عاشقان اهلبیت(ع) نباید به بهانه محبت آنها، مخالفت خود را با دیگران تشدید کنند
به گزارش ادیان نیوز (ردنا)، هرچند آنچه از واژه «افراط اگرایی» به ذهن میرسد، گروههای تندرو و تکفیری است، اما نباید غافل شد که برخی اندیشهها و رفتارهای افراطی شیعیان نیز آتش کینه در خرمن جهان اسلام میافروزد و از سوی دیگر گنجینه معارف شیعی را تهی میکند. برای بررسی علل بروز و یافتن راهکاری رفع افراطگرایی سراغ حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید ابوالحسن نواب رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی رفتیم تا از نظرات این استاد و پژهشگر برجسته را در این باره جویا شویم.
تعریف شما از افراطگرایی در تشیع چیست و چه شاخصها و عللی را برای آن مدنظر دارید؟
افراطیگری در حوزه عقیدتی بیشترین اهمیت را دارد. البته در یک مقطع یا شرایطی ممکن است که در مسائل سیاسی هم نمود یابد ولی مسائل سیاسی، زودگذر است و مسائل عقیدتی است که شاخص افراط و تفریط به حساب میآید. بلای افراط و تفریط مربوط به امروزِ اسلام نیست بلکه از بامداد اسلام و در حقیقت از بامداد ادیان، شروعشده است. بهطور مثال در قرآن آمده است: «وَقَالَتِ الْیهُودُ عُزَیرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ». ناگفته پیداست که لازمه افراط، تفریط است و این دو باهم اتفاق میافتند؛ خوارج در تاریخ اسلام با تفریط، امام را کنار گذاشتند و گفتند «کفانا کتاب الله». در زمان امام صادق(ع) هم غالیها پیدا شدند و ادعای غلو کردند که امام صادق(ع) از آنها به بدی یادکرده و آنها را لعنت میکنند. این غلو در تشیع هم بود و تقریباً هیچ قرنی هم از غالی، خالی نبود. بهطوریکه در قرن سوم هم محمد بن نصیر هست که ادعای امامت کرد و به پیروانش نصیری میگویند.
همه ادیان، موعود دارند ولی ویژگی شیعیان این است که رها نشدهاند بهطوریکه در زمان ائمه، خود آنها و در زمان نواب اربعه، این نواب و همچنین بعد از آنها، روات احادیث که در زمان انقلاب اسلامی مصداق اتم و اکمل آن ولیفقیه است، ولی امر شیعیان و صاحب آنها هستند. اینها شاغول دین هستند و هر کس که از تشیع اعتدالی جدا شود، افراطی میشود. تشیع اعتدالی، تشیعی است که توسط ائمه علیهمالسلام طراحیشده و بعد از آنها هم علما و روات احادیث، جایگزین آنها هستند که تعدادشان هم محدود است. درواقع تشیعی که شیخ مفید، شیخ صدوق، سید رضی، سید مرتضی و شیخ طوسی تا زمان امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی، آیتالله خویی و آیتالله سیستانی تبیین میکنند تشیع اعتدالی و عقلانی است و غیرازآن افراطوتفریط است. علت اصلی افراطگرایی، دوری از راه اهلبیت(ع) و آن راهی است که اهلبیت(ع) در زمان غیبت خود نشان دادهاند. بنابراین شیعیان در هر عصری یا امام دارند، یا نواب اربعه و یا نواب خاصه و عامه.
شاخص این افراطگرایی چیست؟
اگر کسی چیزی را که اهلبیت(ع) میگویند انجام ندهید، انجام دهد مرتکب افراطوتفریط میشود. البته گاهی اوقات برای کشف نظر معصوم(ع) در بین خود مراجع هم اختلافنظر پیدا میشود که در اینجا باید در مورد چیزی که نظر عامه مراجع نیست، احتیاط کرد و به نظر عموم مراجع عمل نمود. یعنی در موردنظر خاص و نادر، احتیاط این است که آن را نظر اسلام ندانسته و به اجماع نظر علمای حقه شیعه جعفری عمل کرد.
