نویسنده در کتاب «جنبش های اسلامی معاصر در جهان عرب» به بررسی بنیادگرایی اسلامی می پردازد. او می نویسد: «جهان اسلام در سه قرن گذشته در اثر بحران های داخلی و خارجی در بخش های مهمی از قلمرو خود لطمه دیده است. سقوط پی در پی قدرت عثمانی و ایران در رویارویی با امپراطوری اروپا، ضرورت مداوم بررسی مجدد اندیشه ها و تفکرات اساسی اسلام را مطرح ساخت. و جامعه اسلامی همانند قرن های گذشته یک پاسخ فرهنگی-بومی به این بحران داد: بازگشت به اسلام و اصول بنیادی اش». دکمجیان در این کتاب نظریۀ ادواری جنبش های اسلامی را مطرح کرده است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، نویسنده در کتاب «اسلام در انقلاب»، ابتدا شرایطی را که عموماً منجر به ظهور جماعت های بنیادگرای اسلامی می شود، معین کرده، سپس عوامل شکل گیری آنها را بیان می کند. دکمجیان از محیط عربی-اسلامی با عنوان محیط بحران یاد می کند و معتقد است که جهان اسلام، بیش از دو قرن شاهد بحران اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و از همه مهمتر روحی بوده است.
نقطه اوج این بحران، سربرآوردن ایدئولوژی پان ترکیسم در میان نهضت ترک های جوان و در پیش گرفتن سیاست ترکی سازی بود که هویت جمعی عرب ها را تهدید می کرد.
بیگانگی عرب های مسلمان با ترک ها در کنار نفوذ اروپا به گسترش ناسیونالیسم عرب، کمک کرد. با از هم پاشیدگی خلافت عثمانی، نخبگان ناسیونالیست عرب، خود را در برابر دو وظیفه دیدند: اول رهایی از کنترل اروپا و کسب استقلال، و دوم ارائه یک برنامه ایدئولوژیک برای استقرار حکومت قانونی.
از نظر هرایر دکمجیان، که نظریۀ ادواری جنبش های اسلامی را مطرح کرده است، جنشهای فکری-سیاسی اسلامی پدیدهای دوره ای هستند که در دوران خاص ظهور کرده و تحول یافته اند. وی با استفاده از دو مفهوم سقوط و رستاخیز، بیان می کند که جنبش های رستاخیزی در جهان اسلام در واقع عکس العمل و پاسخ مسلمانان به دوران سقوط و انحطاط بوده است.
یعنی در طول تاریخ جوامع اسلامی، در برابر هر سقوط و انحطاط یک جنبش فکری یا سیاسی رستاخیزی به وقوع پیوسته است که هدف آن احیای مجدد دین اسلام بوده است. اعتقاد مسلمانان (به ویژه اهل سنت) به حدیث نبوی که می گوید: «در آغاز هر قرنی فردی را خواهیم فرستاد تا دین ما را احیا کند»، انگیزۀ مهمی برای ظهور جنبش های فکری و سیاسی در تاریخ پانزده قرن اسلامی بوده است.
دکمجیان نمونه های متعدی از جنبشهای رستاخیزی سنی و شیعه را از دوران بنی امیه تا نیمه دوم قرن بیستم به عنوان حرکتهای رستاخیزی در جهان اسلام ذکر می کند. این حرکتهای رستاخیزی در شرایطی ظهور می کنند که جامعۀ اسلامی در یک محیط بحرانی گسترده، گرفتار آمده است. این محیط بحرانی، دارای چند ویژگی عمده است که از قرن نوزدهم به بعد اغلب جوامع اسلامی را دربر گرفت. محیط دوران معاصر یک بحران فراگیر ایجاد کرده است که شش بحران فرعی را در درون خود دربر دارد: بحران هویت، مشروعیت، آشوب و فشار، کشمکش طبقاتی، ضعف نظامی و بحران فرهنگی.
کتاب حاضر از دو بخش تشکیل شده است:
بخش اول: بنیادگرایی اسلامی، عوامل ظهور، خصوصیات و نمودها
۱- تجدید حیات و رستاخیز اسلام در جامعه مدرن
۲- تاریخ جنبش های اسلام گرا: یک الگوی دوری
۳- پایگاه های اجتماعی- تجدید حیات طلبی اسلامی
۴- ایدئولوژی و عمل اسلام گرایانه
۵- طبقه بندی جوامع اسلام گرا و رژیمهای عرب
بخش دوم: رستاخیز اسلامی در جهان عرب: بررسی های موردی
۶- مصر، مهد بنیادگرایی اسلامی
۷- سوریه: بنیادگرایی سنی علیه حکومت بعث
۸- عراق