مبارزه با تنفر مذهبی باید از حوزههای دینی آغاز شود/ مفاهیم برائتی برای مرزبندیهای هویتی است
ردنا (ادیان نیوز)؛ محمد علی خرمی مشکانی/ مبارزه با نفرتانگیزی مذهبی امروز به یکی از مهمترین دغدغههای روشنفکران مذهبی تبدیل شده است. آنان در سراسر دنیا تلاش میکنند تعامل و تقرب را جایگزین خشونت و تنفر کنند.
فرانسه چندی قبل دفتر ملی مبارزه با نفرت مذهبی را تأسیس کرد تا با کمک نیروهای نظامی و امنیتی خود بتواند مانع بروز تنفرهای مذهبی شود.
حجتالاسلاموالمسلمین «حمیدرضا شریعتمداری» عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم معتقد است بسیاری از این خشونتها در تفسیر نادرست از مفاهیمی مانند برائت و کفر ریشه دارد.
وی در گفتوگو با ردنا (ادیان نیوز) با اشاره بر نقش عالمان دینی بر افزایش یا کاهش خشونت در جوامع تصریح کرد: وقتیکه محیط حوزههای علوم دینی در قبال کسانی که جور دیگری میاندیشند و جور دیگری عمل میکنند از این تندرویها تهی شود، طبیعتاً تأثیر خودش را در نوآموزان دینی میگذارد.
مهمترین راهحل مقابله با هر نوع نفرتپراکنی میان ادیان، تعلیم و تربیت است
شریعتمداری گفت: بخشی از نفرت مذهبی به تعالیم نادرستی ادیان یا سوءبرداشت و سوءاستفاده از برخی از این تعالیم برمیگردد. ادیان مختلف مفهوم تبرّی، تکفیر و ارتداد را دارند که با آن پیروانشان را به مرزبندی دعوت میکنند و میخواهند حریم دین و دینداران خودشان را محکم نگه دارند، به همین جهت با فاصله گرفتن از این حریم و مخالفت با آن، بهشدت برخورد میکنند.
نفرتپراکنی و دشمنی میان ادیان و پیروان مذاهب به این تعالیم برنمیگردد؛ بلکه به نوع تعلیم و تربیتی که افراد مختلف در سرزمینهای مختلف میبینند، بستگی دارد؛ یعنی اساسیترین عامل در دشمنیها، عامل تربیتی است، البته انگیزههای سیاسی و منافع اقتصادی هم وجود دارد، ولی از همه اساسیتر، ضعف در تعلیم و تربیت است. تعلیم و تربیت هم به معنای عام و هم دینی.
عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: کسانی که اهل خشونت مذهبی هستند در خارج از زمینهها و مناسبات مذهبی هم این روحیه خشونتطلبی و نفرت و دشمنی را دارند. به همین جهت مهمترین راهحل مقابله با هر نوع نفرتپراکنی، تربیت است. آن عنصری که در تربیت بسیار مهم و اثرگذار بوده و در همه انسانها، طوایف، مذاهب و ادیان قابلپیگیری است، مجال دادن به عقلانیت است.
آموزههای برائتی برای مرزبندی بین ادیان است
شریعتمداری افزود: اگر بتوانیم یک تربیت عقلانی را، فارغ از اینکه شخص مسلمان یا غیرمسلمان، شیعه یا غیر شیعه است، حاکم کنیم، با آن میتوانیم به یک تربیت اخلاقی برسیم و در نتیجه مناسبات درستتر و شایستهتری میان انسانها در همه زمینهها و عرصهها ازجمله در مناسبات بینا دینی و بینا مذهبی داشته باشیم.
شریعتمداری پاسخ به این سؤال که «آیا با وجود حریمهایی که ادیان برای استحکام دینداری در خودشان تعبیه کردهاند امکان چنین تربیت عقلایی و عقلانی وجود دارد؟» گفت:
این لزوماً به ذات تعالیم ادیان برنمیگردد و به نوع برداشت بستگی دارد. برداشتهای خاص از تعالیم خاص، به ساختار تربیتی افراد و به آن مزاجهای ثانوی که انسانها پیدا میکنند، برمیگردد. آنچه در ادیان وجود دارد در حد مرزبندی و تثبیت هویتهاست. لذا اگر این مرزبندیها، به معنای موضع صریح و روشن در قبال کسانی که خارج از این مرز هستند باشد، نمیتواند به دشمنی و نفرت بیانجامد.
در همه ادیان تعالیمی برای دعوت به مناسبات انسانی وجود دارد
عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان گفت: در همه ادیان همچنان مجموعهای از تعالیم وجود دارد که دعوت به همدلی و مناسبات انسانی میکند. مسئله مشکلآفرین این است که شما این تبرّی یا مرزبندی بین خودی و غیرخودی دینی و مذهبی را به سمت دشمنی، لعن و طعن ببرید.
در شیعه، سیره ائمه هست. مواضع ائمه نسبت به مخالفان و کسانی که به ناحق بر مسند حکومت قرار داشتند روشن است؛ اما اینکه لعن، طعن یا اقدام به دشمنی کرده باشند؛ نه.
امام صادق (ع) چند هزار شاگرد و راوی داشتند، بسیاری از این راویها شیعه نبودند، نمیشود تصور کرد که ایشان چه علنی و یا چه در خفا، مواضع تندی نسبت به مقدسات اهل سنت داشته باشند و درعینحال علمای اهل سنت هم با ایشان مراوده داشته باشند. این نشان میدهد که میشود این مرزبندیها را داشت.
