فراستخواه با بیان اینکه ممکن است جامعه ایران در اثر تغییرات پساکرونا به سمت یک نوع دین اقتضایی و پراگماتیکتر گرایش پیدا کند، اظهار کرد: انواع دینداریهای گذشته براساس یکی از این موارد فقهی، ایدئولوژیک یا سنتی بود و دارای چارچوب بود، اما این دوره در ایران گویا در حال تغییر است و شاهد یک نوع دینداری بیشکل هستیم. به بیان دیگر، دین به عنوان یک مرجع جای خود را به دین به عنوان یک منبع میدهد.
ردنا (ادیان نیوز) – با ظهور ویروس خرد و کوچک، ولی عالمگیر کرونا، پرسشهای متعددی درباره نسبت دین و جامعه در جهان کرونازده مطرح شده است؛ پدیدهای مانند کرونا چه تأثیری بر جوامع بشری بهویژه دینداری در این جوامع خواهد گذاشت؟ آیا این پدیده مانند وبا یا پدیدههای همهگیر دیگر که در تاریخ بشر رخ داده سبب تغییراتی اساسی در رفتار دینی افراد و جوامع بشری خواهد شد؟ آیا تأثیرات این پدیده به سمت بهبود دینداری حرکت میکند یا فروکاست جایگاه دین؟ جامعه ایران چه تأثیری از این پدیدهها خواهد پذیرفت؟
بخش اول گفتوگو با مقصود فراستخواه، استاد مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی و محقق جامعهشناسی دین، با عنوان «کرونا وشیوع امر پسامدرن» منتشر شد.
وی در این بخش از گفتوگو با ارائه تعریفی از سطوح دین و دینورزی، به پیامدهای شیوع وبا در سابقه تاریخی جامعه ایران خبر داد و گفت که کرونا منشأ تغییراتی در گونههای دینورزی در سطح جامعه ایران خواهد بود که به دینداری پسامدرن خواهد انجامید.
در این قسمت از گفتوگو نیز به تبیین اثرات پاندمی کووید-۱۹ بر گرایشهای پستمدرن دینورزی میپردازد و معتقد است که دینورزی در اثر این تغییرات میتواند پراگماتیستتر و به تعبیری اقتضایی باشد. بخش دوم این گفتوگو در ادامه از نظر میگذرد؛
به نظر شما شیوع این بیماری جامعه ایرانی را به کجا میبرد؟
به تعبیری که از افخمی وام میگیرم، همان طور که وبا ایران را به سمت امر مدرن سوق داد که سبب ظهور مشروطه و بعداً نوسازی شد و در پهلوی خود را نهادینه کرد، تصور میکنم کرونا هم در ایران این تأثیر را خواهد گذاشت و ایران را به سمت یک جامعه پسامدرن هل خواهد داد.
یعنی اگر وبا به شیوع امر مدرن منجر شد، کرونا هم به شیوع امر پستمدرن، پساسکولار و پسامدرن منجر خواهد شد و همان طور که مدرنیته ایرانی با دیناندیشی نوگرایانه همراه بود، پسامدرن ایرانی هم با دیناندیشی پسانوگرایانه و بسیار در هم ریخته توأم خواهد شد.
تحولات الگوهای رفتار دینی
احتمالاتی که برای جامعه ایران در پیش خودمان میتوانیم تصور کنیم، از هماکنون نیز برخی آثار خود را نشان داده است. ایران با شتاب به سمت دنیای مابعدمدرن، مابعدسکولار و پساسکولار پرتاب و سوق پیدا میکند. میتوان آثارش را در امر دین هم بررسی کرد.
اینجاست که تصور میکنم شاهد انواع دینداریها یا دینگراییهای متکثر خواهیم بود. در کنار انواع افکار غیردینی مدرن و پستمدرن؛ یعنی رفتار مردم و الگوهای باورداشت، الگوهای گرایش، الگوهای عمل دینی و رفتار دینی و فرهنگ دینی هم تحت تأثیر این روند بزرگ قرار خواهد گرفت و تغییراتی در آن رخ خواهد داد.
آنچه فرمودید که به جامعه فرامدرن خواهیم رفت، منظورتان یک جامعه فراعقلانی است؛ یعنی اگر امر دینی را فراعقلانی بدانیم به این سمت پیش خواهد رفت؟
بله، «امیر ارسلان افخمی» که در دانشگاه «جرج واشنگتن» است کتابی با عنوان «شیوع مدرن» دارد. در این کتاب میگوید که وبا قبل از مشروطه چگونه جامعه ایران را آماده شیوع امر مدرن کرد و تغییرات بزرگی در جامعه ایران به وجود آورد.
