جنگ تشعشعات مثبت و منفی
دورههای آموزشی عرفان حلقه، نخستین بار توسط فردی به نام “محمدعلی طاهری” ۵۹ ساله بنیانگذاری شد. این دورهها دارای هشت ترم مقدماتی و چهار ترم پیشرفته بوده است:
فراپزشکی، سایمنتولوژی، مربیگری و تشعشعات دفاعی از جمله سر تیتر های فریبنده این فعالیت ها هستند.
به هر فردی که در ابتدا برای شرکت در کلاسهای ترم اول ثبت نام میکند، گفته میشود دستیابی به نتیجۀ مطلوب، حداقل شش سال طول میکشد! و برای درک درست عرفان حلقه از تعالیم طاهری، رعایت تناوب دورهها الزامی است.
جلسات آموزشی این فرقه هرمی با تمرکز بر روی واژگان کلیدی مانند “انرژی مثبت”، “خدا” و “عشق به مخلوقات”، “موجودات کیهانی” و از این قبیل آغاز میشود و سرانجام در مرحلۀ آخر که “تشعشع دفاعی” نامیده میشود، فرد مثلا قابلیت ارتباط با “ویروسهای غیرارگانیک” (نام انتخاب شده توسط طاهری برای “اجنّه”) را پیدا میکند و بدین ترتیب پرورش جن گیر و رمال و خرافه گرا و توهین کنندگان به مقدسات اسلامی انجام می گرفت.
در میان فریب خوردگان به فرقه ضاله عرفان حلقه، از زن خانهدار تا برخی اقشار تحصیلکرده وجود دارد. فردی که در این کلاسها شرکت کرده، به خود تلقین میکند که روز به روز، جلسه به جلسه و ترم به ترم، در حال دور کردن حلقههای منفی از بدن و محیط پیرامونش است، در حالی که فقط کسی که از بیرون به این افراد نگاه میکند متوجه میشود که فرد، بعد از مدتی از گذراندن دورهها چقدر به لحاظ رفتار، روحیات و حتی مدل صحبت کردن و کاربرد دایرهلغاتی خاص، تغییر کرده و دچار اعتقادات دروغین و گمراه کننده ضد دینی میشود.
مانند جمعیتی که ذره ذره در مرداب فرو میروند و به تدریج از روال زندگی طبیعی خارج میشوند، این غیرطبیعی شدن، در همۀ شاگردان مشترک است.
بازیِ این تشعشعات مثبت و منفی به جایی میرسد که طاهری ادعا میکند آینده به وی الهام میشود. لذا در فصل جدید شروع به پیشگویی میکند، تجویز میکند، بر حذر میدارد و به قول خودش شفا میدهد!
درمان و مدیتیشن
“محمدعلی طاهری” بحث درمانگری را بعد از دو سال از راهاندازی شبکهاش تثبیت کرد و مدعی شد قادر است بیماریهای جسمی و روحی گوناگون را با نگرش عرفانی و اتصال به شبکۀ تشعشعات کیهانی درمان کند!
ادعاهای شگفتآور وی در حوزۀ درمانگری در حالی گسترش مییافت که براساس متن دفاعیات وی (نگارش شده توسط وکیلش محمود علیزاده طباطبایی)، طاهری پیش از سال ۱۳۸۴ صرفاً مشغول به کار آزاد در زمینۀ ساختمانسازی، ماشینآلات صنعتی، کارخانۀ آرد، قارچ، خوراک دام و… بوده است.
محمدعلی طاهری سال ۱۳۸۴ بی هیچ گونه تخصص علمی و تحصیلات آکادمیک در حوزۀ پزشکی، روانشناسی و روانپزشکی، کتاب عرفانهای کاذب فرقه اش را منتشر میکند و در آن، با زیرکی هرچه تمام تر مستنداتی از قرآن کریم را به عقاید دروغین اش متصل و نیز به طرحهای درمانی و طبهای عرفانیاش ضمیمه مینماید!!
