ادیان نیوز: عمده مورخان میدانند و اذعان میکنند که قربانی انسان در گذشته در میان بسیاری از ادیان و فرق رواج داشته. معابد آلوده به خون آزتکها گواهی بر این مدعاست. قلب تپنده بسیاری از بیگناهان در آنجا به صورت زنده، به عنوان قربانی به خدای اعظم تمدنهای آمریکای جنوبی، کتزلکوتل یا کولاکان، “اژدهای پردار”، از سینههایشان بیرون کشیده شد. تاریخی که بیشباهت به “اسطوره” ضحاک اژدها “پادشاه هفت کشور” که “مارهایش” “مغز” جوانان را میخورد نیست.
ایرلندیان نیز “اسطوره”ای جالب دارند. میگویند که ساکنین اولیه ایرلند گروهی “خدایان” حریص به نام “فورموریان” بودند که هر سال دو سوم کودکان مردم را میخواستند. درویدها نیز که تا به امروز فعالند و وینستون چرچیل و اسقف اعظم کانتنبری کلیسای انگلستان، کاهنین آن بوده و هستند، به این کار شهرت داشتهاند. یکی از رسمهای شناخته شده آنان در تاریخ، دفن کودکی در زیر پی ساختمان یا پاشیدن خون وی بر آن است. همچنین سوزاندن در آتش.
تا همین دوران “مدرن” ما هندوان هر ساله برای خدای مادر، کالی، و شیوا، انسان قربانی میکردند و همیشه این باور در هندویسم بوده که شیوا از گوشت انسان تغذیه میکند. هر جمعه در معبد شیوا در تنجور یک کودک مذکر را قربانی میکردند. این عمل به طور رسمی تنها در قرن ۱۹ ام متوقف شد. کالی هندی را با گردنبندی از جمجمههای انسان و دستهای بریده شده نشان میدادند. این عین همان تصویری است که مکرر در خدایان “مادر” ادیان کفار دیده میشود.
در متون تاریخ باستان میخوانیم که قربانی انسان جزئی مهم از آئینهای بابل باستان نیز بوده و کاهنین بابلی میبایست مقداری از گوشت قربانیانشان را میخوردند. این امر چنان در تاریخ ریشه دوانده که به نظر میرسد خود کلمه و صفت آدمخواری در زبان انگلیسی، “کانیبال”، به معنی خوردنده گوشت انسان، ریشه در این سنت و نام “کاهنین بعل” دارد:
کاهن- بعل = کاهنبل = کانبل = کانیبل. Cahn-Bal > CanniBal
این است ذات آن آئینهای رازآلود. مستانه قربانی کردن کودکان بیگناه در میان سر و صدای موسیقی تا صدایشان شنیده نشود و پس از آن مشغول شدن به اورجیها و کثافتکاریهای دسته جمعی به افتخار لوسیفر.
گزارشات مربوط به “قربانی کردن انسان”، از زمان باستان تا به حال نشان میدهند که قربانیان به بیرحمانه و قصیالقلبترین صورت ممکن کشته میشوند. عاملین پس از مراسم حداکثر گوشت و خون ممکن را از قربانی جمعآوری کرده، به شیوههای مختلف خورده و نوشیده و مقداری نیز برای “غایبین” و کارهای بعدی نگهداری میکنند. به عنوان مثال بسیار معمول بوده که خون را جذب کاغذ کرده و به این صورت خشک کنند تا بعدا در مناسک رازآلود و جادو به استفاده بگیرند.
وحشیگری در این آئینهای شیطانی باستانی حد و مرزی نداشت. اما چیزی که شاید برای بعضی عجیب به نظر برسد لغتی است که یهودیان از آن به عنوان بیان عمل قربانی انسانشان استفاده میکردند: “هولوکاست”. بله، هولوکاست در اصل لغتی یهودی است، مورد استفاده توسط یهودیان، بیانگر عمل قربانی انسان به خدایشان.
دیکشنری وبستر نسخه سال ۱۹۵۴ چنین میگوید:
هولوکاست: عرضه قربانی که کل آن توسط آتش خورده میشود.
هرل روم میگوید: «هولوکاست لغتی بسیار جالب است. معنی تحتاللفظی آن قربانی سوخته است، و یهودیان میخواهند که هنگام شنیدن این لغت درباره ادعای قربانیان سوخته شده در جنگ جهانی دوم فکر کنید، اما داستان در حقیقت مربوط است به خدایی باستانی به نام مولوخ که میخواست بچهها زنده در معبد بزرگش قربانی و سوزانده شوند.»
در سال ۱۹۹۷ پروفسور رابرت پرانتر دانشگاه علوم دینی اتریش چنین گفت:
«یهودیان باید بخاطر جنایات نفرتانگیزشان علیه کودکان کاتولیک همانند کودک شهید، آندرل وان رین، و علیه بزرگسالان در روزهای پیش از عید پاک ، و بخاطر خون مسیحیان به قتل رسیده توسط دستان یهودی که آنها نیز به سوی آسمان فریاد میکنند، عذرخواهی کنند.»
بسیاری کشورها و تمدنها در طول تاریخ، قربانی انسان توسط یهودیان را گزارش دادهاند و بسیاری شخصیتهای برجسته تاریخی به این موضوع اعتراف کردهاند. تقریبا از تمامی تمدنها و کشورها مانند رومانی، روسیه، فرانسه، مصر، آمریکا، اردن، سوریه، ایتالیا، اسپانیا، پرتقال، استرالیا و … گزارش مناسک قربانی توسط یهودیان منتشر شده. کدام درست است، اینکه همه اینها توهم توطئه داشته، دیوانه بوده، این مزخرفات را بخاطر آنتیسمیتیزم و نفرت از یهودیان بیان کرده و همگی در توطئه علیه یهودیان دست دارند؟ یا اینکه حقیقتی پشت ماجرا و آتشی پشت این دود عظیم است؟
منبع: مسیحیت شناسی