کشور اتیوپی سرزمینی باستانی با قدمت هزاران ساله و ویژگیهای بارز فرهنگی تمدنی است که در گذشته حبشه نام داشت. امپراطوری حبشه از بیش از ۲۵۰۰ سال پیش کشوری قدرتمند و تأثیرگذار در قاره آفریقا بوده و در حوادث سیاسی قاره نیز نقش مثبتی ایفا کرده است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، جدای از جایگاه والای پادشاهی حبشه در آفریقا، اتیوپی در رویدادهای شبه جزیره عربستان، در بدو ظهور اسلام نیز تا حدودی نقشآفرین بود و پادشاه عادل آن نجاشی که نخستین گروه مسلمانان پناهنده به سرزمینش را به گرم و مهربانی پناه داد، نام نیکی در تاریخ اسلام از خود بر جای گذاشت و به نوعی شاید این سرزمین را سرزمین برکت نامید، چرا که هسته اسلام افراد تازه مسلمان شده، در این سرزمین رشد و نمو کرد.
تاریخ اسلام در اتیوپی
سرزمین حبشه یا اتیوپی فعلی به دلیل نزدیکی با جزیره العرب و شهر مقدس مکه از ابتدا در تماس نزدیک با اسلام و مسلمانان بوده است. در سیره ابن هشام(از کتب و منابع تاریخ اسلام) ذکر شده که در زمان کودکی پیامبر(ص)، هنگامی که حلیمه سعدیه حضرت محمد(ص) را به قبیله بنی سعد برده بود، تعدادی از روحانیان حبشی که کودک را مشاهده کردند، نشانههایی را که در کتابهای آسمانی درباره پیامبر بعد از عیسی مسیح(ع) ذکر شده بود، در او یافتند و تصمیم گرفتند کودک را به هر شکل ممکن با خود به حبشه ببرند تا افتخار ظهور پیامبر اسلام نصیب آنان شود.
در آغاز ظهور اسلام و بعثت پیامبر(ص) که مسلمانان دچار خشم و آزار کفار قبیله قریش بودند و تعقیب و شکنجه مسلمانان فزونی یافته بود، پیامبر اسلام گروهی از آنان را ترغیب به مهاجرت به سوی حبشه کرد. پس از مهاجرت نخست که چهارده مسلمان بودند دومین گروه که جعفر ابن ابی طالب سرپرستی آنها را برعهده داشت از طریق دریای سرخ راهی حبشه شدند و در شهر آکسوم، مورد استقبال نجاشی امپراطور حبشه قرار گرفتند. این سفر در هفتمین ماه از پنجمین سال بعثت در سال ۶۱۵ میلادی انجام شد و نجاشی از تسلیم آنها به فرستادگان قریش خودداری کرد.
در سال ششم هجرت، هشت فرستاده از سوی پیامبر اسلام به سرزمینهای اطراف جزیره العرب سفر و حکمرانان آنها را به اسلام دعوت کردند. سفیری نیز از جانب پیامبر اکرم(ص) نیز به حبشه فرستاده شد و نجاشی دعوت به اسلام را پذیرفت. بعدها، هنگامی که خبر درگذشت نجاشی به پیامبر(ص) رسید، حضرت در مدینه بر وی نماز میت غایب خواندند.
بلال از شخصیتهای مشهور تاریخ صدر اسلام و از یاران نزدیک پیامبر، که به پیامبر اسلام ایمان آورده و در راه ایمانش شکنجههای فراوانی را متحمل شد نیز از مردمان حبشه بود که پس از اسارت به عربستان انتقال یافته و در زمره اصحاب بزرگ حضرت محمد(ص) و مؤذن مسلمانان جای گرفت.
علاوه بر آن که اسلام در سالهای نخستین در حبشه راه یافت و منجر به سکونت دائمی گروهی از پناهندگان مسلمان در این کشور شد، برخی از مسلمانان نیز در دوره خلفای اموی به حبشه مهاجرت کردند. روند گسترش اسلام در اتیوپی در قرون بعد نیز ادامه یافت به طوری که مسلمانان طی قرنهای ۱۵ تا ۱۷ میلادی، دولت شهرهای مستقلی در شرق فلات اتیوپی تأسیس کردند. با این حال به علت اختلافات قومی از اتحاد چندانی با یکدیگر برخوردار نبودند و به ناچار برای در امان ماندن از تهاجم مسیحیان، هزینه سنگینی را به حکومت حبشه میپرداختند.
