مساجدی کاملاً ساده و ساخته شده از خشت و گل بود. اما از همین مساجد ساده
بود که روح معنویت و حقانیت اسلام به سراسر شبهه جزیره عربستان و در ادامه
به سراسر جهان تسری یافت.
اما ساختاری فیزیکی مساجد با ورود اسلام
به سایر کشورها به ویژه ایران که دارای پیشینه و ظرفیت عظیم هنری بود تغییر
یافت. اما این تغییر از خشت و گل به کاشیهای رنگی، معماری پیشرفته،
مقرنسها و طاقهای بینظیر چنان با ظرافت، هنرمندی و محتوای معنوی و دینی
همراه بود که روح معنوی مساجد نه تنها به اشرافیت تبدیل نشد بلکه توانست
تلالویی از باورهالی دینی را در قالب هنر مسجدسازی نهادینه کند.
اما
ساختارهای فیزیکی مساجد باز هم تغییر کرد اما این بار نه هنرمندانه بلکه
همراستا با سرعت ساختوسازهای شهری و با همان عجلهای که در ساخت خانههای
به ساز و بفروش شاهد هستیم.
دیگر اکنون به جای گنبدها و منارههای
بلند و زیبا که از همه جای شهر دیده میشد و روح معنویت مسجد را تجلی
میدهند، شاهد مساجدی با سقفهای صاف و پشتبامهای شبیه بامهای معمولی
خانهها و یا گنبدها و منارههای فلزی زرد رنگ با تولید انبود، همشکل و
بدون ظرافت و زیبایی هستیم.
برخی مساجد هم که اگر تابلوی مسجد
نداشته باشند اصلاً با سایر خانههای اطراف قابل تشخیص نیستند. اما علاوه
بر همه این مباحث شاهد تمایزی قابل تأمل در ساختمان مساجد در مناطق مختلف
شهری هستیم. از مساجد مجلل تا مساجد بسیار ساده با کمترین امکانات ممکن.
اما
ساختار فیزیکی مساجد چه تأثیری بر معنویت حاکم بر آن میتواند داشته باشد؟
بررسی ساختار فیزیکی مساجد تهران نوعی از افراط و تفریط در حوزه مسجدسازی
را در کشور آشکار میکند؟ از تجملهای غیر ضروری تا قناعت به حداقلهای
ممکن.
تصاویر برخی از مساجد تهران در مناطق مختلف شهری
منبع : ایکنا