خانواده و روابط خانوادگی در آیین
هندو
روابط میان افراد در خانواده هندو باید
در چهارچوب خانواده مشترک هندو مورد توجه قرار گیرد؛ خانواده مشترک نهادی است
باستانی که هنوز در هند پابرجاست و در جوامع هندو در خارج هند نیز تداوم یافته
است. نمونه سنتی خانواده مشترک هندو، که بر پایه خویشاوندی نسبی، از طریق خط ذکور
(برای بیشتر هندوان) استوار است، متضمن اشتراک همه اعضای ذکور، چهار نسل زنده و سه
نسل از نیاکان، که بهواسطه پیوندهای خونی و آیینهای قربانی به زندگان مرتبطاند
در مالکیت اموال خانوادگی اجدادی میباشد.
در این الگو، زنان حق استفاده از خوراک
و پوشاک و وجوه خانوادگی را دارند. اینکه خانواده مشترک یا گسترده با هم زندگی میکنند،
بازتاب این مالکیت مشترک داراییها و نیز یک روش اقتصادی استفاده از منابع است.
اما درعینحال میتواند موجد مسائل بسیاری باشد،
امکان دارد اعضای قویتر، افراد ضعیفتر خانواده را استثمار کنند؛ بهعلاوه
نظارت مستمر و شرایط زیستی مزدحم ممکن است مانع برقراری شیوه زندگی مورد علاقه برای
فرد فرد اعضای خانواده گردد.
اگر این نظام درست عمل کند، مساعدت و امنیت مادامالعمر
برای همه افراد خانواده فراهم میآورد؛ اما خانوادههای بسیاری نیز وجود دارد که
در آنها روابط مختل شده، و اعضای خانواده علیه هم اقامه دعوا میکنند. خانواده
مشترک را یک مدیر اداره میکند، که یک عضو ذکور ارشد است و توانایی آن را دارد که
خانواده را بهعنوان یک موجودیت قانونی، در جهان خارج مطرح نماید.
مراتب ساختاری روابط افراد در
خانواده هندو
روابط افراد در خانواده ساختاری
مراتبی دارد، که قبل از هر چیز بر معیارهای سن و جنسیت استوار است. زبان هندی
ابزارهای ظریفی برای بیان این روابط دارد. مثلاً با توجه به اینکه متکلم نسبت به
مخاطب خود، بالادست باشد، زیردست باشد، نزدیک باشد یا خیلی نزدیک باشد، میتوان کلمه
“شما” را به اشکال گوناگونی بیان کرد.
بنابراین، روابط خانوادگی با جزئیات
ظریف آن تعریف میشود. بهعنوانمثال، برای انواع خویشاوندان، کلمات مختلف بسیاری
وجود دارد. دوستان خانوادگی، و حتی بیگانگان را میتوان در این نظام ادغام نمود، و
بدان ترتیب بلافاصله جایگاه هر کس را مشخص ساخت اگر مرد جوانی زن جوانی را بهعنوان
“خواهر” خطاب کند، منظور آن است که او متعهد است که از زنای با محارم
اجتناب ورزد! دغدغه جداسازی زن و مرد در همهجا محسوس است.
در بسیاری از خانوادهها،
زنان برای آنکه نسبت به ذکور خانواده، و نیز بیگانه، متواضع باشند، تحت فشار زیادی
قرار دارند. ترس از وقوع زنای با محارم را میتوان در متون باستانی راجع به دارما
مشاهده نمود. بنابراین، منواسمریتی پس از اعلام خطر، که زنان کمر به اغوای مردان بستهاند،
توصیه میکند که “مردان نباید با مادر، خواهر و یا دختر خود تنها در یک محل
بنشینند، زیرا احساسات قویاند و حتی بر مردان عالم نیز سلطه مییابند”.
اشکال گوناگون حجاب در دین هندو
اشکال گوناگونی از حجاب (پوشش صورت و
برجستگیهای بدن زنان) را زنان هندو و نیز مسلمان رعایت میکنند. گفتگو درباره
موضوعات جنسی در اغلب خانوادهها قابل قبول نیست؛ این پنهانکاری موجب مسائلی در
ارتباط میان نسلها میگردد. بهعلاوه روابط میان زوجهای متأهل در درون خانواده
تابع اینگونه محدودیتهاست، بهطوریکه ابراز علنی محبت میان زن و شوهر پسندیده نیست.
