دروغهای تازه مردی که راحت دروغ میگوید!
یکی از دامنزدگان به دروغ بزرگ تقلب در انتخابات سال ۸۸ به تخطئه دروغگویی پرداخت.
سید محمد خاتمی در ملاقاتی که با جمعی از دانشجویان توصیف شده میگوید: ما
همه مزایای جمهوری اعم از آزادی، آزادی بیان و تجمعات و تعیین کننده بودن
رأی و حق حاکمیت بر سرنوشت را میخواهیم و علاوه بر آن اخلاق و عدالت را که
روح اسلام است میخواهیم.
ما این جمهوری اسلامی را میخواهیم. جمهوری که هم مردم آزاد باشند و هم
اخلاق بر آن حاکم باشد نه آنکه بداخلاقانهترین رفتارها و گفتارها به نام
گفتمان انقلابی و اسلامی بر جامعه تحمیل شود. چقدر دروغ گفته میشود؟ و
دروغگویان مصونیت دارند. وی با اشاره به دوره استالین که میگفتند دروغ را
باید چنان بزرگ گفت که قابل باور باشد یادآوری کرد: دروغ را ممکن است در
وهله اول باور کنند اما دروغ خیلی زود معلوم و برملا میشود و اعتماد افراد
جامعه آسیب میبینند.
رئیس بنیاد باران گفت: بد است که در یک جامعه اسلامی بداخلاقی حاکم باشد به ویژه اگر کمکم بداخلاقی نهادینه شود.
رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون همچنین ادعا کرد: کسانی گرایش خاص و
سلیقههای خود را به عنوان نظام مطرح و سعی میکنند همه را دفع کنند جفا
میکنند. این ما هستیم که مدافع نظام هستیم؛ ما مدافع ارزشهای نظام و
مدافع حرکت در چارچوب قانون اساسی هستیم و باید با آن طرف هم گفتوگو کنیم و
به این نتیجه برسیم که امنیت کشور را با ایجاد فضای امنیتی نمیتوان تأمین
کرد.
خاتمی همچنین شعار اعتدال روحانی را یک روش ذیل گفتمان اصلاحات معرفی کرد.
او درباره تاریخچه گفتمان اصلاحات میگوید: همین گفتمان اصلاحات است که
مشروطیت را پیروز کرد اما به علل گوناگون دیکتاتوری رضاخان از آن بیرون
آمد. بعد از شهریور ۲۰ همین گفتمان بود که به صورت ملی شدن صنعت نفت یک
حکومت مردمی را ایجاد کرد که باز به خاطر اشتباهات خودمان و توطئه خارجی،
با کودتای ۲۸ مرداد ملت ما با مشکل مواجه شد اما مردم عقب ننشستند و انقلاب
اسلامی شد. روح انقلاب اسلامی، اصلاحخواهی و اصلاحطلبی است و مگر انقلاب
اسلامی با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز نشد و مگر مردم به
جمهوری اسلامی رأی ندادند؟
وقاحت تخطئه روشهای استالینی در دروغگوییهای بزرگ در حالی است که
افراطیون مدعی اصلاحطلبی با سرکردگی کسانی چون خاتمی دروغ بزرگ تقلب را در
انتخابات سال ۸۸- به کمک رسانههای انگلیسی و آمریکایی- رواج دادند و سپس
براساس همین دروغ به تهییج عمومی برای آشوبگری خیابانی پرداختند. اما
هنگامی که پروژه مشترک افراطیون و بیگانگان به هزیمت فضاحتآلود انجامید
خاتمی چندین بار در جلسات خصوصی اصلاحطلبان ضمن سرزنش موسوی و کروبی تصریح
کرد «من از اول هم قائل به تقلب نبودم». همین حرف را کسانی چون تاجزاده
نیز تکرار کردند مبنی بر اینکه ۱۱ میلیون رأی تقلب امکان ندارد. با این
وجود خاتمی صداقت و شجاعت نداشته که همین سخن را در میان افکار عمومی اعلام
کند چه اینکه میداند چنین اعترافی به مثابه امضای اتهام خیانت سران فتنه
به ملت و نظام جمهوری اسلامی است و پذیرفتن مسئولیت خونهای ریخته شده است.
