عضو هیئت علمی بنیاد دائره المعارف اسلامی از نسخه های تازه یاب تفسیر خواجه عبدالله انصاری اینگونه استنباط می کند: برخلاف تصوری که از رویکرد صوفیانه خواجه عبدالله در ذهن و ضمیر ما ایرانیان نقش بسته است لازم به ذکر است که وی تمام آیات دال بر عفو و گذشت و مدارا با دیگران (غیرمسلمانان) را منسوخ می شمارد.
به گزارش خبرنگار ردنا (ادیان نیوز)، مرتضی کریمی نیا، عضو هیئت علمی بنیاد دائره المعارف اسلامی در نشست آنلاین «تفسیر نویافته خواجه عبدالله انصاری: متنی بنیادگرایانه یا اثری صوفیانه؟» به شرح و ارائه تصویری نوین از سنت خواجه عبدالله انصاری در مواجهه با انواع تفاسیر و برساخت های نظری موجود در تاریخ پرداخت و بیان کرد: اگر چه سنتی که از خواجه عبدالله برجا مانده است، سنتی واعظانه، صوفی مسلک و حنبلی است اما صرفا اینگونه نیست.
کریمی نیا با اشاره به آثار و اسنادی که به عربی و فارسی از او به جای مانده است و کماکان بر اصالت برخی از آنها، به درستی تشکیک شده است، اظهار کرد: یکی از مهم ترین آثار منسوب به وی، تفسیر او بر قرآن کریم است که میبدی در آغاز کشف الاسرار خود اذعان دارد که آن را مختصر و مجمل دیده، و لذا در قالبی جدید بسط و تفصیلش داده است. با این همه، متن اصلی تفسیر خواجه عبدالله انصاری که اساس کار میبدی بوده، تاکنون ناشناخته باقی مانده است.
کشفیات جدید از اسناد خواجه در نجف و ترکیه
عضو هیئت علمی بنیاد دائره المعارف اسلامی مطرح کرد: برای نخست بار، نسخههایی تازهیاب از این تفسیر فارسی ـ عربی را در دو کتابخانۀ خلیل حمید پاشا (در اسپارتا، ترکیه) و کتابخانۀ حرم علوی (در نجف اشرف) کشف کرده ام. انتساب آن به خواجه عبداللّه انصاری اثبات میکند و ضمن معرفی ویژگیها و روش تفسیری خواجه عبداللّه، به برخی از مهمترین جوانب زبانی آن از جمله گویش فارسی هروی، واژگان کهن فارسی و نیز نحو هروی در این اثر وجود دارند.
کریمی نیا عنوان کرد: تفاوت های فاحشی میان نسخه تفسیر میبدی با دو نسخه جدید و امروزی از خواجه وجود دارد. به طوری که میبدی ترجمه صرف با رویکردی از رگه های شیعی و کلامی را در آثارش به خواجه نسبت داده است که هیچ یک از آنان در تفسیر خواجه وجود ندارد!
وی با بیان این مطلب که میبدی و فاصله زمانی آن در تاریخ به دو سده بعد از خواجه بازمی گردد اشاره و بیان کرد: یکی از این آثار مهم، تفسـیر وی بر قرآن کریم اسـت که در یک دهه اخیر، وجود تاریخی و انتساب واقعی آن به خواجه عبدالله، از سوی دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی نیز نادرست شناخته شد. از این رو، وی پیوند میان تفسیر کشف الاسرار میبدی و خواجه عبدالله انصاری را نادرست و غیرواقعی دانست.
اصالت تفسیری خواجه عبدالله در نسخه های نویافته
وی با اشاره به اینکه ساخت و بافت ساختار اصلی خواجه عبدالله بسیار شفاف و چندوجهی است، اظهار کرد: شکل و ارائه تفسیر وی تاحدود زیادی شفاهی است به طوری که کاتبان در آن زمان مطالب، متون تقریر شده و دستنوشته ها را با کمی تفاوت البته با رعایت کنترل او ثبت نموده اند. حالت های شفاهی و وعظ گونه در اغلب آثار خواجه عبدالله وجود دارد.
وی به بیان مهم ترین علل اختلافی میان نسخ خواجه عبدالله اشاره و مطرح کرد: دلایل و شواهد بر اصالت تفسیر خواجه عبدالله بسیارند که به نحو تام، تنها با خواندن و مقایسه این دو متن آشکار می شود:
نخست؛ واژگان نسبتاً غریب فارسی بـا گویش هروی در نسخه نجف از تفسیر خواجه عبدالله انصاری بسیار فراوان است که اغلب این واژه ها در متن کشف الاسرار به جایگزین های فارسی جدیدتر تبدیل شده اند. یا در برخی جاها، نادرست و مصحف خوانده شده اند.
دوم؛ ترجمه فارسی آیات در نسخه نجف بسیار کامل تر از کشف الاسرار میبدی است. این به شکلی است که در تفسیر میبدی بدون استثنا تنها یک ترجمه فارسی ذکر و دیگر ترجمه های خواجه حذف شده است.