حتی اگر هم طاهری را مبدع طرحی جدید در درمان بیماران بدانیم، به موجب ماده ۳ اصلاحی مصوب ۱۳۷۹ قانون مربوط به مقررات امور پزشکی، هیچ نظریهپردازی حق ندارد بدواً نظریات خود را بر روی انسان آزمایش کند و اجازه ندارد بدون کسب مجوز درمان از نهادهای دولتیِ پاسخگو، اقدام به این عمل نماید. در صورت عمل بدون کسب مجوز پزشکی، عمل وی جرم سنگین تعریف شده است.
نازنین م. یکی از شاکیان خصوصی پروندۀ قضایی طاهری که به مدت شش سال در این کلاسها شرکت داشته، میگوید:
به ما گفته می شد چشمها را ببندید و ارتباط بگیرید… به پدرم در اثر بیماری های روانی این حلقه حالات عجیبی دست می داد، مثلا تکان میخورد یا یک سری صداهایی از خود بروز میداد. ارتباط دهنده ادعا میکرد اینها برونریزی است، یعنی جن و روح و کالبد ذهنی دارد از بدن شما خارج میشود… من سال دوم دانشگاه بودم و به طوری از این ارتباطات آسیب دیدم که بعد از آن شبها اصلا نمیتوانستم بخوابم، خیلی میترسیدم و دچار یبیماری های جدی شده بودم…
نازنین در ادامه میافزاید:
اعتقاد اصلی در عرفان حلقه این است که تمامی افراد جنزده هستند! کسانی که وارد این حلقهها میشوند، پاکسازی میشوند. میگفتند پاکسازیِ خود شخص طاهری ده سال به طول انجامید!!
من چهار سال دچار افسردگی شدید شدم، از صبح تا شب فقط گریه میکردم، کنترل گریه دست خودم نبود، حالت تهوع داشتم و گفته می شد که جن و ارواح سرگردان در حال خروج از بدن تو هستند… هر بار که در ارتباط مینشستم احساس میکردم حالم از دفعههای قبلی بدتر میشود. بعضی مواقع در این ارتباطات تکانهای شدید شبیه حالات تشنج و صرع به من دست میداد. استادها دست و پای مرا میگرفتند تا تکانهای من را کنترل کنند، چون امکان داشت به خودم آسیب بزنم. دست و پای من را میگرفتند و میگفتند که تو مستعد جذب آلودگی هستی و الان دارد خروج غیرارگانیک صورت میگیرد… زمان و مکان برایم قاطی میشد، متوجه نمیشدم که الان صبح است یا شب؟ من کی هستم یا اسمم چیست؟
عسل ف. ۲۹ ساله از شاکیان پرونده میگوید:
“من سال ۹۱ تازه از نامزدم جدا شده بودم و شرایط روحی نامساعدی داشتم، تا اینکه یکی از دوستانم در کلاس نقاشی به من گفت چارۀ دردت در کلاسهای حلقه است…”
پرورش شاگردان طاهری طی سالها باعث شد عرفان حلقه، رشد سرطانی در تهران و برخی شهرهای دیگر داشته باشد. در مورد میزان شعاع فعالیت حلقه تا پایان سال ۸۹ در سطح کشور اطلاعات دقیقی در دست نیست، اما براساس کیفرخواست متهم ۵۰،۰۰۰ نفر دورههای این فرقه هرمی را رفته و به عنوان “مستر”های دستپروردۀ طاهری مشغول فعالیت های دروغین و خرافه گرایانه و کلاهبردارانه هستند.
سودجویی کلان اقتصادی
مسترهای سرشناس حلقه، طی یک دهۀ گذشته درآمدهای زیادی از راه غیرقانونی و فریب مردم به جیب زدهاند. آنان با طرحی تحت عنوان “پاکسازی منازل از موجودات غیرارگانیک” و مستمسکهایی مانند “زدودن انرژیهای منفی از روح” و … به کلاهبرداری گسترده مالی و کلان دست زده و مردم سادهلوح را سرکیسه کردهاند.
