مدتی است که سیاست های خارجی و منطقه ای ترکیه به گونه ای دنبال می شود که نظر بسیاری از کارشناسان، ناظران سیاسی و حتی مردم عادی را به خود جلب کرده به طوری که ادامه این روند تحولات آینده این کشور به خصوص در حوزه سیاسی و اقتصادی را در هاله ای از ابهام قرار داده است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حضور ترکیه در لیبی، ماجرای اکتشاف نفت در مدیترانه و در نزدیکی سواحل شرقی یونان، حضور در شمال سوریه، حملات گاه و بی گاه به شمال عراق، حضور مستمر در قبرس شمالی و این اواخر هم جنگ قره باغ بخش هایی از دخالت ها و حضور آنکارا در سایر مناطق به ویژه به صورت نظامی است که پرسش های زیادی را برای چرایی این حضور و برهم زدن نظم جاری در مناطق یاد شده نزد مخاطبان ایجاد کرده است.
برنامه حضور ترکیه به خصوص حضور نظامیان این کشور در بسیاری از مناطقی که یاد شد، تاکنون به گونه ای بوده که در بیشتر موارد هیچ ! اعتراضی را به خصوص از جانب قدرت های جهانی از جمله آمریکا به دنبال نداشته، گویی آنکارا همسو با یک برنامه مدون از پیش تعیین شده از سوی همان ها ! اقدامات نظامی خود را در کمال خونسردی و آرامش پیش می برد و این موضوع به گونه ای نخ نما برای همگان مشهود و آشکار است.
اما صرف نظر از این اقدامات، اعتقاد بر این است که برخی اقدامات ترکیه از حالت منطقی خارج شده و به نوعی این کشور را دچار سردرگمی های خاص به ویژه در حوزه سیاسی کرده تا جایی که حتی دولتمردان این کشور از سوی برخی سیاستمداران و قدرت های جهانی مورد تهدید قرار گرفته اند، به گونه ای که به نظر می رسد آنکارا از هم اکنون برای مقابله با آن تلاش های جدی را دستور کار خود قرار داده است.
حال پرسش اینجاست که چه موضوع مهم و خاصی در عرصه بین الملل رخ داده که توانسته و یا می تواند تاثیر زیادی بر روند سیاست های جاری آنکارا بگذارد و حتی رفتار سیاستمداران این کشور را تحت تاثیر خود قرار دهد؟
بدون تردید یکی از این اتفاقات انتخابات آمریکا و روی کار آمدن جو بایدن دموکرات در این کشور خواهد بود که به نظر می رسد روی کار آمدن دموکرات ها تا حد قابل توجهی آرامش ترکها را برهم بزند و ورق شانس آن را تا حدود زیادی برگرداند.
در همین راستا خبرگزاری رویترز به تازگی در مطلبی به بررسی شرایط سیاسی آنکارا در صورت انتخاب جو بایدن به عنوان رئیس جمهوری آمریکا پرداخته و نوشته است که ترکیه بیشتر از سایر کشورها از تغییر رئیس جمهور آمریکا ضرر میکند، زیرا انتظار میرود موضع ایالات متحده در برابر مداخلات نظامی خارجی رجب طیب اردوغان و همکاری نزدیکتر با روسیه را سختتر کند.
رویترز افزوده است، سرمایهگذاران و تحلیل گران میگویند، در صورتی که کاخ سفیدِ جو بایدن ماشه اعمال تحریمهایی که از مدتها پیش تهدید آن وجود داشت و به خرید موشکهای اس-۴۰۰ از روسیه مرتبط میشود را بکشد، در آن صورت سیاست خارجی ترکیه آسیب دیده و لیر ترکیه نیز به تبع آن تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
از سوی دیگر رئیس جمهور منتخب آمریکا نیز به تازگی در همین زمینه بشدت از سیاست های ترکیه انتقاد کرده و شخص اردوغان را مورد خطاب قرار داده است و گفته که، آمریکا تحت رهبری من «موضعی روشن» در قبال «حمایت از رهبران مخالفان» در ترکیه خواهد داشت تا بتوانند اردوغان را شکست دهند. قصدم این نیست که کودتایی علیه اردوغان به راه بیفتد بلکه ترجیح میدهم او از طریق «روند انتخاباتی» برکنار شود.بایدن: آمریکا تحت رهبری من «موضعی روشن» در قبال «حمایت از رهبران مخالفان» در ترکیه خواهد داشت تا بتوانند اردوغان را شکست دهند. قصدم این نیست که کودتایی علیه اردوغان به راه بیفتد بلکه ترجیح میدهم او از طریق «روند انتخاباتی» برکنار شود.
بایدن ادامه داد: اردوغان به طور ویژه به امتناع دولت ترکیه از لغو قرارداد خرید سامانه دفاع موشکی «S-۴۰۰» از روسیه اشاره میکند. پاسخ کاخ سفید به این اقدام ترکیه نظیر تعلیق مشارکت این کشور در تولید جنگندههای «F-۳۵» و تهدید به تحریم آنکارا کافی نیستند و «او (اردوغان) باید بهایش را بپردازد.
اشاره بایدن بدون هیچ توضیحی کاملا واضح و آشکار است و بی هیچ تردیدی می توان گفت که بایدن از هم اکنون تلاش خواهد کرد که به هر صورت ممکن ساختار سیاسی ترکیه را بر هم بزند و در راس این تغییر نیز اردوغان و حزب متبوع وی قرار دارند.
