لوریس چکناواریان از علاقهاش به واقعه کربلا میگوید؛ موسیقی عزاداری محرم قلب آدم را صدا میزند و میلرزاند
لوریس چکناواریان گفت: موسیقی دستههای عزاداری واقعا خاص است، اصلا لازم نیست مسلمان باشی و بدانی چه اتفاقی افتاده یا حتی کلمات نوحهخوانها چه معنایی دارد، این موسیقی قلب آدم را صدا میزند و میلرزاند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، روزنامه فرهیختگان گفتوگویی با لوریس چکناواریان، یکی از سرشناسترین رهبران اکستر موسیقی جهان و سفیر صلح ایران انجام داده است که بخشهای مهم آن در ادامه میآید.
موسیقی عزاداری محرم قلب آدم را صدا میزند و میلرزاند
– از بچگی وقتی صدای شیپور و طبل را از دستههای عزاداری میشنیدم، مسحورش میشدم. هنوز به یاد دارم من و همبازیهایم چه شوق و هیجانی برای عزاداریهای ماه محرم داشتیم.
– خیلیها میپرسند چرا اینقدر موسیقی عزاداری محرم را دوست دارم و من همیشه برایشان میگویم موسیقی دستههای عزاداری واقعا خاص است، اصلا لازم نیست مسلمان باشی و بدانی چه اتفاقی افتاده یا حتی کلمات نوحهخوانها چه معنایی دارد، این موسیقی قلب آدم را صدا میزند و میلرزاند.
– یک حماسه و حزن همزمان دارد که به آدم میگوید اتفاق غمانگیزی افتاده، اما آنچه گذشته یک غم صرف نبوده، یک غم مردانه و بزرگ بوده که مردهای واقعی برایش جنگیدهاند.
آنچه در کربلا میگذرد، یکی از بزرگترین تراژدیهای دنیاست
– آنچه در کربلا میگذرد، یکی از بزرگترین تراژدیهای دنیاست، اصلا نمیشود برای یکی تعریفش کرد و تاثیرش را بر او ندید.
– هر انسانی به حیرت خواهد آمد از اینکه یک نفر حاضرشده هست و نیستش را بهخاطر عقیدهاش از دست بدهد.
– نوه پیامبر اسلام بوده، میتوانسته از خیلی چیزها بگذرد، دست دوستی به آنها که نباید بدهد و بهخوبی و خوشی زندگی کند. تاریخ از این آدمهایی که تسلیم دنیا نمیشوند کم دارد، خیلی هم کم دارد.
بزرگترین کاخهای دنیا نابود میشوند، اما انسانیت هیچوقت نابود نمیشود
– باور کنید هیچکدام نمیتوانیم به دنیا پشت کنیم، امام حسین(ع) با علم به اینکه میدانسته خودش و همه یارانش شهید میشوند بهخاطر یک هدف مقدس به میدان میرود.
– کاش بتوانیم از رفتار او همین را یاد بگیریم که بزرگترین کاخهای دنیا نابود میشوند، اما انسانیت هیچوقت نابود نمیشود و انسان واقعی همیشه زنده است.
– بهجرات میتوانم بگویم جز امام حسین(ع) و یارانش، تنها حضرت مسیح را میشناسم که حجم بزرگی از مصیبت و سختیها را بهخاطر خدا و هدفش متحمل شد.
همیشه علاقه داشتم فداکاری امام حسین(ع) را به گوش جهانیان برسانم
– مطمئن هستم با اجرای جهانی سمفونی عاشورا میتوان به انتقال فرهنگ بزرگ عاشورایی امام حسین(ع) پرداخت. صفر تا صد تولید و اجرای این قطعه با یک نیت قلبی انجام شده است.
– زمانی که مشغول ساخت اثری با محوریت امام حسین(ع) بودم، سعی کردم ایشان را درک کنم و به شخصیتی که خود در واقعه عاشورا حضور دارد و از نزدیک شاهد همه اتفاقات تلخ است، نزدیک شوم و اینجا بود که شاید تنها ذرهای از عظمت شخصیت امام حسین(ع) را بهوضوح لمس کردم و از سوی دیگر از آنجا که همیشه علاقه داشتم بزرگی حماسه عاشورا و فداکاری امام حسین(ع) را به گوش جهانیان برسانم، تصمیم به نوشتن و ساخت این سمفونی گرفتم.
در این بحرانهای آب شاید بهتر لبتشنه بودن کودکان را درک کنیم
– من همه آن ۷۲ مرد را عمیقا دوست دارم، اما حضرت عباس و فداکاریهایش هم چیزی است که میدانم بر همه تاثیر میگذارد.
– این علاقه هم در من خیلی قدیمی است و وقتی بچه بودم عشق این را داشتم که در دستههای عزاداری «سقای آب» باشم و به عشق حضرت عباس آب بدهم دست عزاداران.
– او آنقدر مرد بزرگی است که فداکاری میکند، جانش را میگیرد کف دستش و میرود برای بچههای کوچک آب بیاورد.
– شاید حالا که بحرانهای مربوط به آب در دنیا فکر میکنیم و مدام حرفش هست بیشتر بفهمیم آب نداشتن و لب تشنه بودن بچههای کوچک چه دردی است.
– از سوی دیگر از همان دوران مدام به فداکاری خارقالعاده حضرت عباس، فکر میکردم و اینکه چطور برای رفع تشنگی بچههای کوچک، جان خود را کف دستش گرفت و به دل دشمن زد و در نهایت دستهایی که قرار بود برای بچهها آب بیاورد را از دست داد.
– غم عجیبی دارد این ماجرا، او پی آب میرود، دستهایش را میدهد و شهید میشود، اما لب به آب نمیزند، یاد تشنگی بچهها و بقیه همراهانش نمیگذارد او آب بنوشد.
حضرت عباس هیچوقت دست خالی برم نگردانده
– باز هم میگویم مگر کل تاریخ چند تا حسین و عباس دارد؟ من ایشان را خیلی دوست دارم و همیشه میگویم عجیب است یک مرد چطور میتواند دستهایش را در راه خدا بدهد اما تا قرنها دستهای دیگران را بگیرد.
– البته بیدریغ بودن در مسیری که خدا میخواهد همینطور است دیگر… این را هم بگویم که بارها در عمرم مشکلاتم را برایش بردهام و به دستگیریاش متوسل شدهام، حضرت عباس هیچوقت دست خالی برم نگردانده…
دلتنگ شنیدن صدای طبل و سنج دستههای عزاداری هستم
– دعا کنیم و بخواهیم که این شرایط کرونایی بگذرد و برود، خیلی دلتنگ شنیدن صدای طبل و سنج و شیپور دستههای عزاداری هستم، اما چارهای نیست.
– صبر و دعا بهترین راهکار برای این روزهاست… کاش دوباره آن روزهای خوب بیاید، دستههای عزاداری از کوچه و خیابان عبور کنند و من گوشهای بایستم و تماشا کنم…