خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

دنیا از منظر قرآن چیست؟

به گزارش ادیان نیوز، حضرت آیت‌الله جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات ۳۹
تا ۴۶ سوره «غافر» روز سه‌‌شنبه، ۲۸ بهمن ماه، بیان کرد: در جریان حضرت
موسی همانطور که بیان شد مؤمن آل فرعون در چند بخش جهاد فرهنگی کرد، بخش
اول زمانی بود که می‌خواستند حضرت موسی را بکشند اما او سعی کرد آن‌ها را
از قتل موسی منصرف کند. او در این تعبیر به نحوی سخن می‌گوید که هنوز مشخص
نیست با چه اندیشه‌ای از موسی کلیم دفاع می‌کند او با تعبیر یا قوم که یک
تعبیر عاطفی است شروع کرده است و منصفانه سخن گفته است و خود را نیز با
آن‌ها شریک کرده است. مقطع دوم جهاد او زمانی بود که فرعون گفت «مَا
أُرِیکُمْ إِلَّا مَا أَرَى وَمَا أَهْدِیکُمْ إِلَّا سَبِیلَ الرَّشَادِ؛
من جز آنچه را می‌بینم و به درستى آن اطمینان دارم به شما نمی‌نمایم، و شما
را جز به راه درست راهنمایى نمی‌کنم» او در این بخش اول سبیل رشاد را معنا
کرد و سپس حرف‌های خود را مصداق سبیل رشاد عنوان کرد و بعد به قومش گفت که
من و شما باید به دنبال همین هدایت و رشاد حرکت کنیم نه اینکه از من تقلید
کنید بلکه من و شما با هم یک راه رشدی را بیابیم و بر اساس آن با هم آن را
طی کنیم و ترقی کنیم.

وی ادامه داد: مقطع سوم از جهاد فرهنگی مؤمن
آل فرعون زمانی بود که فرعون شروع به عوام فریبی کرد و دستور داد که ی صرح
بلند و شفاف و روشنی را بنا کنند تا شاید فرعون بتواند به خدای موسی دسترسی
پیدا کند «وَقَالَ فِرْعَوْنُ یَا هَامَانُ ابْنِ لِی صَرْحًا لَعَلِّی
أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ». مؤمن آل فرعون در این مقطع دنیا را معنا کرد، آخرت
را معنا کرد، فریب بودن دنیا، عظمت توحید، معاد و قیامت را معنی کرده است.
در سوره قصص نیز جریان عوام فریبی فرعون اشاره شده است در آیه ۳۸ این سوره
آمده است «وَقَالَ فِرْعَوْنُ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَکُمْ
مِنْ إِلَهٍ غَیْرِی فَأَوْقِدْ لِی یَا هَامَانُ عَلَى الطِّینِ
فَاجْعَلْ لِی صَرْحًا لَعَلِّی أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّی
لَأَظُنُّهُ مِنَ الْکَاذِبِینَ؛ و فرعون گفت: اى بزرگان، درستىِ آنچه موسى
مرا بدان فرا می‌خواند براى من روشن نشده است. من جز خودم معبودى براى شما
سراغ نداشته‌ام. اى هامان، براى من بر گِل آتش بیفروز و آجر تهیه کن و با
آن کاخى مرتفع بساز تا بر فراز آن برآیم، شاید از وجود خداى موسى آگاهى
بیابم. من می‌پندارم که او از دروغگویان است.» گفته‌اند اول کسی که در این
راه خشت و آجر ساخت هامان بود. برخی خواستند بگویند که این کار فرعون برای
این بود که بتواند به معنای اصیل توحید دست‌یابد که در پاسخ گفته می‌شود که
اگر اینطور بود که نیازی به صرح بلند نبود بلکه این حیله و مکر فرعون بود و
بر اساس آنچه در قرآن آمده است این فعل او امر خیر و خوبی نبوده است. جهاد
فرهنگی مؤمن آل فرعون در این مقطع نیز با «یا قوم» آغاز می‌شود که کلمه‌ای
است برای تحریک احساسات و عواطف و در ادامه سخن از تبعیت از عهد رشاد
می‌کند «وَقَالَ الَّذِی آمَنَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِکُمْ سَبِیلَ
الرَّشَادِ» او می‌گوید از من تبعیت نکنید بلکه بیایید با هم راه رشاد را
طی کنیم

