یک محقق کانادایی با ارائه چهار تفسیر از سکولار در یک مقاله نوشت: «سکولار فراگیر» بیشترین سازگاری را با جامعه مذهبی دارد زیرا در این رویکرد دولت نباید توسط یک دین خاص اداره یا هدایت شود، بلکه باید طوری عمل کند که بیشترین گروه های اعتقادی از جمله غیرمذهبی را شامل شود.
به گزارش سرویس ترجمه (ادیان نیوز) به نقل از ohrc، اولین گام در ایجاد یک چارچوب معین برای رابطه جامعه سکولار و دین، تعریف نقش دولت سکولار است. این مقاله با شناسایی چهار تفسیر از معنای سکولار و موارد قانونی برپایه تفاسیر مختلف، یک استدلال قوی برای حمایت از حقوق مذهبی ارائه می دهد. نویسنده پس از مرور برخی تعارضات بین دین و دولت سکولار، گسترده ترین پیروان مذهبی در جامعه کانادا را بررسی می کند.
هر جامعه ای فرهنگی غالب دارد که معمولاً دارای ریشه های مذهبی است. کاناداهایی ها تا زمان ظهور سکولاریسم در ۱۹۶۰ میلادی، یهودی-مسیحی بودند. ظهور منشور سکولار در ۱۹۸۲، سکولاریزه شدن جامعه کانادا را تسریع کرد.
از نشانه های سکولاریزاسیون دوری از دین به عنوان منبع غالب اخلاق اجتماعی در جهان غرب بود، همچنین ظهور فردگرایی؛ جایی که فرد مهمتر از اجتماع است. پایبندی به مذهب دیگر در کانادا ارزشی ندارد چرا که اغلب با شک و تردید به آن نگاه می شود. پس چگونه می توان در این جامعه حضور پیروان مذهبی را توجیه کرد؟
دین برای بسیاری از طرفدارانش، بخش مهمی از کرامت انسانی است؛ دین فراتر از یک انتخاب سبک زندگی ساده و عمیق ترین وجهه شخصیتی افراد متدین است بنابراین نقض آزادی مذهبی یک فرد یا مخالفت با اعتقادات و اعمال مذهبی او، اساس وجود آن فرد را تخریب میکند.[۱]
مطالعات جامعهشناسی مزایای مثبتی را در این زمینه نشان دادهاست؛ عملکرد دینی مدرسه، زندگی خانوادگی موفق، رفاه و تعاملات اجتماعی[۲]
ادیان عموما اصول اخلاقی و پایبندی به قانون را ترویج می کنند؛ پیروان مذهبی میکوشند تا از قانون اطاعت کنند و به حاکمیت دولت احترام بگذارند. در نتیجه دین از این طریق سبب تقویت اخلاق فردی می شود. [۳]
کلسی و توئیس استدلال می کنند: همکاری، اشتراک و نوع دوستی می تواند با هویت دینی افراد مرتبط باشد[۴] موسسات مذهبی منشا بسیاری از کارهای بشر دوستانه در کانادا و عرصه بینالملل هستند. پیروان دین بسیاری از منابع مالی و نیروی کار داوطلبانه را برای این موسسات را تامین میکنند. [۵] با این حال، این سنت ها هنگامی که از حوزه زندگی عمومی حذف می شوند، از بین می روند.[۶]
بنابراین پایبندی مذهبی مزایایی چون شهروندان خوش رفتار دارد که به رفاه جامعه کمک می کنند. اگر پایبندی مذهبی ضعیف و به حاشیه رانده شود یا از زندگی عمومی حذف شود، جامعه نه تنها منافع ناشی از پیروان مذهبی را از دست می دهد، بلکه احتمالاً با واکن مذهبیون مواجه خواهد شد.
مخالفان دین دوست دارند روی تأثیرات تفرقه انگیز دین بر مناقشات و جنگ هایی که با جلوه های مذهبی رخ می دهند، تمرکز کنند. درحالیکه در بسیاری از جنگ ها دین ابزار قدرتمندی برای صلح و ایجاد حکومتها بوده است. از جمله در لهستان و آلمان شرقی که جامعه مدنی از زیرزمین کلیساها شروع شد. [۷].