در دهه دوم قرن ۱۶ میلادی، امام احمدبن ابراهیم الغازی (القاضی) تمامی مناطق مسلماننشین را با یکدیگر متحد و در برابر حکومت قد علم کرد. اما با شکست در برابر ارتش اتیوپی در سال ۱۵۲۹، به جزیرهای در دریاچه تانا (در شمال غربی اتیوپی) گریخت و سرانجام در سال ۱۵۴۳ در نبرد با قوای مجهز ارتش پرتغال کشته شد. با کشته شدن امام احمد ابن ابراهیم بار دیگر وحدت مسلمانان این کشور از بین رفت و آنان بار دیگر تحت فشار مسیحیان و دولت قرار گرفتند و این وضعیت تا قرون معاصر و تا زمان روی کار آمدن امپراطور «هایلا سلاسی» و حمله ایتالیا به اتیوپی ادامه یافت. در واقع مسلمانان در قرون هفده تا اوایل قرن بیستم با محدودیت های زیادی از سوی حکام و قبایل مسیحی مواجه و به عنوان شهروندان درجه دوم از بسیاری از حقوق خود محروم شده بودند و تعدادی از مدارس قدیمی قرآنی و اسلامی تعطیل شد. مسلمانان اجازه نداشتند مراسم و مناسبتهای دینی خود را بصورت عمومی برگزار کنند و قضاوت در مورد آنان نیز بر عهده قضات مسیحی بود. احداث مساجد و تعمیر مساجد موجود نیز برای مسلمانان ممنوع بود و آنها به سختی میتوانستند در موعد حج رهسپار سرزمین عربستان شوند.
اشغالگری ایتالیا
پس از حمله ایتالیا به اتیوپی و اشغال این کشور در سال ۱۹۳۶ میلادی مسلمانان مورد حمایت کامل اشغالگران ایتالیایی قرار گرفتند و تمامی محدودیتهایی که طی چند سده گذشته بر آنها اعمال شده بود لغو شد. البته سیاست ایتالیای فاشیست در اتیوپی، همان گونه که «سباچی» مورخ ایتالیایی آن را بر مبنای منافع نظامی ـ سیاسی بنیتو موسولینی (نخستوزیر پادشاهی وقت ایتالیا) توصیف کرده است، تنها جلب حمایت مسلمانان برای نیل به اهداف استعمار ایتالیا بود. در واقع رهبر ایتالیا از شرایط دشواری که مسلمانان در زمان امپراطوران اتیوپی داشتند، برای دستیابی به اهداف خود در این سرزمین استفاده کرد.
سباچی منافع چند جانبهای را که ایتالیا برای مسلمانان فراهم کرد، به این شرح بیان کرده است: «پس از اشغال اتیوپی آزادی کامل مذهبی به مسلمانان اعطا شد، قاضی مسلمان روی کار آمد. زبان عربی در مدارس مسلمانان به طور رسمی تدریس شد. تمامی روزنامهها در قلمروی امپراتوری ایتالیا دارای بخش عربی بود و رادیو ایتالیا نیز به زبان عربی برنامه پخش میکرد. رؤسای جدید برای مسلمانان انتخاب شده و در مراسم رسمی، برای آنان جایگاه مخصوص درنظر گرفته شد و تقسیمات اداری و کشوری جدیدی به منظور ایجاد وحدت دینی و قومی در میان مردم مسلمان تشکیل شد. ایتالیاییها در مراکز استقرار مسلمانان مساجد جدیدی احداث و مساجد قدیمی را تعمیر و احیا کردند. به دستور مستقیم موسلینی، مسجد جامع بزرگی در آدیس آبابا احداث شد و ایتالیاییها بودجه ساخت پنجاه مسجد جدید سنگی و احیای شانزده مسجد قدیمی را نیز تأمین کردند و دانشآموزان مسلمان را به ادامه تحصیل در مدارس اسلامی، همچون مدرسه اسلامی حرار تشویق کردند. دولت ایتالیا در سال ۱۹۳۹ میلادی هزینه ۳۵۸۵ نفر از مسلمانان را برای سفر حج تأمین کرد و امکانات لازم برای سفر رهبران مسلمان اتیوپی از قبیل سلطان اباجیر و شیخ عیسی را به مصر و سایر کشورهای عربی فراهم ساخت.