خانم سارا ن. ۳۶ ساله دارای دو فرزند ساکن خیابان دولت تهران، به عنوان یکی از شاگردان پر و پا قرص دورههای هشت ترمی میگوید:
“هزینۀ شرکت در هر ترم (۱۲ جلسه) ۵۴۰ هزار تومان است. البته این پول برای ما مبلغ زیادی نیست ولی شوهرم نمیداند که من هر ترم، بخشی از پولی را که از او میگیرم صرف شهریه کلاسهایم میکنم. به او گفتهام کلاس یوگا در فرهنگسرای محلهمان میروم.”
این شیادیِ سودجویانه باعث شده تا شاکیان خصوصی از عرفان حلقه، به جرائم مالی بیشتر باشند تا آسیبدیدگان روحی-روانی.
شرک جعلی و پرستش سرکردۀ حلقه به جای خداوند متعال!
هدف از درمانگری و فرادرمانگری در عرفان حلقه، “شناختن گنج درون” ذکر میشود، اما این فرقه به مرور زمان با حذف تدریجی تمام احکام و شرعیات مقدس اسلامی ، فرد را به خروج قطعی از دین و تبعیت بیچون و چرا از مستر گروه وادار میکند!
به گواه شاهدان و فایلهای صوتی-تصویری پخش شده از حلقهها، رأس باند تشکیلاتی- هرمی کیهان حلقه، اقدام به تببین مسائل اعتقادی از زاویهای بدعتآلود میکرد و تمام اینها ظاهراً در لباس اسلام ولی در اصل، درآمیختن حق و باطل بود و مسلّمات دین آسمانی و مذهب تشیع را انکار میکرد.
نمایندۀ دادستان در دادگاه علیه طاهری، به انحراف در خداشناسی، پیامبرشناسی، امام شناسی، معادشناسی، قرآن شناسی و شیطان شناسی اعلام مجرمیت کرده که البته طاهری اعلام کرد منکر هیچ یک از مسائل دین نیست!
– ادعای اتصال به روحالقدس، ادعای تفویض امر به مسترها، ادعای ابطال طلسم، اعتقاد به لازمانی و لامکانی و از این قبیل.
– طاهری در یکی از صفحات شبکۀ اجتماعیاش، در پاسخ به این سؤال که “در چه شرایطی به مقام معصومیت میرسیم؟” میگوید: ” شرط دارد: یکی اینکه تشعشعات منفیِ ساطع شده از وجود ما به صفر برسد “
او خود و مسترهای تربیت شدهاش را “معصوم” میداند !! و براساس حلقهای از آموزهها، بقیه شاگردان را هم در ترم چهارم به مقام ( استغفرالله ) به اصلاح خدایی میرساند (!)
– صدقه، نذر، زیارت اهل قبور، قبله، نماز، روزه، حج و… همگی فقط “ظاهر” هستند و باید پس زده شوند.
سپیده ح. میگوید:
“هر از گاهی در کلاسهای عرفان حلقه، اسمی از احکام اسلامی هست، ولی با آداب خاصی که طاهری برای آن تعیین کرده. او نماز به شکل عادی را باعث دوری از خدا میداند و نمازی که به ما میآموزد، با چشم بسته و بدون قبله، همگی گرد یک حلقۀ رحمانیت به مرکز مستر خوانده میشود. هر چه ترمها را جلوتر برویم و به این تمرینات ادامه دهیم، دیگر نیازی به همین نمازها هم نداریم، چون هر عبادتی و هر آدابی، فقط مسیرند و باید از آن عبور کرد.”
نازنین م. میگوید:
“من در کتابخانه شخصی ام کتابی به اسم معجزات آیت الکرسی داشتم با تاکید گفتند که این کتابها نباید در منزل باشد ، تابلوی “و ان یکاد…”، “آیت الکرسی”، “چهار قل” و حتی مفاتیح هم را جمع کنم زیرا خیلی آلودگی جذب می کند و باعث می شود که روح دور آیت الکرسی جمع شوند!”
– روابط غیراخلاقی: در سال ۱۳۹۰ لمس برخی مراجعان زن به بهانۀ تخلیه نیروهای غیرارگانیک از بدنشان (!) توسط محمدعلی طاهری در یکی از فیلمهای منتشرشده در کلاسها خبرساز و ضمیمۀ پروندۀ قضایی وی شد. گفته میشود یکی از آموزههای عرفان حلقه این است که حجاب معنی ندارد!