تصور میکنم که با کرونا نیز شیوع امر پسامدرن و پساسکولار در جامعه ایران تسریع و تشدید پیدا میکند، اما نمودهایش چگونه خود را در امر دینی نشان میدهد؟
جامعه ایران بر اثر این تغییرات که کانون مهمش شیوع بیماری کووید-۱۹ است، ممکن است به سمت یک نوع دین اقتضایی گرایش پیدا کند. یک نوع دینداری اقتضایی در جامعه ایران رشد خواهد کرد.
یک نوع پراگماتیسم دینی خواهد بود؛ یعنی دینداریای که پراگماتیکتر است. اگر نسلهای قبلتر دینداریشان کمتر اقتضایی بود و براساس اصولی بود، در لایهای سنتی از جامعه یک نوع دینداری براساس فقه بود و لایه دیگر جدیدتر براساس یک نوع ایدئولوژی رفتار میکردند که برنامه سیاسی و اقتصاد مشخصی را میداد.
دینداری بدون چارچوب
انواع دینداریهای جدی براساس یکی از این موارد فقهی یا ایدئولوژیک یا سنتی بود و یک چارچوب برای دینداریشان قائل بودند. این دوره در ایران گویا در حال تغییر است و ما شاهد یک نوع دینداری بیشکل هستیم.
دینداریای که شکل خاصی ندارد و اقتضایی است، مثلاً بعضی افراد هستند که میگویند گاهی که حال داریم نماز میخوانیم و گاهی نمیخوانیم یا دین پلورال که میبینیم میگویند که من درک دینیام این گونه است و شما آن گونه، قرائت من این است و آن گونه، انتظار از دین در افراد متفاوت است، قرائتهای افراد متفاوت است.
یک نوع دین پلورال در حال شکلگیری است. دینداری وجود دارد، اما به شکل پلورال، یعنی انواع روایتها و قرائتهای دینی و به تعبیری یک نوع تکثر در دینداری بروز پیدا میکند و مقداری دینداریها فردیتر میشوند و تنوعات آن بیشتر میشود و مقداری ارزشهای آیینی جای خود را به ارزشهای نمایشی میدهد.
دین و جامعه
آنچه وجود دارد، بیشتر جنبه نمایشی دارد. هویتهایی هستند که بیشتر میخواهند خودشان را نمایش دهند تا اینکه به تعبیر سنتی کلمه، هیبت آیینی داشته باشند.
برخی از تغییرات هم در جامعه مانند جهانی شدن، افزایش سواد، روند بیرویهٔ شهرنشینی، اینترنت و… جامعه را به این سمت سوق میدهد.
این تحولات با این فاجعه شیوع بیماری سرعت بیشتری میگیرد و دینداری اقتضایی یا پلورالیسم دینی رشد میکند و اتفاقاً نقد و تکثر را هم میپذیرد، پس اینکه تصور کنیم، مناسک دینی به طور کلی از بین میروند به این سادگی نیست.
اهمیت فضای مجازی در مناسکگرایی
یکی از ویژگیهای برجسته شرایط امروزی اهمیت دنیای مجازی در زندگی بشر است. به دلیل اینکه میخواهیم فاصله فیزیکی داشته باشیم، خیلی از کارها و ارتباطات به سمت ارتباطات مجازی سوق پیدا کرده است.
احتمالاً دنیای مجازی و فناوری اطلاعات و ارتباطات، مناسکگرایی دینی را در شکل جدید حفظ کرده و نحوه افسونزاییهای جدیدی برای دین ایجاد میکند. مثلاً امسال حج را خیلی کوچک برگزار کردند.
ظاهراً احساس میکردیم که میلیونها نفر به حج میرفتند، اما امسال نیست، به یک معنا لطمه به مناسکگرایی دینی است.
اما به معنایی دیگر، وقتی در همان لحظه در همه جای دنیا نمایش داده میشود که افرادی به طور منظم چتر برداشته و دور حرم با نظم خاصی حرکت میکنند، این بازسازی که در دنیای اینترنت اتفاق میافتد و اطلاعاتی که در سطح جهان منعکس میشود و همه آن را میبینند خود نوعی ارزش نمایشی برای دین دارد.
یک نوع اجتماعات مناسکی مجازی را امکانپذیر میکند؛ مثلاً در محرم گذشته بسیاری از مردم نتوانستند به مراسم بروند و دوگانه سلامت و عزاداری به میان آمد که یا باید سلامت را حفظ کنیم یا عزاداری کنیم.
مردم میگویند که سلامت برایمان مهم است و عقل میگوید که دینداران به قیمت سلامتشان دینداری نکنند، بلکه به گونهای باید اینها را با هم جمع کنند.