این نمونههای توجه و خیرخواهی ایتالیاییها نسبت به اسلام، تأثیر مثبت و پایداری بر مسلمانان اتیوپی برجای نهاد. این اقدامات که نقطه مقابل بیتوجهی و تحقیر مسلمانان در دورانهای پیشین (و حتی پس از آن) بود خاطره خوشی در اذهان مسلمانان باقی گذاشت به طوری که دوره حاکمیت ایتالیا بر اتیوپی در میان مسلمانان این کشور به عنوان دورانی از احساس خوش آزادی و به دور از هرگونه تبعیض و ستم تلقی میشد. البته در بدو امر و با توجه به سابقه بی رحمی و شقاوت ایتالیاییها نسبت به مسلمانان لیبی، برخی رهبران مسلمان اتیوپی به این خیرخواهی به دیده شک و تردید مینگریستند با این حال پیروان دین اسلام در مدت اشغال کوتاه مدت این کشور از سوی ایتالیا، علیه اشغالگران واکنشی نشان ندادند که به نوعی اعتراض علیه محدودیتهای اعمال شده بر آنها به وسیله حاکمان این سرزمین در سدههای گذشته بود. در حقیقت مسلمانان اتیوپی که به مدت چند قرن از جهان اسلام منزوی شده بودند، مسیحیان کاتولیک ایتالیا را به عنوان منجی خود در نظر گرفته و وضعیت موجود را با سالهای قبل که به عنوان بیگانگانی تلقی شده و تحت تبعیضهای آشکار و پنهان و انواع مختلف ستم و سرکوب قرار داشتند مقایسه میکردند.
دوره دوم حاکمیت امپراطور «هایله سلاسی»
با خروج ایتالیا از کشور اتیوپی در سال ۱۹۴۱ و بازگشت دوباره هایله سِلاسی(آخرین امپراتور اتیوپی و آخرین شاه حبشه) به سلطنت، دور جدیدی از آزار و اذیت مسلمانان آغاز شد. پیروان دین اسلام، خائن و همدست دشمن خوانده شدند و برخی از رهبران مسلمان به اتهام همکاری با اشغالگران اتیوپی محبوس و زندانی شدند. با این حال پادشاه اتیوپی پس از مدتی کوتاه و پس از انسجام امور درصدد دلجویی از مسلمانان برآمد و به منظور حفظ وحدت ملی، اقداماتی انجام داد تا رضایت مسلمانان را حتی به صورت ظاهری جلب کند. یکی از این اقدامات موافقت با ادامه فعالیت دادگاههای شریعت اسلامی بود که در دوره حاکمیت ایتالیا و برای رسیدگی به دعاوی حقوقی در زمینههای ازدواج، طلاق، ارث و وقف مسلمانان تأسیس شده بود. حکومت همچنین برخی آزادیها درباره فعالیتهای دینی مسلمانان را نیز به جامعه اسلامی این کشور اعطا کرد.
بنا به اعلام رایزنی فرهنگی ایران در اتیوپی، با وجود برخی اقدامات ظاهری هایله سلاسی، محدودیتهایی که از قدیم الایام علیه مسلمانان اعمال شده بود، مجددا در دستور کار دولت قرار گرفت. به دستور پادشاه مقررات مربوط به مسلمانان از قانون مدنی ۱۹۶۰ حذف شد و هرچند در پیشنویس قانون مدنی که بدون مشورت مسلمانان تهیه شده بود، فصلی به عنوان مقررات ویژه مسلمانان درنظر گرفته شده بود، اما این فصل در زمان انتشار قانون مدنی حذف شد. دولت برای سفر زیارتی مسلمانان به حج نیز محدودیتهای جدی ایجاد کرد و از مسافرت برخی از رهبران با نفوذ مسلمان همچون مفتی سراج، مفتی محمد امان و شیخ محمدصادق به خارج از کشور ممانعت بهعمل آورد. مسلمانان همچون گذشته، نه به عنوان شهروندانی که مانند هموطنان مسیحی از حقوق برابر بهرهمند میشدند، بلکه به عنوان اتباع حکومت مسیحی تلقی شدند. انجام اعمال دینی به طور علنی و احداث مسجد ممنوع شد. امکان دستیابی به زمین برای مسلمانان دشوار و مسلمانان همچون گذشته از خدمات دولتی و نظامی محروم شدند. میزان این محدودیتهای جدید به اندازهای بود که حتی استخدام مسلمانان در درجات پایین نظامی، منوط به مسیحی شدن آنها بود. میزان ثبت نام دانشآموزان مسلمان در مدارس دولتی و مراکز دانشگاهی که با سیستم مسیحی اداره میشدند نیز بسیار کاهش یافت و وزارت کشور از ثبت مؤسسات و سازمانهای اسلامی خودداری میکرد.