از موارد مشکوک در کیفرخواست متهم، این است که قریب به اکثریت افرادی که در آموزههای عرفان حلقه به درجۀ مستری میرسند، از همسرانشان جدا شدهاند.
مهدی ع. ۴۴ ساله از شاکیان خصوصی محمدعلی طاهری میگوید:
“خدا عذابشان را زیاد کند. متاسفانه شاگردانش هنوز فعال هستند و تبلیغ میکنند. خانم بنده گرفتارشان شد و به کل از دین برگشت. یک روز مسیح را میپرستید، یک روز قرآن و مفاتیح را از خانه بیرون میانداخت، واقعاً مانده بودم چکار کنم. در محلۀ ما… هر روز تبلیغ میکنند و نیرو جذب میکنند، با عقاید و اعصاب همه بازی میکنند. خدا لعنتشان کند. خدا مرگ این طاهری و دار و دستهاش را بیاورد که زندگی من و چهار بچهام را از هم پاشید.”
ادعاهای محمدعلی طاهری در حالی است که وی نه تنها فاقد هرگونه تخصص روشن در زمینۀ پزشکی و روانپزشکی است، بلکه با مطالعات اسلامی، فلسفی و علوم حوزوی نیز کاملاً بیگانه بوده است.
در یکی از پایگاههای خبررسانیِ این فرقه که تمام وقایع مربوط به دادگاهها و محاکمات محمدعلی طاهری را پوشش میدهد، در بخش دفاعیات شفاهی متهم در وقت دوم دادگاه غیرعلنی آمده است:
– قاضی: “…چه طور یک مجتهد ۶۰ سال مطالعه میکند، ولی چنین اطلاعاتی که شما ادعا میکنید را ندارد؟”
– متهم: “اسرار الهی از طریق درخواست از خداوند برایم گشایش حاصل شده… یک عالم نمیتواند کشف و شهود کند. اتصالی بیتکلف بیقیاس/ هست رب الناس را با جان ناس! در حوزۀ عمل است که بحث اتصال مطرح میشود…”
بررسی اجمالی فعالیتهای وی در فضای مجازی اینترنت، نشان میدهد محمدعلی طاهری در طول یک دهه فقط به دنبال مطرح کردن خود به نام “استاد طاهری” محور علم و قداست و آرامش (!) بوده است و بقیه موظفند گرد او بچرخند:
“من هماهنگکنندهای هستم که حلقههایی که از جایی دیگری به من تفویض شده را تقدیمتان کنم. شاید باید یک شیشۀ شفاف نازک باشم که تنها رحمانیت الهی را عبور میدهد… ! دیشب آمد گفت که تو شمع شدی، قبلۀ این جمع شدی…!” {محمدعلی طاهری در صفحۀ شبکههای مجازی}
شاگردان فریبخورده نیز اصطلاحاً “مرید و مرادبازی” را به سر حدّ خود رسانده و مضحکانه به خودمحوری او پر و بال دادهاند:
“ما طاهری هستیم… اذان ما صدای پرندگان، کعبه ما دلهایمان… اسراف نمی کنیم. خدا در قلب ماست. ما طاهری هستیم. به حقوق هستی احترام میگذاریم. رفتار گفتار کردارمان نیک است. ما زیبا هستیم. ما طاهری هستیم. ما خانه دوست را میشناسیم. ما عاشق هستیم. ما طاهری هستیم. همه را دوست داریم. ما همه یکی هستیم. به فکر نسلهای آینده هستیم. چون آنها هم خود ما هستند. طاهری هستند…!!!”
با توجه به آنچه گفته شد، شستشوی مغزی در درون یک شبکۀ هرمیِ دارای یک رأسِ تقدیسشونده، به طور کلی یادآور ساز و کار تشکیلاتی و ایدئولوژی منافقین در اوایل انقلاب اسلامی است که “مسعود رجوی” را در قلّه قرار میداد و با فریب افراد خام با درونمایههای مذهبی، آنها را به خود جذب میکرد.
