تهدید دانشگاههای حوزوی به بهانه حذف ردیف ۱۷
به گزارش ادیاننیوز، حجتالاسلام والمسلمین دکتر حمیدرضا شریعتمداری، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب، در یادداشتی درباره آنچه بر حال و روز مراکز دانشگاهی حوزوی گذشته و میگذرد چنین نوشت:
از دیرباز، بنا به دلایل مختلف، جمعی از درسخواندههای حوزه که بسیاریشان از نخبهها و برگزیدههای حوزه بودند به این جمعبندی رسیدند که بهعنوان تحصیل یا تدریس در دانشگاهها حضور پیدا کنند. البته نقش حوزه در شکلگیری دانشگاهها و رشتههای دانشگاهی بهویژه در الهیات، حقوق و دیگر رشتههای علوم انسانی، به پیش از این دوره برمیگردد، اما نقشآفرینان این مقطع که اغلب از سلک و حتی زیّ روحانیت خارج نشده بودند، در کنار دغدغههای علمآموزی همچنان دلمشغول دین و روحانیت نیز بودند.
اما بعد از انقلاب اسلامی، تحولات ویژهای در نسبت و مناسبات حوزه و دانشگاه به وجود آمد که یکی از آنها و بسا موفقترین آنها تشکیل دانشگاههای حوزوی بود. اگر برخی از اقدامات دیگر تحت عنوان وحدت حوزه و دانشگاه، عمدتاً معطوف به تأثیرگذاری روحانیت در دانشگاهها بود، این اقدام، یعنی تشکیل دانشگاههای حوزوی، بیش و پیش از تأثیرگذاری در دانشگاهها به رشد علمی و بسط نگرش و بینش علمی خودِ روحانیون نظر داشت. این ابتکار در پی آن بود که در کنار حفظ و تقویت مطالعات و مقتضیات طلبگی، افقهای نوینی در پیش چشم دانشپژوهان و دانشآموختگان حوزه بگشاید و مثلاً به جای حضور روحانیون در دانشگاهها، دعوت از استادان دانشگاهی برای تدریس را در دستور کار قرار داد.
شاید اولین مرکزی که با این رویکرد تأسیس شد، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه بود که امروزه با نام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه شناخته میشود. در تأسیس و تداوم کار این مرکز، آیتالله مصباح یزدی و دانشمند فقید حجتالاسلاموالمسلمین دکتر احمدی نقشی تعیینکننده داشتند. در این دفتر و پژوهشگاه، درسخواندههای حوزه در قالب گروههایی چون جامعهشناسی، اقتصاد، روانشناسی و تعلیم و تربیت، از محضر استادانِ بنامِ دانشگاه بهره بردند، آنگاه کوشیدند در مسیر اسلامی کردن علوم انسانی محصولاتی تام یا ناتمام ارائه کنند.
اما دانشگاه مفید که بنیانگذارش یک مرجع تقلید بود، این مزیت را داشت که بیشتر از همه مراکز دانشگاهی حوزه، به چارچوبهای معهود دانشگاهی پایبند بود. دانشگاه مفید در رشتههای فلسفه، حقوق و علوم سیاسی و بعدها رشتههای دیگری چون علوم قرآنی برجستگی خاصی پیدا کرد. نشستهای بینالمللی حقوق بشر دانشگاه مفید جایگاهی جهانی پیدا کرد.
بعدها دانشگاه باقرالعلوم، دانشکده علوم قرآنی، دانشگاه دارالحدیث و چند مرکز آموزش عالی حوزوی این عرصه را غنیتر کردند تا در اواسط دهه هفتاد، نوبت به تأسیس مرکز مطالعات ادیان و مذاهب رسید که با هدف گفتوگوی ادیان و تقریب مذاهب اسلامی، جمعی از دانشآموختگان حوزه را گرد آورد تا از نزدیک و بیواسطه، با دیگر ادیان و مذاهب آشنا شوند. موضوع و رویکرد خاص این مرکز که از ۱۳۸۴ به مؤسسه و سپس دانشگاه تبدیل شد، این اقتضا را داشت که به بینالمللیترین دانشگاه در قم و شاید فراتر از قم تبدیل شود.
دانشگاه ادیان در کنار تحولی که دیگر دانشگاهها زمینهساز و پیشگامش بودند، یعنی اهتمام به تحصیلات و مطالعات دانشگاهی به شیوههای روزآمد، باب جدیدی را گشود که برای مدتی در حوزه غریب مانده بود، یعنی ملل و نحل شناسی و این جای افتخار دارد که حوزه علمیه سرانجام روی خوش خود را به این عرصه نشان داد و اینگونه بود که صدها طالب و فاضل حوزوی بهعنوان تحصیل یا تدریس یا تحقیق و تألیف به این دانشگاه روی آوردند.
دانشگاههای حوزوی میروند تا ثمرات این تحول و ابتکار را بچینند، ولی آنچه غریب مینماید این است که برخی از افراد بانفوذ که متأسفانه برخی از نمایندگان قم هم با ایشان همراه شدهاند، همّ و غمّ خود را مصروفِ حذف پشتوانههای مالی این مراکز کردهاند. حذف جدول ۱۷ و به مزایده گذاشتن ساختمان دانشگاه ادیان(که البته فسخ شد)، از جمله اقدامات این گروه است که بسیاری از مراکز حوزوی را به دردسر انداخت و این در حالی است که از این گروه، بهویژه آن نمایندهٔ معارض و منتقدِ قمی انتظار میرفت و میرود که این تحول سترگ در حوزههای علمیه را بشناسند و قدر بدانند و از آن پشتیبانی نمایند.
انتهای پیام/م