شنبه، ۱۶ دی ماه، بیان کرد: بحث ما در رابطه با مسئله صید بود، بحث به
اینجا رسید که فردی که حلق و تقصیر کرده و محرمات احرام بجز طیب و نساء بر
او حلال شده، آیا صید نیز بر او حلال است یا خیر؟ البته گذشته از این که
صید در حرم بر همه چه محرم و چه غیر محرم، حرام است. گفتیم که مرحوم علامه
ادعا کردهاند که علمائنا قائل به حرمت آن هستند، و در ادامه نیز ثابت
کردیم که مسئله صید امروزه نیز مبتلا به است.
وی ادامه داد: عدهای
برای استدلال به حرمت صید به آیه شریفه «و لا تقتل الصید و انتم حرم» تمسک
کردهاند و گفتهاند که از آنجا که این فرد هنوز محرم است، پس آیه شامل حال
او میشود و صید بر او حرام است، اما این استدلال قابل خدشه است چرا که
این فرد بجز نسبت به نساء و طیب از احرام خارج شده است، یعنی آیه شریفه
منصرف از اینجا است، چرا که به این فرد مرحم نمیگویند زیرا او اکثریت
احرامش را از دست داده است، از طرفی نیز قبلاً گفتهایم که در اطلاق اگر
حتی شک هم بکنیم، اطلاق منتفی میشود، یعنی اطلاق آیه شریفه شامل حال این
فرد نمیشود، در نتیجه تنها چیزی که باقی میماند این است که استصحاب حرمت
کنیم که البته دیروز گفتیم که این استصحاب از نظر ما حجت نیست چرا که ما
استصحاب را تنها در شبهات موضوعیه حجت می دانیم نه در شبهات حکمیه و اینجا
از مصادیق شبه حکمیه است. گذشته از این امور ما در این بحث دلیل محکمی نیز
بر جواز صید داریم، دلیل جواز این است که ما ۱۴ روایت در این مسئله داشتیم،
گروهی از این روایات میگفت همه چیز حلال است مگر نساء و طیب و گروه دوم
میگفت تنها نساء حرام است و جز نساء همه چیز حلال خواهد شد، پس هر دو
طایفه در این مسئله متفق هستند که مسئله صید جزو مسائل حلال است. حال نکته
این است که آیا فرمایش مرحوم علامه که ادعای اجماع بر حرمت صید کرده بودند
میتواند جلوی این اطلاقات را بگیرد یا خیر؟ ما می گوییم به سختی میتوان
ادعای اجماع را از علامه پذیرفت چرا که قول مسلمی از علمای دیگر مبنی بر
حرمت صید دیده نشده است، گویا به همین دلیل است که مرحوم امام نیز در مسئله
میفرماید: «و لا یبعد جواز الصید» یعنی ایشان نیز ظاهراً نظر به روایات
داشته است. اما این که ایشان میگوید «لا یبعد» و نمیگوید «الاقوی» شاید
به این دلیل باشد که مسئله محل ابتلا نبوده است و یا … اما به نظر ما
باید گفت «الاقوی جواز الصید».
وی افزود: جملهای که امام
در ادامه مطب خود بیان میکنند مبنی بر این که صید در حرم برای همه یعنی
محرم و غیر محرم حرام است، جمله صحیحی است، و در صحیحه معاویه بن عمار نیز
به این مطلب اشاره شده که میفرماید: «محمد بن علی بن الحسین بإسناده عن
معاویه بن عمار، عن أبی عبدالله علیه السلام قال: إذا ذبح الرجل وحلق فقد
أحل من کل شیء أحرم منه إلا النساء والطیب، فإذا زار البیت وطاف وسعى بین
الصفا والمروه فقد أحل من کل شیء أحرم منه إلا النساء، وإذا طاف طواف
النساء فقد أحل من کل شیء أحرم منه إلا الصید.» یعنی بعد از حلق و تقصیر
همه چیز بر محرم حلال میشود مگر نساء و طیب، و بعد از طواف و سعی، طیب نیز
بر او حلال میشود و بعد از طواف نساء، نساء نیز بر او حلال میشود اما
صید حلال نمیشود، معلوم است که این صید، صید حرم است نه صید احرام.
