خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

هنگامی که شیعیان تحریم کرده ومقیمان خارجی رای دادند / تحلیل الرای الیوم

به گزارش ادیان نیوز، بحرین در راستای دمکراسی پوشالی طی هفته جاری شاهد برگزاری انتخابات
پارلمانی و محلی بود که از سوی مخالفان این کشور تحریم شده و تنها تعداد
اندکی از وابستگان به جریان های سلفی و اسلام گرای سنی نزدیک به نظام حاکم
در آن شرکت داشتند تا به تسلط خود بر پارلمان خالی از شیعیان ادامه دهند،
با این حال این انتخابات به شدت تحت تاثیر تحریم مخالفان قرار گرفته و
اکثریت شیعه نیز توانستند برتری عددی خود در مقابل اقلیت سنی را ثابت کنند،
هر چند که نظام حاکم در بحرین تلاش کرد انتخابات را شفاف نشان دهد، حضور
گسترده رای دهندگان پای صندوق های اخذ رای را به تصویر بکشد و شمار اندک
رای دهندگان در برخی مراکز رای گیری را توجیه کند، اما برخی فیلم ها و
تصاویر منتشر شده نشان دادند که افراد مقیم دارای ملیت هندی و پاکستانی نیز
در این انتخابات شرکت کرده تا جمعیت طرفداران و وابستگان به آل خلیفه و
حامیان ادامه حکمرانی آنها زیاد نشان داده شود.

خالد الجیوسی، نویسنده و روزنامه نگار فلسطینی در مقاله ای
تحلیلی که تحت عنوان “انتخابات بحرین؛ هنگامی که شیعیان تحریم کردند و
مقیمان خارجی رای دادند!” روی پایگاه اینترنتی روزنامه فرا منطقه ای “رای
الیوم” قرار گرفته، با اشاره به برگزاری انتخابات فرمالیته پارلمانی و محلی
در بحرین طی هفته جاری و مشارکت بسیار اندک شهروندان این کشور در نتیجه
تحریم آن از سوی جریان های مخالف نظام حاکم، تاکید کرده که شیعیان در بحرین
اکثریت بوده و به دلیل عدم مشارکت آنها در این انتخابات، نظام “آل خلیفه”
مجبور شده به سنی های این کشور که در اقلیت هستند، بسنده نکند و برای
افزایش میزان مشارکت رای دهندگان، دست به دامن خارجی های مقیم شود، مسئله
ای که فیلم ها و تصاویر منتشر شده در شبکه های اجتماعی از حضور شهروندان
هندی و پاکستانی پای صندوق های اخذ رای انتخابات اخیر بحرین آن را ثابت می
کنند، جایی که در مقاله خود آورده است:

«همگان و حتی مخالفان انقلاب
مردمی بحرین نیز به خوبی می دانند که این انقلاب در سال ۲۰۱۱ میلادی سرکوب
گشته و نماد آن یعنی میدان “لؤلؤ” (مروارید) در شهر “المنامه”، پایتخت این
کشور نیز به کلی تخریب شده و تنها چیزی که از آن باقی مانده همان خاطرات
گذشته و بازماندگان افرادی است که در آنجا ایستاده و پایین ترین سطح
اصلاحات، آزادی و مشارکت سیاسی عادلانه را خواستار شدند.

ما به خوبی
این مسئله را نیز می دانیم که نیروهای شورای همکاری خلیج (فارس) به رهبری
عربستان سعودی بر اساس توافقنامه های دفاعی مشترک با بحرین، در چارچوب یک
ائتلاف به کمک نظام اهل تسنن حاکم در این کشور رفته و انقلابیون مسالمت
آمیز خواهان اصلاحات در کشورشان را سرکوب کردند، انقلابیونی که بر اساس
قانون کشور خود، یک شبه به تروریست های قانون شکنی تبدیل شدند که خواهان
سرنگونی نظام حاکم و از بین بردن امنیت و ثبات کشور هستند!

در واقع
نظام حاکم در بحرین تمامی شهروندان انقلابی مسالمت آمیز خواهان اصلاحات و
تغییرات سیاسی را وابسته به کشورهای خارجی و نفوذی می داند، چرا که پیرو
مذهب تشیع هستند نه مذهب خاندان حاکم یعنی تسنن، این در حالی است که پیروان
تشیع بین ۵۰ تا ۷۰ درصد از شهروندان بحرین را تشکیل داده و از ملیت این
کشور برخوردار هستند که سرزمین پدری آنها به شمار می آید.