به اعتبار همین خیانت شبکه فتنهگران بود که اوباش آشوبگر در خیابان علیه
جمهوی اسلامی و ولایت فقیه و دیگر ارکان قانون اساسی فحاشی کردند و گفتند
انتخابات بهانه بوده و «اصل نظام نشانه است». بنابراین لاف خاتمی مبنی بر
اینکه «ما مدافع نظام و ارزشهای آن و قانون اساسی هستیم»، فراموشکار تصور
کردن مردم است که پس از مشاهده حرمتشکنی بیسابقه عاشورای ۸۸، حماسه
بینظیر نهم دی ماه را خلق کردند و ضمن آن با صدای بلند شعار دادند «لعن
علی عدوک یا حسین- خاتمی و کروبی و میرحسین».
اما درباره فراز آخر سخنان خاتمی باید یادآور شد شکست نهضت مشروطیت حاصل
همکاری شبه روشنفکران خائن داخلی با رژیم انگلیس در پوشش شعار جمهوری خواهی
بود و از دل آن رضاخان مستبد روی کار آمد اما خاتمی به عمد نامی از انگلیس
نمیبرد؛ همچنان که وی در اشاره به کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ باز هم نامی از
عوامل اصلی آن (آمریکا و انگلیس) نمیبرد. بدینترتیب خاتمی با سوابق خیانت
به نظام و مردم باید توضیح دهد چرا عاملان کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ و ۲۸
مرداد ۱۳۳۲، مکرراً و با صراحت از مدعیان اصلاحطلبی نام برده و حمایت
کردند و این چه اصلاحاتی است که مورد ترجیح و حمایت آمریکا و انگلیس است.
داعش مسئولیت حمله به برنامه شریعتمداری را به عهده گرفت
خاطرات دانشجویی برخی اعضای تشکلها را که ورق بزنیم؛ مراعات نظیر چماق،
حمله، برهم زدن نشست، بیرون انداختن دانشجویان، حمله به رئیسجمهور، آتش
زدن عکس بالاترین مقام اجرایی کشور و موارد زیاد دیگری را به خاطر خواهیم
آورد.
سایت خبرنامه دانشجویان نوشت: حواشی و گفت و شنودهای مربوط به سخنرانی
حسین شریعتمداری هنوز ادامه دارد. در هر رسانهای که به این مسئله پرداخته
میشود، نظرات متعدد مخاطبان پیرامون حضور شریعتمداری و فحاشی اعضای انجمن
تهران به وی به اشتراک گذاشته میشود. موافقان و مخالفان شریعتمداری اما،
هیچ کدام حمله و هتاکیهای اعضای انجمن تهران را نمیتوانند تایید کنند مگر
معدودی که یا خودشان در جلسه فحاشی کردند و یا از حامیان آنها هستند.
خبرنامه دانشجویان میافزاید: تصاویر هوچیگری و حمله بیدلیل به یک
سخنران و تحمل شریعتمداری توسط اعضای انجمن تهران، کامنتهای تاملبرانگیز
مخاطبان را در پی داشت. در یکی از سایتهای اصلاحطلب پیامی با این محتوا
به اشتراک گذاشته شده است؛ «کاش رئیسجمهور از شریعتمداری یاد بگیرد»، یکی
دیگر به بیانی طنز نوشته است: «داعش مسئولیت حمله به شریعتمداری را به عهده
گرفت» و…
افراد شعاردهنده در حالی به راحتی وارد سالن برنامه بسیج دانشجویی دانشگاه
تهران و سخنرانی مدیر مسئول کیهان شدند و آن را برهم زدند، که حتی در روز
16 آذر به خبرنگاران نیز رحم نکردند و با حرکاتی زشت آنها را به بیرون از
سالن پرتاب کردند. سالنی که در آن مصطفی معین و علی مطهری هرچه میخواستند
گفتند و هیچ کس به آنها حملهور نشد.
