حرکت و یا قیام امام حسین علیه السلام از دهه ۶۰ هجری تاکنون، الگو و مبدا کنشها و حرکتهای اجتماعی زیادی در سطح جهان و به ویژه در جوامع اسلام بوده است؛ گروهی مدعی خونخواهی آن حضرت و یارانش شده و گروهی عدالتخواهی و ظلم ستیزی او را الگوی خود قرار دادهاند.
حجت السلام و المسلمین «علی کرمی فریدنی»، پژوهشگر و نویسنده سیره و تاریخ اهل بیت(ع) در گفتگو با خبرنگار ردنا (ادیان نیوز)، پیرامون مبانی کنشهای اجتماعی سومین امام شیعیان اظهار کرد: «گفتگوی منطقی» یکی از مهمترین شاخصههای سیره امام حسین(ع) است، امام می کوشید مشکلات را با گفتگوی انسانی و خردمندانه و انگیزش وجدانها حل کند. امام اهل گفتگو بود حال آنکه عده ای امام را مرد جنگ و اهل تند و تیزی معرفی میکنند.
کرمی تصریح کرد: این روش امام از قرآن سرچشمه می گیرد که می فرماید « ادعُ إِلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَهِ وَالمَوعِظَهِ الحَسَنَهِ»خداوند در قرآن به پیامبر می فرماید مردم را با حکمت دعوت کن، یعنی با دلائلی که وجدان را برانگیزد، و درد اجتماعی را با اندرز نیکو و گفتگوی نیکو بیان کن. امام حسین مرد گفتگوی منطقی بود و می خواست مردم را با گفتگو به راه درست دعوت کند.
پذیرش سخن منطقی برای استبداد مشکل است
این پژوهشگر تاریخ اسلام در ادامه به تشریح گفتگوی امام حسین با استاندار مدینه پرداخت و گفت: استاندار استبداد اموی امام را برای بیعت به استانداری دعوت کرد. می خواست از امام برای خلافت یزید رای بگیرد. امام چون مرد گفتگو بود نه نگفت و گفتگو را با استانداری بنی امیه رد نکرد. عبدالله بن زبیر که پیر قوم و به گمان خودش رهبر جامعه بود این گفتگو و دعوت را پذیرفت، اما از قلمرو قدرت استانداری فرار کرد. اما امام حسین در مجلس شرکت کرد. روش امام حسین در امور اجتماعی گفتگو است. او در این جلسه حتی مرگ معاویه را به استاندارش تسلیت گفت. به حضرت برای پذیرش خلافت یزید پیشنهاد شد. حضرت وارد گفتگوی منطقی شد و فرمود چرا از من رای پنهانی می خواهید و اصلا رای من برای شما چه ارزش دارد. به حضرت گفتند رای شما ارزش زیادی دارد و اگر شما با یزید بیعت کنید دیگر کسی نه نمی گوید. امام فرمود اگر چنین است چرا نهانی؟ مگر نمی خواهید بر مردم حکومت کرده و وظایف حکومت را انجام دهید؟ من هم به سان یکی از مردم هرگاه آنها را به بیعت دعوت کردید نظر خود را بیان می کنم. سخن منطقی بود اما برای استبداد پذیرش آن مشکل بود. نامه ای از یزید را به حضرت نشان دادند که دستور داده بود از حسین بن علی در همان دعوت اول و شبانه بیعت بگیرید و الا همانجا گردنش را بزنید. یعنی فریبکاری و جنایت؛ اینجا باز حضرت گفتگو را ادامه می دهد اما اینجا شجاعانه تر پایداری خود را نشان می دهد و می فرماید: «أَیُّهَا الاَمیرُ! إِنّا أَهْلُ بَیْتِ النَّبُوَّهِ وَ مَعْدِنُ الرِّسالَهِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلائِکَهِ وَ مَحَلُّ الرَّحْمَهِ وَ بِنا فَتَحَ اللّهُ وَ بِنا خَتَمَ، وَ یَزیدُ رَجُلٌ فاسِقٌ شارِبُ خَمْر قاتِلُ النَّفْسِ المحَرَّمَهِ مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ، وَمِثْلی لا یُبایِعُ لِمِثْلِهِ، وَ لکِنْ نُصْبِحُ وَ تُصْبِحُونَ وَ نَنْتَظِرُ وَ تَنْتَظِرُونَ أَیُّنَا أَحَقُّ بِالْخِلافَهِ وَالْبَیْعَهِ». اى امیر! ما از خاندان نبوّت و معدن رسالت و جایگاه رفت و آمد فرشتگان و محلّ نزول رحمت الهى مى باشیم. خداوند (اسلام را) با ما آغاز کرد و با ما پایان برد. در حالى که یزید مردى است فاسق، مى گسار، قاتل بى گناهان و آن کسى که آشکارا مرتکب فسق و فجور مى شود. بنابراین، هرگز شخصى مانند من، با مردى همانند وى بیعت نخواهد کرد! ولى به هر حال بگذار صبح شود و به انتظار بمانیم و ببینیم کدام یک از ما، به خلافت و بیعت شایسته تریم!