در این صورت و با قبول فرض یاد شده باید بپذیریم که علاوه بر ترکیه برخی کشورهای دیگر مانند عربستان و بازیگرانی مانند رژیم صهیونیستی نیز با روی کار آمدن بایدن شرایط دشواری را بار دیگر تجربه خواهند کرد، در آن صورت می توان از هم اکنون همگرایی این سه را بیش از گذشته متصور بود.
این موضوع زمانی جالب توجه خواهد شد که به یکباره ترکیه و عربستان را که تا این اواخر بر سر مسایل زیادی از جمله تحولات مصر، حمایت از شبه نظامیان و تروریست های حاضر در سوریه، ماجرای لیبی، ماجرای قطر و تحریم این کشور از سوی برخی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و در نهایت ماجرای قتل جمال خاشقچی نویسنده و روزنامه نگار عربستانی که از سوی ماموران امنیتی ریاض و با دستور مستقیم محمد بن سلمان ولیعهد دیکتاتور سعودی در استانبول به قتل رسید، در یک صف متحد و کنار هم ببینیم که با همپیمانی با تل آویو و یهودیان صهیونیست در مقابل سیاست های جو بایدن رئیس آینده و تازه انتخاب شده کاخ سفید تلاش می کنند.
همپیمانی و نزدیکی این سه یعنی ترکیه، عربستان و اسرائیل که نشانه های زیادی از آن به تازگی مشخص شده، به گونه ای در حال شکل گرفتن است که از هم اکنون می توان به برخی از چالش های آینده این سه بازیگر در قبال سیاست های کاخ سفید زمان بایدن پی برد.
همپیمانی و نزدیکی این سه یعنی ترکیه، عربستان و اسرائیل که نشانه های زیادی از آن به تازگی مشخص شده، به گونه ای در حال شکل گرفتن است که از هم اکنون می توان به برخی از چالش های آینده این سه بازیگر در قبال سیاست های کاخ سفید زمان بایدن پس برد.
اگر بپذیریم که این روند به تازگی شتاب بیشتری نیز به خود گرفته و ترکیه رویکرد نزدیک شدن بیشتر به اسراییل و عربستان را در دستور کار خود قرار داده است، در آن صورت می توان نتیجه گرفت که آنکارا از تحولات اخیر در آمریکا احساس خطر و تهدید کرده و به همین علت به سرعت به تغییر سیاست های خود روی آورده است که از مهمترین آن همانطور که اشاره شد، می توان به نزدیکی با سعودی ها اشاره کرد.
بر این اساس به نظر می رسد که فارغ از برخی مسایل سیاسی تغییر رئیس جمهوری در آمریکا می تواند تاثیرات خاصی بر سیاست برخی کشورها و دولت های جهان بگذارد و باید این موضوع را پذیرفت که به همین علت از هم اکنون در بسیاری از کشورها تلاش بر این است تا آرایش متناسب با تغییرات در واشنگتن را اتخاذ کنند.
برای مثال مهمترین نگرانی عربستان توسل دمکرات ها به شعار حقوق بشر و نیز تلاش آنها برای بازگشت به برجام و سیاست های دوران باراک اوباما است که این مورد برای سعودی ها به مانند سمی مهلک خواهد بود که علاوه بر آن ممکن است نیاز نفتی آمریکا به عربستان و خلیج فارس مانند سابق نیز نباشد و نگرانی آل سعود را از روی کار آمدن جو بایدن دوچندان کند.
همچنین در مورد اسرائیل باید گفت که تحولات درون این رژیم و سرزمین های اشغالی نیز در دوران بایدن ممکن است بشدت تحت تاثیر قرار بگیرد و دولت خودکامه تل آویو که این روزها بشدت از جانب ساکنان سرزمین غصبی مورد اعتراض قرار گرفته، اوضاعش بیش از گذشته برهم بریزد، زیرا اگر تحولی در روابط آمریکا با ایران در زمینه برجام روی دهد، در آن صورت باید در انتظار تعریف جدیدی از روابط میان واشنگتن و تل آویو بود و همچنین شاهد تحولات عمیق در داخل سرزمین های اشعالی و روی کار آمدن میانه روها به جای رادیکال ها و یهودیان تندرو فعلی در این منطقه باشیم.
البته نکته مهم و قابل تامل دیگری نیز در آینده برخی کشورهای کوچک در قفقاز جنوبی وجود دارد که ممکن است روی کار آمدن بایدن تحولاتی را به خصوص در این منطق به وجود آورد که به اجمال می توان به این نکته هم اشاره کرد که روی کار آمدن دموکرات ها در آمریکا که با لابی ارمنی و یونانی بیشتر مانوس و نزدیک هستند از هم اکنون زنگ های خطر را برای آنکارا و باکو به صورت یکسان به صدا در آورده و به همین علت انتظار می رود که این کشورها در فرصت باقی مانده تلاش زیادی را انجام دهند که کرملین را با سیاست های خود همراه سازند.
بر این اساس باید منتظر ماند و به دقت آینده تحولات منطقه و تلاش بازیگران آن را از نزدیک به نظاره نشست، چرا که بر اساس آنچه گفته شد تحولات تماشایی و البته حساس در آینده ای نه چندان دور در منطقه رخ خواهد داد که بسیاری از بازیگران را در دوران پیش رو تحت تاثیر خود قرار خواهد داد.
منبع: ایرنا