هند با داشتن جمعیتی بیش از یک میلیارد و دویست میلیون نفری در حال حاضر
به عنوان دومین کشور پر جمعیت جهان پس از چین شناخته میشود و علاوه بر آن
دومین کشور جهان پس از ایالات متحده آمریکا به لحاظ دموکراسی و آزادی
عقیده به شمار میآید و به همین خاطر این سرزمین پهناور و متمدن را کشور
هفتاد و دو ملت نیز نامیدهاند.
تمامی اقلیتها میتوانند آزادانه و بدون هیچ دغدغهای دستورات دینی خود
را انجام دهند و لذا تفاهم به وجود آمده با جامعه اکثریت سبب شده است که
هارمونی بسیار زیبا و جذابی را در گیتی از خود نشان دهند. در این میان
جامعه کلیمیان(یهودیان) هند به عنوان یک جامعه اقلیت با داشتن اصالتی چندین
هزارساله در شبه قاره هند زندگی میکنند و دارای روابط حسنه با تمامی
اقلیت ها و جامعه اکثریت هستند.
یهودیان بسیاری از آداب و رسوم کشور میزبان خود را پذیرفته و آنها را
اصلاح کردهاند. در بیشتر کنیسهها(اماکن عبادی یهودیان)، چراغهای روغنی
به سبک هندوها وجود دارد و بسیاری از پیکرهای سنگی تراشیده شده نیز یافت
میشود.
با رشد سریع جمعیت هند و بزرگشدن شهرها، آنان نیز برای بدست آوردن
فرصتهای بهتر مهاجرت کردند و در کلانشهرهای همچون بمبئی و شهرهای همچون
پونا سکنی گزیده اند و مشغول کار و فعالیت شدند. اما جمعیت یهودیان در حال
کمشدن است به صورتی که تا قبل از استقلال هند و تأسیس دولت اسرائیل جمعیت
آنان بیش از ۲۵ هزار نفر بوده است، اما هم اکنون جمعیتشان به کمتر از پنج
هزار نفر میرسد.
اگرچه جمعیت کلیمیان در هند رو به افول است اما آنها منکر زوال و انقراض
خود در شبه قاره بوده و از هویت و موقعیت خود در این کشور پهناور دفاع
میکنند. آنها مدعی هستند جمعیت یهودیان در طی چند سال گذشته ثابت مانده و
تقلیل نیافته است. به اعتقاد آنها تعداد جمعیت تفاوتی را ایجاد نمیکند.
یکی از آنها چنین اظهار میکند: ما به یهودی و هندیبودن خود ادامه خواهیم
داد و هند سرزمین پدری ما محسوب میشود. ما هرگز در هند در موقعیتی قرار
نگرفتهایم که با یهودیان بد رفتاری شده باشد و یا مورد آزار و اذیت و
پیگرد قانونی واقع شده باشیم و این در جامعه یهودیان کوچینیها، بابلیها و
یا بغدادی صدق میکند.
پس از تشکیل رژیم جعلی اسرائیل در سال ۱۹۴۸ تاکنون تعداد ۲۰ هزار نفر از
کلیمیان هند به سرزمینهای اشغالی مهاجرت کردهاند، یکی از رهبران مذهبی
یهودیان دلایل مهاجرت را سهیمشدن آنها در مراحل سازندگی قوم یهود،
بهرهمندی از امکانات زندگی و شغل مناسب و نیز انتخاب همسر هم کیش خود ذکر
کرد.
جامعه یهودیان هرگز از خودش خاخام نداشته و به ندرت خاخامی از آنها دیدن
کرده است و هرکدام از بزرگان اهل کنیسه میتواند این مقام را داشته باشد و
همچنین این مقام بین افراد بزرگتر دست به دست میگردد. یهودیان در هند به
چهار دسته یهودیان کوچینی، بنیاسرائیلی، بغدادی یا بابلی و یهودیان
مانیپور تقسیم میشوند.
کوچینی
مهمترین اقلیت یهودی هند، کلیمیان کوچینی هستند. آنها را کوچینی نامیدند
چراکه از مدتها پیش در این شهر که در جنوب هند و در ایالت کرلا واقع است
به سر بردهاند. زمان آمدن اولین گروه یهودیان کوچینی مانند بنی اسرائیلیان
مشخص نیست، اما یک نکته آنست که آنها همه با هم و به یکباره به «کوچین»
مهاجرت نکرده و در زمانهای مختلف به این شهر آمدهاند.