وی افزود: امام این روش گفتگو را در مکه نیز ادامه می دهد. همین روش اجتماعی در اولین برخورد با سپاه حر هم ادامه پیدا می کند. این روش در روز عاشورا هم دیده می شود. امام در یک روز ۳۴ گفتگو با سپاه استبداد دارد. همین روش گفتگو امام را پیام رسانهای عاشورا، در کوفه و شام ادامه می دهند. گفتگوی خردساز و اقناعی یکی از روشهای اجتماعی امام است و امام سعی می کرد بحرانها را با گفتگو حل کند.
اعتراض سیدالشهداء به عدم رعایت حقوق بشر
کرمی طرفداری از حقوق انسانها را یکی دیگر از شاخصهها و مبانی اصلی کنشهای اجتماعی امام حسین علیه السلام دانست و گفت: امام مدافع حقوق و کرامت بشر بود. این سیره را از جوانی اش تا شهادتگاه با خود دارد. امام حسین در قسمتی از بیانات خود از «حلف الفضول» نخسین انجمن دفاع از حقوق بشر یا حقوق انسان که پیش از بعث شکل گرفته یاد می کند و به معاویه می گوید اگر بخواهی حق من و شیعیان را پامال کنی و کرامت آنها را نادیده بگیری ناچارم به حلف الفضول یعنی پیمان جوانمردان برای دفاع از حقوق انسانها فراخوانم. یعنی امام در جوانی و پیش از کربلا، در زمان معاویه از انجمن دفاع از حقوق انسانها سخن می گوید.
وی افزود: این روش در کربلا و کوفه و در نامه ها و خطبه های امام نیز مشاهده میشود. از جمله در کربلا امام می گوید «أ لاَ تَرَونَ أنَّ الحَقَّ لا یُعمَلُ بهِ ، و أنَّ الباطِلَ لا یُتَناهى عَنهُ» نمی بینید که به حق عمل نمی شود و به حقوق و کرامت انسانها ارزش قائل نیستند؟ این حقوق چه حقوقی است که فریاد امام به خاطر آن بلند است و همه را فرا می خواند که ببنید که به حقوق مردم بها داده نمی شود؟ مساجد که باز بود، منبرها هم که برپا بود.ظواهر اسلام هم که بود، امام به حق آزادی بیان، به حق حیات، به محترم نبودن جان انسانها اعتراض می کند. امام به اختناق و سانسور و ناآگاهی و عدم برابری در برابر قانون و پاسخگو نبودن خلیفه و یزید اعتراض می کند. پس یکی از سیره های امام حسین دفاع از حقوق انسانها است.
نگاه عدالتخواهی فرادینی
این پژوهشگر سیره و تاریخ اهل بیت علیهم السلام عدالتخواهی و عدالت محوری را از جمله مبانی بارز کشنهای اجتماعی امام حسین دانست و گفت: امام می خواست عدالت و دادگستری به راستی در جامعه حضور داشته باشد. نه اینکه فقط ادعا و شعر و شعار باشد. امام آموزشگار قرآن بود و قرآن فرموده آمدن پیامبران به خاطر قیام قسط است. ظلمی نشود و بیدادی نباشد و داد گسترش پیدا کند.
کرمی تصریح کرد: امام در جوانی و در میانسالی و در کربلا امام دنبال عدالت خواهی بود. حضرت می فرماید « «فَلَعَمْری ما الامامُ الّا الحاکمُ بالکتاب القائم بالقسط الدائن بدین الحقّ الجالِس نَفْسَه علی ذاتِ الله» به خدا قسم پیشوای واقعی و امام واقعی نیست مگر کسی که به عدالت و عدالت گستری برخیزد. اگر قدرت دارد عدالت را بگستراند و اگر قدرت هم ندارد عدالت بخواهد. امام در آخرین دقایق حیات خود که امام سجاد را به آغوش می گیرد می فرماید پیام من به سوگواران و عالمان و شیعیان این است که از ظلم و حق کشی و بیداد در حق مردمی که دادرسی جز خدای دادگر ندارند بپرهیزند. دادگری و دادخواهی و مبارزه مصاحت آمیز با ظلم یکی دیگر از شاخصه های کنش اجتماعی امام بود.
وی با اشاره به فرادینی بودن این مبانی خاطرنشان کرد: این سه ویژگی هم درون دینی و هم برون دینی است. راه حل مشکلات از نظر خرد انسانی گفتگو و مذاکره است. سازمان ملل و خردمندان عالم و اندیشمندان سیاسی و مذهبی بر صلح در برابر جنگ تاکید دارند و راه آن نیز گفتگو است. جنگ جراحی است که به ندرت مورد استفاده قرار می گیرد. یک انسان که همیشه و همواره خود را به تیغ نمی سپارد. این مبانی حرکتی و سیره امام، هم درون دینی و هم برون دینی است.