ممنوعیت استفاده از زبان عربی در مدارس دولتی، تبلیغ دین مسیحیت تحت پوشش تعالیم اخلاقی، استمرار محدودیت فعالیت مدارس اسلامی در روزهای جمعه و نادیده گرفتن اعیاد و تعطیلات دینی مسلمانان از دیگر اقداماتی بود که در دوره هایله سلاسی ادامه یافت.
مسلمانان در دوره حاکمیت نظامیان (رژیم دِرگ)
به رغم تحولات عظیمی که در سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ در سراسر کشور اتیوپی پدید آمد، مسلمانان در آستانه کودتای نظامی سال ۱۹۷۴ همچنان داغ قدیمی همکاری با تجاوز خارجی را بر پیشانی خود داشتند و پیروان دین اسلام در اتیوپی به عنوان بیگانگانی که اقلیت کوچکی از جمعیت کشور را تشکیل میدادند، محسوب میشدند. از این روی پس از استقرار نظامیان بر کشور، مسلمانان به طور جدی خواهان تغییر وضعیت زندگی خود شده و خشم و نارضایتی خود را در تظاهرات عظیم ۲۰ آوریل ۱۹۷۴ نمایان ساختند. این تظاهرات که برای نخستین بار با حضور طبقات مختلف جامعه مسلمان و به وسیله علما و دانشجویان مسلمانی که به تازگی از کشورهای مسلمان همسایه به وطن بازگشته و تحت عنوان انجمن جوانان مسلمان اعلام موجودیت کرده بودند، سازماندهی شده بود؛ بسیار تأثیرگذار بود و برای اولین بار مسلمانان با توسل به قانون خواستار کسب حقوق مدنی خود شدند. در این تظاهرات، مسلمانان خواستههایی را در سیزده بند بدین شرح مطرح کردند:
۱ـ حمایت دولت از دین اسلام در قانون اساسی بیان و در عمل به اجرا درآید.
۲ ـ دولت به مسلمانان اجازه دهد تشکیلات دینی منسجمی تأسیس کنند.
۳ ـ دادگاههای شریعت با بودجه معین موجودیت مستقل یافته و در قانون اساسیِ اصلاحی ذکر شود.
۴ ـ تعطیلات و اعیاد اسلامی به طور رسمی مورد توجه قرار بگیرند.
۵ ـ تشکیل انجمن جوانان مسلمان و انجمن زنان مسلمان رسمیت یابد.
۶ ـ حق تملک زمین به مسلمانان اعطا شود.
۷ ـ مالکیت مسلمانان بر برخی اراضی کشاورزی جنبه قانونی یابد.
۸ ـ اشتغال مسلمانان اتیوپی در امور اداری، قضایی، خدمات سیاسی، ارتش و خدمات دولتی امکانپذیر شود.
۹ ـ دولت باید از تبلیغ و ترویج اسلام حمایت و برای امور تبلیغی بودجهای تخصیص دهد. همچنین فعالیت مبلغان مسلمان سایر کشورهای اسلامی در کشور جنبه قانونی یابد.
۱۰ ـ تعلیم و تبلیغ اسلام از طریق پخش برنامههایی در رسانههای گروهی صورت پذیرد.
۱۱ ـ عبارت «مسلمانان اتیوپی» جایگزین اصطلاح «مسلمانان مقیم اتیوپی» شود.
۱۲ ـ تعالیم اسلامی در تمامی مدارس تدریس شود.
