از نظر فلاسفه جدید، انسانیت به مجموعه خصائص جنس بشر اطلاق میشود که او را از دیگر حیوانات متمایز میکند. فلاسفه قدیم و جدید، چون بزرگترین ارزش انسان را اندیشۀ عمیق و جامع یا تعقل دانستهاند، مهمترین صفت مشخصه انسانیت را نیز همین میدانند. قدما از آن بهعنوان «نطق» یاد کردهاند و عقل را «نفس ناطقه» خواندهاند.[۱]
بر پایه قرآن کریم انسان چندین لایه دارد. همانگونه که جهان هستی، از مُلک تا ملکوت دارای عوالم چهارگانه ماده، مثال، عقل و اله است، وجود انسان نیز دارای مراتب چهارگانۀ مادی، مثالی، عقلی و الهی است.[۲]
نیروی تفکر یکی از ویژگیهای انسان است که در کنار دل، جایگاهی بس رفیع در حیات معنوی او دارد. دل بدون راهنمایی عقل برای رسیدن به هدف، راه به جایی نخواهد برد. انسان با عقل خوب و بد را درک میکند و با معارف الهی ارتباط برقرار میکند و تصمیم عاقلانه میگیرد. نمیتوان عقل را از انسان گرفت، اما چون عقل خیر را از شر تشخیص میدهد و راه را مینمایاند و برای اعمال و رفتار، منطق میطلبد، ازاینرو مانع ورود اندیشههای انحرافی است. به همین دلیل یکی از وجوه مشترک همه جنبش های نوپدید معنوی، نفی عقلانیت و مخالفت جدی با فلسفه و منطق است. البته مراد از تفکرگریزی، تأمّل و تدبّر درباره عاقبت انسان است؛ اینکه انسان از کجا آمده است، آمدنش براساس چه هدفی است و سرانجام به کجا خواهد رفت؟
امام علی۷ دربارۀ عقل میفرماید:
عقل دو گونه است: عقل ذاتی و عقل تجربی و هر دو به انسان بهره میرسانند. کسی که در گرو عقل باشد، صاحب عقل و دین است و هرکه فاقد آن باشد، سرمایهاش گناه است.[۳]
استاد مطهری میگوید:
این پیوندی که میان عقل و دینِ اسلام هست، درباره هیچ دینی وجود ندارد. شما از علمای هر دین دیگری بپرسید: چه رابطهای میان دین و عقل هست؟ میگویند: هیچ، اصلاً عقل را با دین چهکار؟ مسیحیت از تثلیث شروع میشود و در این مورد حرفی میزنند که اگر بگویم با عقل جور درنمیآید، میگویند: درنیاید. آنها وقتی میگویند: ایمان و تعبد، مقصودشان پشتپا زدن به عقل و تسلیم کورکورانه در مقابل دین است. در اسلام تسلیم کورکورانه نیست، تسلیمی که ضد عقل باشد نیست. البته تسلیمی که مافوق عقل باشد هست که آن، خودش مطابق حکمتِ عقل است. عقل هم میگوید: جایی که اطلاع نداری حرف بزرگتر را بپذیر.[۴]
جنبش های نوپدید معنوی برای پیشبرد اهداف خود، چون نمی توانند آموزه هایشان را با عقل سازگار کنند، عقل را نفی می کنند. بسیاری از آموزه های جنبش های نوپدید معنوی خلاف عقل و منطق است. بنابراین عقل ستیزی یکی از شاخصه های این جنبش ها به شمار می رود.
…………………….
پی نوشت:
[۱]. جلالالدین فارسی، تعالیشناسی، ج ۳، ص ۳۳.
[۲]. جوادی آملی، تفسیر انسان به انسان، ص ۱۶۵.
[۳]. تحف العقول، ص ۳۸۶.
[۴]. مرتضی مطهری، اسلام و مقتضیات زمان، ج ۱، ص ۲۴۷.
منبع : فرقه نیوز