استاد دانشگاه تربیت مدرس گفت: تضاد میان علم و دین تعارض نما است نه تعارض حقیقی به همین دلیل نظریه امکان علم دینی از سوی برخی مطرح شده است و معتقدند حتی به صورت غیر مستقیم میتوان علوم مختلف را از نصوص به دست آوریم.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجتالاسلام والمسلمین کاوس روحی برندق، دانشیار و مدیرگروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه تربیت مدرس شامگاه جمعه ۱۹ شهریور ماه در سلسله نشست های علم و دین با موضوع «منابع علم دینی» اظهار کرد: دانش در دو معنا وجود دارد یکی دانستنی و دیگری علم که شامل علوم مختلف پزشکی، ریاضی، مدیریت و … است؛ برای یافتن ارتباط میان گزارهها در هر علم سه مسئله را باید کنار هم گذاشت؛ اول موضوع، دوم محمول که از موضوع خبر میدهد و سوم حکم؛ برخی ارتباط گزارههای یک دانش را فراتر از موضوع میدانند و غایت و هدف و محمول و عوارض آن را مطرح میکنند.
وی افزود: هر دانشی که به عنوان رشته دانشی تدریس میشود علم است ولی براساس مباحث فلسفه علم، باید روش آن علم بیان شود؛ این روش در ریاضی، همه ذهنی و انتزاعی و عقلی است. در فلسفه علم غربی به چیزی علم میگویند که یا مانند ریاضی و منطق، تحلیلی باشد و یا علوم تجربی قابل تجربه باشد. براین اساس علوم انسانی، علم نیست.
روحی برندق با طرح این سؤال که آیا علم دینی قابل ایجاد شدن هست یا خیر؟ گفت: در مورد گزارههای دینی حرفهای متفاوتی گفته شده است از جمله اینکه گفتند که این گزارهها، احساسات افراد هستند مثلا میگویند خدا و ملائکه و عالم غیب هست ولی در عمل چیزی در واقع بیرونی نداریم و صرفا بیان احساسات است. برخی رشتههای علوم انسانی که قابل اثبات تجربی نیستند،
وی افزود: حدود دوهزار تعریف برای علم بیان شده است زیرا ادیان مختلف هستند و صاحبان ادیان هرکدام براساس نگاه خوود تعریف ارائه کردهاند؛ ممکن است کسانی دین را طوری تعریف کنند که ادیان ابراهیمی شامل آن شود و گاهی طوری تعریف میشود که همه ادیان و حتی مکاتب بشری و بتپرستی و … را شامل خواهد شد و برخی گفتهاند ما بین این همه دین نمیتوانیم نقطه اشتراک بیرون بیاوریم. واژه دین در اصطلاح قرآن در مورد دینهای درست و نادرست به کار رفته و این واژه مقدس نیست.
وی اضافه کرد: علامه طباطبایی گفته است در هر دین یکسری اعتقادات، اخلاقیات، افعال کاربردی و فقهی داریم و دین محور زندگی انسان است. مثلا دلسوزی برای دیگران فضیلت اخلاقی است و مناسک، آموزههای عملی است.
روحی برندق با بیان اینکه در متون اسلامی گزارههایی است که با برخی علوم در تضاد است، اظهار کرد: نمونه آن نظریه تکامل است؛ گزارههایی در قرآن هست که با این نظریه سازگار نیست؛ البته خود استادان زیستشناسی با استادان ژنتیک در این زمینه دعوا و جدال دارند؛ حالا این سؤال مطرح است ما که میخواهیم علم دینی درست کنیم با این تعارضات چه کنیم؟ به همین دلیل برخی منکر علم دینی میشوند گرچه عدهای هم معتقد به ایجاد آن هستند.
وی با بیان اینکه قرآن از جمله منابع علم دین اسلام است، تصریح کرد: استفاده از ظاهر قرآن تقریبا مورد اتفاق بسیاری از اندیشمندان اسلامی است؛ سنت، منبع دیگر علم دینی است، سکوت معنادار یعنی تقریر هم از دیگر منابع علم دینی است که در قالب روایات در دسترس است؛ البته روایات گزارشگر سنت هستند و نه خود سنت پس روایات معتبر میتوانند منبع دینی علم باشند. اجماع هم در صورتی که کاشف از نص مفقود باشد حجت است پس اجماع مستقلا حجت نیست ولی اگر مثلا ده نفر از عالمان نزدیک به زمان پیامبر(ص) مطلبی را بگویند که در قرآن و روایات نیست میتواند مورد حجت قرار بگیرد؛ چهارمین منبع هم عقل است.