این بدان
معنی است که شیعیان در بحرین اکثریت هستند و در نتیجه می بایستی بر خلاف
وضعیت کنونی حاکم بر این کشور، از حق حکمرانی و تقسیم ثروت بدون پایمالی
حقوق اقلیت ها برخوردار باشند، با این حال بر اساس ادعاهای نظام سنی حاکم
بر بحرین، شیعیان این کشور رهنمودهای اصلاحاتی خود را از یکی از کشورهای
منطقه که نخستین حرف نام آن “جمهوری اسلامی ایران” می باشد، دریافت می کنند
چرا که آنها بنا بر ادعاهای مذکور از نظر مذهبی وابسته به ایران هستند.

صرف
نظر از صحت و سقم چنین تهمت هایی که نظام حاکم در بحرین همواره آنها را
تکرار می کند، این نظام از زبان شاهزاده “سلمان بن حمد آل خلیفه”، ولیعهد
این کشور، خواستار حل و فصل اختلافات موجود و مشکلات شدید میان فرزندان یک
ملت واحد از طریق میز مذاکره شده، میزی که از نظر مخالفان بحرینی، نظام
حاکم در این کشور آن را با روش خاص خود ساخته و در اندازه های خود دوخته و
هدف از آن تنها برآورده ساختن منافع این نظام در تثبیت پایه و اساس حکمرانی
شخص پادشاه می باشد.

در واقع، ملک “حمد بن عیسی آل خلیفه”، پادشاه
بحرین مسئولیت انتصاب تمامی وزرای کابینه این کشور را بر عهده دارد و در
همین چارچوب نیز اداره مهم ترین وزارتخانه ها را به افرادی از خاندان خود
می سپارد، وی که بعید به نظر می رسد به صورت تدریجی از اختیارات خود بکاهد،
اعضای مجلس شورا را نیز منصوب می کند، مجلسی که همانند مجلس نمایندگان ۴۰
عضو دارد و این ۸۰ عضو دو مجلس در کنار هم مجلس ملی یا همان پارلمان بحرین
را تشکیل می دهند.

به گفته مخالفان بحرینی، مذاکره با نظام حاکم در
این کشور نیز چیزی جز کشتار، شکنجه، ظلم و ستم و عدم همدردی بیشتر در حق
شیعیان را در پی نداشته و اینکه در آستانه انتخابات پارلمانی و محلی،
فعالیت جمعیت اسلامی “الوفاق” به بهانه تخلف فنی از شرایط جمعیت ها، به مدت
سه ماه به حالت تعلیق درآمد، اقدامی که از نظر “الوفاق” که بزرگترین حزب
مخالف و شیعه بحرین به شمار می آید، گامی در راستای افشار فشارها بر این
جمعیت می باشد.

در همین حال، از نظر مخالفان بحرینی در ادامه رویکرد
مذاکره ساختگی و در راستای دمکراسی پوشالی، این کشور طی هفته جاری شاهد
برگزاری انتخابات پارلمانی و محلی بود که از سوی مخالفان تحریم شد و تنها
تعداد اندکی از وابستگان به جریان های سلفی و اسلام گرای سنی نزدیک به نظام
حاکم در آن شرکت داشتند.

در واقع، جریان های سلفی و اسلام گرای سنی
شرکت کننده در انتخابات اخیر بحرین، از سوی نظام حاکم در این کشور مورد
پشتیبانی قرار می گیرند تا به تسلط خود بر پارلمان خالی از شیعیان ادامه
دهند، شیعیانی که هر دو حالت مشارکت در انتخابات و تحریم آن را تجربه کرده
اما به دلیل شکنندگی سیستم اصلاحات رسمی و مشکلات ذاتی و تجدیدپذیر بی شمار
آن، هیچ کدام برای آنها منفعتی در پی نداشت.

در چند سطر گذشته تلاش
کردم هر دو دیدگاه موجود در کشور دوست و برادر بحرین را بیان کنم، این در
حالی است که افراد پیگیر انتخابات اخیر این کشور و بینندگان تصاویر صندوق
های اخذ رای در شبکه های تلویزیونی، می توانند به صورت کاملا روشنی ببینند
که این انتخابات به شدت تحت تاثیر تحریم مخالفان قرار گرفته و اینکه اکثریت
شیعه برتری عددی خود در مقابل اقلیت سنی را ثابت کرد، با این حال برخی ها
انتخابات را تنها آن چنان که مناسب خود می دانند خواهند دید.

