کتاب «کوسه شکم پر ۱۲ میلیون دلاری» را باید به قصه «لباس پادشاه» تشبیه کرد که حقیقت غرب را عریان و بیپرده به خواننده نشان میدهد.
خبرگزاری فارس – گروه اندیشه – حسام آبنوس: شاید باور کردن اینکه اثری با مدفوع فیل را به عنوان اثر هنری تماشا کنید و حتی برای آن پول پرداخت کنید دشوار باشد ولی باید برخلاف باور همگانی بگویم چنین آثاری در دنیا هنر معاصر خلق میشوند و برای آنها هزینههای سنگین نیز پرداخت میشود.
برای مثال «کریس اوفیلی» نقاشی «افرودیتزیا» را به جامعه جاتنورشناسی انگلستان اهدا کرد؛ چون باغ وحش لندن مقدار زیادی از مدفوع مورد نیاز این هنرمند! را از سه فیل موجود در این باغ وحش تامین میکرد تا بتواند آثارش را خلق کند. این انجمن بلافاصله نقاشی را برای فروش به یک حراجی سپردند و اثر با قیمت ۱۰۵ هزار دلار فروش رفت. این در حالی است که اگر آنها چهار سال این نقاشی را نگهداری میکردند میتوانستند آن را به قیمت یک میلیون دلار بفروشند (کاری که خریدار کرد).
اثری از کریس اوفیلی
یا بیایید با هم یک اثر هنری دیگر را مرور کنیم. در سال ۲۰۰۳ حراج کریستیز اثری بدون عنوان مشهور به «untitled fortune cookie corner» از «فلیکس گونزالز» را ارائه کرد. اثر شامل دههزار طالعبینی بود. البته هنرمند تعداد آنها را «بینهایت» توصیف کرده بود. این شیرینیها میبایست در یک کنج تلنبار میشدند و ابعاد اثر در جاهای مختلف متفاوت بود. برآورد قیمت اثر بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ هزار دلار بود، این اثر فروش نرفت ولی یکی از پیشنهادهای خرید ۵۲۰ هزار دلار بود.
اثر «بدون عنوان» از فلیکس گونزالز
حال این را بگذارید کنار یک کُت چرم که گوشهای از یک گالری آویزان شده و به عنوان یک اثر هنر معاصر به شما معرفی میشود. حتی میتوان اثر «زمستان لالایی» متعلق به دیمن هرست را نام برد، این مجسمه در واقع یک قفسه دارو است که از انواع قرصها پر شده و هدف نمایش آنها این است که دارو عُمر را افزایش میدهد در حالی که مرگ اجتناب ناپذیر است. این اثر با قیمت ۷ میلیون ۴۰۰ هزار دلار فروش رفت.
زمستان لالایی اثر دیمن هرست
این روایتها بخشهایی از کتاب ۴۴۰ صفحهای «کوسه شکم پر ۱۲ میلیون دلاری» است که دُن تامپسون آن را نوشته و اشکان زهرایی آن را به فارسی برگردانده و نشر بیدگل آن را منتشر کرده است. اثری که آن را میتوان تصویر بیروتوش غرب نامید. روایتی که تامپسون سالها در حراجیها و گالریها رفت و آمد کرده و با فروشندگان، دلالها و مجموعهداران آثار هنری نشست و برخاست کرده تا بتواند آن را گردآوری کند. اثری که درباره اقتصاد سردرگم هنر معاصر است که در بخشهایی سوالات بسیاری مطرح میکند و در پی یافتن پاسخ مثالهایی طرح میکند تا بتواند در یافتن پاسخ مسیر را هموار کند.
هنر معاصر مفهومی که تعریف دقیقی از آن وجود ندارد و همانطور که دیدید مثالهایی از کتاب نقل شد تا متوجه شویم که تعریف درستی از این رده و دوره هنری وجود ندارد. نکته جالب این بود که مخاطبان نیز در مواجهه با این هنر سردرگم هستند و تکلیف خود را در قبال یک کوه از شکلات نمیدانند و تنها سعی میکنند با سکوت، آتش سردرگمی خود را سرد کنند. «همانطور که در نمایشگاههای هنر معاصر معمول است، به نظر نمیرسید هیچکس حاضر باشد اعتراف کند که آنچه را میدید، دوست نمیداشت و نمیفهمید. در نهایت مردم از درها بیرون میرفتند، به آرامی صحبت میکردند و تجربه خود را هضم میکردند؛ نه خوششان آمده بود و تکان خورده بودند.»
چیزی که در این کتاب توجه هر خوانندهای را به خود جلب خواهد کرد ابتذال و پوچی هنر معاصر در غرب است. ابتذالی که غرب به عنوان هنر با الفاظ و القاب رنگارنگ به مخاطب قالب میکند و حتی اجازه درک و دریافت دقیق و درست را نیز از او میگیرد.