در نتیجه امکان و قدرتی که در اینترنت و فضای مجازی وجود دارد میتواند بیاید و عزاداری را در قالبهای مختلف به ظرفیتهای مجازی به نحو دیگری شکل دهد و اتفاقاً یک نوع قدرت تازهای به آن بدهد. یک نوع بازتولید مجازی دین است، مناسک به شکل مجازی بازتولید میشود، در فضای مجازی هالههای تازهای ساخته میشود.
در عمل از یک طرف امکان عمل به مناسک در مقیاسهای بزرگ به طور جمعی وجود ندارد و از سوی دیگر مردم به دلیل گرفتاری و بیماری مقداری معقول فکر میکنند و به پزشکی و سلامتشان اهمیت میدهند و سعی میکنند بیشتر واقعگرایانه به فکر زندگی، سلامت و اقتصادشان باشند.
ظرفیتهای تازه برای ظهور امر دینی
اما گرایشهای پستمدرن هست که در عین حال که در آن یک نوع درک عقلانی و توسعهای و علمی وجود دارد، در کنار آن به شکل اقتضایی یک نوع احساسها، عواطف و دینگرایی هم به شکلهای متفاوت و متنوع امکانپذیر میشود. ظرفیتهای تازهای برای ظهور امر دینی میشود. درست است که دینداری پستمدرن و اقتضایی میشود.
اما از بین نمیرود و آنها را در شکلهای جدیدی مانند معنویتگرایی میبینیم. در شیوع کووید-۱۹ شاید با برخی از دیدگاههای آخرزمانی مواجه شدهاید که در بستر آن یک نوع باور اسطورهای و گرایشهای تازه و مناسکگراییهای جدیدی باشد.
البته باید توجه کنید با توجه به ظرفیتهای جدید طبعاً مناسکگرایی هم متفاوت میشود و مناسکگرایی گذشته با مناسکگرایی پیش روی ما کاملاً متفاوت خواهد بود.
ما با مناسکگرایی جدیدی یا بهتر است بگوییم پساجدید روبرو خواهیم شد که برخی از مناسک امکان رشد خواهند یافت و برخی عقبنشینی خواهند کرد.
مثلاً مناسکی که در آنها مناسک جمعی گرم است، ادامه خواهند داشت؛ مثلاً نماز جماعت را با زیارت مقایسه کنید، بر اساس مطالعاتی که در سالهای گذشته با روش فراتحلیل و فراترکیب دهها پژوهش قبلی داشتهام، به این نتیجه رسیدم که شرکت در نماز جماعت در حال کاهش است.
یعنی گروههایی کمتر از گذشته گرایش به شرکت در نماز جماعت دارند، اما رفتن به زیارت همچنان گرم است و همچنان بازار بزرگی دارد، چون اقتصادی در پشت آن است و با مسافرت و زندگی و اوقات فراغت و سرگرمی ترکیب پیدا میکند.
برخی از مناسک به دلیل برخی عناصر گرم که دارند همچنان مانند گذشته دوام دارند. یا مناسک مرگ که در پشت آن اقتصاد مرگ وجود دارد و خیلی گرم است.
همینطور نوحهخوانها به مدد تکنولوژی (همان تکنولوژی که ممکن است در آن سوی چهرهمان به آن لعنت هم میفرستیم) در نقش سلبریتیها ظاهر میشوند. بنابراین مناسک هم یک کاسه نیست.
در خود مناسکگرایی هم انواع و اقسام فرصتهای تازهای ممکن است ظهور پیدا کند، بهویژه با استفاده از ظرفیتهای دنیای مجازی مناسکگرایی هم در شکلهای جدیدی همچنان میتواند ظهور پیدا کند و دوام داشته باشد.
به نظر شما دین در شکل نهاد چگونه خواهد شد؟
به طور کلی دین به شکل یک نهاد رسمی آن طور که قبلاً آشکار بود، در حال تضعیف شدن است، اما به شکل انواع نهادهای متکثر فرهنگی و اجتماعی با تنوعات و به شکل اقتضایی خودش را ادامه میدهد.
دین کمتر شکل یک نهاد رسمی برای جامعه، نهادی انحصاری که بالای نهادهای دیگر مانند علم و اقتصاد باشد، شانس تداوم بالایی ندارد. گویا نهادهای دیگر میخواهند استقلال داشته باشند با دستور زبان خودشان و با چارچوبهای خودشان عمل کنند.
اما اینها نهاد دین را هم به عنوان یک نهاد در چارچوب دینی و دستور زبان خودش و در محدوده خودش و در همسایگی نهادهای دیگر و نه در مافوق بقیه و سیطره بر نهادهای دیگر میپذیرند.
