چکیده :
در عرفان اسلامی، مراحل حرکت باطنی انسان به سوی کمالش با طرحهای گوناگونی ترسیم شده که یکی از این طرحها «اسفار اربعه» است. محتوای اصلی اسفار اربعه مشهور سفرهای «من الخلق الی الحقّ»، «فی الحقّ بالحقّ»، «من الحقّ الی الخلق بالحقّ» و «فی الخلق بالحقّ» است. بحث از سفر «الی اللّه» و «فی اللّه» از همان آغاز شکلگیری عرفان اسلامی مطرح بوده است.
اما مقام «بقای بعد از فنا»، که ناظر به دو سفر بعدی است، تا پیش از ابن عربی زیاد مورد توجه قرار نگرفته و به عنوان سفر به آن اشارهای نشده است. ازاینرو، تقسیمات چهارگانهای که از اسفار مزبور تا پیش از ابن عربی صورت گرفته، تنها ناظر به سفر «الی الله» و یا علاوه بر آن، ناظر به سفر «فی الله» بوده است و در آن، دلالتی بر سفرهای بعدی وجود ندارد. پس از ابن عربی، تقریرهای متفاوتی از اسفار اربعه صورت گرفته که اولین و شبیهترین تقریر به اسفار اربعه مشهور، تقریر عفیفالدین تلمسانی است.
پس از وی کاشانی با کمی تصرّف محتوایی در تبیین سفرها، تقریری در شرح «منازل السائرین» خود به دست داد. پس از کاشانی، شاگرد او قیصری نیز با کمی تصرّف در تبیین سفر چهارم، صورت نهایی و مشهور اسفار اربعه را ترسیم نمود که از طریق ملاصدرا و کتاب اسفار اربعه او شهرت یافت. برای این اسفار، احکام و آثار فراوانی در کتب اهل معرفت ذکر شده که مهمترین آنها ظهور مسئله «ولایت» و «خلافت» درباره انسانهای کامل مکمّل است.
کلیدواژه : سفر، اسفار اربعه، فنا، بقا