مختلف و گسترده ای تا به امروز صورت گرفته است که شاید یکی از محوری ترین
اقدامات، وهن و عادی سازی توهین و تمسخر دستورات اسلام است. توهین و تمسخری
که با عنوان “انتقاد” انجام گرفته و با شعارهای حمایت از آزادی بیان مسیرش
را هموار می کند.
اهداف این توهین ها را می بایست در چهارچوب
اقدامات چندلایه جستجو کرد اما اگر بخواهیم به اختصار به آن بپردازیم می
توان به این موارد اشاره کرد:
تقویت شکاف میان مسلمانان و مسیحیان
این امر از چند طریق ممکن میشود.
الف) اشاعه ویروس نفرت از مسلمانان در میان مسیحیان:
اشاعه
ویروس “نفرت از مسلمانان” بین مسیحیان وحدت و انسجام مذهبی به وجود
میآورد. طرح ادعای حمایت قرآن از تروریسم و به تصویر کشیدن اقدامات
تروریستی در آمریکا و اروپا و نسبت دادن آن به مسلمانان در فیلم مستند
هلندی در این چارچوب قابل تحلیل است. ضمن این که احتمالا سیاستسازان غربی
متقابلا روی واکنش توهینآمیز مسلمانان نیز حساب کردهاند، واکنشی که
میتواند نفرت از مسلمانان را در میان مسیحیان دوچندان کند.
ب)
فرآیند وحدتبخشی مقطعی به مسلمانان: در ابتدا تصور میشود رهبران کلیسا
برای حفظ هویت مسیحی غرب تنها راهی که پیشرو دارند، وحدت بخشی به پیروان
مسیح است. این در حالی است که این تنها نیمی از راه و یک روی سکه است و
وحدت و انسجام بخشی به گروه رقیب که در اینجا مسلمانان هستند نیز اقدامی
است تکمیلی برای تحکیم شکافها میان مسلمانان و مسیحیان.
به
همین علت، رسانههای بیگانه ضمن برجسته کردن توهین به مقدسات اسلامی،
واکنشهای مسلمانان به این توهینها را نیز بازتاب میدهند، انعکاس این
واکنشها اقدامی است برای دامن زدن به اعتراضها در جهان اسلام و در نتیجه
تقویت فرآیند هویت بخشی به جهان اسلام، فرآیندی که در نهایت به تقویت
فرآیند متمایزسازی و جلوگیری از استحاله مسیحیت کمک میکند.
انسجام بخشی به مسیحیت
گاهی
مقامات و رسانههای صهیونیستی امید دارند که توهین به مقدسات اسلامی به
واکنش متقابل مسلمانان ختم شود. واکنشهایی مثل توهین به مقدسات مسیحیان،
ازجمله توهین به کتاب مقدس مسیحیان و به این ترتیب احساسات مسیحیان علیه
مسلمانان جریحهدار شده و از این طریق انسجام و وحدت مسیحیان تقویت شود.
جلوگیری از گرایش به اسلام
توهین
به مقدسات مسیحیان زمینه را برای مشروعیت یافتن اعمال فشار بر مسلمانان
اروپا و آمریکا نیز هموار میکند. گفتنی است، اعمال فشار بر مسلمانان راهی
است برای جلوگیری از گرویدن غربیها به اسلام.
از این منظر، اقدام
یک سازمان مردم نهاد ایرانی به ساخت فیلمی درباره کتاب مقدس مسیحیان،
اقدامی همسو با سیاستهای صهیونیستها تلقی میشود.
جلوگیری از معرفی منطق اسلام
منطق
اسلام و پاسخگویی معارف اسلامی به نیازهای عصر حاضر از سویی و پاسخگو
نبودن معارف خرافی و تحریف شده ادیان دیگر مهمترین عامل اقبال آحاد
انسانها به دین اسلام است. به نظر میرسد سیاستسازان غربی سعی دارند با
توهین به مقدسات اسلامی و دامن زدن به تنشهای مذهبی آب را گل کنند، شاید
بتوانند جلوی آشکار شدن بیشتر ابعاد متعالی اسلام را بگیرند.
ایجاد زمینه برای پیشبرد اهداف صهیونیستی
لابی
صهیونیستی همواره از مسیحیان به عنوان ابزاری برای اجرای سیاستهای خود
در جهان، بویژه در جهان اسلام بهرهبرداری میکنند. با کمی تامل میتوان
متوجه شد حضور نظامیان آمریکایی و اروپایی در کشورهای افغانستان و عراق و
دیگر نقاط جهان اساسا در چارچوب منافع دستکم نفتی لابی صهیونیستی در
کشورهای غربی به عنوان بزرگترین متولیان موسسات مالی، صنعتی و تجاری جهان و
رژیم صهیونیستی تحلیل میشود. بر این اساس، ایجاد، حفظ و تعمیق شکاف بین
مسلمانان و مسیحیان، مهمترین مقدمه برای تحریک پیروان مسیح علیه مسلمانان
از سوی صهیونیستهاست.
