ادیان نیوز/ یحیی یثربی:
«از دیرباز انسان را با عقل و اندیشه تعریف
کردهاند. در حقیقت هم اگر این عقل و اندیشه را از انسان بگیریم، با جانداران دیگر
فرقی نخواهد داشت. هویت انسان بر عقل و اندیشه استوار است. بنابراین اعتبار انسان،
یعنی اعتبار عقل و اندیشه او.
از طرف دیگر، میتوان ادیان و مکتبهای
گوناگون جهان را به دو گروه عقلانی و غیرعقلانی تقسیم کرد. البته اگر کسی به جای عنوان
«عقلانی» واژه «انسانی» را به کار ببرد، فرقی نخواهد داشت؛ بنابراین ادیان و مکتبهای
عقلانی، انسانی هم هستند، چنان که مکتبهای غیرعقلانی، غیرانسانی هم هستند. این بحث
را با بررسی معیارهای عقلانیت یک دین و مکتب ادامه میدهیم.
در تاریخ زندگی انسان، مسائل عقلانی و غیرعقلانی،
هر دو تأثیر داشته و دارند. بنابراین آشنایی ما با تعریف آن دو، کاملاً طبیعی است.
اما به خاطر آنکه محور و اساس این بحث، توجه به اصالت و اعتبار انسان است و چون توجه
به عقل، همان توجه به اصالت و اعتبار انسانهاست، تعریف دو واژه عقلانی و غیرعقلانی،
که در حقیقت نشاندهنده نقطه تفاهم و به اصطلاح «کلید واژه» بحث است، سودمند خواهد
بود.
مکتب و دین عقلانی، دست کم در حد اصول اولیهاش
قابل فهم و استدلال است. اما مکتب یا دین غیرعقلانی، از لحاظ اصول و مسائل خود، قابل
فهم و استدلال نیست. مثلاً اگر من به کسی بگویم که: «۴=۲×۲» یا «انسان نیازمند تنفس
است» و یا «سلسله علتها سرانجام باید به علتی برسند که معلول نباشد»، مخاطب من میتواند
این گزارهها و اجزای آنها را بفهمد. در صورتی که او نتواند گزارهای را تصور یا تصدیق
کند، من میتوانم برایش توضیح دهم و استدلال کنم.
اما اگر بگویم: «۵=۲×۲»، یا «من و تو و
گنجشک یک چیزیم»، یا «کثرت مورد ادراک شما، توهمی بیش نیست»، بیتردید مخاطب من، چیزی
از اینها را نخواهد فهمید و نیز تصدیق نخواهد کرد. مهم این است که من هم هیچگونه کمکی
به تصور و تصدیق او نمیتوانم بکنم. نه میتوان توضیح دهم و نه استدلال کنم. جز اینکه
به او بگویم: شما اینها را باید بپذیرید و دستوراتی را به کار ببندید، تا سرانجام
شاید خودتان به درک و دریافت اینها دست یابید. وگرنه اینها محصول تجربههای شخصیاند
و قابل تعمیم و انتقال نیستند.
نیز باید توضیح دهم که درک و دریافت اینها
اگر هم برای کسی دست دهد، با چشم و گوش و عقل و هوش او نخواهد بود. بلکه او از راه
دیگر و بهگونهای دیگر که بنا بر ادعای متولیان مکاتب غیرعقلانی، جز برای «واصلان»
شناخته شده نیست، به این مطالب دست خواهد یافت. بنابراین نگرش این دو مکتب نسبت به
انسان، از جهات گوناگون فرق خواهد داشت.
نتیجه همه گونه نگرشهای غیرعقلانی، پایمال
کردن اصالت و اعتبار انسان بوده و حاصل نگرشهای عقلانی، تأکید بر اصالت و اعتبار انسانها
خواهد بود. در حقیقت معیارهای عقلانیت یک مکتب، معیار و میزان توجه آن مکتب به اصالت
و اعتبار انسان است. من در تحقیقی که در این باره دارم، حدود بیست ملاک برای تشخیص
نگرش این دو مکتب به دست آوردهام. در قسمت بعدی، این ملاکها را به عنوان معیارهای
عقلانیت و اعتبار انسان بررسی خواهیم کرد.»
منبع: ایکنا
انتهای پیام/ ب