به گزارش ادیاننیوز به نقل از ایکنا؛ فرارسیدن
آغاز سال نو مسیحیان بهانهای است برای معرفی دیگربار دین مسیحیت. عموم مردم آگاهی
چندانی از سیر تاریخ شکلگیری دین مسیحیت ندارند و حقایق بسیاری از این دین ابراهیمی
از نگاه آنان پنهان مانده است. به همین مناسبت گفتوگویی داشتیم با سعید کریمپور،
پژوهشگر حوزه ادیان و دانشجوی دکتری رشته ادیان و عرفان در دانشگاه فردوسی مشهد. وی
تاکنون ۱۱ اثر تحقیقی در حوزه ادیان ابراهیمی منتشر
کرده است که ازجمله آنها میتوان به ترجمه «انجیل برنابا» اشاره کرد. ترجمه کامل
«طومارهای بحرالمیت» جدیدترین اثر پژوهشی اوست که در دست انتشار است.
کریمپور در آغاز اظهار کرد: مطالبی که بیان میکنم
بر اساس اسناد تاریخی مسیحیان است. ما دو روایت از مسیحیت داریم؛ یک روایت که بر اساس
اسناد تاریخی مسیحیان است، یک روایت دیگری که بر اساس دیدگاه اسلام است؛ یعنی آنچه
در قرآن و احادیث ائمه (ع) آمده است. این دو روایت مقداری با هم متفاوت است. شاید برخی
مطالبی که در احادیث اسلامی هست از نظر تاریخی قابل اثبات نباشد؛ یعنی از نظر تاریخی
سندی برایش وجود نداشته باشد.
وی افزود: مسئله اصلی این است که وقتی عیسی ظهور
کرد و حلقهای از شاگردان را دور خود جمع کرد که بعدها به حواریون مشهور شدند تا جایی
که تاریخ مسیحی شهادت میدهد، مدعی این نبود که من یک دین جدید آوردهام. حضرت عیسی
در محیط یهودی، یعنی در میان بنیاسرائیل، به دنیا آمد و پرورش پیدا کرد و در واقع
بهعنوان یک پیغمبر یهودی شناخته میشد. این نکته هم در انجیلها تأیید شده و هم در
قرآن مورد تأیید قرار گرفته است. ایشان میفرمود که آمدم تعالیم موسی و آنچه پیامبران
پیش از من بیان کردهاند را تکمیل کنم؛ بنابراین هیچوقت نگفت من یک دین جدید آوردم.
کریمپور ادامه داد: بعدها به دلیل ایجاد تحولات
در تاریخ مسیحیت، این دین بهعنوان یک دین جداگانه شناخته شد و از یهودیت بهطور کامل
جدا شد. بعدازاینکه حضرت عیسی به آسمان عروج کرد کسانی خود را شاگرد ایشان معرفی کردند.
برخی از این افراد واقعاً شاگرد عیسی بودند، برخی نیز ادعا میکردند که شاگرد ایشان
بودهاند. این افراد به جاهای مختلف سفر کردند و آموزههای حضرت عیسی را تبلیغ کردند.
هرکدام از این افراد بر اساس استنباط شخصی خود از تعالیم عیسی به تبلیغ آن میپرداختند.
برخی از این افراد برداشتهایی که خودشان داشتند را هم به تعالیم عیسی اضافه میکردند.
نتیجه اینکه همه این افراد یک پیام واحد را تبلیغ نمیکردند.
وی درباره علت اختلاف قرائات در دین مسیحیت توضیح
داد: از همان زمانی که عیسی به آسمان عروج کرد و آیین مسیحیت داشت نضج میگرفت اختلاف
در پیامهایی که به نقل از ایشان تبلیغ میشد شکل گرفت. مثلاً یک مبلّغ نامه مینوشت
و سخنان یک مبلّغ دیگر را انکار میکرد. نامههایی که نوشته میشد و پیامهایی که به
نام عیسی تعلیم و تبلیغ میشد و توسط مردم یا خود مبلغان بهصورت مکتوب درمیآمد، بعدها
توسط پیروان مبلغین جمعآوری شد. این افراد گروههایی را تشکیل دادند و سنگ بنای تشکیل
فرقههای مختلف در دین مسیحیان از همان زمان آغاز شد. بعدها این نوشتهها را بهعنوان
نوشته مقدس در نظر گرفتند و این آثار، پایه تدوین انجیلها قرار گرفت.