روابط میان شوهر و زن
اگر در خانواده مشترک زن بیشتر وقت
خود را با زنان دیگر بگذراند، و شوهر نیز با خویشاوندان و دوستان ذکور خود باشد، احتمالاً
رابطه عاطفی بسیار نزدیکی در میان شوهر و زن ایجاد نخواهد شد. از سوی دیگر، در
مواردی که ازدواجی گرفتار مشکل باشد، خانواده گسترده میتواند بحرانهای عاطفی را
تعدیل نماید، حالآنکه در خانواده هستهای شوهر و زن اتکایی مستقیمتر بر یکدیگر
دارند و برقراری روابطی موفقتر مستلزم تلاشی سختتر است.
تساهل در رفتار با فرزندان
در رفتار با فرزندان، به تناسب
سنشان، تساهل بسیاری اعمال میشود. یک مثل معروف میگوید: با فرزندتان، در ۵ سال
اول چون شاه رفتار کنید، در ۱۰ سال بعد چون برده، و در سالهای بعد چون دوست. در
عمل این بدان معنی است که با کودکان کم سن با ملایمت رفتار میشود، اما کودک هم فرامیگیرد
که خود را در دغدغههای خانواده سهیم بداند، بهخصوص هنگامیکه کودکان دیگری هم
وجود دارند.
به نظر میرسد شناسایی فرزند بهعنوان
بزرگسال در هند و در کشورهای غربی در سنین مختلفی انجام میگیرد. اغلب هندوان
ارزش بسیاری برای تحصیلات قائلاند. در شرایط سنتی پسران به فراگیری پیشه پدر تمایل
دارند، اما در حال حاضر تحرک بسیار بیشتری وجود دارد. شواهد بسیاری حاکی از آن است
که مادران هندو پسران خود را لوس میکنند و آنان را بر دختران ترجیح میدهند.
این بیشتر بدان دلیل است که جایگاه
زن تا حدود زیادی به توانایی او به تولید وراث ذکور لازم بستگی دارد. این توجه به
پسران میتواند تأثیرات ناخوشایندی در اواخر زندگی داشته باشد، و آن هنگامی است که
مادر شوهر از عروس خود خواستار توجه بیشتر از سوی پسر دلبند اوست، متنفر میشود.
حقوق و تکالیف فرد هندو تا حدود زیادی
بر پایه ترکیب و جایگاه اجتماعی اقتصادی خانواده تعیین میشود. ارائه قواعد کلی غیرممکن
است، در موارد اضطراری مردان و زنان بسیار جوان باید نقش سرپرست خانواده را بر
عهده گیرند، حالآنکه در موارد دیگر حتی در سنین پدربزرگ و مادربزرگی هم به این
مقام نائل نمیشوند.
خانواده و روابط خانوادگی در
اسلام
خانواده، در جامعه اسلامی، نقش بسیار
مهمی دارد. خانواده یک نهاد اساسی امت است، و به نحو تشکیل میگردد که بهصورت یک
جامعه خرد عمل کند. هدف از شبکه حقوق و تکالیفی که شالوده زندگی خانوادگی را تشکیل
میدهد، ایجاد فضایلی است که اسلام مایل به پرورش آنها در فرد و در امت است. دوست
و مصاحبت دستیابی به ثبات روحی، روانی و عاطفی را ممکن میسازد.
اما روابط میان
اعضای خانواده، و بهخصوص میان شوهر و زن، بهعنوان رابطهای مفید، بسیار مهم است،
که علاوه بر آن، بهعنوان رابطهای معنوی، محبت، مهربانی، رحمت، شفقت، اعتماد
متقابل، گذشت، آرامش و همکاری را به وجود آورده و به آن تداوم میبخشد. مسلمانان
ادعا میکنند که فقط در چهارچوب خانواده ظرفیتهای اخلاقی و معنوی آنان واقعیت میپذیرد؛
اسلام شکوفا شدن خیر و فضایل را در درون خانواده و در دنیای ورای آن تشویق میکند.
فضایلی چون احساس هم نوعی، محبت و رحمت، گذشت برای دیگران، تحمل، و مهربانی، در
زمانی که کودک در درون خانواده پرورش مییابد، در شخصیت او نقش میگیرد. خانواده مناسبترین
بستر را برای ایجاد خصایلی که برای ادای امانت الهی ضروری است فراهم میآورد. یک
بار اقرع بن حبیس به نزد پیامبر (ص) آمد، که با نوهاش حسن بازی میکرد. اقرع با
تعجب پرسید: ای رسول خدا شما با بچهها بازی میکنید؟ من ده فرزند دارم و تاکنون
به هیچیک از آنان ابراز علاقهای نکردهام. پیامبر چشم برداشت و به اقرع نگریست و
گفت: «اگر خداوند قلب ترا از مهربانی و شفقت محروم ساخته، من چه کنم!»