برای مقابله با این افراطگرایی باید چه اندیشهای را ترویج داد و از رواج چه اندیشه هایی جلوگیری نمود؟
غلو در ذات انسان است و انسان ذاتاً به غلو گرایش دارد. درواقع انسان تمایل به مداحی و چاپلوسی دارد و کسی را که دوست دارد، خیلی بالا می برد و کسی را که دوست ندارد، میخواهد به زمین زند. برای مقابله با افراطگرایی باید افراد را به نقطه اصلی یعنی اعتقادات شیعی برگرداند. چون اعتقادات شیعی، تقلیدی نیست. البته همانطور که فقه برای خودش متخصص دارد، اعتقادات هم متخصص دارد و علمای شاخص در علم کلام، ملاک اعتقادات هستند. یکی از مهمترین ملاکهای افراطوتفریط، حب و بغض اهلبیت(ع) است. حب اهلبیت(ع)ر ا باید از علما گرفت. یعنی افراد معمولی نمیتوانند ملاک حب اهلبیت(ع) را بیان کنند بلکه این علما هستند که این وظیفه را بر عهده دارند و در طول تاریخ بیان کردهاند. علمایی مانند شیخ طوسی، سید رضی و سید مرتضی عالمان برجسته و شارحان دین هستند و شارحان دین، همان کسانی هستند که اهلبیت(ع) گفتهاند که به اینها مراجعه کنید. اگر انسان از این شاخص و شاغول جدا شود، در دام افراط میافتد. بنابراین باید خط علمایی که در باب اعتقادات تأثیرگذار هستند و بهعنوان شاخص هستند، ترویج شود.
عکس آن چطور؟ از ترویج چه باورهایی باید جلوگیری شود؟
باید از ترویج باورهایی که پشتوانه آنها این علما نیستند و عوام و شخصیتهایی هستند که اعتباری را نزد علمای شیعه در تبیین معارف دین ندارند، جلوگیری نمود.
راهکار حضرتعالی برای تقویت ارزشهای اصیل شیعی و پالایش جامعه شیعی از تفکرات افراطی چیست؟
باید به شاقولها و شاخصها برگشت. هر مکتب و دینی، مسلمات و محکماتی دارد، باید محکمات دین را اخذ کرده و به شارحیای که این محکمات را تبیین میکنند، دستیافت. مثلاً ولایت و امامت از ارزشهای شیعی هستند و باید به اینها چنگ زد.
تفکرات افراطی در این زمینه چه هستند؟ چه حدودی باید رعایت شود؟
حد این است که اهلبیت میفرمایند «نزلونا عن الربوبیه و قولوا فینا ماشئتم» یعنی ما را از ربوبیت پایین آورید. پس نباید فردی اظهار دارد که علی اللهی، حسین اللهی و … است و یا خواندن اشعار افراطی که به مفهوم توحید لطمه میزند، نباید اتفاق افتد. همچنین نباید آنچه را که در دین وارد نشده است، در دین وارد کنند مثلاً شهادت ثالثه یعنی «اشهد انّ علیاً ولی الله» در تشهد وارد نشده است ولی برخی از افراد آن را می خوانند.
اهلبیت(ع) فرمودهاند «ان الناس لو علموا محاسن کلامنا لتبعونا» یعنی باید محاسن کلام اهلبیت را به مردم گفت و نباید به آنها اهانت کرد. متأسفانه بعضی از افراد چون میخواهند به ائمه عشقورزند، مخالفت خود را با بقیه افراد تشدید کنند. در این صورت، مردم جذب اهلبیت(ع) نمیشوند.
چگونه میتوان از توطئههای دشمنان نظام شیعی در ترویج افراطگرایی ممانعت کرد؟
در حال حاضر دو گروه به افراطگرایی دامن میزنند، یکی دوستان هستند و دیگری دشمنان. دوستان، غالی هایی هستند که از فرط عشق به اهلبیت(ع)، مثلاً علی اللهی میشوند. آنها از روی علاقه زیاد و گوش ندادن به حرف علما و از روی جهل به این وضعیت دچار میشوند. افراد تحصیلکرده خیلی کمتر، علی اللهی میشوند، چون میگویند که خدا یکی است.