وی افزود: ما در دنیای امروز، مرزبندیهای جدیدی داریم. مثلاً همین کشورها یا دولت ملتهایی که شکل گرفته، در گذشته به این شکل نبودهاند. هر کشوری با کشور دیگر مرزهای خودش را دارد. حتی در درون برخی از کشورها که بهصورت فدرالی اداره میشوند، بین ایالتی با ایالت دیگر، مرزبندیهای مشخصی وجود دارد.
نظامهای سیاسی ما هم بر مبنای تفکیک قوا شکل گرفتهاند، ولی لزوماً این مرزبندیها به معنای دشمنی نیست. ما میتوانیم با منافع و اغراض نادرستی که داریم این مرزبندیها را به سمت دشمنی و کینهپراکنی و نفرتپراکنی سوق دهیم که این به ذات تعالیم دینی برنمیگردد.
انگیزه افراد در مراجعه به متون دینی در تفسیر آنها تأثیرگذار است
شریعتمداری در پاسخ به این مطلب که «مفاهیم دینی که مستمسک این خشونتها و نفرتها میشود در متون وجود دارد» گفت:
گاهی بسیاری از صحبتها، در حد تعالیم دینی نیست، در حد حرفهایی است که در علوم دینی، فقه یا کلام وجود دارد، باید به آنها توجه کرده و بازبینی کنیم. اگر واقعاً از آن سخنان، نفرت زاییده میشود، ما باید میراث خودمان را از اینها پالایش کنیم یا اینکه تفسیرهای درست از آنها را ارائه کنیم.
او ضمن اشاره به تعالیمی که سمت و سوگیری منفی را القاء میکند، گفت: در دل هر دین و هر مذهبی همواره با جریانهای متفاوتی روبرو هستیم، یعنی کسانی هستند که همین تعلیمات را میبینند، همین پایبندیها را دارند و درعینحال نگاهی انسانی، رحمانی و اخلاقی دارند؛ و کسان دیگری هستند که از همین تعالیم برای دشمنیها و خشونتهایشان استفاده میکنند. قرآن هم تصریح دارد که کسانی هستند که در قلب و دلشان زیغ و انحراف هست و دنبال متشابهات میروند. «فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ»، «فَأَمَّا الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیغٌ فَیتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَهِ وَ ابْتِغاءَ تَأْویلِهِ».
کسانی هستند که از برخی روایات که در صدورشان تردید هست، چه برسد به تواتر، برای اجازه توهین، فحاشی، دروغ بستن و متهم کردن آنها به بدعت و از این قبیل، استفاده میکنند. انگیزه افراد در مراجعه به متون مهم است.
تبعیض سبب خشونتطلبی میشود
شریعتمداری گفت: ما سیره پیامبر و ائمه (ع) را میدانیم. چقدر روی مفهوم مدارات تأکید شده و چقدر پیامبر فرمودند که من مأمور آنچه در دلها هست نیستم یا اینکه قرآن میفرماید که اگر پیامبر اخلاق تندی داشت هیچکس دور و برش جمع نمیشد؛ اینها نشان میدهد که ذات این تعالیم مشکلی ندارند، درعینحال نیاز به بازخوانی وجود دارد. الآن حتی وهابیها که یکی از خاستگاههای افراط و خشونتطلبی دینی در جهان اسلام شناخته میشوند، به این صرافت افتادند که باید از تعالیمشان بازخوانی انجام دهند.
تعالیمی هست که از آنها میتوان سوءاستفاده کرد، اما اگر جهادیهای تکفیری را ببینید، یک اقلیت در جهان اسلام هستند، چرا بقیه کسانی که در اهل سنت این تعالیم را دیدند، چرا عالمان یا توده اهل سنت با این تفکر همسویی و همراهی ندارند؟ این نشان میدهد که ذات این تعالیم چیز دیگری است، آنچه منشأ میشود عوامل تربیتی، عوامل بیرونی، توطئههای دشمنان، تضییقات سیاسی و اجتماعی و تبعیضهاست. این عوامل در شکلگیری جریانات نفرتطلب و خشونتطلب تأثیر دارد.
نقش عالمان دینی و پیشوایان تربیت دینی بیشتر است
شریعتمداری در ادامه گفت: در دین مسیحیت تا همین دورههای نزدیک، در کشورهایی مثل ایرلند، پروتستانها اصلاً اجازه نداشتند از خیابانهایی که مربوط به کاتولیکهاست عبور کنند، یعنی اینقدر دعوای بین مذهبی شدید بود. جنگهای مذهبی که ما در تاریخ مسیحیت داریم، بهمراتب شدیدتر و سنگینتر از جنگهای مذهبی در جهان اسلام است.
اما آنها نظام تربیتی و روشهای تربیتیشان را اصلاح کردند و تا حدی بر این دشمنیها فائق آمدند، هرچند دشمنی بین خودشان و مسلمانها و این فضای ناسالم در مناسبات آنها با مسلمانها همچنان وجود دارد، ولی دستکم در میان خودشان میبینید در یک خیابان در غرب ۶ کلیسا از ۶ فرقه در کنار هم قرار دارند و لزوماً به جنگ و دشمنی نمیانجامد. این نشان میدهد که میشود از دین برداشتهای متفاوتی داشت و با تربیت عقلانی میشود بر این دشمنیها فائق آمد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان گفت: هر کسی باید نقش خودش را ایفا کند ولی در میان متدینان آنچه بیشتر تأثیرگذار است، تعلیم و تربیت دینی است که در اختیار عالمان دینی است، یعنی عالمان و حوزههای دینی باید از خودشان و از نوع تعاملهایی که در درون جوامع و حوزههای علوم دینی هست، شروع کنند. کسی که سخن تازهای میگوید، متهم به بدعت نشود. تعلیم و تربیت دینی در اختیار آنهاست.
پایان پیام/خ