کتاب «حکومت علوی و بحران اشرافیگری» نوشته محمدعلی مقدم توسط انتشارات سروش منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، کتاب «حکومت علوی و بحران اشرافیگری» با استفاده از منابع تاریخی در حجم ۲۱۸ صفحه، در پی کنکاش و تحلیلی دقیق از علل و ریشههای پدید آمدن جنگهای سهگانه جمل، صفین و نهروان در دوران حکومت امام علی (ع) است.
پرداختن به جنگهای سه گانه مورد نظر با توجه به تقابل و تضاد بین گروههای تأثیرگذار و صاحب نفوذ در جامعه آن روزگار از اهمیت ویژهای برخوردار است. به ویژه آنکه مشابه اینگونه جنگها در دوران حکومت خلفای گذشته و دوران حکومت پیامبر (ص) سابقه نداشته است.
ریشههای شکلگیری این جنگها و شرکت شخصیتهای مهم و مشهور تاریخ صدر اسلام و سرنوشت آنها از موضوعاتی است که بررسی و موشکافی آنها همواره از موضوعات بحثبرانگیز و جذاب تاریخی به شمار میرود.
خواننده محترم و آگاه از رویدادهای تاریخی صدر اسلام به روشنی میداند که این جنگها از آغاز دوران حکومت امام علی (ع) آغاز و تا آخرین روزهای حیات ایشان ادامه داشت است. اما تحلیل و کنکاش دقیقتر در این موضوع مستلزم بررسی ریشهها و دلایل پیدایش آنها در روزگاری پیشتر از زمان وقوع آنهاست.
نویسنده کتاب حکومت علوی و بحران اشرافیگری، ابتدا به اختصار ساختار سیاسی و اجتماعی حکومت اسلامی در دوره نبوی را معرفی کرده و سپس به بررسی رویدادها و حوادثی که بعد از رحلت پیامبر (ص) رخ داده میپردازد و در نگاهی گذرا به عوامل اصلی پدید آمدن اختلافات در بین نخبگان جامعه اسلامی در دوران حکومت خلفا اشاره دارد.
آنگاه در سه فصل جداگانه به ریشهیابی و عوامل مهم و تأثیرگذار در وقوع جنگهای جمل، صفین و نهروان خواهیم پرداخت. در اینبخش با استناد به منابع نخستین سعی شده تا تصویری روشنی از علل و ریشههای پدید آمدن این رویدادها ارائه شود.
در بخش پایانی با بررسی و تحلیل نقاط اشتراک و افتراق عوامل مؤثر در پدید آمدن این جنگها، تلاش شده تا تصویری جامعتر از اوضاع اجتماعی و جریانهای سیاسی تأثیرگذار دوران حکومت امام علی (ع) ارائه شود.
در بخشی از کتاب حکومت علوی و بحران اشرافیگری آمده است:
«ظهور و گسترش اسلام در سرزمین بدوی و فاقد فرهنگ تمدن شبه جزیره، چنان تأثیرگذار و درخشان جلوه نمود که در مدت زمان کوتاهی، بسیاری از سنتهای جاهلی و تعصبات قبیلهای جای خود را به احکام و تعالیم عدالت محور اسلام داد. بعد از رحلت رسول خدا عدم پایبندی به اجرای آموزههای اسلامی و بازگشت به مؤلفههای جاهلی، حکومت و جامعه را به تدریج دچار تغییر و تحول ارتجاعی نمود. اندیشههای جاهلی که در گذشته محدود به اشرافیت مکی، برتری قریش و یا اولویتها و تعصبات قبیلهای و عشیرهای بود، این بار در ساختار حکومتی و اجتماعی با تغییر ظاهری و صوری، اما با همان ماهیت گذشته نمایان شد.
تصاحب قدرت به بهانه قرابت نسبی و شیخوخیت، بهرهمندی بیشتر از مواهب اقتصادی به دلیل نزدیکی به کانونهای صاحب قدرت، ایجاد طبقات اجتماعی به بهانه سوابق دینداری، بازگشت اشرافیت حاکمیتی و نمونههای بسیار دیگر از این دست، از رجوع و بازگشت به سنتهای جاهلی حکایت میکند.
گذر زمان و استمرار این رویکرد در دوره خلیفه سوم، به ویژه میدانداری بنیامیه به اوج خود رسید. در نتیجه مردم با شورش علیه وضعیت پیش آمده و تمایل به حاکمیت عادلانه، خواستار قبول خلافت توسط امام علی (ع) شدند. تنگناهای ایجاد شده و ایجاد بدعتها و تضادهای اجتماعی و نظام طبقاتی در بهرهمندی از مواهب اقتصادی، اشتیاق و اصرار مردم را به ایجاد حکومت علوی هر چه بیشتر کرد.
فاصله گرفتن از سنتهای ناب نبوی، و خو گرفتن با سنتهای نوین جاهلی، باعث ایجاد معضلات و چالشهای پیچیده گردید. احیای سیره و سنت نبوی در حکومت علوی با تربیت و رشد در فضای حاکمیت گذشته، نومسلمانان و حتی مسلمانان سابقهدار را دچار تناقض و تردید شدید در تصمیمگیریهای مهم و تأثیرگذار در سرنوشت جامعه نمود. وقوع جنگهای سهگانه جمل، صفین و نهروان که از آنها تعبیر به جنگهای داخلی میکنیم، حاصل این تضاد و تناقضهاست.»