دشمنان هم به این جریان دامن میزنند تا کشور ایران و اسلام را خرد کنند. درگذشته سفیر کویت در ایران گفته بود که ایرانیان به عایشه توهین میکنند! پاسخش این است که جریان شیرازی به عایشه توهین می کنند جریانی که کویتیها از آنها حمایت میکنند و ویزای ورود به کویت را به آنها میدهند! یعنی به روحانیون انقلابی اجازه رفتن به کویت را نمیدهند ولی به جریان شیرازیها ویزا میدهند!! غیرازاین، حتی پول ماهوارههای آنها را میدهند که جلوی ایران ایستادگی کنند. عربستان هم از برخی غالیها بدش نمیآید و شاید به آنها پول هم پرداخت کند تا از طرفی به جریان غلو دامن زده و از طرفی هم آن را به گردن ایران انداخته و عملکرد انقلاب اسلامی را زیر سؤال برند. درحالیکه ایران این کار را نمیکند ولی ظاهر را اینطور نشان میدهند.
نهادهای دینی بهویژه روحانیت و حوزه علمیه چه جایگاهی در توجه به اصول اصلی و پالایش نظام معرفتی شیعه دارد و چگونه میتواند اثرگذار شود؟
وظیفه اصلی به عهده آنهاست. در روایتی از امام صادق(ع) هست که « علماء شیعتنا مرابطون بالثغر الذی یلی ابلیس و عفاریته، یمنعونهم عن الخروج علی ضعفاء شیعتنا، و عن ان یتسلط علیهم ابلیس و شیعته النواصب» مرابط به معنای مرزدار است یعنی علما مرزداران شیعه در مقابل تندروی هستند که کار شیطان جنی و شیطان انسی یا عفاریته است. علما، مرزبان هستند و مرز افراطوتفریط توسط آنها مشخص میشود. آنها مانع میشوند که ضعفای شیعه، ضعفای عقیدتی و جاهلان شیعه، جذب شیطان شوند.
باید آگاهیهای لازم را به شیوههای لازم به برخی از روحانیون آموزش داد. متأسفانه گاهی سخنان ضعیفی از روحانیون شنیده میشود. آنها باید با تندرویهایی که میشود، مقابله کنند. مثلاً در عربستان گاهی شنیده میشود که بیان میکنند که شیعه در نماز میگوید: «خان الامین، خان الامین، خان الامین» یعنی جبرئیل خیانت کرد و بهجای اینکه وحی را برای حضرت علی(ع) بیاورد، برای پیامبر(ص) آورده است! درحالیکه شیعیان در ایران به حضرت علی(ع) علاقه دارند ولی آن علی(ع) را دوست دارند که خودش در مورد حضرت رسولالله(ص) فرموده است که «أنا عبدٌ من عبید محمد» یعنی برای شیعیان مرز بین امام علی(ع) و پیامبر(ص) مشخص است. ولی باید هوشیار بود چون ابلیس میخواهد این مرزها را از میان بردارد.
مرزداران باید این موارد را روشن کنند تا مردم آنها را خلط نکنند. یا مثلاً یک فرد جاهل در حرم امام حسین(ع) میگفت که اگر نور پنجتن آل عبا نبود، انبیاء)ع) هم نبودند و نباید گفت : «السلام علیک یا نوح نبی الله» چون نوح زنده است به ولایت امام حسین(ع)! این در حالی است که نوح(ع) ازلحاظ تاریخی به امام حسین(ع) مقدم است و در زیارتنامه امام حسین(ع) هست که «السلام علیک یا وارث نوح نبی الله». او می گفت که امام حسین(ع) وارث نوح نبی الله نیست بلکه خالق نوح نبی الله است! روحانیت برای رفع این شبهات، وظیفه سنگینی دارند. از طرف دیگر متأسفانه گاهی اوقات، این مداحان هستند که عقاید را برای جامعه تبیین میکنند درحالیکه مرزدار دین، مداح یا نوحهخوان نیست بلکه مراجع و علما هستند. البته به هرکسی هم عالم نمیتوان گفت بلکه به شیخ مفید، شیخ صدوق، سید رضی، سید مرتضی، شیخ طوسی، علامه حلی، علامه طباطبایی، آیتالله خویی و آیتالله خمینی میگویند. ارزش نهادهای دینی هم فقط به علما است و این نهادها وقتی ارزشدارند که تبیینکننده معارف علمای شیعه باشند.
