تعدد زوجات در یهود مثل اسلام فقط مختص مردان است و زنان نمی توانند چند همسر داشته باشند اما درمورد مردان هم این کار مکروه است و حدی برای تعدد آن تعیین شده است. در مذهب کلیمی مردان بیشتر از ۴ زن نمی توانند داشته باشند ولی کمتر مشاهده میشود که مردی کلیمی بیشتر از دو زن داشته باشد که این تحت تاثیر عادات قدیمی یهودی است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، داستان آفرینش در دین یهود اینگونه آمده که ابتدا مرد (آدم) خلق میشود و سپس چون آدم تنها بوده خداوند (یهوه به زبان عبری) حوا را خلق می کند. در واقع هدف از خلقت زن در دین یهود رفع تنهایی مرد و زن برای مرد است. یهودیان معتقدند که زن از دنده چپ مرد خلق شده است و اینکه عامل گناه نخستین که آدم در بهشت مرتکب شد حوا بوده است. از نگاه یهود زن مسبب اصلی ورود شیطان به دنیای مردهاست و زن که از شیطان فریب خورده بود مرد را هم فریب می دهد و به همین دلیل زنها باید تا ابد مجازات این گناه را متحمل شوند. مجازات سهگانه زنان به سبب این گناه عبارت است از: ۱- درد زایمان را متحمل میشوند ۲- زن همیشه باید فرمانبردار و وابسته به شوهرش باشد ۳- شهادت زن بی ارزش است.
در اسلام اما داستان خلقت متفاوت از سایر ادیان و در جهت کرامت و ارزش بخشیدن به زن مطرح شده است. زن در آیات قرآن از سرشتی همانند مرد (آدم) برخوردار است و خلقتی مستقل دارد. خداوند در سوره نساء داستان خلقت را این گونه مطرح می نماید: «من تمام افراد بشر را از یک جفت زن و مرد آفریده ام. در اولین مرتبه یک نفر انسان خلق کردم و از وی جفت او را آفریدم و سایر انسانها را از طریق تناسل و توالد بر روی زمین منتشر نمودم.»
اسلام میان زن و مرد از نظر شخصیت و فطرت آنها تفاوتی قائل نیست و ملاک برتری نه مرد بودن است و نه زن بودن. بلکه شاخص برتری تقوای انسانهاست. آیه ۱۳ سوره حجرات : «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ»
در ارتباط با گناه نخستین برخلاف یهود و مسیحیت که عامل این گناه را زن میدانند، اسلام آدم و حوا را به صورت یکسان عامل سرپیچی و گناه قلمداد میکند. در آیه ۱۲۰ سوره طه خداوند می فرماید: «فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَىٰ شَجَرَهِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لَا یَبْلَىٰ» در اینجا آدم به معنی انسان است و نشان دهنده سهم مشترک زن و مرد در این گناه است و در آیه ۳۶ سوره بقره که اصطلاح «فازلهما شیطان» به کار برده می شود، این جمع بستن قرآن حجت را تمام کرده و اثبات گر این ادعاست که زن و مرد در نگاه اسلام هر دو به صورت یکسان فریب خورده اند و هیچکس به تنهایی عامل گناه اولیه نیست.
در متون یهود مطالب زیادی وجود دارد که منتج به حقارت زن و پستی جایگاه وی می شود اما به موازات آن برخی محاسن و صفت های خوب اخلاقی نیز از زنان یاد شده است، مثل مهربانی و تدبر آنان که بعضاً در تناقض با سایر مطالب است. به طور کلی نگاه منفی به زن بسیار عمیق تر از نگاه مثبت به او در متون یهودی رخنه کرده تا جایی که به طور مثال زنان در جشنهای مذهبی حق حضور ندارند و یا از تناول برخی غذاهای آیینی محروم مانده اند. اما ذکر این نکته نیز ضروری است که نگاه یهود به زن نسبت به مسیحیت متعادل تر است و این موضوع در مقوله ازدواج عیان تر شده که به آن می پردازیم.