چون این مراحل به طور تدریجی صورت میگیرد، تشخیص پوچیِ دیدهها و شنیدهها برای فرد بسیار دشوار خواهد بود و طی یک پروسۀ فرسایشی، طرف را معتاد و مرید تامِ رأس هرم و مسترهایش میکند.
خبر “هافینگتونپست” در ۸ آگوست ۲۰۱۵ از تظاهرات گروهک ترویستی منافقین در برلین پایتخت آلمان برای دفاع از محمدعلی طاهری نشان میدهد مقایسۀ فرقۀ عرفان حلقه با گروهک منافقین، چندان هم دور از ذهن نیست.
روند پرونده، بازداشت و حکم
محمدعلی طاهری یک بار در ۲۹ فروردین ۱۳۸۹ به جرم راهاندازی تشکیلات غیرقانونی دستگیری شد، بازداشتی که در آن مشخص شد اقداماتی هم بر ضدّ امنیت کشور هم انجام داده است. وی پس از دو ماه بازداشت با قید وثیقه آزاد گردید.
وی تعهد داد در ازای آزاد شدن برخی از اقدامات را برای شناخت عوامل انجام دهد؛ ولی پس از آزادی به جای همکاری از فرصت استفاده کرده و از طریق برقراری ارتباط با خارج از کشور (ابتدا کشورهای همسایه مثل ارمنستان و آذربایجان و بعد اروپا و امریکا) سعی کرد شبکۀ تشکیلات خود را سامان دهد.
فرصت دوبارۀ آزادی پس از بازداشت، طاهری را از روند انحرافی که در پیش گرفته بود، منصرف نکرد و برعکس، پس از آزادی از زندان کوشید تا از خود نزد هوادارانش یک قهرمان بسازد.
طاهری مجدداً در ۱۴ اردیبهشت ۹۰ بازداشت شد و پس از برگزاری جلسات رسیدگی به یک پروندۀ قطور، سرانجام به جرائم ذیل به اعدام محکوم گردید:
ارتداد،
افساد فی الارض،
محاربه با خدا و رسول خدا و توهین به مقدسات اسلامی،
اقدام علیه امنیت ملی،
تحصیل مال نامشروع و کلاهبرداری،
انجام افعال حرام و روابط غیراخلاقی،
دخالت در امر پزشکی،
تهیه، تکثیر و توزیع آثار سمعی-بصری غیرمجاز و فعالیت غیرقانونی در این زمینه،
استفاده غیرمجاز از عناوین علمی حسب کیفرخواست صادره.
به گفتۀ علیزاده طباطبایی وکیل محمدعلی طاهری، حکم اعدام از طرف دادگاه ۷ مرداد ۱۳۹۴ صادر و ۲۸ مرداد آخرین فرصت تجدیدنظرخواهی نسبت به حکم صادره است.
حمایت تمام قد از سوی بیگانگان/ فعالیتهای مجازی هواداران
پس از صدور حکم اعدام برای محمدعلی طاهری بنیانگذار حلقه، بیبیسی، رادیو فردا و برخی رسانه های معلوم الحال دیگر… یکصدا در دفاع از وی سینه چاک کردند.
خود طاهری روز ۱۷ تیر ۹۳ طی نامهای بلندبالا به “احمد شهید” گزارشگر اجاره ای ویژه سازمان ملل در موضوع حقوق بشر ایران، اتهامات خود را لیست و دست یاری به سوی دشمنان سرویسهای بیگانه دراز کرد تا با کسب شهرت بتواند بر روند محکومیت خویش اثرگذار باشد.
جالب اینجاست که اغلب خبرگزاریهای خارجی، از جمله وب سایت رسمی احمد شهید تلویحاً اذعان دارند که طاهری بدعتگذار است، چراکه با عنوان “دگراندیشان” یا “اقلیت مذهبی” از این فرقه ضاله یاد میکنند و نه صرفاً کلاسهای عرفان و انرژی مثبت!