۱۳ ـ مسلمانان از حق احداث مسجد و معافیت گمرکی برای خرید برخی کالاهای مورد نیاز خویش برخوردار شوند.
برخورد نظامیان با خواستههای مسلمانان منطقی بود و پس از برگزاری جلساتی بین دولتمردان و رهبران مسلمان کشور، دولت تسهیلاتی را برای جوامع اسلامی اتیوپی درنظر گرفت. یکی از نخستین نتایج این جلسه، انحلال کمیتهای بود که از زمان رژیم سلطنتی دو مسجد بزرگ شهر آدیس آبابا یعنی مساجد انور و نور (بنی صفر) را اداره میکرد.
در ۲۲ سپتامبر ۱۹۷۵ نیز شورای نظامی موقت حاکم بر کشور اعلام کرد که تعطیلات مذهبی و ملی را برای مسیحیان و مسلمانان مورد توجه قرار خواهد داد و بر همین اساس برای نخستینبار، عید قربان (عید الاضحی) به عنوان تعطیل رسمی درنظر گرفته شد. همچنین سالروز ولادت پیامبر اسلام(ص) برای اولین بار در روز سهشنبه ۲۴ مارس ۱۹۷۵ به عنوان تعطیل رسمی در سراسر کشور اعلام شد و شرایط مساعدتری برای سفر مسلمانان به عربستان در موسم حج به وجود آمد. انتصاب مسلمانان به مقامات عالی دولتی، هیئتهای دیپلماتیک و ارتش نیز در دستور کار شورای نظامیان درگ جای گرفت و در حالی که در دوران سلطنتی حتی یک وزیر مسلمان در دولت وجود نداشت و از میان ۱۳۸ مقام بلندپایه دولتی، تنها شش پست به مسلمانان تعلق داشت؛ محمد عبدالرحمان به وزارت بازرگانی، صنعت و جهانگردی منصوب شد. همچنین ناخدا حسن سعید به مدیریت شرکت کشتیرانی اتیوپی، یوسف احمد به وزارت راه و ترابری و حسین اسماعیل به ریاست وزارت آموزش و پرورش کشور رسید. چهار مسلمان نیز به عنوان اعضای دائمی کمیته مرکزی کمیسیون حزب کارگران اتیوپی انتخاب شدند.
مسلمانان اتیوپی همچنین برای نخستین بار به ایفای نقش مؤثری در اقتصاد و امور عام المنفعه کشور پرداختند. در دسامبر ۱۹۷۴ کمیته کمک به قحطیزدگان مسلمان تأسیس شد و در ژانویه ۱۹۷۵ مسلمانان اتیوپی مبلغ قابل توجهی به قربانیان قحطی آن سال کمک کردند. در ژوئیه ۱۹۷۸ هیئتی متشکل از حاج محمد ثانی، حاج عمر حسین رئیس دادگاههای شریعت، حاج عبدالرحمن ابوبکر رئیس اداره مساجد و محمد رجاء به مدت دو هفته به اتحاد جماهیر شوروی سفر کردند و پس از دیدار از شهرهای مسکو، لنینگراد و برخی جمهوریهای آسیای مرکزی به کشورشان بازگشتند. در فوریه ۱۹۷۹ نیز امام مسجد جامع انور، به مناسبت عید فطر رسماً از مؤمنان درخواست کرد در اقدامات کمیته کمک به قحطی زدگان مشارکت کنند. همچنین رهبران مسلمان به منظور جمع آوری کمک به برخی از کشورهای اسلامی سفر کردند. در سال ۱۹۸۱ نیز هیئتی از رهبران مسیحی و مسلمان اتیوپی در کنفرانسی مذهبی که در مسکو برگزار شد، حضور یافتند.