در آفریقای جنوبی، یک روز ملی دعا به صلح نسبی که در آن انتخابات عمومی ۱۹۹۴ برگزار شد، کمک کرد. [۸]
فرانسیس فوکویاما بیان می کند دین بخشی از «هنر معاشرت» است که برای عملکرد لیبرال دموکراسی ضروری می باشد.
تناقض واقعیت سکولار با دین
آزادی مذهبی سنگ بنای یک جامعه آزاد است. قاضی دیکسون در اولین حکم دادگاه عالی کانادا در بخش دوم (الف) منشور، حق وسیع آزادی مذهبی را به شکل متفاوتی بیان کرد: یک جامعه واقعاً آزاد جامعه ای است که بتواند طیف وسیعی از باورها، تنوع سلیقه ها و تعقیب ها، آداب و رسوم و قوانین رفتاری را در خود جای دهد. جامعه آزاد جامعه ای است که برابری را در رابطه با برخورداری از آزادی های اساسی هدف قرار می دهد و این را بدون هیچ گونه موضعی به آن می گویم. ۱۵ منشور مطمئناً آزادی باید با احترام به کرامت ذاتی و حقوق غیرقابل تعرض شخص بشر پایه گذاری شود. اصل مفهوم آزادی مذهبی این است که از عقاید دینی به دلخواه فرد استفاده شود، حق اظهار عقاید مذهبی به صورت آشکار و بدون ترس از مانع و انتقام همچنین حق ابراز عقیده با عبادت و عمل یا آموزش و انتشار. [۱۰]
این سخنان عالی و ایده آل هستند اما واقعیت این است که آموزه های دینی با رفتار حاکم بر جامعه سکولار مخالف هم هستند.
انواع دولت سکولار
این مساله این پرسش را مطرح میکند که منظور از جامعه سکولار چیست؟
ایین بنسون در مقاله ای در سال ۲۰۰۰ [۱۱] تقسیم بندی هایی انجام داد تا راههای مختلفی را که دولت سکولار می تواند با دین در مرزهای خود تعامل کند، شناسایی کند:
سکولار بی طرف: دولت صریحاً غیر مذهبی است و نباید به هیچ وجه از دین حمایت کند.
سکولار مثبت: دولت اعتقادات مذهبی هیچ دین خاصی را تأیید نمی کند ، اما ممکن است شرایطی را برای ادیان به طور کلی ایجاد کند.
سکولار منفی: دولت در امور مربوط به دین صلاحیت ندارد، اما نباید طوری عمل کند که جلوه های مذهبی را که منافع عمومی را تهدید نمی کند، باز دارد.
سکولار فراگیر: دولت نباید توسط یک دین خاص اداره یا هدایت شود، بلکه باید طوری عمل کند که بیشترین گروه های اعتقادی از جمله غیرمذهبی را شامل شود.
بنابراین، در مورد مسئولیت های دولت در قبال دین، یک درک واحد از معنای سکولار وجود ندارد.
پرونده چمبرلن علیه منطقه ۳۶ مدرسه ساری [۱۲] یک مورد نادر در تعریف “کاملاً سکولار” در بخش ۷۶ قانون مدرسه قبل از میلاد است. [۱۳]
این مورد مربوط به تأیید هیئت مدیره مدرسه برای سه کتاب داستان شامل والدین همجنسگرا، به عنوان “منبع آموزشی” بود. دو معلم، هر دو اعضای مربیان همجنسگرا و لزبین (GALE)، برای تأیید کتابها برای استفاده در مهد کودک و کلاس اول درخواست کردند.
هنگامی که هیئت مدیره مدرسه جلسات عمومی را برای تأیید برگزار کرد، مخالفت قابل توجهی از سوی رهبران مذهبی و پیروان آن وجود داشت، اما همچنین از دیگران بدون دین مشخص شده است. اکثر مخالفان موافق بودند که محتوای کتابها بحث برانگیز است و این موضوعات در مقاطع بالاتر به طور مناسب تری مورد بررسی قرار می گیرند.
هیئت مدیره مدرسه با تدریس این کتابها مخالفت کرد. این دو معلم و دیگران با استدلال اینکه هیئت مدیره مدرسه تصمیم خود را بر اساس نگرانی های مذهبی بنا کرده است، درخواست بازنگری قضایی کردند.