در دنیای هنر معاصر تنها تعیین کننده اصلی «پول» است. ثروت داشته باش، صاحب اثری هنری میشوی، حتی اگر نتوانی خودت را قانع کنی که با اثری هنری سر و کار داری! در واقع کافی است یک مجموعهدار یا صاحب سرمایه دست روی یک اثر هنری بگذارد آنوقت است که خالق آن تبدیل به یکی از چهرههای مطرح عالم هنر میشود و قیمتش روز به روز بالا میرود و داشتن آثارش در بین علاقهمندان به این دوره هنری مایه فخرفروشی میشود.
هرقدر جلوتر میرویم متوجه میشویم حتی برای تصاحب یک اثر هنری پول هم تعیین کننده نیست و عوامل دیگری نیز در این اتفاق نقش دارند. «وقتی پای یک هنرمند «داغ» در میان است، قیمتگذاری دشوارتر میشود. ممکن است یک مجموعهدار که آثار چنین هنرمندی را میخواهد و قدرت خرید آنها را نیز دارد، نتواند به آنها دست یابد، چون مجبور است در یک فهرست انتظار طولانی بماند، که در آن موزهها، مجموعهداران مهم و مشتریان درجه یک گالری، اولویت بالاتری دارند. مجموعهداران تازهکار مجبور به طی کردن فرایندی طولانیاند تا بتوانند در فهرست انتظار یک هنرمند خاص قرار داده شوند. گالری از این افراد رزومه، توضیحی در مورد اینکه میخواهند با آثار چه کنند و قول این را که مدت یک سال حوصله به خرج بدهند تا نوبت به آنها برسد، میخواهد. اینکه خریدار حاضر باشد کل مبلغ را بدون تخفیف و یکجا پرداخت کند، اهمیت زیادی ندارد؛ به هر حال ممکن است در نهایت برای او تخفیف در نظر گرفته شود. وقتی خانمی قصد خرید یکی کیف دستی سری «بیرکین» (این کیفها نام خود را از بازیگر مشهور «جِین بیرکین» گرفتهاند قیمتی بین ۴۸۰۰ تا ۱۰۰ هزار پوند داشته و خریدار ممکن است برای خرید آنها مجبور به انتظاری شش ساله شود) هرمس را دارد بسیار محتمل است که فروشنده از او در مورد میهمانیها یا مراسمی که به آنها میرود سوال کند و جای او در فهرست انتظار را بر همین اساس تعیین نماید.»
پس دیدید که عبارت «هنر معاصر» تا چه اندازه عبارت و لقبی گَل و گشاد است و هرچیزی را میتوان به عنوان هنر معاصر به مخاطب قالب کرد. موارد بسیاری که گفتن آنها شرمآور است ولی به عنوان یک اثر هنری به فروش میروند و دلالها و مجموعهدارها برای آنها سر و دست میشکنند.
کتاب «کوسه شکم پر ۱۲ میلیون دلاری» را باید به قصه «لباس پادشاه» تشبیه کرد که حقیقت غرب را عریان و بیپرده به خواننده نشان میدهد. لباسی که بر قامت ابتذال غربی پوشانده شده و هنرمندانه آن را به خواننده نشان میدهد و فریاد میزند که پادشاه لخت است!
این را باید اضافه کنید به اختلاف طبقاتی حاکم بر جوامع، در همین کتاب مولف مینویسد: «در نیویورک به شوخی گفته میشود وظیفه حمل قطعهها [آثار هنری] به عهده تنها سیاهپوست داخل سالن است در لندن نیز قطعهها توسط تنها فرد فقیر داخل سالن حمل میشوند» که این نشاندهنده جو حاکم بر مجامع هنری و حراجها است که رنگینپوستها و فقرا ابزاری برای شوخی و تفریح بهشمار میروند. یک هنرمند اسپانیایی-مکزیکی به موزهای در وین پیشنهاد میکند کارمندان موزه (هم مرد و هم زن) به صف، پشت سرهم، براساس میزان درآمد بایستند و تا کمر لخت شوند، تا بازدیدکنندگان ببینند که تغییر رنگ پوست از روشن (کارمندان اجرایی) به تیره (نگهبانان) چگونه بر میزان درآمد تاثیر میگذارد. همانطور که میبینید در حالی تراکنش حراجیها سر به فلک میزند که رنگینپوستها از پایینترین سطح دستمزد در گالریها و حراجیها برخوردارند.
مولف با رفتن سراغ اقتصاد حاکم بر بازار هنر معاصر تلاش کرده تا تصویری بیروتوش به خواننده نشان دهد و پوچی و توخالی بودن هنر غربی را به خواننده نشان دهد، اتفاقی که حالا توجه پولهای نفتی اعراب حاشیه خلیج فارس را به خودجلب کرده و سرمایههای کلانی را برای تصاحب آثار هنری روانه این بازار کرده است.
انتهای پیام/