شاعر و نویسنده افغانستانی گفت: در افغانستان تا ۴۰ روز مردم در حال و هوای عید سیر میکنند و جنبه مذهبی به نوروز داده شده و در کابل، مزارشریف و دیگر شهرها نوروز با ابراز ارادت به امام علی(ع) گره خورده است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، ابوطالب مظفری، نویسنده، روزنامهنگار و شاعر افغانستانی و دبیر علمی دانشنامه قومی «هزاره»(نشریه تخصصی درباره قوم هزاره افغانستان)، در مشهد ساکن است و در حوزه علمیه این شهر تحصیل کرده است، با وی به مناسبت نوروز گفتوگو کردیم تا از نحوه برگزاری این آیین کهن در افغانستان برایمان بگوید.
مظفری ابتدا اظهار کرد: نوروز در کشورهایی که این آیین به عنوان سنت دیرینه برگزار میشود، با آمدن بهار و نوشدن طبیعت معنای یکسانی دارد و در حوزه یک قومیت محصور نمیشود و مربوط به یک تمدن به نام تمدن ایران کهن و زبان فارسی است.
وی افزود: متون زیادی در گذشته وجود دارد که از نوروز سخن گفته است، این آثار شامل متون افسانهای و اسطورهای مانند شاهنامه نیز هست که این آیین را به دوران نخستین شاه ایران به نام «گرشاسب» و در جای دیگر پادشاه بزرگ پیشدادیان یعنی جمشید، نسبت داده است.
ابوطالب مظفری تصریح کرد: در متون تحقیقی ـ تاریخی مانند ابوریحان و تاریخنویسان دیگر نیز از آیین نوروز سخن گفته شده است و کشورهایی که تمدن نوروز در آنها جاری است، شباهتهایی در آیین نوروز دارند، به دلیل این که همه این کشورها چهار فصل دارند و نوروز در آنها نخستین روز بهار است و بهار فصل شکوفایی گلها و سبزهها و آبشدن برفها و پایان زمستان سرد و سهمگین بوده و با طبیعت عجین است.
وی درباره تعطیلات نوروزی در افغانستان بیان کرد: معمولاً در اغلب اعیاد در افغانستان مانند عید قربان و عید فطر سه روز تعطیل است، تعطیلات نوروز نیز سه روز است؛ اما تا ۴۰ روز مردم در حال و هوای عید سیر میکنند. در افغانستان جنبه مذهبی به نوروز داده شده است و مردم معتقدند نوروز، روزی است که امام علی(ع) به جانشینی پیامبر(ص) برگزیده شد و آن را به پرچم ولایت و آزادگی ربط دادهاند. در کابل، مزارشریف و دیگر شهرها نوروز با ابراز ارادت به امام علی(ع) گره خورده است.
افسانه «هاجر» و «بابانوروز»
این شاعر افغانستانی اظهار کرد: در افغانستان قبل از رسیدن نوروز چهارشنبه سوری برگزار میشود و در آن نذر و نذورات و پریدن از روی آتش مرسوم است که مقدمات رسیدن به نوروز است. همچنین معتقدند بانویی به نام هاجر، معشوقهای به نام «بابا نوروز» داشته و این بانو هنگام نوروز از آسمان تاب میخورد و به دنبال پیداکردن معشوقهاش است، اگر در حین تاب خوردن در بخش آب و آبادانی بیفتد، نشانه سالی پر آب است و اگر در قسمت خار و خشکزار بیفتد، گویای سالی کمآب و قحطی است.
وی گفت: طبق متون تاریخی و تطبیق جغرافیایی، جمشید، اولین شاه پیشدادیان در افغانستان کنونی و بلخ برخاسته است. هر ساله در مزارشریف در ۲۰ کیلومتری بلخ قدیم مراسمی با نام برافراشتن «جَنده(پرچم) سخی» برگزار میشود که به بزرگداشت مقام امام علی(ع) مرتبط است و اهل سنت و جماعت معتقدند مرقدی منسوب به امام علی(ع) به نام «روضه سخی» نیز در افغانستان وجود دارد؛ هر چند شیعیان چنین باوری ندارند؛ اما در میان عموم جاری است. در این مرقد در نخستین روز نوروز با حضور مقامات مانند رئیسجمهور، نخستوزیر، وزرا و مسئولان، پرچم سخی با شکوهی خاص و همراه با مراسم دعا و نیایش به مدت ۴۰ روز برافراشته خواهد ماند و بعد طی مراسمی کوچکتر جمع شده و در جای مخصوصی نگهداری میشود. ریشهشناسی واژه «جَنده» نشان میدهد که منظور از آن «ژَنده» یا همان پارچه کهنه و قدیمی باشد.
جشن گل سرخ در مزارشریف
ابوطالب مظفری افزود: شفاگرفتن بیماران در جشن گل سرخ در مزارشریف رسم دیگری از رسمهای نوروز در افغانستان است، من از افراد آگاه زیادی شنیدهام که حتی بیماران دارای نقص عضو در این جشن شفا میگیرند و تا قبل از جنگ در افغانستان از جاهای دور همچون هندوستان، پاکستان و شبه قاره به مزارشریف میآمدند و اعتقاد کامل به این سنت داشتند. این جشن در اشعار شاعران افغانستان نمود داشته و ترانه معروف «بیا بریم به مزار مُلا ممد جان، سیر گل و لاله زار مُلا ممد جان» در همین رابطه سروده شده است.
