به گزارش ادیاننیوز؛ حجت الاسلام دکتر احمد رهدار در تعریف فقه گفت: فقه علم مدیریت رفتار مکلف است و در بین علوم و معارف اسلامی تنها علم ناظر به رفتار مکلف است- البته با گسترده گرفتن دایره فقه تا جایی که اخلاق هم درون آن جا شود. فقه همه جا حرف برای گفتن دارد اما فقه موجود کاستیهاو نواقصی دارد اما باید بدانیم که بایسته فقه باید همه جا حرف برای گفتن داشته باشد.
عناوین جدیدی مثل فقه حکومتی، فقه مضاف و فقه نظام، جزء عناوین مستحدث هستند که البته ریشه های آن در منابع وجود داشته است اما امروزه از ضرورت های روز به حساب می آیند. جوامع امروزی جوامع ارگانیک، پیچیده و کلان هستند که اداره آن مقتضی ظهور فقهی است به نام فقه نظام که بتواند نظامات کلان را درک کند. اگر ما در گذشته فقه حکومتی نداشتیم یکی از دلایلش این بود که حکومت نداشتیم و وقتی مسئله نباشد پاسخ هم نخواهد بود.
حجت الاسلام رهدار با ذکر مثالی در تشریح چیستی فقه نظام گفت: مثلاً در مسئله بانک، فقه موجود تک گزارههای بانک را تک تک بررسی می کند و به آن حکم حلال و حرام می دهد اما فقه نظام ادعا میکند که بانک چیزی بیش از این تک مسئله هاست و مسائلش باید به طور نظام مند و کلان و مرتبط با هم دیده شود و به علاوه آن باید همه مسائل آن باهم در رابطه ی با سایر نظام ها دیده و بررسی شود.
رئیس موسسه فتوح اندیشه در تبیین رابطه فقه نظام و علوم انسانی افزود: این که پرسیده شود آیا فقه نظام داعیه جانشینی علوم انسانی را دارد باید گفت اگر منظور از علوم انسانی همین علوم انسانی وارداتی از غرب هست بله، فقه به عنوان یک علم اسلامی قرار نیست با مبانی غربی که خروجی آن هم مقومات تمدن غرب است کنار بیاید اما علوم انسانی اسلامی را نه تنها استفاده می کند بلکه آن را تولید میکند.
ما یک آزمایشگاه داریم، یک دانشگاه داریم، یک کارخانه داریم، یک بازار داریم و یک خانه، این چرخه عمل تمدنی ماست از دانش تا عمل؛ ما در این چند ساله ی بعد از انقلاب درون آزمایشگاهیم و هنوز وارد دانشگاه نشدیم، هیچ چیز دانشگاه موجود ربطی به ما یعنی ربطی به اسلام و انقلاب اسلامی ندارد، از مبنا و درس و غایت و روش و مبانی هیچکدام ربطی ندارد.
ما درون آزمایشگاهیم یعنی هنوز داریم کتاب مینویسیم، فکر هم نکنید مسیر را کند آمده ایم تمدن های دیگر را ببینید؛ این خیلی خوب است که پیش روی ما یک تمدن پایلوت و محقق شده به نام تمدن غرب وجود دارد، ساحت اندیشه و لایه آزمایشگاهی این تمدن برای قرن ۱۳ و ۱۴ است اما این مسائل تا کارخانه بشود و به عمل برسد ۵۰۰ سال طول کشیده است؛ نمیخواهم بگویم ما پانصد سال زمان می خواهیم اما حدس می زنیم آن مسیر را زیر یک قرن برویم.
