بیتردید ماجرای «یوذاسُف و بِلَوهَر» که در کتابِ «کمال الدین و تمام النعمه» آمده، همان ماجرای «بودا» است. داستان، داستانِ بیدارشدن و آگاهییافتنِ شاهزادهای هندی به نام «گئوتمه سیدهرته» یا همان بودا به دست بلوهر حکیم است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، زیبایی، جذابیت و حکایات موعظهآمیزِ سرگذشت بوذاسف یا یوذاسف یا بیوذسف یا بوذا یا بودا، سبب پذیرش آن در آغوشِ بازِ ادبیات آیینیِ ایرانیان، یونانیان و اروپاییانِ مسلمان، مسیحی و بیدین گردید.
پذیرشِ شیعیِ قصهی بودا را در کمال الدینِ صدوق شاهدیم. سندِ روایتِ درازدامنِ یوذاسف و بلوهر این است:
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ السُّکَّرِیُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زَکَرِیَّا قَالَ: فَقَدْ بَلَغَنِی أَنَّ مَلِکاً مِنْ مُلُوکِ الْهِنْدِ کَانَ کَثِیرَ الْجُنْدِ وَاسِعَ الْمَمْلَکَه … (کمال الدین و تمام النعمه ؛ ج۲ ؛ ص۵۷۷).
این سند، از اسناد معروف و پُرتکرار صدوق در امالی، علل الشرایع، معانی الاخبار، التوحید و همین کمال الدین است؛ به همین دلیل نگارشِ «حسن بن علی العسکری» که نام امام یازدهم علیه السلام است به جای «حسن بن علی السُّکَّری» تصحیفی است ناشیانه. بماند که نقل امام یازدهم از محمد بن زکریا بی معناست.
درست است که این رمانِ هندی را نمیتوان روایت امامان دانست، اما یادکردِ بزرگِ محدثان قم از آن، نمایش تاثیرپذیریِ فقیهان و تودههای شیعه از حکایت جوانهزدن و هوشیاریِ بودا است.
از سویی دیگر، دین غالبِ مردمانِ شرقِ ایران تا دورهای که به قرن سوم هجری قمری نیز کشیده شده، بودایی بوده است. این شد که فرهنگِ آیینیِ ایرانیانِ بودیسم، در سیر تطور این داستان، نقش واسطه بین فرهنگ هندی و فرهنگ اسلامی را بازی کرد. به دیگر سخن، ایرانیان بودند که سبب ورودِ این کُهَنداستان به کتب روایی شیعی شدند. بعدها مرحوم مجلسی در بحارالانوار این داستان را نقل کرد و در عینالحیات نیز ترجمه کرد و آن را به عنوان یک متن اخلاقی فاخر ستود.
روحانیتِ داستانِ بودا و نکات پندآموزِ آن در کمال الدین شیخ صدوق، حدیثپژوهِ شیعی را خوش میآید که بگوید آری، ما نیز در روایاتمان این موردِ جذّاب را داریم؛ اما براساس آنچه گفته شد، «یوذاسفِ کمال الدین»، همان «بودایِ هندو» است.