حتی رضا خان به اطاعت خود در حق انگلستان و در مقابل بی رحمی آنان نسبت به وی اعتراض می کند. در زمان وی بحرین، شط العرب از ایران جدا و عضو پیمان نظامی شدیم اما به محض اینکه انگلیسی ها نیازبه حذف رضا خان پیدا کردند وی را حذف کردند.
لذا باید دانست که از تبعیت ودوستی با انگلستان جز عقب ماندگی و فتنه، نتیجه ای حاصل نمی شود و آنهایی که در پی واداد و دوستی با این کشور بوده و فکر می کنند از طریق انگلیس ایران پیشرفت می کند در آینده درمورد آنها چیزی نوشته خواهد شد که در مورد میرزا آقا خان نوری نوشته ایم.
منبع : خبرنامه دانشجویان ایران