پژوهشگر حوزه ادیان ادامه داد: تا جایی که اسناد
مسیحی به ما نشان میدهد حضرت عیسی هیچ زمان نخواست از جامعه بنیاسرائیل خارج شود
و پیام خودش را در جایی خارج از فلسطین تبلیغ کند. ایشان میگفت که فقط بهسوی گوسفندان
گمشده بنیاسرائیل فرستاده شدهام. یعنی خودش را پیغمبری میدانست که فقط برای بنیاسرائیل
مبعوث شده است و پیامش یک پیام قومی است. اگر حضرت عیسی خودش را مکلف به این میدانست
که پیام خود را در سرزمینهای دیگر تبلیغ کند از فلسطین خارج میشد؛ درحالیکه در هیچکدام
از انجیلها نوشته نشده که عیسی از مرزهای فلسطین خارج شده باشد. ایشان خود را مقید
میدانست پیام خود را فقط در بنیاسرائیل تبلیغ کند. پیام ایشان آنچنانکه از انجیلها
به دست میآید اصلاح انحرافاتی بود که در دین یهودیت ایجاد شده بود.
وی در خصوص موفقیت حضرت عیسی در دستیابی به اهداف
خود اظهار کرد: در مورد اینکه آیا حضرت عیسی در تحقق هدف خود موفق بود یا نه باید این
نکته را عرض کنم که گاهی تحقق یک هدف در زمان حیات خود فرد اتفاق میافتد، ولی گاهی
فرد تلاشهای اساسی را انجام میدهد تا هدفش بعدها محقق شود. در دین اسلام هم این موضوع
را داریم. مثلاً امام حسین (ع) قیام کرد برای احیای اسلام. بعد از شهادت ایشان امت
اسلامی متنبه شد و احیای اسلام بعد از شهادت ایشان اتفاق افتاد.
وی یادآور شد: در دین مسیحیت، حضرت عیسی کارهای
اساسی و بنیادینی که برای اصلاح دین یهودیت باید انجام میداد را انجام داد. ایشان
توانست یک گروهی تشکیل دهد که اهداف اصلاحی مدنظرش را بعد از او ادامه دهند. یک گروهی
از بنیاسرائیل بودند که به حضرت عیسی بهعنوان پیامبر خدا ایمان آوردند و از ایشان
پیروی میکردند. این افراد یهودیانی بودند که به عیسی ایمان آورده بودند و در اصل عبرانینژاد
بودند. ظاهراً حواریون عیسی از همین عبرانیها بودند. اگر بخواهیم یک جمعبندی از تمام
اسنادی که از آن دوره باقی مانده است داشته باشیم به نظر میرسد حواریون اصلی عیسی
از همین عبرانیها بودهاند.
سعید کریمپور تأکید کرد: به خاطر جذابیتی که پیام
حضرت عیسی داشت یک عده پیدا شدند و نظرات خود را به حضرت عیسی چسباندند و از تعالیم
ایشان بهره گرفتند و آنها را مورد سوءاستفاده قرار دادند. این افراد عقاید خود را
به اسم عیسی تبلیغ کردند. مطالبی که این افراد میگفتند با آنچه حواریون میگفتند متفاوت
بود. یکی از این افرادی که از تعالیم عیسی سوءاستفاده کردند «پولوس» بود. یک عقیدهای
که پولوس آن را ترویج میکرد این بود که خداوند در حضرت عیسی مجسم شده است؛ یعنی خداوند
در جسم عیسی در میان مردم ظاهر شده است. بعدها آموزه تثلیث بر اساس استنباطی که مبلغین
مسیحی پیرو پولوس از اندیشههای او داشتند شکل گرفت. این آموزه تا قرن چهارم میلادی
در میان مسیحیان رسمیت نداشت. منتهی تثلیثگرایان که یک فرقه در میان تمام فرق مسیحیت
بودند توانستند نظر امپراتور روم را جلب کنند و او را مجاب کردند که مسیحیت تثلیثپرست
را بهعنوان مسیحیت رسمی اعلام کند. بعدازاینکه این نحله رسمیت یافت سایر فرق مسیحی
را سرکوب کردند.
وی در توضیح مسئله عروج عیسی به آسمان تصریح کرد:
تا جایی که من تحقیق کردم این آموزه از قرن دوم میلادی وجود داشت که عیسی مصلوب نشده
است. برخی قائل بودند عیسی از ابتدا موجودی شبهگونه بوده است و جسم واقعی نداشته است.