با وجود این اقدامات، به تدریج ظاهری بودن سیاست شورای موقت نظامی و دولت سرهنگ هایله ماریام رئیس وقت دولت اتیوپی علیه مسلمانان آشکار شد. یکی از نمونههای بارز این امر انجام اصلاحات ارضی در کشور بود که هرچند در ابتدا به سود دهقانان مسلمان جنوب اتیوپی به نظر میرسید و دولت این گونه وانمود میکرد که دهقانان عموماً مسلمان این ناحیه را از استثمار قبیله امهارا به عنوان صاحبان زمین آزاد کرده است؛ با این حال اقدامات بعدی دولت برای ایجاد مزارع اشتراکی موجب شد که حمایت اولیه دولت از اصلاحات ارضی منتفی شود. ایجاد مزارع اشتراکی و اصلاحات ارضی در شمال، به ویژه برای دهقانان مسلمان مصیبت بار بود زیرا قانون اصلاحات ارضی استخدام نیروی کار را ممنوع میکرد و این امر موجب شد مالکان دهقانان را از زمین خود بیرون کنند. از این روی دولت مجبور شد اردوگاههایی برای دهقانان مسلمان گُجام(Gojjam) بر پا کرده و ناخواسته آنان را در مکانی دیگری مستقر کند.
کمیسیون تدوین قانون اساسی سال ۱۹۷۵ نیز با وجود آن که از لحاظ تعداد اعضا بسیار گسترده بود، فقط یک نماینده از جامعه مسلمان اتیوپی را به عضویت پذیرفت. این در حالی بود که کلیسای ارتدوکس اتیوپی در مقام اعتراض به حضور یک عضو مسلمان در کمیسیون تدوین قانون اساسی اعلام کرد در حالی که از ابقای زبان امهری به عنوان زبان رسمی کشور که در ماده ۴ پیشنویس قانون اساسی پیشبینی شده بود، استقبال میکند بر این نکته اصرار دارد که قانون اساسی باید تصریح کند مذهب ارتدوکس اتیوپی، مذهب رسمی کشور خواهد بود.
در سال تحصیلی ۱۹۷۶- ۱۹۷۵ میلادی نیز انجمن اسلامی دانشجویان مسلمان دانشگاه آدیس آبابا که مدت کوتاهی پیش از آن تأسیس شده بود، به دستور مستقیم وزیر کشور تعطیل شد.
تلاشهای مستمر مسلمانان برای شناسایی قانونی مجلس اعلای امور اسلامی اتیوپی نیز در دوران حکومت نظامیان به نتیجه نرسید و هرچند این مجلس عملاً موجودیت و فعالیت داشت ولی وزارت کشور از ثبت قانونی آن خودداری به عمل آورد. در اوایل سال ۱۹۸۰ نیز «علی موسی» تنها عضو مسلمان شورای نظامی درگ و حسین اسماعیل از کمیته مرکزی حزب کارگران اتیوپی کنار گذاشته شدند. همچنین مسلمانان عمیقاً از اینکه کمیته حج همچون دوره هایله سلاسی تحت کنترل مستقیم وزارت کشور و امنیت عمومی قرار داشت و همه اقدامات کمیته از قبیل ثبت نام متقاضیان و پیگیری تشریفات سفر تحت نظارت شدید این وزارتخانه صورت میگرفت، ناراضی بودند.
علاوه بر آن علیرغم واگذاری برخی پستهای دولتی و سیاسی به مسلمانان، باز هم درصد آنها در مقایسه با مقامات مسیحی بسیار اندک بود. مسلمانان همچنین از فقدان تشکیلات و زیرساختهای اساسی در سطح ملی در رنج بودند و دولت هیچ اقدامی برای ایجاد زیرساختهای مدنی جوامع اسلامی انجام نداد. جدای از آن درخواستهای مربوط به شناسایی رسمی سازمانهای اسلامی نیز در این دوره همواره به دلیل فشارهای کلیسا با مخالفت مواجه میشد.
وضعیت مسلمانان اتیوپی از دهه ۱۹۹۰ میلادی تاکنون
پس از سرنگونی دولت هایله ماریام و ایجاد فضای باز سیاسی در کشور اتیوپی تغییراتی در وضعیت مسلمانان و نحوه مشارکت آنها در امور سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور پدید آمد. در راستای سیاست دولت انقلابی جدید برخی از مسلمانان که از اعضای حزب جبهه انقلابی خلق اتیوپی محسوب میشدند به پستها و مسئولیتهای بالایی دست یافتند و برخی محدودیتهایی که در دوره حاکمیت نظامیان بر آنها اعمال میشد، پایان یافت. تأسیس نشریات اسلامی، پخش برنامههای اسلامی از شبکههای رادیو تلویزیونی کشور، تأسیس سازمانها و مؤسسات اسلامی و ثبت آنها در وزارت کشور، ایجاد ارتباط با سازمانهای بینالمللی اسلامی و جذب برخی کمکها و مساعدتها از طریق سازمان همکاری اسلامی از شاخصترین اقدامات دولت اتیوپی در اعطای آزادی به مسلمانان بوده است.
