چکیده:
این مقاله در شش محور سامان یافته است. در محور اول به ادله تقلید پرداخته شده و نویسنده، ارتکاز عقلا و روایات را به عنوان ادله جواز تقلید مطرح کرده، سپس به طرح و رد ادله عدم جواز تقلید پرداخته است. محور دوم به این موضوع می پردازد که آیا کسی که دارای ملکه استنباط است می تواند استنباط نکند و از دیگری تقلید کند. نویسنده معتقد است که تقلید در بعضی از فروض، برای او جایز است.
محور سوم درباره مجتهد متجزی است، نویسنده هر چند عمل متجزی به فتوای خودش را با حفظ شرایط جایز دانسته اما حصول شرایط را برای او دشوار می داند. در محور چهارم به وظیفه مجتهد غیر اعلم پرداخته و افتاء غیر اعلم را جایز می داند. در محور پنجم، بررسی شده که چگونه احکام ظاهری که شرایطش فقط برای فقیه حاصل می شود، در حق مقلد منجز خواهد بود. محور ششم به موضوع اجزای فتوای سابق از قضا و اعاده می پردازد.
کلید واژه: تقلید، اجتهاد، حکم ظاهری، حکم واقعی، افتا، سیره عقلا، مجتهد متجزی، اجزا، ارتکاز عقلا