از همه این اهداف که بگذریم وقتی این
توهین ها و تمسخرها را در چهارچوب زندگی روزمره مسلمانان که مملو از دغدغه
های گوناگون است در نظر بگیریم متوجه شگرد ظریف و بسیار حساس این نوع
عملکردها می شویم. شگردی که در عنوان خود حمایت از آزادی فکر و اندیشه می
کند و در این جهت از حس “قدرت اختیار داشتن انسان در انتخاب عقیده” بهره می
جوید ولی در واقع، از شرایط کنونی زندگی اکثر مردم که بدلیل مشغله های
روزمره فرصت تحقیق در مورد این شبهات و توهین ها را ندارند سوء استفاده
کرده و ذهن مخاطبان را درگیر می کند.
بسیاری از اقدامات بنگاه
خبرپراکنی بی بی سی را هم در همین چهارچوب می توان تفسیر کرد. یکی از
وظایفی که بی بی سی فارسی برای خود مفروض می بیند تقویت و حمایت رسانه ای
از افرادی است که در راستای اهداف آنها قدم برمیدارند. از جمله این افراد
فردی ایرانی الاصل است به نام “افشین الیان”.
افشین الیان که سابقه عضویت در گروهک فدائیان خلق و بعد از آن حزب توده را
دارد، بعد از انقلاب از ایران فرار کرده و بعد از افغانستان و پاکستان به
هلند می رود و پناهنده سیاسی می شود.
اما ویژگی بارزش که باعث
انتخاب وی از سمت بی بی سی به عنوان کارشناس برای مصاحبه شده سخنانش در
ضدیت با اسلام است تا جایی که شهرتش در هلند بدلیل همین مواضعش می باشد و
اخیرا جایزه “پیم فورتَین” در هلند را بدلیل ابراز همین عقایدش در مخالفت
با اسلام گرفته است. آنچه که غربی ها از آن با عنوان “شهامت و جسارت در
انتقاد از اسلام” نام می برند!
مواضع او تا آنجا پیش رفته که وی در
زمان انتشار فیلم توهین آمیز هلندی “فتنه” در اهانت به پیامبر گرامی اسلام،
در ادعایی عجیب ضمن حمایت از این فیلم در مصاحبه ای می گوید: “از لحاظ
شریعت اسلامی من به این فیلم نگاه کردم. دانشمندان دیگر هم نگاه کردند، هیچ
گونه قانون شریعت اسلامی را این فیلم نقض نکرده است!”
لازم به ذکر است اظهارات افشین الیان در ضدیت با اسلام بقدری توهین آمیز بوده که وی تحت حمایت و محافظت دائم پلیس هلند می باشد.
آما
آنچه بی بی سی دنبال می کند این است که ضمن گرامی داشت این فرد، شاه بیت
سخنان وی را که ترویج انتقاد از پیامبر اعظم و همچنین عقاید اسلامی است را
بازنشر دهد.
در همین زمینه در جایی از مصاحبه افشین الیان ضمن
گلایه از بازنبودن فضای تخریب اسلام به تحریک مخاطبان در علنی کردن مواضع
ضد اسلامی پرداخته و می گوید: “بسیاری از روشنفکران در ایران و کشورهای
اسلامی همواره خواستهاند به گونهای رفتار کنند که پدر و مادرشان و جامعه
از رفتارشان راضی باشند. به این شکل نمیتوان یک حرکت جدی انجام داد.”
نکته
حائز اهمیت این است که همواره کرسی های آزاد اندیشی حتی در موضوع اصلی
ترین مباحث دینی در مراکز علمی برقرار بوده و اسلام هیچ واهمه ای از نقد
ندارد. بلکه مراکز علمی اسلامی همیشه نقد را سبب روشن تر شدن ابعاد پنهان
شریعت اسلام و حقانیت آن می دانند. اما آیا جای طرح شبهات مختلف درباره
دستورات اسلامی در رسانه ها است؟! شبهاتی که در زمان بسیار کوتاه به ذهن
منتقل می شود و گاهی ساعتها و شاید روزها را برای پاسخ می طلبد. که طبیعتا
از حوصله اکثر قریب به اتفاق مردم خارج است.
تبلیغاتی بودن شعارهای
“دفاع از آزادی بیان و عقیده” و یا “شجاعانه و شهامت گونه خواندن هتاکان”
زمانی واضح تر می شود که می بینیم موضوعات پیش پا افتاده ای مثل انتقاد از
نتانیاهو و کشیدن کاریکاتور وی از خطوط قرمز رسانه ها بوده و مجازات سنگینی
را برای آن در نظر گرفته اند. تا جایی که چندماه پیش روزنامه “ساندی
تایمز” بدلیل انتشار کاریکاتوری علیه نتانیاهو و جنایت وی در غزه مجبور به
عذرخواهی رسمی از وی شد.
سانسور سخنان نخست وزیر انگلیس را هم می توان نمونه ای در این راستا
دانست. آنجایی که وی بدلیل اقدامات عجیب بی بی سی در اسلامی جلوه دادن داعش
از آنها انتقاد می کند و این شبکه حتی حاضر به پوشش این سخنان هم نمی شود!
رجوع شود به خبر “بیبیسی، نخست وزیر انگلیس را هم سانسور کرد!”
های بی بی سی از اینگونه افراد مسبوق به سابقه است و شاید یکی از بارزترین
هایش هم مصاحبه های پی در پی با خواننده هتاک “شاهین نجفی” است.