دولت اتیوپی همچنین با ارتقای جایگاه مجلس اعلای امور اسلامی اتیوپی، این سازمان را به عنوان عالیترین سازمان اسلامی کشور به رسمیت شناخت و از این طریق چالشهای داخلی سازمانها و گروههای اسلامی مختلف را برای به دست گرفتن قدرت در سطح جامعه اسلامی کشور خاتمه داد. در راستای این امر در سپتامبر ۱۹۹۱ تجدید ساختار اساسی مجلس اعلای امور اسلامی اتیوپی آغاز شد.
علاوه بر آن طی سه دهه اخیر مسلمانان از نظر حقوق شهروندی نیز به جایگاه مطلوبی دست یافتهاند. در قانون اساسی جدید اتیوپی دادگاههای شریعت اسلامی، رسیدگی به وضعیت مراکز اسلامی، آموزش زبان عربی و برابری میان ادیان موجود در کشور و به رسمیت شناختن تعطیلات مذهبی مسلمانان نیز مورد توجه قرار گرفتهاند.
با این وجود روابط دولت و مسلمانان از اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی دستخوش فراز و نشیبهایی جدی شده است که به تبع آن بر وضعیت سیاسی و اجتماعی آنان نیز تأثیرگذار بوده است. از جمله این مشکلات میتوان به اعتراض عموم مسلمانان به عملکرد کمیته حج و عمره اشاره کرد. مسلمانان دفتر کمیته حج و عمره را به اخذ رشوه از برخی مقامات رژیم سابق و ثروتمندان متهم میکنند که با پرداخت مبالغ هنگفت به مدیران این کمیته و مقامات دولتی به طور غیر قانونی از کشور خارج میشوند. رهبران مسلمان همچنین مسئولان اداره مهاجرت را به بیاعتنایی و سوء تدبیر درباره زنان و مردان جوانی که در پوشش سفر حج کشور را ترک کرده و پس از ورود به عربستان سعودی به عنوان خدمه محلی مشغول به کار میشوند متهم میسازند و تأکید دارند بسیاری از دختران جوانی که بدین گونه در منازل ثروتمندان عربستان استخدام میشوند، مورد تجاوز اربابان خود قرار گرفته و در برخی موارد نیز به قتل میرسند.
دولت اتیوپی همچنین از اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی و اوجگیری اقدامات تروریستی سازمان القاعده در برخی کشورهای شرق آفریقا و به ویژه حضور نیروهای وابسته به القاعده در سومالی، برخی مسلمانان و سازمانهای اسلامی کشور را به ارتباط با عوامل این سازمان تروریستی متهم ساختهاند. در این ارتباط طی سالهای اخیر و بهدنبال فاش شدن طرح ترور حسنی مبارک، رئیسجمهور وقت مصر در آدیس آبابا در سال ۱۹۹۵ تعدادی از مسلمانان به جرم دخالت در این توطئه و افراطیگری اسلامی دستگیر و زندانی شدند و فعالیت برخی سازمانها و مراکز اسلامی نیز محدود شد. دخالت دولت در امور داخلی مجلس اعلای امور اسلامی اتیوپی و تلاش برای روی کار آوردن افراد وابسته به خود نیز طی سالهای اخیر تنشهای شدیدی را بین جامعه اسلامی و دولت به وجود آورد و موجب بروز اعتراضاتی در قالب تظاهرات و میتینگهای سیاسی در آدیس آبابا و دیگر شهرهای کشور شده است. مسلمانان در این تظاهرات که طی سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷ بارها برگزار شده است خواهان آزادی زندانیان خود اعم از علما و رهبران مسلمان شده و دولت را به سرکوب آزادیهای فردی و اجتماعی مسلمانان به بهانه مبارزه با تروریسم متهم کردهاند. علاوه بر آن برخی جوامع اسلامی اقدام به تأسیس مجالس اسلامی محلی کرده و از تبعیت از مجلس اعلای امور اسلامی به دلیل وابستگی به دولت سرباز زدهاند.