مظفری درباره بازتاب نوروز در ادبیات و شعر شاعران افغانستان گفت: در ادبیات معاصر افغانستان اشعار نوروزی زیادی میبینیم؛ اما به دلیل جنگ در ۴۰ سال اخیر، این اشعار با مسائل اجتماعی عجین شده است و شاعران ما نوروز را با جنگ و کشتار و مشکلات مردم در این سالها گره زدهاند، استاد «خلیلی» از شاعران برجسته افغانستانی شعری با این مطلع «گویید به نوروز که امسال نیاید/ در کشور ماتمزدگان ره نگشاید» دارد که به جنگ اشاره دارد، یا این که «اسدالله حبیب» چنین سروده است: «اگر امروز صبح آید بهاری، فروغ آفتابش نیمرنگ است/در اوج آسمان پر زدودش، طنین تلخ فریاد تفنگ است/ اگر امروز صبح آید بهاری، گل نوروزیش خار است و سنگ است/ حنای دست و پای هر غروبش، ز خون کشتگان دشت جنگ است».
وی افزود: خود من هم شعری درباره نوروز و آمدن بهار دارم که بدین شرح است: «بهار آمد بساط تازه افکند، زمستان را لباس ژِنده برکَند/ میان باغ قُمری غزل گوی، مرکبخوان تصنیف خداوند/ جهان حال خوشی دارد به نوروز، دریغا حال خلق مانده دربند» که به مشکلات اجتماعی و جنگ در افغانستان اشاره دارد.
طبق هفت میوه
این نویسنده و روزنامهنگار افغانستانی درباره برپایی سفره هفتسین در افغانستان بیان کرد: در برخی شهرهای افغانستان که مجاور ایران است، هفتسین برپا میشود و هر قومی به تناسب فرهنگ خویش نوروز را پاس میدارد، اما در شهرهای دورتر از مرزهای ایران مانند کابل و مزارشریف «طبق هفت میوه» برپا میشود که در آن هفت نوع میوه را بر سر سفره میچینند و مهمانیهای خاصی برگزار میکنند.
مظفری در پاسخ به سؤالی درباره ضرورت تقویت ارتباط کشورهای حوزه تمدنی نوروز با اهتمام به این آیین باستانی گفت: دنیای جدید براساس اموری تعریف میشود و دهکده جهانی به دنبال مشترکاتی است که پیوند ایجاد کند و این پیوند دیگر خاک و مرزهای اقلیمی و جغرافیایی نمیشناسد، کشورها به دنبال فضاهای بزرگتر و مناسبات مهمتر مانند تاریخ، فرهنگ، ادبیات و زبان مشترک میگردند، مسلما ما کشورهای فارسزبان نیز هر چند درگیر مشکلاتی هستیم؛ اما باید از این تنگناها و تنگنظریهایی که استعمار بر ما تحمیل کرده، بیرون بیاییم و آموزشهایی عمومی برای فرزندانمان داشته باشیم که در درازمدت دید گسترده فرهنگی به فرزندانمان داده و جایگزین نگرشهای محدود مرزی و جغرافیایی شود و بدانیم که نگرشهای تحمیلی بسیار مشکلساز است.
وی تأکید کرد: نباید خودمان را در مرزهای امروزی افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ایران محدود کنیم؛ بلکه باید در برنامههای آموزشی دبستان، دبیرستان و دانشگاه درسهای مشترکی بدون اختلافات و تنگنظریها برای بیان تاریخ کهن این سرزمین و مشترکات آن گنجانده شود.
ضرورت ایجاد حلقه وصل کشورهای حوزه نوروز
این شاعر افغانستانی با تأکید بر ضرورت ایجاد حلقه وصل میان کشورهای حوزه نوروز، اظهار کرد: ایجاد حلقه وصل میان کشورهای حوزه نوروز یکی از ضرورتهاست و ما باید به بهانههای مختلف برای این مهم تلاش و حلقههایی را میان شاعران و در حوزه موسیقی مقامی و آیینی، خطاطی و مینیاتور تشکیل دهیم تا حامل پیام پیوند میان این گروهها باشد. تشکیل مجمع شاعران حوزه نوروز هم میتواند در این زمینه مؤثر و مهم باشد.
وی در پایان درباره ضرورت گردآوری اشعار نوروزی در کتابی مستقل گفت: شاعران کهن و حماسی نوروز شناخته شده و مشهور هستند؛ اما شاعران معاصر کمتر شناخته شده هستند؛ بنابراین در حوزه معاصر خوب است که اشعار نوروزی را در کتابی گرد آورد و هر سال در مناسبت نوروز جُنگها و ویژهنامهای ترتیب داده شود که به این مسئله بپردازد و اشعار شاعران کشورهای حوزه نوروز چاپ شود، در حوزه خطاطی نیز میتوان این کار را انجام داد و اشعار نوروزی به وسیله خوشنویسان حوزه نوروز خوشنویسی شود.