در ادامه گزارش خبرنامه دانشجویان آمده است: رفتارهای اینچنینی بیسابقه
نیستند. خاطرات دانشجویی اعضای تشکلهای مسلمان را که ورق بزنیم؛ مراعات
نظیر چماق، حمله، برهم زدن نشست، بیرون انداختن دانشجویان، حمله به
رئیسجمهور، آتش زدن عکس بالاترین مقام اجرایی کشور، شکستن شیشههای
دانشگاه و قس علیهذا را زیاد به خاطر میآوریم. «چماق اصلاحات» برای دیروز
و امروز نیست. بعد از ۱۸ تیر ۷۸، ۱۷ سال است که «آشوب» کلیدواژه تحرکات
جریان مشخص و معین در وزارت علوم است. همان حلقهای که ۱۸ تیر را رقم زدند،
امروز در وزارت علوم هستند و بسیاری از ناظران مشابهتهای اتفاقات اخیر را
با مدل برهم زدن برنامهها در دوران اصلاحات از این منظر مینگرند.
«خبرنامه دانشجویان ایران» با اشاره به سابقه «چماق اصلاحات» طی ۱۷ ساله
بعد از ۱۸ تیر ۷۸ به نقل از مسعود فروغی درباره «آشوب» و چیزهایی که به چشم
خود دیده نوشت: «قدیمترها برای آشوب درست کردن میرفتند در مناطق خاصی از
شهر، سراغ برخی چهرههای خاص تا از آنها بخواهند در ازای پول یا هر چیز
دیگری وظیفه خطیر داد و فریاد زدن و نعره کشیدن را برعهده بگیرند! حالا اما
در روزگاری که هزاران چشم از لنز دوربین عکاسها در حال نگاه کردن به صحنه
سیاست و جامعه است همان فرمول بریز خرابکن برنامهشونرو اجرا میشود ولی
با یک تفاوت بزرگ: اگر قبلا مردان سبیل کلفت با کت و شلوارهای یکدست و
موهای فرفری نعره میکشیدند این روزها خانمها و آقایانی در برخی
دانشگاهها هستند که لباسهای شیک و به روزی هم میپوشند. یادم هست برای
آغاز به کار انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان به این دانشگاه رفته
بودم، آن روز برای همراهی سخنران اصلی برنامه فکر میکردم حداکثر مخالفین
سیاسی- فرهنگی روح حاکم بر اصالت اصلی انجمنهای اسلامی میآیند و با
سوالهای چالشی برای سخنران هیجان برنامه را زیاد میکنند… اما از بدو
ورود به سالن به یکباره ۵۰ شاید هم ۶۰ نفر دختر و پسر با تیپهای خاص! جوری
فحش و ناسزا میگفتند که تا چند دقیقه یادم رفت اینجا دانشگاه است! یا سال
۸۷ در سلسله جلسات نقد عملکرد مدیریت طولانی رئیس دانشگاه آزاد یک تیم قوی
و حرفهای از کارمندان دانشگاه آزاد شرکت میکردند و … یاد و خاطره
شعبان بیمخها گرامی باد!».
در پایان این مطلب آمده است: پرتاب «کفش» به سوی سخنرانی که «فتنه» را فاش
میکرد و یا حمله و توهین به دانشجویانی که دروغ «تقلب» را قبول نمیکردند
یک داستان بلند است… در روزگار «اندروید» و «دنیای دیجیتال» وقتی آدم با
پدیده «نعره برای بهم زدن برنامه» مواجه میشود بیش از پیش به این واقعیت
پی میبرد که «پیشرفت ظاهری زندگی مدرن هیچ- و تاکید میشود هیچ- ربطی به
بالا رفتن سطح شعور و معرفت آدمها ندارد» پشت کردن به سخنرانی که در
دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در حال فاش کردن راز «فتنهگران»
بود باز هم تکرار خواهد شد چون جماعتی فقط بلدند «آروغ روشنفکری» بزنند و
از مدنیت «غربی شدن» ظاهر و باطن را یاد گرفتند همچنان زیر پرچم انجمن
«اسلامی» برای روح «ماکیاول» سینه میزنند…
دولت برای صرفهجویی پروازهای اختصاصی را ممنوع کند
دولت برای صرفهجویی، مسافرت هیئتهای دولت با هواپیماهای اختصاصی را ممنوع کند.