گاهی اوقات می گویند چهل سال کار دست شما بوده است، این حرف کاملا بی ربط و غلط است، اصلاً این طور نبوده است که ۴۰ سال دست ما باشد، دست چیزهایی است که برای ما نیست و بر ما تحمیل شده است، برخی چیزها در یک پروسه تاریخی بر ما تحمیل شدهاند و خروجی این آورده ها دانشگاه شده است و این دانشگاه برای ما نیست؛ ما داریم به سوالاتی پاسخ می دهیم که برای ما نیست البته این هم خودش یک گامی است در مسیری که می رویم.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم گفت: اینکه سوال شود آیا حوزه در مدیریت و معماری تخصص داشته است که بخواهد به فقه مدیریت و فقه معماری ورود کند باید گفت بروید در حوزه ی معماری ببینید این بناهایی که نان آنها را در عرصه توریسم میخوریم کار چه کسی بوده است؟
در عرصه مدیریت هم مگر ما غیر از حوزه مدیریت داشته ایم؟ امام فرمود آیا فقیه از پادشاه بی سواد حجاز تخصصش کمتر است؟ از رضا میرپنج بی سواد تخصصش کمتر است؟ در برابر فقیه کیست که او تخصص دارد و فقیه ندارد؟ آن کسی هم که مدیریت خوانده فرهنگ و سیاست و اقتصاد و غیره نخوانده و او هم تخصص جامع ندارد.
فقیه قرار است مدیر باشد و قرار نیست در همه زمینه ها متخصص باشد، مدیریت اسلامی در خود مبانی فقیه وجود دارد و انشعاب های تخصصی هم اگر هست از همان دین گرفته شده است.
دکتر رهدار در رابطه با مخالفان و موافقان فقه نظام گفت: فقه نظام مخالفان زیادی ندارد و مخالفان آن به شدت کم هستند حتی از روشنفکران کسی را سراغ ندارم که در مسئله فقه نظام مشکلی داشته باشد، اتفاقاً جریان روشنفکری و دانشگاهی به دلیل جنس چیزهایی که خوانده است می تواند ارتباط راحت تر و دقیق تری با آنچه که فقیهان فقه نظام ادعا می کنند برقرار کند.
اولین فردی که قبل از انقلاب از فقه نظامات سخن گفته است شهید صدر بوده است و امروز هم برخی شاگردان ایشان در قم ادامه دهنده این راه هستند.
احمد رهدار به نقد نظریات مهدی نصیری در موضوع فقه نظام پرداخت و گفت: من غرب را دستکم نگرفتهام و نمیگیرم اما این که مدرنیته هژمون عالم ما شده است به این معنا نیست که ظرفیتهای عالم اسلامی برای مواجهه و تصرف در آن قفل شده است؛ به دو علت یک اینکه مسیر غیر حق وقتی تورم پیدا می کند خود این بزرگتر شدن آن را به بن بست می رساند و دوم اینکه ما در روزگاری که غرب تا این اندازه اظهار عجز و بن بست هم نمیکرد با داشته های بسیار کمتر از امروز تجربه تاریخی مواجهه و پیروزی با غرب را داریم و ما توانسته ایم در غرب تصرف کنیم و مهمترین دلیل من برای اینکه در ادامه هم می توانیم همان ادل دلیل علی امکان الشی وقوعه است.
غیبت امام زمان(عج) موانع گوناگون ایجاد میکند و این حرف بهرهای از حقیقت دارد اما بنده آنگونه که آقای مهدی نصیری غیبت امام زمان(عج) را تقریر می کند قائل نیستم و قائلم اکثر تقریر ها از غیبت امام غایب غیر از تقریر آقای نصیری است. ما امام غایب را فعال تر می دانیم، تقریر برخی مستشرقین هم نسبت به غیبت امام زمان(عج) بسی فعال تر از تقریری است که امثال آقای نصیری دارند.
حجت الاسلام احمد رهدار با اشاره به شایعه پراکنی ها علیه بودجه ی نهاد های حوزوی گفت: یکسری بد اخلاقی های رسانهای هم مد شده است، در یکی دو سال اخیر آمار هایی به عنوان بودجه هایی که به نهادهای حوزوی داده می شود منتشر شد اما بعداً گندش درآمد که دروغ است و مسئول مربوطه در حد وزیر آمد و رسما عذرخواهی کرد اما این عذرخواهی را در هیچ کدام از رسانه ها منعکس نکردند.