وظایف مهم خانواده در اسلام
ازجمله دیگر وظایف مهم خانواده پیاده
کردن ارزشها در جامعه و تثبیت آنهاست. بچه آوردن، بدون تربیت و پرورش کودک یعنی
نظارت بر آموزش و شکلدهی شخصیت فرزندان و ورود تدریجی آنان به اسلام و شناسایی مسئولیتها
و تکالیف ادای امانت ناقص است. بهترین چیزی که پدر میتواند به فرزندش بدهد تعلیم
و تربیت خوب است. بدین دلیل مراقبت از اعضای خانواده یک کار تماموقت و یک عبادت
است.
پروردگارا ما را همسران و فرزندانی عطا کن که مایه روشنی چشم ما باشند، و ما
را پیشوای اهل تقوا قرار ده. کوشش برای پرورش فرزندان را پاداشی عظیم است. و هر کس
از سه دختر یا سه خواهر خود مراقبت کند، و آنها را خوب تعلیم و تربیت نماید، و با
آنها به مهربانی رفتار کند تا خداوند آنها را قادر سازد که به خود متکی گردند، به
فضل الهی جایی در بهشت برای خود کسب کرده است.
خانواده تنها بهعنوان کی موجودیت
معنوی و اجتماعی انجام وظیفه نمیکند، بلکه به زمینههای اقتصادی نیز مشمول مییابد.
پیامبر گفت: هنگامیکه خداوند گشایشی در زندگی شما ایجاد میکند، اول برای خود و خانوادهتان
مصرف کنید. از نظر اسلام، تکفل مالی خانواده، وظیفه قانونی شوهر است، حتی اگر زن
ثروتمند باشد. تأمین مالی خانواده، موجب تقویت و توسیع پیوستگی و احترام متقابل
گشته، یک نظام امنیت مادی ایجاد میکند.
نقش ازدواج در توسعه اسلام
در نتیجه ازدواج، خانواده به وسیلهای
برای گسترش دامنه تماسهای خود و برقراری رابطه میان گروههای مختلف تبدیل میگردد.
پیوند زناشویی (میان دو خانواده)، بیش از هر عمل دیگری موجب افزایش دوستی میگردد.
ازدواج بهمثابه پلی است میان خانوادهها و جوامع گوناگون، که سهم بسزایی در جلب
مردم مختلف به برقراری روابطی گستردهتر داشته است. در عمل، ازدواج نقش مهمی در
توسعه اسلام ایفاء نموده است.
نقش زنان در خانواده مسلمان
آنچه مهم است آنکه خانواده با تشویق
و افزایش احساس مسئولیت در اعضای خود، آنها را به تلاش بیشتر برای تحقق توانایی،
استعداد و آرزوهای خود در رابطه با اراده الهی تحریص مینماید. هماهنگی در درون
خانواده، پر تکالیف و مسئولیتهای اعضای آن متکی است. در خانواده مسلمان، زنان نقش
اصلی را ایفاء میکنند. در جامعه اسلامی، زنان باید از سختیهای تلاش برای کسب
معاش و توجه به مقتضیات اشتغال آزاد باشند، تا بتوانند نقش خود را در ارتقاء
خانواده انجام دهند. در یک خانه مسلمان، مادر مسئول امور خانواده و اداره صحیح
دارایی شوهر است. اما این، بدان معنی نیست که زن حق ندارد شغل یا حرفهای داشته
باشد. زن آزاد است که شغلی داشته باشد، اما مقتضیات انجام اراده خداوند در خانه
اولویت اول است.
نقش مردان در خانواده مسلمان
اگرچه اداره خانواده به زوجین محول
شده، و تصمیمات از طریق شورا اخذ میشود، ولی شوهر همچنان رئیس و صاحب اقتدار نهایی
در خانواده است. همچنین، شوهر مسئول تکفل مالی خانواده است. اگر زن شغل یا حرفهای
داشته باشد، هر درآمدی را که کسب نماید، برای استفاده انحصاری خود اوست و شوهر حقی
به آن ندارد. بر طبق الگوی پیامبر، که لباسهای خود را رفو میکرد و در انجام
کارهای خانه کمک میکرد، شوهر وظیفه دارد در کارهای خانه به همسر خود کمک کند.