در این زمان با شیوع کرونا این مسئله ابعاد بیشتری به خود میگیرد و براساس مشکلاتی که برای جامعه پیش آمده، جامعه به سمت یک کلانروندی گرایش پیدا میکند که دین به شکل غیررسمی، متکثر و بیشکل که همان دین پسامدرن است، ادامه مییابد، اما دین به عنوان یک مرجع، جای خود را به دین به عنوان یک منبع میدهد.
منظور شما از دین به عنوان یک منبع چیست؟
یعنی دین یک امکان در کنار انواع امکانهای دیگر است. توجه کنید کسی که یک بحران روحی دارد یا یک بحران در زندگی دارد، از جمله منابعی که به نحو اقتضایی میتواند استفاده کند منابع دینی است؛ یعنی دین هم یک نوع انتخاب میشود.
همان طور که انسان در زندگی برای حل مشکلاتش از منابع مختلف مانند منابع علمی، هنری، اجتماعی و… استفاده میکند، دین هم یک منبع فرهنگی است و به تعبیر برگر یک امکان است.
در بازار امروزی انواع عرضهها وجود دارد، کالاهای دینی و عرضههای دینی با بستهبندیهای مختلف و متفاوت هم وجود دارد. همان طور که مردم کتابهای مختلف میخرند، کسانی هم کتابهای دینی هم میخرند که امروزه به شکل اقتضایی باب شده است.
آنها نیز از یک داستان دینی یا فیلم، نمایش و مراسم دینی لذت میبرند. در این معنا دیگر دین به عنوان یک رفرنس نیست، بلکه دین یک منبع است. یک امکان است که در کنار امکانهای دیگر از آن استفاده میشود.
اجازه دهید وجه دیگری از قضیه را بیان کنم؛ در قرون وسطی دوره سیطره دین بود، اما دوره دیگری داشتیم که واکنشی ایجاد شد که از آن به آزادی از دین یاد میکنند.
بشر بر اثر سیطره دین در قرون وسطی بعد از روشنگری به این نتیجه رسید که از دین آزاد شود، چون دین به یک سیطره تبدیل شده بود، در نتیجه الگوی آزادی از دین مطرح بود، اما امروز به جای «آزادی از دین»، گرایش به «آزادی دین» هست.
یعنی انسان امروز میگوید که نمیخواهم از دین یکسره آزاد و رها شوم، میخواهم آزاد شوم که دینداری کنم یا نکنم. اگر هم بخواهم دینداری کنم خودم به نحو اقتضایی تصمیم میگیرم که چگونه دینداری کنم. اینجاست که یکنوع پلورالیسم دینی به وجود میآید و یک نوع دین اقتضایی به وجود میآید.
تکثر امر دینی در جامعه نوین
در پیش روی جامعه ایران به جای تنها یک دین حکومتی، رسمی و انحصاری که بالای سر همه نهادها باشد و برای همه چیز تعیین تکلیف کند، تنوعاتی به وجود میآید که میتوان گفت بخشی دین شخصی، بخشی دین سنتی یا ایدئولوژیک، بخشی دین تجددخواه و بخشی دین اقتضایی، دین مدنی و انواع دینداریهای مختلف را خواهیم داشت.
شاهد یک نوع تکثر امر دینی در جامعه خواهیم بود و مناسک هم حتی در شکل قالبی، به این سادگی از جامعه و زندگی ما رخت برنمیبندد. بلکه میتواند به شکلهای جدیدی با توجه به ظرفیتهای امر مجازی خود را تطبیق دهد و به حیات خودش ادامه دهد.
به هر حال باید سیاستگذاران دست کم آمادگی وداع با کلیشههای ذهنی محدود، متحجر و رسمی را داشته باشند. تحولات و تغییرات جامعه ایران را بپذیرند، بلکه این جامعه دست کم بتواند به زندگی خود ادامه دهد و از مسائلی مانند مشکلات زندگی معیشتی، رکود کسب و کار عبور کند.
باید این تکثر را به رسمیت شناخت و اجازه داد به شکل قانونمند و طبیعی سیر تحول خود را ادامه دهد. در آن صورت است که میتوانیم دنیای گفتوگویی داشته باشیم که الگوهای متفاوت بتوانند به شکل مسالمتآمیزی در کنار هم زندگی کنند.
در چنین دنیایی میراثهای سنتی ایرانی و از جمله امر دینی هم میتوانند در این اطلس بزرگ فرهنگ ایرانی حضور داشته باشند، البته نه به عنوان امر سیاسی مسلط که از بالا میخواهد بر همه نهادهای دیگر تسلط داشته باشد.
مناسک هم قطعاً تغییر پیدا میکند و دیگر انتظار مناسکگرایی با یک الگوی رسمی دستوری را نداشته باشیم و تنوعات را بپذیریم.
منبع: ایکنا