پس از دستگیری طاهری، جمعی از هوادارانش به مدد راهاندازی چندین صفحۀ اینترنتی به حمایت از وی پرداختند. فقط در یکی از شبکههای اجتماعی مجازی، بیش از ۱۷ صفحه در ترویج آموزههای وی وجود دارد که اکنون به کمپینهای استمداد از سازمانهای جهانی برای ملغی نمودن حکم اعدام وی تبدیل شدهاند:
“دوستان ترم بالایی خواهشاً در روح جمعی اعلام کنید: آزادی بی قید و شرط استاد عشق، درک جمال یار، تشخیص عرفان قدرت از کمال، درک تن واحده، درک عدم، شکستن قفل ذهنی…”
طاهری در زندان تاکنون چهار بار اقدام به خودکشی و ۱۲ بار اعتصاب غذا کرده است.
“مارک تونر” معاون سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در اقدامی کاملا مداخله جویانه 7 آگوست ۲۰۱۵ در مورد صدور حکم محمد علی طاهری بیانیه داد و نسبت به محکومیت وی ابراز نگرانی کرد!
“زید رعد الحسین” کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل حکم اعدام محمدعلی طاهری را محکوم کرد.
در تاریخ ۲۹ خردادماه ۱۳۹۰ پروندهٔ محمدعلی طاهری، به عنوان یکی از چند پروندهحقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران روی میز شورای حقوق بشر سازمان ملل در لاهه قرار گرفت! همچنین نام طاهری در گزارش دفتر حقوق بشر سازمان ملل به عنوان یکی از ۱۳ نخبهای (!) که حقوقشان در ایران نقض شده، قرار گرفت.
سازمان حقوقی و حقیقت کانادا (CART) نیز حکم اعدام محمدعلی طاهری را نقض حقوق بشر اعلام کرد.
نتیجهگیری از ماجرای یک “مَکر بزرگ”
بروز اعمال غیرقانونی و غیرشرعی در جامعه باید در روال قضایی رسیدگی شوند و رأی بدوی اعدام محمدعلی طاهری ممکن است در دیوان عدالت کشوری رد یا تأیید شود، اما به هر حال علل پیدایش و گرایش به عرفانهای کاذب با شعارهای مذهبی، نشانۀ ظرفیت معنوی جامعه است؛ ظرفیتی که متأسفانه به دلیل ضعف تعقّل، عطش معرفتی آنها بالأخص جوانان را با آب آلوده به زهر سیراب میکند.
رهبر انقلاب اسلامی در اسفندماه سال ۱۳۸۹ بر لزوم مبارزه با “عرفانهای کاذب یا نوظهور و وارداتی” تأکید کردند.
البته پیش از سال ۱۳۸۴ خبر دستگیری جنگیرها، رمالها، پیشگوها و دعانویسها در خانههای تیمی توسط نیروی انتظامی سابقه داشت. مدعیان ارتباط با امام عصر (ع)، حل مشکلات معیشتی با باز کردن قفل و زنجیر و طلسم نیز چندان بیارتباط به ادعاهای منحرف و خطرناک عرفان حلقه نیست.
آنها علاوه بر رخنۀ انحرافات عقیدتی در تفکرات ناب اسلامی، درصدد کاسبی و درآمدزاییهای سرسامآورند و اگر جلوی آنها گرفته نشود، این دو هدف را به موازات هم تا ناکجاآباد پیش میبرند.
براساس آنچه که از محتوای آموزههای عرفان حلقه روشن شد، مضامین این فرقه، بیشتر به جادوگری شباهت دارد که عناصر مخاطبپسند را از حوزۀ ورزش یوگا-مدیتیشن، فرادرمانی-روانپزشکی و عرفان اسلامی-عرفان هندوییسم گرفته، با یکدیگر ترکیب کرده و فرقهای کاریکاتوری از این سه ارائه داده است؛ معجونی ناهمگون که اغلب به خورد جوانان سادهلوح داده میشود و نقضکنندۀ تمام یافتههای علوم روانشناختی و همچنین اصول اسلامی است.
نگاهی به تبعات این آموزهها برای مراجعین و شاگردان عرفان حلقه، به خوبی گویای آن است که این افراد شانس بسیار اندکی برای بیرون کشیدن دامن خود از این ورطه نابودی دارند.
منبع : فارس