طبق یکی از روایات تاریخی، اولین پدران کلیمی کوچینی در زمان حکومت حضرت
سلیمان(ع) به هند آمدهاند؛ چراکه آن حضرت با امیر نشینی که احتمالا در
ایالت کرلای کنونی (یکی از ایالتهای جنوبی هند) واقع بود، روابط بازرگانی
داشته است. در روایت دیگری نیز آمده است که کلیمیان کوچینی پس از آنکه از
سرزمین اسرائیل به وسیله «بخت النصر» تبعید شده به هند مهاجرت کرده و
بعدها همکیشان اهل اسپانیایی آنها نیز به این جامعه اقلیت پیوستهاند.
بنیاسرائیلی
بزرگترین گروه یهودیان هند بنیاسرائیلی نام دارند که از قرن ها پیش در
سواحل غربی هند و در ایالت مهاراشترا زندگی میکنند و جمعیت آنها بیش از ۲۰
هزار نفر بوده است که به دلیل مهاجرت اغلب آنها به سرزمینهای اشغالی،
شمار جمعیتشان کاهش چشمگیری داشته است. امروزه بیشتر آنها در سرزمینهای
اشغالی سکونت دارند و میتوانند به زبان محلی ایالت مهاراشترا (مراتی) تکلم
کنند.
بغدادی
در اواخر قرن هجدهم، یهودیانی از کشورهای عربی و ایران به هند آمدند که
آنها را به صورت دسته جمعی یهودیان «بغدادی» می امیدند. اکثر یهودیان
بغدادی از اهالی بغداد بودند اما در میان آنها کلیمیانی از سوریه، ایران،
یمن و دیگر مناطق عراق نیز وجود داشتند. گاهاً این یهودیان را به طور دسته
جمعی یهودیان عراقی نیز مینامند. باید گفت که کلیمیان بنی اسرائیل را
«اسرائیلی» و یهودیان بغدادی را «یهودی» میگفتند.
کلیمیان بغدادی به خاطر اذیت و آزار مذهبی موجود در کشورهایشان و نیز به
دلایل بازرگانی به هند آمدند. اکثر بغدادیها قبل از مهاجرت به هند،
تاجران و بازرگانان مهمی بودند. آنها در شهرهای مهم بازرگانی هند اقامت
گزیدند. ابتدا در شهر سورت (در ایالت گجرات امروزی) اقامت و بعداً به خاطر
اهداف بازرگانی به کلانشهرهای مومبای و کلکته نقل مکان کردند.
برخی یهودیان بغدادی دارای مؤسسات کوچکی مانند فروشگاهای پوشاک بودند،
اما تاجران بزرگی هم در میان یهودیان بغدادی بودند که از شخصیتهای مهم در
اقتصاد هند محسوب میشدند و هم اکنون نیز بسیاری از بغدادیها دارای
کارخانههایی در سراسر هند عمدتا در بخش پارچهبافی بودند که یکی از
خانوادههای ثروتمند معروف بغدادی «خانواده ساسون» بودند.
باید گفت که بغدادیها ثروتمند برای خود کنیسهها، مدارس، گورستانها و
بخشهایی در بیمارستانها به صورت جداگانه بنا میکردند که حق استفاده از
آنها تنها مخصوص یهودیان بغدادی بود. بغدادیها زبان مادریشان عربی بود و
به تدریج زبان انگلیسی را به عنوان زبان اصلی خود انتخاب کردند. آنها
همچنین دیگر آداب و رسوم انگلیسی از جمله لباس وشیدن را تقلید کردند و حتی
خود را به شکل بریتانیایی ها در آوردند.
مانیپور
را از نوادگان طایفه مناشی که یکی از ده طایفه گمشده است، میدانند. این
مردم دارای ظاهر و قیافه نژاد زرد پوست هستند و ادعا میکنند که پدرانشان
به وسیله آشوریان تبعید و به بردگی گرفته شدهاند. پس از گذشت سالها آنها
از بردگی به نحوی گریختهاند و به چین آمدهاند و سپس به مرز چین و برمه
کوچ کرده و به شرق هند آمدند. اکثر ساکنان میزورام و مانیپور مسیحی هستند.
در میان یهودیان مانیپور عدهای وجود دارند که معتقدند تمام ساکنین این
ناحیه در اصل از طایفه مناشی هستند. یهودیان مانیپور اعتقاد دارند که
مسیونرهای مسیحی در قرن نوزدهم یهودیان را مجبور کردند که هویت خود را کنار
بگذارند و دین مسیحیت را بپذیرند.