جایگاه قناعت در فرهنگ مهدوی
آرمان شهر مهدوی در لسان روایات دنیایی پر از نعمت و زیبایی و عدالت و آرامش معرفی شده که زیستن در چنان دنیایی را تبدیل به آرزوی هر انسان آزادی خواهی کرده است. سخن از فراوانی نعمت در عصر ظهور بسیار رفته است که مبنی بر خروج تمامی برکات آسمان ها و زمین است.
امام صادق علیه السلام می فرماید: مهدی به کوفه باز خواهد گشت. آسمان در آن جا ملخ های زرین خواهد بارید و بر اصحابش گنجینه های زمین را از طلا و جواهرات و… تقسیم خواهد کرد.[۱]
وعده هایی که در اثر آنها احساس فقر و نداری برای مردم آن جامعه امری ناممکن می نماید. به گونه ای که برای انفاق و احسانِ دارایی یا پرداخت زکات باید ذره بین به دست گرفته و به دنبال نیازمندی بود تا به این وسیله گرهی از کارش گشوده شود.
آنچه در ابتدای امر به ذهن می رسد آن است که این غنا و بی نیازی در اثر کثرت مال و دارایی مردمی است که تحت لوای آخرین حاکم الهی زندگی می کنند. اما لسان روایات، برنامه و استراتژی متفاوتی را برای یک انسان الهی معرفی کرده است.
از نظر بزرگان دینی، غنا و بی نیازی در دنیا فقط و فقط از طریق قناعت و کنترل خواهش های مادی نفس تحقق پذیر است و هر جا افسار نفس رها شده، با خواسته های سیری ناپذیر آن مواجه شده ایم.
متصف شدن به صفت قناعت، روندی است که نیاز به گذر زمان و تلاش و مجاهده دارد و قدم اول در این مسیر آگاهی و شناخت از حقیقت قناعت و مزایای بسیاری است که در سایه آن عاید انسان می شود. شناخت یک امر ارزشی میل حرکت به سمت آن را در انسان زنده می کند که قطعا در اثر تمرین و ممارست رسیدن به آن مقام ممکن خواهد شد
امام علی علیه السلام می فرماید: کسی که “اندک” قانعش نکند، “مال بسیار” سودش نخواهد بخشید[۲].
و یا امام صادق علیه السلام می فرماید: از جمله وحی های آسمانی این بود که اگر برای آدمیزاد دو رودخانه طلا و نقره جریان یابد باز خواهان سومی است.[۳]
واقعیتِ قناعت
قناعت به چه معناست؟ راضی بودن و بسنده کردن شخص به آنچه در اختیار دارد. خرسندی نفس به آنچه از حداقل روزی قسمت او می شود.[۴]
با توجه به عبارت فوق آنچه موجب بی نیازی شخص از اموال دنیا می شود دارایی کثیر او نیست که هرچه داشته هایش بیشتر، خواسته های نفس بیشتر. بلکه این غنای نفس در اثر ملکه ای نفسانی به نام قناعت حاصل می شود که همان راضی بودن به روزی خود و عدم طمع ورزی نسبت به داشته های دیگران است.
در هیچ جای دین سخنی در تایید مصرف گرایی و استفاده بی چون و چرا از ثروت ها به میان نیامده است؛ حتی ثروتمندان جامعه را امانتداران الهی و مسئول در مقابل قشر ضعیف جامعه دانسته است.
اما آنچه امروزه میان مردم رواج یافته تمایل به مصرف و بهره مندی بیشتر از داشته هاست که نمود آن در مراسمات پر زرق و برق ازدواج، جهیزیه های چند ده میلیونی، تجهیزات و لوازم خانگی گران قیمت، اتومبیل های لوکس، سفره های رنگین و… به چشم می آید؛ و افرادی که چنین زندگی هایی دارند انسان های خوشبخت شناخته می شوند در حالی که آرامش در قناعت قرار داده شده اما مردم آن را در ثروت جستجو می کنند. این روند نه تنها نفس سرکش را قانع نمی کند بلکه شعله آتشین زیاده خواهی او را فزون تر خواهد ساخت.