آیتالله
مکارم بیان کرد: از اینجا وارد بحث از احکام زیاره البیت میشویم. عنوانی
که مرحوم امام برای این بخش انتخاب کرده است این است «القول فیما یجب بعد
أعمال منى وهو خمسه: طواف الحج، ورکعتیه، والسعی بین الصفا والمروه، وطواف
النساء، ورکعتیه.» یعنی بحث در رابطه با آنچه که بعد از اعمال منا بر محرم
واجب است، این اعمال پنج عمل هستند، اول طواف و دوم، دو رکعت نماز طواف،
عمل سوم سعی بین صفا و مروه است، عمل چهارم طواف نساء بوده و عمل پنجم نماز
طواف نساء است. اگرچه مرحوم امام در رابطه با وجوب مجموعی این پنج مورد
بحث نکردند و در هر کدام از این پنج مورد که وارد بحث میشوند وجوب آن را
نیز بیان میکنند، اما ما تلاش کردهایم بحثی را نیز پیرامون وجوب مجموع
این پنج مورد را ذکر کنیم. مرحوم صاحب ریاض در این رابطه میفرماید: «بعد
قضاء مناسکه بمنا من الرمی و الذبح و الحلق او التقصیر یمضی الی مکه شرفه
الله تعالی للطوافین و السعی بینهما اتفاقاً نصا و فتوا» یعنی ایشان ادعای
اجماع بر وجوب هر پنج مورد کرده و میگوید محرم بعد از انجام اعمال منا به
مکه میرود برای انجام طواف نساء و طواف زیارت و سعی بین صفا و مروه،
نکتهای که در این جمله وجود دارد این است که از آن جهت که نمازها نیز به
تبع طوافها هستند آنها را ذکر نکرده است. مرحوم صاحب جواهر نیز چنین
میفرماید: «ان شاء اتی مکه لیومه او غده فیطوف طواف الحج و یصلی رکعتیه و
یسعی سعیه و یطوف طواف النساء و یصلی رکعتین، فصورته المتفق علیها فی
الجمله علی الاجمال» یعنی ایشان این موارد را ذکر کرده و میفرمایند این
موارد فی الجمله اجماعی است و ما صورت این موارد را علی الجمال بیان
میکنیم. عدهای مانند، کشف الثام و حدائق و ریاض و مستند نیز وجوب این پنج
مورد را به عنوان اجماع ذکر نکرهاند اما به عنوان ارسال مسلم ذکر
کردهاند. البته اهل سنت نیز همین اعمال را انجام میدهند و البته آنها به
جای طواف نساء طواف وداع را انجام میدهند که به جای همان طواف نساء محسوب
میشود. حتی در روایات روی نساء تکیه نشده است بلکه از طواف سخن به میان
آمده است. بنابراین اهل سنت از این حیث حلال زادهاند و طواف وداع، از طواف
نساء کفایت میکند.