روحی برندق اضافه کرد: عقلی معتبر است که همه عقلا از جهت آنکه عاقل هستند نه دیندار و اهل فلان منطقه و … بپذیرند مثلا عقل همه عقلا تجاوز به حقوق و اموال و اعراض و جان دیگران را نادرست میداند و نیازی به برهان آوردن از قرآن و روایات نیست گرچه در این منابع هم داریم.
استاد دانشگاه تربیت مدرس بیان کرد: برخی موضوعات را مستقیم و از ظاهر قرآن میتوانیم به دست آوریم، مثلا براساس آیه و اعدوا لهم میتوان استنباط کرد که داشتن سلاح هستهای جایز است، از سنت و عقل هم میتوان استنباط مستقیم داشته باشیم. در عصر ما با روش استنطاق که در فرمایشات امام علی(ع) هست میتوان آموزههای علوم را به صورت غیرمستقیم به دست آورد که یکی از کارآمدترین منابع علم دینی است. تمامی فقها در عصرهای مختلف از این روش بهره بردند؛ گزارههای فقه اسلامی که دینیترین علم است عمدتا با روش استنطاق از متون دینی به دست میآید مانند مالکیت معنوی و بانکداری، احکام روزهداری در برخی کشورها و در فضا و … .
روحی برندق بیان کرد: در مورد عقل هم این مسئله وجود دارد و گزارههای عقلی پایانناپذیر هستند؛ مثلا قاعده کلی داریم که هر چیز مسکری حرام است، حال زمان پیامبر بوده یا نبوده یا جامد باشد یا مایع و گاز، یا قاعده لاضرر را در فقه داریم که تا قیامت مصادیق مختلفی به خود میگیرد.
استاد دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه برخی گزارههای علمی مانند بورس و قوانین بانکی داریم که زحمت زیادی میطلبد تا آن را بتوان دینی کرد، افزود: تلاشهای مختصری در این عرصه شده ولی هم در بعد نظری و هم اجرایی با دشواریهای زیادی روبرو هستیم و کار جانانهای نشده است. مطلب دیگر اینکه آیا اساسا قرآن و سنت همه ریزهکاریهای علوم را مطرح کرده است؟ جواب این است که دین دنبال بیان این موضوعات نبوده و کاملا هدایتی است؛ البته برخی میگویند داریم ولی باید از عقل کمک بگیریم که آیتالله جوادی آملی معتقد به آن است و همه آموزههای علمی را هم دینی میداند زیرا بررسی فعل خداست. در این تعریف ریاضیات و زیست و شیمی هم دینی است.
وی تاکید کرد: برخی علم را مصادره به نفع دین میکنند و دایره آن را وسیع میگیرند لذا قائل به علم دینی هستند ولی برخی تعریف ضیقی ارائه میکنند لذا قائل به وجود علم دینی نیستند یا صرفا در برخی علوم قائل هستند.
روحی بیان کرد: برخی میگویند علوم را مثلا حضرت آدم آورده سند معتبر و دادههای دقیقی ندارند. حتی برخی سند توحید مفضل را قبول ندارند و استناد آن به معصوم را نمیپذیرند یا برخی دکه و دکان برای طب اسلامی درست کردهاند در صورتی که ما گزارههای چندانی نداریم و بسیاری از آن غیرمعتبر است و چیزی به نام طب اسلامی نداریم. همچنین علم در اکثر نصوص دینی به عنوان علم و دانش بشری نیست بلکه علم لدنی و الهی است.
وی با اشاره به سخنی از نهج البلاغه در مورد پیدایش کره زمین تاکید کرد: دیدگاهی که امام علی(ع) مطرح کرده و در مقدمه نهج آمده با نظریه انفجار بزرگ یا بیگ بنگ سازگار است ولی این دلیل نمی شود بگوییم همه روایات از این دست معتبرند لذا ابتدا باید روایات را بسنجیم. براین اساس، برخی مطالب و روایات بیان شده در السماء و العالم را معتبر نمی دانند.