تربیت فرزندان در خانواده مسلمان
اگرچه معمولاً مادر مسئول اولیه تربیت
فرزندان است، اسلام از زنان انتظار ندارد و از آنان نمیخواهد که این وظیفه بینهایت
مهم را بهتنهایی انجام دهند. پرورش فرزند، مسئولیت مشترک شوهر و زن است. شوهر و
زن باید متفقاً جوی اسلامی در خانه خود فراهم آورند و رهیافتی ثابت در پیش گیرند
که متضمن تقویت و حمایت متقابل باشد. از نظر مسلمانان، فرزند بسیار عزیز و مطلوب
است، و فرزند را نعمت و امانتی گرانبها میخوانند. اگرچه جلوگیری از بارداری تحریم
نشده، ولی خانوادههای مسلمان به انتخاب خودشان بزرگ است.
ابوت مطلوب و اقناعکننده
است. والدین و فرزندان تشویق میشوند که از نظر عاطفی و جسمی بسیار نزدیک باشند.
تولد فرزند رویدادی درخور شادی فراوان و شکرگزاری است، که خویشاوندان و دوستان نیز
در آن سهیماند. ظرف ۷ روز پس از تولد، پدر اذان را در گوش طفل نجوا میکند؛ پس از
آن، نامی برای او میگذارند، موی او را میچینند و به نشانه شکرگزاری به درگاه
خداوند به خاطر تولد عضو جدید خانواده، عقیقهای (گوسفند قربانی) ذبح میکنند.
گوشت حیوان قربان شده را در میان دوستان، خویشاوندان و فقرا تقسیم میکنند. اگر
نوزاد پسر باشد، باید او را ختنه کنند.
تربیت و هدایت کودک از همان ابتدا آغاز میشود.
هدف از آن، ایجاد شخصیتی در فرزند است که بتواند تکالیف و مسئولیتهای نظام اخلاقی
و دینی را به ارائه خداوند انجام دهد. بنابراین، در این جهت بر تقویت اصول اسلام،
و شناخت صحیحی از اسلام، شخصیت و اخلاق خوب تأکید میشود. و شناخت صحیح از اسلام،
شخصیت و اخلاق خوب تأکید میشود.
چنین آموزشی به صرف تعیین هدف محدود نمیشود،
بلکه از آن مهمتر، در جهت ارائه یک الگوی زنده تسلیم مطلق در برابر خداست. بخش
اساسی این تربیت، که در سن بسیار کم آغاز میشود، شامل اطاعت، احترام توجه نسبت به
والدین است، که بهعنوان تجسم این مثل معروف اسلامی رضایت خداوند در رضایت والدین
است، تلقی میگردد. بگو بیایید تا آنچه را خدا بر شما حرام کرده بیان کنم، اینکه
به هیچ رو شرک بر خدا نیاورید، و درباره پدر و مادر احسان کنید.
نقش زن مسلمان در پرورش و تعلیم
فرزندان
اگرچه پرورش و تعلیم فرزندان وظیفه
مشترک پدر و مادر است، ولی نقش زن مسلمان بهعنوان مادر، مهمترین، جدیترین و
چالشمندترین مسئولیت تلقی میشود. نقش مادر برای زنان، نهتنها بهقدر کافی محرک
و مقنع است، که منزلت و جایگاهی خاص نیز در امت برای او ایجاد میکند. زنان مسلمان
عمیقاً اطمینان دارند که این به خاطر شایستگی و توانایی ذاتی آنهاست که مهمترین
وظایف، یعنی شکلدهی نسل آینده بشر، به آنها محول شده است.
اسلام به اهمیت عظیم این
نقش اذعان دارد. مردی نزد پیامبر آمد و گفت: ای رسول خدا، میخواهم به جنگ بروم و آمدهام
با شما مشورت کنم. پیامبر از او پرسید که آیا مادر دارد، و هنگامیکه پاسخ مثبت او
را شنید، گفت: پیش او بمان، زیرا بهشت زیرپای اوست. پیامبر اصرار دارد که به مادر
توجه مقتضی مبذول گردد. کسی از پیامبر پرسید به چه کسی باید محبت کنم. پیامبر پاسخ
داد به مادرت. باز پرسید بعد به چه کسی محبت کنم، پیامبر پاسخ داد به مادرت. بار دیگر
پرسید بعد کیست و پیامبر گفت: پدرت، و سپس خویشاوندانت به ترتیب رابطه خویشاوندی.