از نگاه یهودیت ازدواج با اینکه امری پسندیده و مطلوب است اما شاهد نگاهی نابرابر به زن و مرد در ازدواج هستیم و مرد حاکم زن است اما از طرفی به او توصیه شده که همسرش را تکریم کند چرا که این احترام و تکریم زن موجب خیر و برکت زندگی او می شود و یا به مردان توصیه شده که از زنان خود مشورت بگیرند اما در جایی دیگر گفته شده که کار خودشان را پی بگیرند و به مشورت با زنان اعتنا نکنند.
تعدد زوجات در یهود مثل اسلام فقط مختص مردان است و زنان نمی توانند چند همسر داشته باشند اما درمورد مردان هم این کار مکروه است و حدی برای تعدد آن تعیین شده است. در مذهب کلیمی مردان بیشتر از ۴ زن نمی توانند داشته باشند ولی کمتر مشاهده میشود که مردی کلیمی بیشتر از دو زن داشته باشد که این تحت تاثیر عادات قدیمی یهودی است.
در متون یهودی مهریه وجود ندارد اما در ایران یهودیان دو برابر مبلغ جهیزیه را به انضمام اصل مبلغ جهیزیه به عنوان مهر در سند ازدواج ثبت می کنند. علاوه بر آن خانواده داماد نیز به دختر چیزی را به عنوان هدیه تقدیم میکند که به این رسم مینحاق میگویند. در هنگام طلاق داماد وظیفه پرداخت مهریه و مینحاق را دارد. در یهودیت قوانین مدرنی برای طلاق، ازدواج، مهریه و ارث ثبت نشده اما این قوانین توسط خاخام ها و فقه یهودی استخراج شده است.
در یهود حق طلاق با مرد است و درتورات گفته شده اگر مردی از زن خود ناراضی باشد برای او نامهای بنویسد و او را از خانه اخراج کند.
البته خاخام های یهودی سختگیری بیشتری برای طلاق قرار داده اند و حتی اگر طلاق را جایز ندانند به مرد اجازه نمی دهند زن خود را طلاق دهد. موارد عمومی و قابل قبول برای طلاق زن عبارتند از: زنا، نازایی، بیماری لاعلاج، عنن و جنونی که موجب آسیب رساندن به مرد شود.
ازدواج نسبی در یهود تقریبا مثل سایر ادیان الهی است با این تفاوت که مرد می تواند با برادرزاده یا خواهرزاده خود در شرایط خاص و ضروری ازدواج کند که البته این امر کراهت دارد. داستان ازدواج حضرت اسحاق در کتاب پیدایش نشان می دهد زنان یهودی در انتخاب همسر آزادی زیادی داشته اند و مانند اسلام رضایت زن شرط اصلی ازدواج محسوب می شود.
ارثی که دختر از خانواده پدری خود میبرد همان جهیزیه محسوب میشود اما اگر دختر ازدواج نکرده باشد ارث او نصف پسر می باشد. و اگر زن ازدواج مجدد داشته باشد از ارث محروم می شود.
نگاه اسلام در ازدواج و خانواده بسیار متعالی تر از سایر ادیان و یهود می باشد. تمام حقوقی که مربوط به فطرت انسانی می باشد بین زن و مرد برابر است اما از جایی که زن و مرد خلقت خاص و طبیعت و استعداد مربوط به خود را دارند. قوانینی متفاوت اما عادلانه وضع شده که در جهت حفظ کرامت فرد و استحکام بنیان خانواده قرار دارد.
زن و مرد به لحاظ شخصیت دارای کرامت ذاتی هستند و هیچ کدام صاحب دیگری نیست. هر دو صاحب فکر و اختیار و اراده اند و هر دو می توانند فعالیت اجتماعی، مذهبی، اقتصادی و تحصیل داشته باشند و اسلام هیچ گاه زن را از این مواهب محروم نکرده است.
در ازدواج رضایت زن شرط اصلی محسوب میشود و بهره وری و انتفاع از ازدواج به صورت برابر بین زن و مرد قرار دارد.
خداوند در آیه ۱۸۷ سوره بقره می فرماید: «هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ» این آیه بیانگر وظیفه و نقش هماهنگ و برابر زن و مرد در ارتباط با یکدیگر است و از طرفی شاهد نگاه متعالی اسلام به مقوله ازدواج هستیم که زن و مرد با ازدواج و ارضای تمایلات جنسی خود در مسیر صحیح، لباس عفت و پاکدامنی به تن می کنند و از یکدیگر در برابر حوادث و خطرات محافظت می کنند. زن مایه آرامش همسر است و مرد او را در برابر خطرات و نامهربانی های جامعه حمایت می کند.