یک دیدگاه دیگر این بود که عیسی مسیح جسم داشت، اما آن کسی که مصلوب شد خود عیسی نبود
بلکه شخص دیگری بود که شبیه به عیسی بود. یک دیدگاه هم به برخی مسیحیان نسبت داده شده
است، البته این انتساب، انتساب متأخری است، مبنی بر اینکه آن کسی که میخواست عیسی
را به رومیان تسلیم کند تا او را به صلیب بکشند، خداوند چهرهاش را شبیه به عیسی کرد
و رومیان او را با عیسی اشتباه گرفتند و او را به صلیب کشیدند. آن دو دیدگاه اول قدمت
دارد و به قرن دوم میلادی میرسد.
کریمپور درباره شخصیت حضرت عیسی نیز بیان کرد:
پیام اصلی عیسی اصلاح دیانت یهود بود، بهخصوص انحرافاتی که خشونت را در دین یهود افزایش
داده بود. در آن زمان در دین یهود بر این موضوع تأکید میشد که باید قربانی زیاد انجام
شود، همچنین رعایت برخی احکام شرعی به قیمت پایمال شدن هنجارهای اخلاقی میانجامید.
مثلاً میگفتند در روز «سبت» که روز تعطیل رسمی یهودیان است خیلی کارها نباید انجام
شود. مثلاً میگفتند حتی در این روز نباید به کسی کمک کرد. این امر موجب شد اخلاق در
جامعه یهودیت تنزل پیدا کند. حضرت عیسی این انحرافات را بر طرف کرد و آن دسته از احکام
یهودیت که عموماً توسط کاهنان وضع شده بود را باطل اعلام کرد. خود ایشان در روز سبت
به نیازمندان کمک میکرد و معجزاتی انجام میداد.
مؤلف کتاب «ادیان ابراهیمی و مسئله پیامبر موعود»
درباره علل رواج خشونت در میان مسیحیان در قرونوسطی گفت: تشکیلاتی که در قرونوسطی
برای کلیسا ایجاد شد حاصل یک سیر تحول تاریخی در دین مسیحیت بود. در دیانت مسیح بهمرورزمان
انحرافاتی به وجود آمد و پیشوایان مسیحی مقرراتی را از پیش خود اضافه کردند و گفتند
هر کس این قوانین را رعایت نکند کافر است. علت وضع این قوانین این بود که ممکن بود
مسیحیان به ادیان دیگر گرایش پیدا کنند. برای اینکه مسیحیان بترسند و به ادیان دیگر
نگرایند قوانین سختگیرانهای وضع کردند تا مردم جرئت نکنند از دین خود خارج شوند.
مضاف بر این، خیلی از پیشوایان مسیحیان تمایلات مادی و دنیوی داشتند و برای حفظ تشکیلات
و قدرت خود دست به این اقدامات زدند و از پیام اصلی مسیحیت فاصله گرفتند. مردم عادی
هم سواد نداشتند تا آموزههای عیسی را از متن اصلی انجیل بخوانند. کشیشها هم مردم
را از این کار نهی میکردند و میگفتند شما کتاب مقدس را نمیفهمید.
وی درباره چرایی گسترش دین مسیحیت در جهان تصریح
کرد: در اناجیل که از اواسط قرن اول میلادی نوشته شده است گفته شده حضرت عیسی زمانی
که میخواست به آسمان عروج کند به شاگردان خود گفت به میان ملل دنیا بروید و پیام مرا
به همه برسانید. این یکی از تناقضات موجود در انجیل است. حضرت عیسی که خودش همواره
بین بنیاسرائیل بود و صراحتاً میگفت من فقط بهسوی گوسفندان گمشده بنیاسرائیل فرستاده
شدهام، هنگامیکه میخواست عروج کند میگوید بروید پیام مرا ترویج کنید. بههرحال
بر اساس این مطلب کسانی که بعدها به زعامت کلیسا دست یافتند شروع کردن به تبلیغ دین
مسیحیت در سایر کشورها. در قرون متأخرتر که دولتهای مسیحی قدرتمند شدند و به استعمار
سایر ملل پرداختند، ازآنجاکه گرایش به مسیحیت موجب میشد مردم سایر ملل اربابان مسیحی
را مورد احترام قرار دهند به ترویج بیشتر مسیحیت پرداختند؛ یعنی اهداف استعمارگرانه
هم در میان بوده است.
انتهای پیام/