درصورت ادامه روال فعلی، چشمانداز وضعیت افراطگرایی در میان شیعیان را در بازه زمانی ۱۰ ساله چگونه میبینید؟
به نظر میرسد که اوضاع بهتر شده و از افراطیگری جلوگیری شده و مداحیها و روضههای امسال وزینتر و متینتر شده بود. حتی در پاکستان و هند هم این روند بهتر شده است. در ابتدای انقلاب اسلامی در یک شهری به نام فیصلآباد در پاکستان به یک اسب ۱۲ ماه غذا داده بودند تا در روز عاشورا نقش ذوالجناح را بازی کند ولی ذوالجناح در روز عاشورا مرده بود! آنها برای آن اسب، ۶۰ متر کفن خریده بودند و او را کفنکرده و او را در بهترین محل شهر دفن کرده بودند. این کارها در حال حاضر خیلی کمرنگ شده است و مردم به عقلگرایی برگشتهاند. به نظر میرسد سیل طلاب قم که به درس تفسیر علمایی مثل آیتالله جوادی میروند، این روند را بهطرف اعتدال و عقلانیت برده است.
خود انقلاب اسلامی هم یکی از مظاهر پالایش بود چون شاه با علمای اصلی و درجهیک فاصله داشت و با آنها نبود و سعی میکرد که با آنها فاصله داشته باشد. بعد از انقلاب اسلامی، خود امام توانستند نقش برازندهای ایفا کنند و دیگران هم نقشهای برازندهای ایفا کردند و توانستند از این افراطیگری جلوگیری کنند.
محور جریان افراط، افراطیگری اعتقادی است و باید جلوی این افراطیگری اعتقادی گرفته شود. خود رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری، امام خمینی، آیتالله سیستانی و این افراد از شاغولهای رسمی تبیین دین هستند که اجازه نمیدهند دین به انحراف کشیده شود.
خلاصه راهکارها:
*باید مباحث اعتقادی در حوزه مقابله با افراط گرایی در تشیع، محوریت یابد چراکه افراط گرایی در حوزه های دیگر، مقطعی است و در اعتقادات افراطی ریشه دارد.
*برای مقابله با افراط گرایی در تشیع باید به راه اهلبیت(ع) تمسک نمود و این راه در هر عصری یا توسط ائمه و یا توسط نواب خاص یا عام آنها، مشخص میشود.
*در موارد خاصی که بین مراجع شیعه اختلافنظر وجود دارد، باید برای جلوگیری از افراط گرایی، به اجماع نظرات آنها عمل نمود.
*باید نظرات و خط علمایی که در باب اعتقادات بهطور تخصصی کارکردهاند، ترویج شود.
*غیر از تخصص فقه که روحانیون زیادی به آن دست پیدا میکنند باید متخصصین کلام و اعتقادات شیعه نیز در حوزه تربیت شوند.
*اشعار افراطی برخی مداحان در مورد ائمه(ع) که مخالف مفهوم توحید است، نباید خوانده و ترویج شود.
*آنچه در دین وارد نشده است، نباید به آن وارد شود مانند خواندن شهادت ثالثه در تشهد نماز.
*عاشقان اهلبیت(ع) نباید به بهانه محبت آنها، مخالفت خود را با دیگران تشدید کنند.
*برای مبارزه با افراط گرایی در شیعه باید خطوط پشتیبانی مالی بین افراد شاخص این جریانات با کشورهای خارجی را پیدا کرد و بهموقع آنها را رسوا نمود. با این کار از انتساب افراطگریها به ایران جلوگیری خواهد شد.
*علما و روحانیت باید با مرزداری در دین و اجتهاد در مسائل، از افراطوتفریط جلوگیری نمایند.
*نباید به دلیل ارادت زیاد به ائمه در بین شیعیان، جایگاه و احترام پیامبران بهخصوص پیامبر اسلام(ص) در کنار ائمه(ع) نادیده گرفته شود.