روزنامه رسالت در تحلیلی ضمن ارزیابی لایحه بودجه ۹۴ نوشت: بودجه ۳۸۴ هزار
میلیارد تومانی سال ۹۴ کل کشور علیالظاهر در زمان مقرر از سوی دولت با
بیست و چند تبصره تدوین و برای تصویب به مجلس تسلیم شده است. آنچه مشخص
است و نیازی به انتظار تا دو سال دیگر نیست تا گزارش تفریغ آن را شاهد
باشیم آن است که در شرایط تحریم چنین بودجهای و ضوابط اجرایی آن، تناسبی
با حال و روز مالیه عمومی کشور ندارد دولت در مجلس اعلام کرد بودجه ۹۴ را
بدون کسری بسته است. ادعایی که با واقعیتهای موجود پذیرفتنی نیست.
علیایحال این دومین بودجه از چهارمین بودجه در مسئولیت دولت آقای روحانی
است که به مجلس تقدیم میشود و در حوزه اجرا اگر مهمترین شاخص بودجهبندی و
بودجهریزی را در شرایط تحریم که اقتصاددانان از آن با وصف سفت کردن
کمربندها یاد میکنند، نداشته باشد، موجودی حساب ذخیره ارزی و صندوق توسعه
ملی هم نمیتواند چاله چولههای آنرا پر کند.
این روزنامه درباره یکی از مصادیق لزوم صرفهجویی مینویسد: هیئتوزیران
در جلسه ۱۳۹۳/۸/۲۱ به پیشنهاد وزارت نفت تصویب کرد، مسافرت وزیر نفت به
کشور امارات متحده عربی در تاریخ ۱۳۹۳/۸/۲۷ (به مدت یک روز) با استفاده از
هواپیمای اختصاصی مجاز است، ممکن است مخاطبین با خود بگویند حالا یک وزیری
یک روزه رفته دوبی و برگشته. این چه ایرادی دارد؟ پاسخ چنین است، وقتی وزیر
محترم نفت با هر تعداد همراه میتواند به سادگی همانند دیگر مسافرین،
چندین ایرلاینی که از تهران به دوبی همه روزه پرواز میکنند بلیت فرست کلاس
بگیرد یا در قسمت VIP هواپیما اگر تحمل همنشینی با مسافران عادی را ندارد
بنشیند و به دوبی یا هر کجا که میخواهد مسافرت کند، استفاده از هواپیمای
اختصاصی چه لزومی دارد؟
نویسنده ادامه میدهد: از تاریخ ۹۲/۵/۱۲ که دولت یازدهم مستقر شده تا
امروز که آذر ۹۳ به آخر رسیده ۲۷ مصوبه برای استفاده از هواپیمای اختصاصی
برای ۲۷ نفر از وزرای محترم دولت یازدهم از سوی هیئت وزیران صادر شده است.
تا پایان دوره ۴ ساله این تعداد به چه میزان خواهد رسید، اللهاعلم؟ حداقل
هزینه برخاستن و نشستن یک هواپیمای اختصاصی و سوخت و هزینه خدمه آن چقدر
است؟ آیا هواپیمای اختصاصی کوچکتر از BAE با کمتر از ۷۰ مسافر داریم؟ یعنی
رفت و برگشت با ۷۰ صندلی خالی، هزینه بهای یک صندلی برای رفتن و برگشتن از
دوبی ۲/۵ میلیون تومان است، نیست؟ اگر این تعداد صندلی خالی و هزینههای آن
را در عدد ۲۷ مصوبه فوق ضرب کنیم به ارقام کلانی میرسیم که به رقم ریالی
سبد کالایی که بین مردم توزیع شد و یا به رقم ۳۰ درصد افزایش قیمت نان،
دهنکجی خواهد کرد و مردم را نگران میکند.
منبع : تسنیم