منتشر میکنند که این رقم بودجه فلان موسسه است و بعد میگویند بودجه وزارت ارشاد فلان مقدار است و بد اخلاقی رسانه ای اش این است که بودجه ای که برای آن موسسه قمی نوشته اند تنها بودجه فرهنگی نیست و تمام بودجههای عمرانی و حقوق پرسنل ها را در بر دارد اما در آن آماری که از فلان وزارت میگویند فقط به بودجه فرهنگی اشاره می کنند.
یک وقتی با یکی از معاونین آقای نوبخت همسفر بودم و به ایشان آماری گفتم که تعجب کرد. من نفری را نام بردم و گفتم، شما به یک فرد بودجه ای قرار داده اید که بودجه ی بیش از ۱۰۰ موسسه فرهنگی قم است، خب الان هم بروید و دغدغه فرهنگی تان را از همان فرد مطالبه کنید.
حسب آنچه که آیت الله اعرافی در یک جلسه اعلام کردند چهار و نیم درصد پژوهشهای کشور را حوزه ها انجام میدهند اما دو و نیم درصد بودجه پژوهشی کل کشور در اختیار حوزه ها قرار گرفته است.
پژوهشگاه فقه نظام به علت فقدان بودجه در حال تعطیلی است، بروید ببینید چگونه پژوهشگاه را اداره می کنند. بنده خودم موسسه دارم، موسسه ما نزدیک به ۱۸۰ نفر محقق و پرسنل و استاد دارد که ماهیانه حقوق می گیرند و کل بودجه مصرفی سال گذشته ی ما ۶۰۰ میلیون بوده است؛ وقتی تقسیم می کنیم تقریباً نفری ۳ و نیم میلیون در سال می شود.
حجت الاسلام رهدار در تبیین میزان ارتباط گیری حوزه با مسائل تمدنی گفت: در خصوص مسئله تمدن باید گفت، نخستین متن های نظری مربوط به تمدن در دهه های گذشته در حوزه مکتوب شده است و رشته هایی در این باب در حوزه تاسیس شده و دانش پژوه می گیرد. آیا این مقدار کار که در حوزه تمدن در حوزه علمیه انجام شده است به همین مقدار در دانشگاه هم انجام شده است؟
پرداخت حوزه به مسائل روز شاید به اندازه کافی نباشد اما به اندازه قابل ملاحظهای راجع به مستحدث ترین مسائل جامعه بحث میشود و درس رسمی دارد و کتاب هایی در حال تالیف دارد.
اینکه چه مقدار از حوزه با مسائل تمدنی نسبت گرفتهاند باید گفت که یک وقت حوزه را ساختار حوزه می بینید، یک وقت مراجع تقلید می بینید، یک وقت استوانههای اصلی حوزه یعنی مدرسین مطرح درس خارج می بینید، اگر اینها را بگویید باید بگوییم ظرفیت حداقلی است، البته به استثنای شخص آیت الله اعرافی- شما این را هم ببینید که در حوزه یک اتفاقی افتاده است که رئیسش ایشان شده است، ایشان هم به رغم همه فشارهایی که تحمل می کند کار می کند و ورود ایشان در سمت ریاست حوزه خود فتح الفتوحی است- اما از این ها که بگذریم بدنه حوزه دغدغهمند هستند.
این انقلابی که ما به درستی از آن دم میزنیم مولود حوزه است و حوزه جایگاه پدری و مادری برای این انقلاب دارد فلذا کلان حوزه نمی تواند با انقلاب بیگانه باشد اما خروجی این مادر در کام این فرزند حداقلی است.
این استاد دانشگاه در انتقاد به معنای اجتهاد گفت: به اعتقاد من حوزه اجتهاد را غلط معنا کرده است، حوزه باید اول در فضای حکومت میآمد بعد می دید که معنای اجتهاد را غلط معنا کرده است. معنای اجتهاد فعلی این است که ما با یک متد و روشی احکامی را از متون و منابع استنباط کنیم اما بنده میگویم اجتهاد فقط استنباط احکام از منابع نیست بلکه علاوه بر آن توانمندی استمرار و تحقق و عینیت بخشیدن به امر مستنبَط است.
