نادیا مفتونی در گفتگو با ادیان نیوز پیرامون دین و رسانه گفت: فارابی اصحاب رسانه جامعه فاضله را حاملان دین و ناشران سعادت به شمار آورده است.
ردنا (ادیان نیوز) – در خدمت خانم دکتر نادیا مفتونی هستیم، دانشیار گروه دانشکده الهیات دانشگاه تهران، پژوهشگر پیش کسوت دانشگاه ییل و عضو هیات تحریریه HPQ مجله باسابقه و پیشگام تاریخ فلسفه دانشگاه ایلینوی. پیشینه فعالیت هنری بین المللی خانم دکتر نیز به سال ۱۳۸۳ و نمایشگاه نقاشی ایشان در پاریس بازمی گردد.
پژوهش هایی که در حوزه دین و رسانه داشته اید از کجا و کدام نقطه شروع شد؟
حوزه دین و رسانه خیلی وسیع است و مسائل فراوانی را پوشش می دهد. اما در خصوص پژوهش های خودم، ماجرا به این ترتیب بود که تحقیقاتی که درباره فیلسوفان مسلمان خصوصا فارابی در حوزه فلسفه هنر دینی انجام دادم در یک مقطعی سر از گستره دین و رسانه در آورد.
فارابی در حوزه دین و رسانه چه حرفی دارد؟
مفتونی: اگر بخواهم چکیده ای از نگاه فارابی یا به تعبیر دقیق تر، نظریه ای که من از فارابی اخذ و تدوین کرده ام بیان کنم، باید بگویم فارابی اصحاب رسانه را در مجاورت اصحاب هنر در بخش دوم مدینه فاضله جای داده است. این در حالی است که بخش اول مدینه فاضله به حکومت دینی و نبوی اختصاص دارد. در واقع اصحاب رسانه و هنر حاملان دین و ناشران سعادت به شمار آمده اند. اصلا خود فارابی اصطلاح حمله دین یا حاملان دین را برای اقشار بخش دوم مدینه فاضله به کار برده است. یعنی این تفسیر و تاویل بنده نیست. تصریح فارابی در کتاب فصول منتزعه است. البته من هر جا هم که تفسیری داشته ام تلاش کرده ام مستند و مستدل سخن بگویم و وفاداری به متن را حفظ کنم.
می توانم بپرسم شما با چه انگیزه یا دغدغه ای در پژوهش های خود به سمت مسائل دین و رسانه رفتید؟
مفتونی: همه اش تقصیر فارابی بود! اما از مزاح که بگذریم، فارابی ظرفیت نظریات رسانه را دارد و حتی توانست مرا به حوزه اقتصاد هم بکشاند. فارابی چون به فکر جامعه جهانی فاضله و به اصطلاح خودش معموره فاضله است، به ناچار باید دغدغه رسانه را داشته باشد. یعنی فارابی طبعا دغدغه های جهانی، تاریخی و افکار بشری جهان شمول داشته است. بنده هم چنین فیلسوفی را برای تحقیق می پسندم. تو گویی دغدغه های مشابهی داریم. من دغدغه ها و فعالیت های جهانی را سالها قبل از کسوت دانشگاهی به عنوان یک هنرمند داشتم و در کشورهای متعددی نمایشگاه نقاشی برپا کردم و نیز در فستیوال های فیلم حضور داشته ام که شروعش همانطور که خودتان اشاره کردید، به سال ۱۳۸۳ شمسی و اولین نمایشگاه پاریس برمی گردد. به دنبال این دغدغه های بین المللی، به فکر ارتباط و تعامل زنده با فضاهای دانشگاهی افتادم. مخصوصا سراغ چهره های شماره یک رشته های رسانه و ارتباطات رفتم.
آیا آن چهره ها درباره رسانه و دین هم کار کرده اند؟ یعنی در این حوزه هم گفتگو و نشست علمی داشته اید؟
مفتونی: اگر ما مطالعه و اشراف داشته باشیم می توانیم در حوزه رسانه و دین هم با چهره هایی مانند دادلی اندرو، دیوید بوردول و کریستین تامسون تبادل نظر داشته باشیم. البته شما نمی توانید منتظر بمانید تا تحقیقات آنها ترجمه شود. اگرنه همواره عقب می مانید. اما اگر بتوانید به روز باشید و تولیدات علمی را در لحظه مطالعه کنید، حداقل می توانید از مسیر علاقه های آنها طرح بحث کنید و به گفتگو بپردازید. همانطور که ما این گفتگوها را داشته ایم. من برای پروفسور راب ماس دانشگاه هاروارد تز فارابی را در مساله نقش اصحاب رسانه در جامعه فاضله فارابی بیان کردم و برای وی نکات جدید و جالبی مطرح شد. همچنین در همایش الهیات دوستی و گفتگو در ادیان ابراهیمی مبنای فارابی را درباره ارتباط و مفاهمه ادیان گفتم و نقش رسانه فاضله را توضیح دادم برای اساتید مهمان جالب توجه بود. یعنی طرف گفتگو می تواند با کسوت دینی یا بدون کسوت دینی وارد گفتگو شود. این شما هستید که باید با خلاقیت، دستاوردهای خود را نشان دهید. البته این را هم تاکید کنم که همیشه سعی می کنم در هر حوزه ای که می خواهم نشست علمی یا کنفرانسی یا چیزی شبیه به این داشته باشم، فقط به طرف آدمهای درجه یک از دانشگاه های درجه یک بروم، یعنی کسانی که در گستره وسیعی تاثیرگذار هستند. یعنی وقتی شما عمر و وقت خود را صرف می کنید و در افکار او تاثیر می گذارید، او هم در اندیشه دهها و صدها شاگرد و همکارش تاثیر می گذارد.