این مرجع تقلید عنوان کرد: مؤمن آل فرعون در تشریح این راه
رشاد می‌گوید «یَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَیَاهُ الدُّنْیَا مَتَاعٌ
وَإِنَّ الْآخِرَهَ هِیَ دَارُ الْقَرَارِ» آنچه که شما گرفتار آنید زرق و
برق دنیاست. خداوند در آیه ۲۰ سوره مبارکه حدید دنیا را به ۵ قسمت تقسیم
کرد که همه این اقسام پنج‌گانه زشت و پلشت هستند «اعْلَمُوا أَنَّمَا
الْحَیَاهُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَهٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ
وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ» در برخی از آیات دیگر این ۵
قسم را به دو قسمت تقسیم کرد و فرمود دنیا لهو و لعب است. بنابراین می‌توان
گفت که قرآن دنیا را غیر از بازیچه چیز دیگر نمی‌داند دنیا آسمان نیست،
زمین نیست، بین اسمان و زمین نیست چرا که همه این‌ها اشیاء خارجی هستند و
بازیچه نیستند، آیات الهی هستند و در آن‌ها خیر و رحمت و برکت است لذا
این‌ها دنیا نیستند. اگر انسان نبود دنیا نبود و موجودیت دنیا به موجودیت
انسان وابسته است. بنابراین دنیا اعتباری است و همه آنچه که برای ما
انسان‌ها در دنیاست مانند لهو و لعب، تفاخر و تکاثر، قدرت و مقام و … همه
این‌ها از انسان است و ربطی به آسمان و زمین ندارد. اگر انسان نباشد همه
این‌ها نیست در حالی که آسمان و زمین و هر آنچه در آن‌هاست می‌تواند باشد و
این‌ها ربطی به هم ندارند بنابراین این‌ها دنیا نیستند بلکه دنیا یک مفهوم
اعتباری وابسته به انسان است. پس دنیا جز قرارداد و اعتبارات چیز دیگری
نیست و این همان چیزی است که مذموم است. بنابراین عناوین اعتباری در دنیا
مذموم است اما زندگی در دنیا که متعلق به آسمان و زمین است مذموم نیست چرا
که آسمان و زمین متجر اولیای الهی است «هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلى‏ تِجارَهٍ
تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ» این تجارت در همین زمین و آسمان است. پس
دنیا یعنی خود انسان و اگر انسان نباشد اصلاً دنیا نیست چون بازی و لهو و
لعب و تفاخر و تکاثر متعلق زندگی انسان است و اگر کسی اهل این‌ها نباشد
همیشه در آخرت است و سخن نورانی امام حسین (ع) در این باره به همین معناست
«فَکَاَنّ الدّنیا لَم تَکُن وَکَاَنّ الاخِرَهَ لَم تَزَل؛ مثل این که
دنیا اصلاً وجود نداشته و آخرت همیشگى و دائم بوده و هست» یعنی ما اصلاً در
دنیا نیستیم و همیشه در آخرت هستیم. آن عده‌ای که در قران کریم در مورد
آن‌ها فرموده است «عن الغو معرضون»، «عن الهو معرضون» این‌ها کسانی هستند
که به طرف بازی‌های دنیا نمی‌روند. در بخش دیگر از آیات به این مطلب اشاره
شده است که برخی از افراد آنقدر بزرگ هستند که نه بازی به طرف آن‌ها می‌رود
و نه بازیگران سیاسی و غیر سیاسی می‌توانند به طرف آن‌ها بروند و آن‌ها را
بازی بدهند «رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَهٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ
اللَّهِ»

وی اضافه کرد: بنابراین مؤمن آل فرعون تشریح می‌کند که
دنیا معبر و مجاز است، مفر است و نه آخر خط و نه دار القرار است. بر این
اساس اگر کسی گناهی انجام دهد حداکثر کیفری که می‌بیند به اندازه همان گناه
و خطای اوست البته ممکن است خدا عفو کند و ببخشید «منْ عَمِلَ سَیِّئَهً
فَلَا یُجْزَى إِلَّا مثل‌ها وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ
أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ یُرْزَقُونَ
فی‌ها بِغَیْرِ حِسَابٍ» وقتی دین سخن از زن و مرد در کنار هم می‌کند
معنایش این نیست که ما یک زنی داریم و یک مردی و این‌ها با هم مساوی‌اند
آن‌هایی این سخن را می‌گویند که انسان را خلاصه در هیکل جسمانی می‌کنند و
می‌گوید این انسان زن و مرد با هم مساوی هستند اما وقتی که خداوند در اینجا
سخن از زن و مرد می‌کند منظوراش نقطه کانونی و مرکزی است که در آنجا نه زن
است و نه مرد. خداوند در مورد زن و مرد می‌گوید که من بشر را از خاک خلق
کردم که در اینجا هیچ سخنی از مرد و زن نیست و سپس فرمود که من از روح خودم
به او دمیدم که اینجا نیز هیچ سخنی از مرد و زن نیست آنجا روح است و مجرد
است و موجود مجرد زن و مرد ندارد. بنابراین زمانی که انسان به حوزه جسمانیت
می‌رود زن و مرد می‌شود.  قرآن چون به هیکل و جسم کاری ندارد و برایش روح
مهم است اصلاً برایش زن و مردم فرقی ندارد.
منبع : شفقنا

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.