ادیان نیوز: تاریخ گواه قضاوتهای خاص و پیچیدهای از حضرت علی (ع) است که گاها به قضاوتهای شگفت انگیز از آنها یاد شده است، به نحوی که همه اسلام شناسان با مطالعه تاریخ اسلام و آگاهی نسبت به قضاتهای حضرت علی (ع) به این امر معترفاند.
در و اقع شناخته شدن امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) به عنوان «اقضی» یا آگاهترین صحابه به امر قضا که بر پایه گفتار پیامبر (ص) استوار بود، چه در دوره خلافت خلفای راشدین و چه در دوره حکومت خود آن حضرت، در کنار چهرههایی که از حضرت به عنوان یک امام، صحابی، حکیم او را میشناختند از وی چهره یک قاضی اسطوره ای ساخته بود. از جمله باید به بیتی از ابوالحسین ابن حماد شاعر بصری معاصر امام صادق (ع) اشاره کرد که در آن هم به شایع بودن قضاوتهای حضرت اشاره کرده و هم یادآور شده است که اگر آنها نمیبود، بسیاری از احکام فهمیده نمیشد[۱].
علاوه بر این علما و بزرگان شیعه همچون شیخ کلینى – رحمه الله – در کافى، و صدوق – رحمه الله – درفقیه و مفید رحمه الله در ارشاد، طوسى رحمه الله در در تهذیب، و سید رضى رحمه الله در خصائص الائمه، و سروى رحمه الله در مناقب پاره اى از قضاوتهای آن حضرت علیه السلام را نقل کردهاند و بر این قضاوتهای خاص صحه گذاشتند. همچنین جمعى از علماى متقدم کتابهایی مستقل در این زمینه تألیف نمودهاند اگر چه بجز کتاب ابراهیم بن هاشم قمى که بنا به نقل بعض از مطلعین موجود است، بقیه به ما نرسیده. ولى در کتاب فهرست شیخ طوسى و نجاشى مذکور میباشند، مانند کتاب اسماعیل بن خالد، و عبدالله بن احمد و محمد بن قیس بجلى، و عبیدالله بن ابى رافع یا پدر او و…
فارغ از دقت علمی و تأملات ظریف که در قضاوتهای حضرت دیده میشود، غیر منتظره بودن برخورد حضرت به عنوان بنمایه ای تکرار شونده در این قضاوتها موجب شده است تا از سدههای متقدم تا عصر حاضر، تعبیر “عجیب” بودن بارها برای قضاوتهای حضرت به کار برده شود اما هرگز این عجیب بودن از ارزش استنادی قضاوتها به عنوان مستند برای فقها نکاسته است. در حدیثی از زبان امام صادق (ع)، قضاوتهای حضرت به عنوان یک منبع کلیدی برای استخراج احکام مطرح شده و برخی مخالفان به سبب عدم توجه یا حتی عدم دسترسی به آنها به نقد گرفته شدهاند[۲].
از آنجا که حضرت رسول اکرم (ص) بارها در خصوص حضرت علی (ع) بیان کردهاند که «اقضاکم على؛ برترین شما در قضاوت على است» و همچنین فرمودند «یا علیانت اعلم هذه الامه و اقضاها بالحق؛ یا على! تو داناترین این امت و برترین آنان در قضاوت به حق میباشی»[۳] و همچنین گواه تاریخ برای ما روشن است که حضرت علی (ع) در زمان حیات پیامبر (ص) به قضا منصوب شده و بارها در دوره خلفا راشدین مورد رجوع و مشورت آنها در پیشامدهای سخت بوده است.
قضاوتهای حضرت در طول تاریخ و در کتابهای مختلف به انحاء مختلفی تقسیم بندی و نقل شده است، برخی این قضاوتها را به صورت دورههای مختلف تاریخی نقل کردهاند برخی دیگر بر اساس اخبار شیعه و سنی و … که کمتر کسی این قضاوتها را بر اساس موضوع و نحوه قضاوت دسته بندی کرده است. به هر حال به نظر میرسد قضاوتهای حضرت را در ۵ دسته میتوان دسته بندی کرد.
در دسته نخست قضاوتهایی قرار دارند که در آنها حضرت اسلوب و شیوه بدیعی را برای بازجویی از فرد متهم و کشف جرم به کار گرفته است که طی آن مجرم حقیقت را فاش کرده اقرار به گناه خود کرده است. بارها حضرت در مواردی که راهها برای رسیدن به حقیقت مسدود بوده، با اسلوبی زیرکانه شخص گناهکار را به اعتراف وادار کرده است، مانند وادار کردن زنی به اعتراف که به سبب تهدید برادرانش فرزند خود را انکار کرده بود. در این جریان حضرت علی (ع) زنی را که جوانی که خودش بزرگ کرده بود را با ۴۰ شاهد از قبیلهاش انکار کرده بود با اجرای حکم ازدواج بین آن پسر و زن و استنکاف زن از ازدواج با محارم از او اقرار به فرزند بودن آن پسر گرفته بود[۴].