در اسلام ارث و دیه زن نصف مرد تعیین شده اما این نه به معنی ارزش کمتر زن نسبت به مرد بلکه به دلیل نقش های متفاوت زن و مرد نسبت به یکدیگر است. مردان در خانواده وظیفه تامین مالی بر عهده دارند و مهریه و نفقه زن را پرداخت می کنند و به همین دلیل، عادلانه است که به لحاظ مالی در خانواده خود حمایت نسبی شوند. زن و مرد در اسلام برخلاف بسیاری از ادیان استقلال مالی دارند.
قوانین متفاوت در ارتباط با حقوق زن و مرد برخلاف برداشتی که برخی از انسانهای ناآگاه کرده اند هیچ گاه نشاندهنده نابرابری و تبعیض دو جنس نیست چرا که در قرآن و کتب دینی اسلام سرشار است از آیات و روایاتی که زن و مرد را کنار یکدیگر قرار می دهد.
برخی از حقوق اختصاصی برای زن در اسلام می توان حق مهریه و نفقه و برای مرد، حق تمکین جنسی را نام برد.
حق مهریه برای زن که پرداخت آن وظیفه مرد محسوب می شود در جهت حفظ حرمت و عزت زن و بر اساس استقلال مالی او تعبیه شده و نفقه که وسیله ای برای تامین معاش و هزینه زندگی زن است، در جهت ممانعت از سواستفاده مردان از کار کردن زنان می باشد.
در مقابل حق تمکین جنسی که از حقوق اختصاصی مرد است، این حق را به مرد داده که به لحاظ جنسی از همسر خود بهره مند شود اما این خود به شرط رفع نیازهای اختصاصی زن مثل مهریه و نفقه است. البته تمتع جنسی فقط مختص مرد نیست و در اسلام این حق برای هردو قائل شده، به طور مثال حق مضاجعه برای زن که زن می تواند هر ۴ شب یک بار با شوهرش همخوابی کند بر همین اساس است.
و البته فراتر از همه این موارد ذکر این نکته خالی از لطف نیست که تاکید اصلی اسلام در خانواده ترجیح اخلاق و دوستی و محبت بر قوانین است . همانطور که در آیه ۱۹ نسا بر زندگی اخلاق مدارانه تاکید شده است.
قاعدگی زنان در اسلام به هیچ عنوان مظهر شومی و نجاست زنان نیست و در قرآن در آیه شریفه ۲۲۲ سوره بقره میخوانیم: «و سؤال کنند از تو درباره عادت ماهانه زنان، بگو: آن رنجی است برای زنان». اسلام با درک صحیح از کارکرد هورمونی و طبیعی زنان بیان کرده که در این ایام زنان اذیت می شوند و به لحاظ روانی دچار اختلال می شوند، بهتر است آنها را بیش از قبل درک کرد و به آنها استراحت داد.
به گزارش خبرنامه دانشجویان ایران، در یهود احکامی تحت عنوان نیٌدا وجود دارد که روابط جنسی همسران را تا حد زیادی محدود می کند. مرد در زمان قاعدگی و تا یک هفته بعد حق نزدیکی با زن را ندارد و فقط در دوره باروری زنان باید به او نزدیک شود و بر این نکته تاکید شده که هدف اصلی از نزدیکی جنسی صرفا تولید مثل است . در حالی که اسلام برای لذت جنسی در چارچوب ازدواج اصالت قائل است و هدف از آن را تولید مثل نمی داند. البته ممنوعیت نزدیکی در دوران قاعدگی در اسلام نیز وجود دارد اما در یهود شکل افراطی به خود می گیرد و زن بعد از اتمام دوره و تا یک هفته بعد از آن ناپاک تلقی می شود و باید کفاره دهد.
طبق مطالعات بنده با وجود تفاوت های اساسی، اصول دین یهود نسبت به سایر ادیان، خصوصا در موضوعات ازدواج و خانواده مقاربت بیشتری با اسلام دارد اما به دلیل تحریفات گسترده، تا حد زیادی فاصله گرفته است.