طبعا این جایگاهی که در مدرسه حقوق دانشگاه ییل Yale Law School دارم یک پشتوانه خوبی برای ارتباط با بزرگان دانشگاه هاست. چون YLS سی سال است که بلامنازع رتبه اول را در یو اس نیوز به خود اختصاص می دهد.
تا این لحظه درباره مسائل حوزه رسانه با کدام دانشگاه ها و اساتید گفتگو داشته اید؟
مفتونی: مسائل گستره رسانه جدا مسائلی بین رشته ای است و به همین علت انسان را به رشته ها و دپارتمان های مختلفی می کشاند. می دانید که رسانه به تبع تخصص ها و رشته های گوناگون، تخصص پیدا می کند. مثلا رسانه اقتصادی، رسانه سیاسی، رسانه اجتماعی، رسانه هنری، ووو انواع رسانه ها، روزنامه ها، شبکه ها و مانند اینها را داریم. البته در خصوص فلسفه رسانه هم با دانشگاه ویسکانسین-مدیسن و زوج نظریه پرداز دپارتمان ارتباطات یعنی بوردول و تامسون نشست علمی داشته ایم. البته روشن است که شما با یک ذهن خالی از دانش آن رشته خاص، نمی توانید به رسانه مرتبط با آن بپردازید. پس نیاز به دانش اقتصادی یا سیاسی یا اجتماعی و غیره دارید. این را هم اضافه کنم که همه این رسانه ها می تواند کسوت دینی داشته باشد یا نداشته باشد. مثلا نظریه اقتصاد را بنده از آثار یک فیلسوف مسلمان مانند فارابی بررسی و تدوین کرده ام. یعنی اینجا هم ارتباط رسانه و دین جای خودش را حفظ می کند.
چنین گفتگوهای بین المللی را در این سطح خیلی کم و گاه و بیگاه می بینیم و این بزرگان معمولا فقط در کتابها هستند. برای گسترش این گفتگوها با اندیشمندان مختلف چه باید کرد؟
مفتونی: مساله مهم برای ارتباط و انتقال دستاوردهای خودمان زبان است، آن نوع زبانی کارآمدی که بتوان به وسیله آن با استادان و دانشگاه های رتبه یک ارتباط برقرار کرد. یعنی شما بتوانید به یک استاد رسانه و ارتباطات دانشگاه آیوی لیگ مثلا ایمیل بزنید یا بحث کنید. یک مساله دیگر هم این است که شما با آنچه به عنوان دانش روز رشته مربوطه در دانشگاه های رتبه یک رایج است آشنا باشید و در سطحی تسلط داشته باشید که بتوانید با استادان متفکر آن دانش به بحث بنشینید. و البته باز تاکید کنم که با ترجمه نمی توان به این سطح از دانش روز رسید. سرعت تولید دانش چنان بالاست که انسان اگر بخواهد به انتظار ترجمه بنشیند، باید فقط بنشیند و بلند نشود!
خانم دکتر خودتان بهتر می دانید که رسانه ها ماهیت اجتماعی دارند و شما با پروفسور آنتونی گیدنز گفتگویی داشته اید که تبریک جالبی هم به شما گفته:
Many thanks Nadia and many congrats on your stellar career to date.
نشان افتخار آنتونی گیدنز به نادیا مفتونی: زندگی حرفه ای ستاره وار و پژوهش های تابناک
آن کلمه تبریکش هم از اینهایی است که وقتی موس را روی آن می برید کاغذهای رنگی پخش می کند. لطفا قدری هم از گیدنز بگویید.
مفتونی: بله، حتما. پرفسور آنتونی گیدنز یک جامعه شناس است و همچنین اقتصاددان و مدیر مدرسه اقتصاد لندن است و در ایران وی را به خوبی می شناسند. زیرا آثارش از منابع پژوهشی و درسی دانشگاهی است. آنچه که من درباره وی می توانم بگویم این است که نشان افتخاری که او می دهد بسیار مهمتر از نشانهایی است که مقامات رسمی می دهند. شما ممکن است با یک دانشمند اختلاف دیدگاه علمی داشته باشید، ولی در هر حال جایگاه علمی دانشمندان خیلی متفاوت با مقامات غیرعلمی است و قدرشناسی آنها جدا مغتنم است.
اگر به عنوان آخرین مطلب درباره رسانه و دین چیزی باقی مانده بفرمایید.
مفتونی: مطلب درباره رسانه و دین فراوان است. اما جمله راب ماس استاد هاروارد را در اینجا ذکر می کنم. وقتی نظریه فارابی را درباره رسانه و هنر جامعه فاضله گفتم و توضیح دادم که قرار است سعادت بشر توسط اهل هنر و رسانه تحقق یابد، راب ماس هم اذعان داشت که چنین قابلیتی در اصحاب هنر و رسانه وجود دارد. البته باید توجه داشت که بالفعل شدن قابلیت ها مشروط به زمینه ها و عوامل مختلفی است.