محدودیتهای ایجاد شده در فضای مجازی در دهه گذشته و از زمان آغاز نهضت بیداری اسلامی در شمال آفریقا از دیگر اقدامات دولت علیه مسلمانان اتیوپی است و دولتمردان از اینکه پیروان دین اسلام در این کشور نیز همچون کشورهای مصر، تونس و لیبی درصدد سرنگونی دولت فعلی برآیند در هراس بودند؛ اما انقلابی در اتیوپی صورت نگرفت، هرچند که در آن ایام اعتراضات زیادی از سوی مسلمانان به طبقه حاکم صورت پذیرفت.
البته از سال ۲۰۱۸ با روی کار آمدن نخستوزیر ابی احمد علی، وضعیت مسلمانان رو به بهبود نهاد و چند وزیر مسلمان در کابینه وی مشغول به کار شدند و همچنین حاج عمر ادریس از سوی نخستوزیر به عنوان مفتی مسلمانان اتیوپی شأن و جایگاه مسلمانان در این کشور رو به فزونی نهاد.
در سال ۲۰۱۹ شورای عالی امور اسلامی اتیوپی از تصویب اعلامیهای که شخصیت حقوقی به آنان اعطا میکند، خبر داد و گفت با پیگیریهای صورت گرفته، تلاش بیش از شش دهه مسلمانان اتیوپی به ثمر نشست و از این موضوع ابراز خوشحالی کرد.
حاج عمر ادریس، مفتی مسلمانان اتیوپی در بیانیهای اعلام کرد که اگرچه جامعه مسلمانان اتیوپی مدت طولانی با سایر مؤمنان در این کشور زندگی کردهاند، اما دولتهای گذشته در خصوص اعطای شخصیت حقوقی به آنها پاسخ ندادند.
در پایان سلطنت امپراتور هیله سلاسی اول، جامعه مسلمانان راهپیمایی طولانی و مسالمتآمیز را با شروع از مسجد انور و با هماهنگی شهرداری مناطق فیلوهه با هدف تحقق سیزده درخواست مسلمانان از پادشاه برپا کرده بودند، اما هیچ کدام از درخواستها تا قبل از سرنگونی امپراتور مورد اجابت قرار نگرفت. از جمله آن درخواستهایی که مطرح شده بود، داشتن یک سازمان مشروع برای مسلمانان، برگزاری جشن تعطیلات مذهبی به عنوان روزهای ملی، قانونیشدن دادگاههای شریعت و مجوز تأسیس بانک اسلامی بود.
برای اولین بار در دوران رژیم درگ (حکومت هایله ماریام) به درخواستهای جامعه مسلمانان پاسخ داده شد که طی آن سه تعطیلات اسلامی به عنوان تعطیلات ملی جشن گرفته شد و همچنین به موضوع تأسیس شورای عالی مسلمانان نیز به صورت شفاهی پاسخ داده شد.
اما اکنون شرایط تغییر کرده و دولت به خواستههای مسلمانان پاسخ روشن داده و ترجیح میدهد که از پتانسیل مسلمانان در توسعه کشور در کنار دولت و سایر ادیان دیگر بهره ببرد.
از دیگر اتفاقات خوشایندی که برای جامعه مسلمان اتیوپی طی دو سال اخیر روی داد، تاسیس بانکهای اسلامی بدون بهره در اتیوپی بود که میتوان به بانک «هجره» و «زمزم» اشاره کرد.
بانک زمزم، نخستین مؤسسه بانکی کامل اسلامی شناخته شده در اتیوپی است، این بانک بعد از موافقت نخست وزیر ابی احمد، مجوز خود را از بانک مرکزی اتیوپی دریافت و راه را برای عملیاتی کردن یک عملیات بانکی تمام عیار اسلامی در اتیوپی آغاز کرد. البته لازم به ذکر است که مؤسسات در بخشهای بانکی اتیوپی از سال ۲۰۱۱ خدمات بانکی بدون ربا را برای مشتریان خود ارائه میدادند اما تاکنون هیچ بانکی اجازه ایجاد یک بانک کاملاً اسلامی را نداشته است.
منبع: ایکنا