فقیه شایسته ترین فرد برای اجرای چیزی است که خودش استنباط کرده است و فقیه کسی است که استنباط احکام و اجرای احکام کند و آن فقیهی که نتواند اجرا کند فقیه نیست. حوزه استنباط می کند اما اجرا را به کسانی واگذار کرده که از ریشه و مبنا آن را سکولار می داند یعنی دانشگاه.
علم در دیالکتیک با عینیت تولید میشود، علم در خلأ تولید نمیشود، فقیه تا عرصه اجرا را درنیابد درک وجدانی و عینی نخواهد داشت، یک زمانی کارشناسان مسائل را به فقیه میگفتند و به علت سادگی جامعه مشکلی هم پیش نمیآمد اما امروز به علت پیچیدگی جامعه این مسئله کافی نیست.
مشکل دیگر ساختار اجرایی ماست که هیچ ورودی برای فقیه در نظر نگرفته است، اما مشکل دیگر هم وجود دارد و این است که گاهی ساختار هم باز است اما مدیر به هر علتی اجازه ورود فقیه و فقه را به وزارت و نهاد اش نمی دهد.
یک بار در تلویزیون آمدم از وزارت ورزش تشکر کردم که شاید آقایان اخلاق به خرج بدهند. یک تیمی نزدیک به دو سال است در قم راهاندازی کردهام که راجع به فقه ورزش پژوهش کند، رفته ایم با معاون وزیر صحبت کردهایم ،میگویند بودجه نداریم . بودجه های میلیاردی که داد مردم را درآورده در حوزه ورزش مصرف میشود اما وقتی فقه ورزش می خواهد اجرایی شود که حدود ۵۰ میلیون نفر در کشور ما درگیر مسئله ورزش هستند، معاون وزیر رو در روی من میگوید بودجه نداریم.
یک جاهایی هم وزرا بلدند و می دانند چگونه بر سر حوزه و نظام کلاه بگذارند، وزارت نفت ادعا کرده است که شورای عالی فقهی دارد اما وقتی رفتیم و بررسی کردیم دیدیم این شورای فقهی تنها یک نفر است آن هم یک طلبه پایه هفت.
رئیس موسسه فتوح اندیشه در رابطه با دوگانه سازی های قم – نجف گفت: وقتی مسئله دوگانه قم و نجف مطرح میشود آدمهای فاضل به سطح بحث میخندند، قم و نجف دو حوزه متفاوت هستند اشکالی هم ندارد اما حوزه نجف در فقه اجتماعی_ فقه حکومتی که پیشکش_ تقریبا صد گام از حوزه قم عقب است، حوزه نجف در نجف است و حتی در بصره هم نیست، میدانید که در ایام مذهبی قم برای مناطق شیعه نشین نجف طلبه و مبلغ ارسال میکند، حوزه نجف تا به امروز حتی نهادی مانند سازمان تبلیغات ندارد.
مشخصا آیت الله سیستانی به عنوان سمبل نجف وقتی می پرسد که در قم چه درس می دهید و می گویند همین چیزهایی که در نجف تدریس میشود، ایشان نهیب می زند که در ایران انقلاب شده است پس کِی می خواهید فقه حکومتی و مسائل سیاسی و اجتماعی تدریس کنید؟!
حجت الاسلام دکتر احمد رهدار در رابطه با جریان سنتی حوزه افزود: آینده مرجعیت در نسل بعدی حوزه چیزی بینابین است البته با غلبه نسل سنتی. جریان سنتی امروز در قم هژمونیک است و بی عده و عُده نیست. پیشبینی من این است که این جریان به زودی نه از درون حوزه بلکه از درون اجتماع منکوب خواهد شد.