هر چند
اقلیت سنی بحرین تلاش کرد حضور خود را دست کم پشت دوربین های تصویربرداری
به اثبات برساند، اما انتخابات اخیر این کشور به یک رویکرد ساختگی تبدیل شد
که از سوی افراد و جریان های دارای شک و تردید نسبت به آن، مورد اتهام
قرار گرفت.

در واقع، انتخابات اخیر بحرین درستی نظریه دمکراسی
فرمالیته مورد استفاده در این کشور را ثابت کرده و اینکه برای نظام حاکم
“آل خلیفه” آگاه ساختن جهانیان از وجود دمکراسی از اجرای آن مهم تر می
باشد، مسئله ای که باعث افزایش پیچیدگی صحنه سیاسی این کشور شده، راه های
پیش روی وعده های پر زرق و برق اصلاحات را تخریب کرده و شکاف و وصله
اختلافات میان نظام حاکم و مخالفان را گسترده تر می کند، اختلافاتی که در
اصل ناشی از کشمکش های مذهبی و فرقه ای بوده و در صورت بروز فتنه در این
زمینه، پایان آن را تنها خدا می داند.

هر چند که نظام حاکم در بحرین
به شدت تلاش کرد انتخابات اخیر را شفاف و پاک نشان دهد، حضور گسترده رای
دهندگان پای صندوق های اخذ رای را به تصویر بکشد و شمار اندک رای دهندگان
در برخی مراکز رای گیری را به بهانه عدم احساس امنیت از ترس حمله های
احتمالی ساختگی و انتقال آنها به مراکز امن تر توجیه کند، اما در سوی مقابل
برخی فیلم ها و تصاویر منتشر شده نشان دادند که افراد مقیم دارای ملیت
هندی و پاکستانی در این انتخابات شرکت کرده اند، مسئله ای که ما را یاد
برخی گفته ها می اندازد مبنی بر اینکه نظام حاکم در بحرین به صورت عمدی
تابعیت خود را به خارجی های مقیم این کشور داده تا جمعیت طرفداران و
وابستگان به خود را افزایش دهد و آنها نیز از ادامه حکمرانی این نظام حمایت
کنند، اقدامی که باعث شده برخی مخالفان بحرینی به سخنان تمسخرآمیز روی
بیاورند و از کشورهایی تشکر کنند که شهروندان آنها در انتخابات اخیر بحرین
رای داده بودند.

به نظر من مخالفان بحرینی حق داشتند در انتخابات
اخیر این کشور شرکت نکنند، چرا که مشارکت و عدم مشارکت آنها در این
انتخابات تفاوت چندانی با هم ندارند و اینکه پشتیبانی پادشاه از اعضای در
ظاهر مستقل مجلس نمایندگان باعث افزایش پیچیدگی ساختار نظام حاکم در بحرین
شده و در هر حال از آن حمایت می کند.

این در حالی است که اعضای مجلس
نمایندگان بحرین به تنهایی نمی توانند دست به قانون گذاری بزنند، چرا که
بر اساس قانون اساسی این کشور، مجلس شوراى انتصابی می تواند مانع از تصویب
نهایی مصوبه های مجلس نمایندگان شود!

در سوی مقابل نظام حاکم در
بحرین می بایستی در رابطه با فرآیند انتخابات و استقبال اندک از آن آگاهانه
تر، صریح تر و شفاف تر رفتار می کرد، چرا که اذعان به مشارکت اندک در
انتخابات در مقایسه با انکار این واقعیت و تلاش برای صیقل دادن و غنی سازی
آن با بزرگنمایی های عددی و تصویری جذاب و دیدنی، اعتبار بیشتری برای نظام
به دنبال داشت، جایی که دست کم می توانست به مخالفان خود این چنین بگوید که
“شما را با انتخابات دمکراتیک و مشارکت سیاسی دعوت کردیم و خواسته های
اصلاح طلبانه شما را نیز برآورده ساختیم، با این حال در انتخابات مشارکت
نکردید، بنابراین باید پیامدهای کارهای خود را و ادامه انحصار حکمرانی در
دستان ما را تحمل کنید”!»

منبع : شفقنا

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.