دسته دوم از قضاوتهای حضرت علی (ع) اختصاص دارد به استفاده از ویژگیهای آیین دادرسی. مواردی مانند تمسک به اقرار ضمنی مردی که غلام خود را نزد حضرت آورد و مدعی شد وی بدون اجازه ازدواج کرده است، ارائه شیوه ای خاص برای سوگند گرفتن از فرد کتمان کننده حقیقت در دادگاه و منع مدعی از اقرار در باب حدود شرعی و ترغیب یا دست کم آگاه کردن وی به امکان انکار از آن جمله است.
دسته سوم از قضاوتهای حضرت علی (ع) شامل مجموعه ای از قضاوتهای حضرت است که از آگاهی او به حکم صحیح و دقیق و در برخی موارد غفلت دیگر صحابه از آن حکایت دارد؛ میتوان گفت از نظر کمی این دسته از قضاوتها بیشترین حجم قضاوتهای منقول از حضرت را تشکیل دادهاند و در واقع، مسئله برتری در قضاوت بازگشتش به برتری آن حضرت در دانش فقه است. از آن جمله است استنادات خاص به کتاب و سنت نبوی که از سوی دیگران در باره آن غفلت شده یا برداشت دیگری وجود داشته است.
قضاوتهای حضرت که محورش آگاهی علمی خاص برای حل مسألهای فراتر از حکم فقهی بوده است در دسته چهارم قضاوتهای حضرت علی قرار میگیرد. در این نوع قضاوتها حضرت فراتر از دانش فقهی قابل انتظار از قاضی، از یک دانایی خاص برخوردار بوده که دیگران برخوردار نبودهاند. در این دسته میتوان به مواردی اشاره کرد که آگاهی آن حضرت بر محاسبه ای ریاضی، نکته ای از امور طبیعی یا دانایی بر حوزههای دیگر مبتنی بوده است. در موارد مکرر ترکیبی از اطلاعات علمی و هوشمندی فقهی زمینه قضاوتهاست. قضاوتهای دسته آخر یا پنجم آن دسته از قضاوتهایی هستند که در آنها حضرت (ع) به مصداق یابی واژهها و تعابیر بر اساس درک عرفی یا ارجاع آن در به کاربردی در نصوص شرعی پرداخته است.
همانطور که مشاهده شد اگر چه عنوان عجیب بودن به این قضاوتها صادق و صحیح است اما به هیچ وجه عناوینی چون » خارق العاده» بودن و «ماوارئ الطبیعی» جلوه دادن قضاوتهای حضرت نمیتواند صحیح باشد. چرا که آنچه دسته بندی مذکور از قضاوتهای حضرت نشان میدهد و همچنین در بررسی خود این قضاوتها به دست میآید این است که حضرت در واقع با راه حلهای طبیعی و عقلانی در میان مردم قضاوت عادلانه انجام میدانند به عبارت دیگر حضرت برای امر قضاوت از هوش و ذکاوت و علم سرشاری که داشتند استفاده میکردند و به هیچ وجه از علم لدنی و علم غیب خود در حل این گونه مسائل استفاده نمیکردند.
آیتالله جوادی تفسیر آیات ۳۰ الی ۳۶ سوره فصلت در این خصوص میفرماید که اگر چه ذات اقدس اله اسرار عالم تکوین را به ائمه معصومین آموخت اما آنها مجاز نیستند آن را به همه بگویند و یا از آن در هر جایی استفاده کنند. در جریان استفاده از علم غیب توسط معصومین برای احکام ظاهری، باید گفت که آنها مأمور به استفاده از آن نیستند. مطالعه زندگی و سیره پیامبر (ص) نیز همین امر را نشان میدهد. به عبارت دیگر ایشان نیز با وجود اینکه به اسرار عالم تکوین و از آینده و گذشته خبر داشتند در امور ظاهری و مصادیق خاص خارجی از این علم لدنی و غیب خود استفاده نکردند. در هیچ جای تاریخ مشاهده نشده است که حضرت رسول (ص) یا دیگر ائمه معصومین (ع) برای روشن شدن اینکه حق بین دو متخاصم چیست یا حتی موضوعات از علم غیب استفاده کرده باشند.
آیتالله جوادی و علمای شیعه در واقع معتقدند که اگر قرار باشد کسی در روی زمین باشد که در محاکمه یا مقام قضاوت از علم غیب استفاده میکند این بر خلاف حکمت الهی است چرا که استفاده از این علم برای مجازات کردن مردم در دنیا خلاف اختیار انسان است به عبارت دیگر اگر مردم بدانند این چنین شخصی با این چنین علمی وجود دارد دیگر گناه نمیکنند، ظلم نمیکنند، فریب نمیدهند چرا که میدانند در صورت انجام این کارها و رفتن به محکمه حقیقت روشن میشود. بنابراین فعلاً مصلحت الهی بر این است که اسرار تا روز قیامت اینگونه محفوظ بماند[۵].
[۱] – مناقب آل ابی طالب، جلد ۱ ص ۳۱۳
[۲] – اصول کافی جلد ۱، ص ۲۴۱
[۳] – مناقب، ج ۱ ص ۶۲
[۴] – این جریان در کتاب کافی کلینی جلد ۷ صفحه ۴۲۳ نقل شده است
[۵] – دروس تفسیر آیت الله جوادی تاریخ ۳۱/۰۱/۹۴
منبع: شفقنا