قرآن پژوه و مترجم ایرانی تصریح کرد: گرچه دو نسخه ترکیه و نجف و نیز نسخه (امامی ساروی) بخشی از تفسیری کهـن بـه پارسی و همگی پاره هایی از تفسیر خواجه عبدالله هستند، میان دو نسخه نخست و نسخه اخیـر (امامی ساروی) تفاوتی بسیار مهم وجود دارد. در هر سه نسخه، عبارات فارسی و عربی به صورت مزجی و درهم تنیده است؛ اما در نسخه های ترکیه و نجف، عبارات فارسی تنها مربوط به ترجمه فارسی آیات قرآن است و جملات عربی صرفاً حاوی توضیحات تفسیری خواجه عبدالله است.
ویژگی های کلی تفسیر خواجه عبدالله انصاری
مولف کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبان های اروپایی با اشاره به مقایسه اصل تفاسیر قرآنی خواجه با کشف الاسرار میبدی و مهم ترین ویژگی ها و روش شناسی تفسیری خواجه عبدالله پرداخت و بیان کرد: باید بـه خاطـر داشت که اساس تفسیر خواجـه عبدالله انصاری دارای ویژگی هایی اسـت کـه اصلا در کشف الاسرار انعکاس نیافته و برخی از ویژگی های انعکاس یافته در کشف الاسرار هیچ پیوندی با سبک و محتوای تفسیری خواجه ندارد.
کریمی نیا عنوان کرد: تفسیر خواجه عبدالله در اصل به صورت شـفاهی القا یا املاء می شـده و توسط گروهی از شاگردان مکتوب شـده است. نشـانه هایی از شفاهیت در اصل تفسیر را همچنان در متن باقی مانده از تفسیر خواجه عبدالله می توان یافت. ضمن اینکه غلبه اکید زبان، گویش و نحو هروی در بخش فارسی تفسیر، این امر در تفسیر کشف الاسرار تا حد بسیار زیادی کاسته شده، اما همچنان برخی نشانه های گویش هروی در کلماتی مانند هَن، انیز و جز آن در کشف الاسرار میبدی باقی مانده است.
نشانه و رگه هایی از رویکرد سلفی-بنیادگرایانه خواجه عبدالله انصاری
عضو هیئت علمی بنیاد دائره المعارف اسلامی با اشاره به برخی مضامین و باورها در قرآن کریم که در رسای رافت به دیگران(غیرمسلمانان) با نگاه مداراگرایانه و تساهل گری وجود دارد، بیان کرد: مخالفـت شـدید خواجـه عبدالله انصـاری بـا دانـش کلام اسلامی و متکلمـان از فـرق مختلـف و گاه تکفیر آنها نشان از آن دارد که رویکرد وی با نگاه حنبلی ناسازگار است. به طوری که در چند جا (ذیل دو تفسیر آیه ۱۶ سوره شوری و آیه ۶ سوره الرحمن) متکلمان را در کنار یهود می نشاند!
کریمی نیا با اشاره به غلبه بسیار شدید حدیث گرایـی از نوع حنبلی در آثار و رویکرد خواجه بیان کرد: این امر را در تفسیر آیات مربوط به تجسیم، رؤیت خداوند، تقدیر الهی در خلقت مومن و کافر و جز آن می توان یافت و توجه بسیار زیاد به سه خلیفه نخست اسلامی – به ویژه خلیه دوم، عمر بن الخطاب- و کم توجهی آشکار به امام علی علیه السلام و سـایر امامان شیعه. بدیهی است تمام مطالب شیعی و منقولات از امامان شیعه در کشف الاسرار از افزوده های میبدی است.
وی با اشاره به روحیه بسیار خشن و سخت گیرانه مفسر در تفسیر آیات جهاد و عفـو خاطر نشان کرد: وی تمام آیات دال بر عفو و گذشت و مدارا با دیگران (غیرمسلمانان) را منسوخ می شمارد. مجموعاً ۱۵ بار در این بخش از تفسیر (ربع چهارم قـرآن از سوره «صاد» تا انتهای قرآن)، سخن از آیات منسوخه به میان آمده است که از این میان، خواجه عبدالله انصاری ۱۲ بار آیات صفح و عفو و رحمت و گذشت را به سبب آیات سیف و قتال منسوخ دانسته است.
کریمی نیا ضمن ابراز اینکه نشانه هایی از توجه به تصوف در آثار وی موج می زند، بیان کرد: برخلاف تصوری که از رویکرد صوفیانه خواجه عبدالله در ذهن و ضمیر ما ایرانیان نقش بسته است، لازم است تصوف وی را در گونه ای متصلبانه و زاهدانه دسته بندی کرد که با دیگر روحیات حنابله و سنی گونه وی سازگار باشد. به طور کلی، مشی وی در تفسیر قرآنش کاملا مدرسی و در چارچوب سنت تفسیری اهل سنت است و با رویکرد وی در آثار حدیثی چون ذم الکلام واهله، یا الاربعین فی دلائل التوحید بسیار نزدیک تر است تا کتاب های تصوفی اش چون منازل السائرین و صد میدان و طبقات الصوفیه.
این قرآن پژوه و مترجم و نسخه شناس در پایان با بیان این مطلب که نباید یک انسجام منطقی و کل گرایانه میان شخصیت های تاریخی ایجاد کرد، متذکر شد: بایستی تاکید داشت که تفسیری که از میراث خواجه عبدالله انصاری برجای مانده است بسیار ارزشمند است. چه از حیث زبان فارسی و چه سنت اسلامی-قرآنی و وجوه متنوع تفسیری وی در سنت خراسانی به مثابه یک عالم و محدث بسیار غنی و ذوالابعاد در دانش اسلامی قابل احترام است.