وی افزود: روایاتی نیز در این رابطه
وجود دارد از جمله صحیحه معاویه بن عمار است که میفرماید: «ُمحَمَّدُ بْنُ
الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ
الْعَبَّاسِ وَ الْحَسَنِ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ فَضَالَهَ عَنْ مُعَاوِیَهَ وَ
عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِیَهَ
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ … فَعَلَى
الْمُتَمَتِّعِ إِذَا قَدِمَ مَکَّهَ طَوَافٌ بِالْبَیْتِ وَ رَکْعَتَانِ
عِنْدَ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ وَ سَعْیٌ بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَهِ
ثُمَّ یُقَصِّرُ وَ قَدْ أَحَلَّ هَذَا لِلْعُمْرَهِ وَ عَلَیْهِ لِلْحَجِّ
طَوَافَانِ وَ سَعْیٌ بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَهِ وَ یُصَلِّی (عِنْدَ
کُلِّ طَوَافٍ) بِالْبَیْتِ رَکْعَتَیْنِ عِنْدَ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ
علیه السلام …» البته این روایت، بسیار مفصل است اما ما تنها به همان بخش
مورد نیاز در این بحث اشاره میکنیم. امام میفرماید، کسی که برای حج تمتع
محرم شده است زمانی که به مکه میرود، یک طواف انجام میدهد و دو رکعت
نماز آن را میخواند، این طواف برای عمره تمتع او است، بعد دو طواف دیگر
نیز انجام میدهد یکی برای زیارت و دیگری برای نساء و برای هر طواف هم دو
رکعت نماز در مقام ابراهیم میخواند و سعی صفی و مروه را نیز انجام میدهد،
یعنی در این روایت هر پنج مورد با هم ذکر شده است. روایت بعد نیز مجدداً
از معاویه بن عمار است که میفرماید: «مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ
عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ
إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ أَبِی
عُمَیْرٍ وَ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى جَمِیعاً عَنْ مُعَاوِیَهَ بْنِ
عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ عَلَى
الْمُتَمَتِّعِ بِالْعُمْرَهِ إِلَى الْحَجِّ ثَلَاثَهُ أَطْوَافٍ
بِالْبَیْتِ وَ سَعْیَانِ بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَهِ وَ عَلَیْهِ
إِذَا قَدِمَ مَکَّهَ طَوَافٌ بِالْبَیْتِ وَ رَکْعَتَانِ عِنْدَ مَقَامِ
إِبْرَاهِیمَ ع وَ سَعْیٌ بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَهِ ثُمَّ یُقَصِّرُ
وَ قَدْ أَحَلَّ هَذَا لِلْعُمْرَهِ وَ عَلَیْهِ لِلْحَجِّ طَوَافَانِ وَ
سَعْیٌ بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَهِ وَ یُصَلِّی عِنْدَ کُلِّ طَوَافٍ
بِالْبَیْتِ رَکْعَتَیْنِ عِنْدَ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ علیه السلام» یعنی
متمتع زمانی که به مکه میرود طواف زیارت بیت میکند و دو رکعت نماز در
مقام ابراهیم میخواند و سعی صفا و مروه را انجام میدهد بعد تقصیر میکند،
این اعمال برای عمره او بوده است، در ادامه میفرماید برای حج نیز باید دو
طواف انجام دهد و سعی صفا و مره کند و برای هر طواف نیز دو رکعت نماز در
مقام ابراهیم بخواند یعنی این روایت نیز هر پنج مورد را ذکر کرده است.
روایت بعد از ابو بصیر است که میفرماید: «عَنْ عِدَّهٍ مِنْ أَصْحَابِنَا
عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ
مُسْکَانَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ
الْمُتَمَتِّعُ عَلَیْهِ ثَلَاثَهُ أَطْوَافٍ بِالْبَیْتِ وَ طَوَافَانِ
بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَهِ وَ یَقْطَعُ التَّلْبِیَهَ مِنْ مُتْعَتِهِ
إِذَا نَظَرَ إِلَى بُیُوتِ مَکَّهَ وَ یُحْرِمُ بِالْحَجِّ یَوْمَ
التَّرْوِیَهِ وَ یَقْطَعُ التَّلْبِیَهَ یَوْمَ عَرَفَهَ حِینَ تَزُولُ
الشَّمْسُ» یعنی بر متمتع سه طواف واجب است یک طواف برای عمره و دو طواف
برای حج، دو سعی صفا و مروه نیز دارد، یکی برای عمره و دیگری برای حج.
البته روایت دیگری نیز در این رابطه وجود دارد که به شرح چگونگی حج حضرت
آدم میپردازد که در آنجا نیز به این ۵ مورد اشاره شده است.
منبع : شفقنا