عزت و احترام و محبت نسبت به والدین
در خانواده اسلامی
عزت و احترام و محبت نسبت به والدین،
که در کودکان مسلمان ایجاد میشود، باید در سراسر عمرشان باقی ماند. اگرچه هنگامیکه
جوانان، برای ازدواج، تحصیل یا کار، خانه را ترک میکنند، طبیعتاً انشعابی ایجاد میگردد،
ولی روابط جدید جایگزین محبت به والدین نخواهد شد. اگرچه ممکن است والدین و
فرزندان در خانهها یا محلهای متفاوت، و یا حتی در دو سمت کره زمین زندگی کنند،
ولی درهرصورت اجزاء یک واحد خانوادگیاند، که محکمترین رشتههای تکلیف و محبت
آنها را به هم پیوند داده است.
هنگامیکه والدین به سنین بالاتری میرسند و قوه حیاتی
آنها تقلیل مییابد، خانواده از آنها مراقبت میکند. در جوامع سنتی اسلامی،
فرزندان و درصورتیکه فرزند نباشد خویشاوندان طبیعتاً از سالمندان نگهداری میکنند.
مسلمانان این عمل را، هرچقدر شاق باشد، باری بر دوش خود محسوب نداشته، آن را جزئی
از امانت الهی تلقی میکنند. ازآنجاکه مسلمانان در قالبهای فرهنگی متفاوتی زندگی میکنند،
میکوشند بهترین نحوه مراقبت را برای هر یک از اعضای خانواده، اعم از فرزندان،
والدین و سالمندان، تعیین کنند.
خداوند در قرآن در سوره اسراء میفرماید:
«وَ قَضی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ
إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا
تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریماً وَ
اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما
رَبَّیانی صَغیراً ؛ و خدای تو امر کرد که جز او هیچکس را نپرستید و درباره پدر و
مادر نیکویی کنید، و چنانچه یکی یا هر دو آنها سالخورده شوند، به آنها اف مگو و به
آنها آزار مرسان و با ایشان به اکرام سخن گوی. پروبال تواضع را با مهربانی نزد
آنها بگستران و بگو پروردگارا، به آنها رحمت کن آنچنان که در کودکی مرا به مهر
بپروردند»، (اسراء/ ۲۳-۲۴). بدین ترتیب، محبت، رحمت و دلسوزی متقابل میان والدین و
فرزندان در سراسر زندگی تداوم مییابد؛ پس از فوت والدین، نیز فرزندان در دعاهایشان
همچنان از والدین خود یاد میکنند و از خدا میخواهند که آنها را رحمت کند.
صله رحم در خانواده اسلامی
روابط خانوادگی به والدین و فرزند
محدود نبوده، خانواده را به مفهومی وسیعتر در بر میگیرد. کسی که صله رحم نماید
خدا او را دوست دارد، و کسی که قطع رحم نماید، خدا از او بیزار است. دیدار منظم با
خویشاوندان و توجه به آنها به حفظ این پیوندها کمک میکند. با خویشاوند غیر مسلمان
باید همانند خویشاوندان مسلمان رفتار کرد، زیرا روابط مبتنی بر خون همواره ثابت میماند.
پیوندهای خانوادگی در بین
مسلمانان
از نظر مسلمانان، پدربزرگ و مادربزرگ
همانند پدر و مادرند و باید با آنها به همان نحو رفتار نمود. به عموها و عمهها نیز
با همین دید نگریسته میشود. خواهران و برادران معمولاً بسیار نزدیکند، و فرزندان
آنها همچون فرزند خود تلقی میشوند. پیوندهای خانوادگی بهقدری نزدیک است که برای
مسلمانان پذیرش مسئولیت برادران، و خواهران جوانتر، یا برادرزادگان و خواهرزادگان،
یا نوهها، یا عموزادگان، در صورت لزوم، غیر عادی نیست. اگر هر یک از این خویشاوندان
ازجمله عمه یا عموی سالمند، خواهر بیوه، مطلقه یا مجرد، یا یتیم فقیر، علیل، یا
تنها باشند، باید اعضای خانواده آنها را تأمین کنند. معنای واقعی خانواده، شرکت در
غم و شادی و خوف و رأی یکدیگر است.
منبع:
ورنر منسکی،
اخلاق در شش دین جهان، بخش هندوئیسم، ترجمه محمدحسین وقار، انتشارات اطلاعات، صفحه
78-۶۶ و صفحه ۴۲۶-۴۲۱.