مقام معظم رهبری در این زمینه می فرمایند:
“یکی از عواملی که نمیگذارد دست کسانی که توانایی کمک دارند، به یاری فقرا دراز شود، روحیه مصرفگرایی و تجمّل در جامعه است. برای جامعه بلای بزرگی است که میل به مصرف، روزبهروز در آن زیاد شود و همه به بیشتر مصرف کردن، بیشتر خوردن، متنوّع تر خوردن، متنوّع تر پوشیدن و دنبال نشانههای مُد و هر چیز تازه برای وسایل زندگی و تجمّلات آن رفتن، تشویق شوند. چه ثروت ها و پول هایی که در این راه ها هدر می رود و از مصرف شدن در جایی که موجب رضای خدا و رفع مشکلات جمعی از مردم است، باز می ماند” [۵]
در واقع وجه تمایز انسان امروز و انسان جامعه مهدوی، فراوانی نعمت ها نیست هر چند آن در جای خود لازم و مناسب است. انسان تربیت یافته جامعه موعود فردی است که در سایه تکامل عقل به حدی از رشد معنوی رسیده که به حداقل ها قانع می شود و چشم داشتی به دارایی مردم ندارد.
امام علی علیه السلام می فرماید: کسی که عاقل باشد قانع است.[۶]
امام صادق علیه السلام می فرماید: یک فرد از شما در جستجوی کسی خواهد شد که از مال خودش به او احسان کند و از زکات مالش به او بدهد، احدی را نخواهد یافت که از او بپذیرد. مردم به آنچه خداوند از راه تفضل به آنان روزی فرموده بی نیاز می شوند.[۷]
آرمان شهر مهدوی در لسان روایات دنیایی پر از نعمت و زیبایی و عدالت و آرامش معرفی شده که زیستن در چنان دنیایی را تبدیل به آرزوی هر انسان آزادی خواهی کرده است. سخن از فراوانی نعمت در عصر ظهور بسیار رفته است که مبنی بر خروج تمامی برکات آسمان ها و زمین است.
البته متصف شدن به صفت قناعت، روندی است که نیاز به گذر زمان و تلاش و مجاهده دارد و قدم اول در این مسیر آگاهی و شناخت از حقیقت قناعت و مزایای بسیاری است که در سایه آن عاید انسان می شود. شناخت یک امر ارزشیست که میل حرکت به سمت آن را در انسان زنده می کند که قطعا در اثر تمرین و ممارست رسیدن به آن مقام ممکن خواهد شد.
سرمایه های قناعت برای آینده موعود
از جمله مزایایی که در سایه قناعت به دست می آید:
سبک شدن حساب[۸]، رضایت و خشنودی خداوند از عمل اندک[۹]، عزت[۱۰]، سلامت دین[۱۱]، بهترین کمک برای خودسازی[۱۲]، عدم گرفتاری به حزن و اندوه[۱۳]، زدوده شدن فقر[۱۴]، دست یابی به آسایش و زندگی آسوده و مرفه[۱۵]، خویشتن داری از دست درازی به سوی مردم[۱۶]، توانگری[۱۷].
برای داشتن این سرمایه های گرانقدر که برای حصول هر یک از آنها صرف عمری طولانی لازم است، کافی است افسار نفس سرکش را در اختیار گرفته و قناعت به حداقل ها را به او آموخت تا در دوران ظهور آن امام موعود بتوان جزء یاران صدیق ایشان گشت.
امام صادق علیه السلام راه رسیدن به این ویژگی را این گونه بیان می فرماید: به ناتوان تر از خودت بنگر و به توانگر از خویش منگر؛ زیرا که این کار، تو را به آنچه قسمت تو شده است قانع تر می سازد.[۱۸]
………………………………………….
پی نوشت:
[۱] مکیال المکارم ج۲ ص۳۱۸
[۲] میزان الحکمه ذیل واژه قناعت ح ۱۷۲۹۴
[۳] همان ح ۱۷۲۹۹
[۴] فرهنگ بزرگ سخن ،دکتر حسن انوری ص۵۵۹۱
[۵] یانات در خطبههای نماز عید فطر۱۵/۹/۱۳۸۱
[۶] میزان الحکمه ذیل واژه قناعت ح۱۷۲۷۴
[۷] کمال الدین ج ۱ ص۱۸۱
[۸] میزان الحکمه ذیل واژه قناعت ح ۱۷۲۷۸
[۹] همان ح۱۷۲۹۲
[۱۰] همان ح۱۷۲۸۰
[۱۱] همان ح۱۷۲۸۶
[۱۲] همان ح۱۷۲۸۱
[۱۳] همان ح۱۷۲۸۳
[۱۴] همان ح۱۷۲۸۷
[۱۵] همان ح۱۷۲۸۷
[۱۶] همان ح۱۷۲۷۹
[۱۷] همان ح۱۷۲۶۳
[۱۸] همان ح۱۷۲۷۷
منبع : تبیان