با این حال پس از شهادت امام کاظم(علیه السلام) باز هم شیعیان از انحراف مصون نماندند و گرفتار فرقه گرایی شدند. ادعای مهدویت امام کاظم(علیه السلام) که از مدعیان این فرقه به واقفیه یاد می کردند.
فرقه واقفه یا واقفیه و مهدویت امام کاظم
وقف در لغت به معنای ایستادن درنگ کردن دودل بودن در کاری یا خودداری از اطهار نظر قطعی در یک مسئله است و این اصطلاح در علم فرقه شناسی ناظر به کسانی است که در یک امام خاص توقف کرده با انکار مرگ امام و یا اعتقاد به رجعت پس از مرگ او جانشین پس از وی را نپذیرند. واقفیه در این جا به فرقه ای گفته می شود که که شهادت امام کاظم را انکار نموده آن حضرت را زنده می پندارند و معتقدند که آن حضرت غایب شده و روزی ظهور خواهد کرد اما افراد این گروه به جز انکار رحلت امام هفتم اندیشه کلامی و عقاید منسجم دیگری مطرح نکرده اند تا بتوانند خود را ماندگار کنند. این گروه نیز جزء فرقه های منقرض شده و منحله است.
چگونگی پیدایش فرقه واقفیه
پس از شهادت امام هفتم در سال۱۸۳ه.ق گروهی از برجسته ترین یاران و وکلای آن حضرت این قول را مطرح کردند که وی زنده است ولی از نظرها پنهان می باشد و به زودی(درفاصله هشت ماه) به عنوان قائم آل محمد ظهور خواهد کرد. بنابراین به درستی معلوم نیست ادعایی که این گروه کرده اند آیا انگیزه شخصی و نفسانی داشته و یا مفروضات کلامی و سیاسی نیز در آن نقش داشته است.
اندیشه فزقه شناسان و گزارشگران فرقه ای در این باره اتحاد نظر ندارند. برخی از گزارش ها انگیزه سیاسی و کلامی را نیز در آن بی نقش نمی داند اما بسیاری این ادعا را بیشتر از جنبه شخصی نفسانی و اقتصادی دانسته اند. بر اساس این گزارش ها، پیشوایان و طراحان نحست این فرقه، وکلای امام کاظم(علیه السلام) و خزانه داران آن حضرت بودند. پس از شهادت امام، نفس اماره آن ها وادار کرد به خاطر عدم تسلیم اموال به جانشین حضرت یعنی امام رضا(علیه السلام) با او به منازعه بپردازند و نهایتا با توسل به حیله شهادت امام کاظم(علیه السلام) را انکار کردند. بهانه آن ها این بود که امام زنده است و تا ظهور نکرده اموال را به کسی تحویل نمی دهند.
روی این بیان، عامل اصلی در این اندیشه، همان جنبه شخصی و نفسانی بود که افزون بر دروغ و نسبت ناروا انکار امامت امام رضا را نیز کرده اند. در حالی که وکلای امام از افراد از افراد خاص و مورد اعتماد آن حضرت بوده و در سفارش ها به امام آینده نیز آگاه بوده اند.
بنابراین آنچه گروه واقفیه بر آن بوده و ادعا کرده اند که امام کاظم زنده است ابطال این قول همانند اندیشه های دیگر فرقه های انحرافی مشهور است.
برخورد امام رضا(علیه السلام) با فرقیه واقفیه
امام رضا(علیه السلام) نیز درگیر این انحراف بوده و با شیوه های مختلفی با آن برخورد کرده و شیعیان را از این فتنه برحذر داشته است. امام هشتم(علیه السلام) در جایی آن را لعن کرده و آنان را کافر خوانده، زمانی با اعجاز و معجزه سخن گفته و گاهی نیز از در مناظره با آنان، انحراف ستیزی نموده است. به نمونه هایی از آن توجه کنید:
الف) شیوه بیان احادیث و تبیین معارف
۱ . از یونس بن یعقوب، ( یکی از اصحاب امام رضا علیه السلام) نقل شده که به ابالحسن الرضا(علیه السلام) عرض کردم: آن هایی که گمان برده اند پدر شما زنده است و اموال زکات در اختیارشان بود آیا پرداخت کرده و اموال را تحویل داده اند؟ حضرت فرمود: تحویل ندادند، آن ها کفار، مشرک و زندیق اند. آن ها شکاک، زندگی کرده و زندیق می میرند.
۲ . امام رضا( علیه السلام) نشستن در مجالس آنان را جایز نمی دانست چنان که به یکی از اصحابش(محمد بن عاصم) فرموده است:
شنیده ام در مجالس واقفیه شرکت می کنید؟ گفت: اگر هم شرکت کنیم مخالف آن ها هستیم. فرمود : شرگت نکنید زیرا خداوند فرموده است: با آن هایی که آیات الهی را شنیده به آن کفر ورزیده و استهزا نموده اند مجالست نداشته باشید. اوصیا، آیات الهی هستند که آنان به آن کفر ورزیده اند. آن ها لعنت شدگانی هستند که به خدا قسم راه به جایی نبردند مگر اینکه آخرین آن ها نیز کشته شود. آن هایی که مدعی اند پدرم نمرده و زنده است این ها دروغ گو و کافرند.
۳ . یحیی بن مبارک می گوید: خدمت امام رضا(علیه السلام) نامه ای نوشتم چند مسئله از آن حضرت پرسیدم. در آخر نامه نوشتم که معنای این آیه را برایم بیان فرماید که خداوند فرموده: ( مذبذبین بین ذلک لا الی هولاء و لا الی هولاء ) پس از پاسخ به سوال حضرت نوشته بود:
از مصادیق مذبذبین واقفیه اند آنان نه از مسلمانان هستند و نه از مومنان از کسانی هستند که آیات الهی را تکذیب کردند. ما مشهورترین آیاتی هستیم که در میان آن ها نصب شده ایم و هیچگونه جدال و نافرمانی در ما نیست.
۴ . ابن مسرور می گوید: خدمت امام رضا(علیه السلام) رسیدم و به آن حضرت عرض کردم: بعضی می گویند پدر شما زنده است.فرمود: سبحان الله پیامبر اکرم مرد موسی بن جعفر نمی میرد؟ به خدا سوگند پدرم رحلت کرده است و ما اموال او را تقسیم کردیم و کنیزان او ازدواج نموده اند.
همچنین امام رضا(علیه السلام) از واقفیه به کذاب یاد کرده است. ابن ابی عمیر می گوید: به امام رضا عرض کردم: فدایت شوم قومی به امامت پدر شما توقف کرده اند و بر این باورند که او زنده است. حضرت فرمود: آن ها دروغ گفته اند و به آنچه که بر پیامبر نازل شده کفر ورزیده اند. اگر بنا بود که خداوند از فرزندان آدم یکی را برای همیشه زنده نگاه دارد حضرت محمد را زنده نگاه می داشت.
ادامه دارد…
منبع : فرقه نیوز