این پرونده پنج دیدگاه متفاوت در مورد معنی «کاملاً سکولار» ایجاد کرد: در یک دادگاه عالی، دادگستری ساندرز حکم کرد: در محیط آموزشی، اصطلاح سکولار دین یا اعتقادات مذهبی را حذف می کند. با توجه به ملاحظات دینی. در تضاد با دیدگاه های مذهبی، هیئت مدیره تصمیمی را گرفت که به طور قابل توجهی تحت تأثیر ملاحظات دینی بود ، برخلاف الزامات موجود در که مدارس «بر اساس اصول سکولار …» اداره می شوند. [۱۷] این استدلال کاملاً واضح است: «سکولار بی طرف». عدالت ساندرز معتقد است که دولت حتی با اجازه دادن به استدلال های مذهبی توسط یک نهاد دولتی، نباید از دین حمایت کند.
دادگاه تجدید نظر تصمیم قاضی ساندرز را لغو کرد. [۱۸] قاضی مکنزی، که برای یک دادگاه وحدت رویه می نویسد، می گوید: «تفسیر سکولار به عنوان حکم» بی اعتقادی تثبیت شده به جای مخالفت با «اعتقاد مستقر»، عملاً دین را از صحن عمومی بیرون می کند. [۱۹]
علاوه بر این، نمی توان به هیچ جامعه ای گفت بی دین! جایی که فقط کسانی که اخلاق آنها تحت تأثیر دین نیست حق مشارکت در بحث های مربوط به مسائل اخلاقی آموزش و پرورش در مدارس دولتی را دارند. این تصمیم اجازه داد تا همه استدلال ها در میدان عمومی مطرح شود و تصمیم گیری در مورد نتیجه را به روند دموکراتیک واگذار کرد. این به وضوح «سکولار فراگیر» است.
سپس پرونده به دادگاه عالی کانادا تجدید نظر شد و سه قاضی تصمیمات را نوشتند. رئیس دادگستری مک لاچلین، که برای اکثریت می نویسد، می گوید: الزام سکولاریسم به این معناست که اگرچه هیئت رئیسه در رسیدگی به نگرانی های مذهبی والدین آزاد است، اما باید مطمئن باشد که این کار را به گونه ای انجام می دهد که به همان اندازه به رسمیت شناخته شده و احترام می گذارد. سایر اعضای جامعه. بنابراین در این مورد، نگرانی های والدین مذهبی نمی تواند حذف گروه اقلیت محافظت شده، خانواده های والدین همجنسگرا را توجیه کند. به نظر می رسد استدلال رئیس دادگستری مک لاچلین با نوع “سکولار منفی” مطابقت دارد. به نظر می رسد او همچنین مدعی است که دولت در معرض هدایت یک دین خاص است ، که این امر باعث می شود بحث به طور بالقوه در تعریف «سکولار فراگیر» جای گیرد.
دادگستری LeBel در مورد قضاوت اقلیت نوشت که تصمیم هیئت مدیره مغایر با الزام این است که مدارس بر اساس «کاملا سکولار» اداره شوند. او می گوید: «نگرانی کلی که هیئت مدیره را برای تصمیم گیری تشویق می کند، پذیرش اعتقاد اخلاقی و مذهبی برخی از والدین مبنی بر اشتباه بودن همجنس گرایی بود، که باعث شد آنها نسبت به قرار گرفتن فرزندان خود در معرض کتاب های داستانی که در آنها والدین همجنس گرا هستند، اعتراض کنند. خانواده ها ظاهر می شوند. بلکه فقط دیدگاه های دینی هستند که نسبت به دیگران تحمل نمی کنند و هیئت مدیره نمی تواند آنها را تأیید کند و قطعاً نمی تواند مبنایی برای تصمیم گیری سیاسی باشد. استدلال دادگستری بل منطق «منفی سکولار» را رد می کند.
قاضی گونتیه مخالف بود و از رویکرد جاستین مکنزی پیروی می کرد که تصمیم گیری در مورد منابع وظیفه هیئت مدیره مدرسه است و در واقع لازم است آنها نظرات والدین را در جامعه در نظر بگیرند. به نظر می رسد که قاضی گونتیه نگران این نیست که شیوه های زندگی اخلاقی ندارد. علاوه بر این، او صریحاً از واگذاری دین به حوزه خصوصی امتناع می کند، به قفسه های مذهبی خانه و کلیسا عقب نشینی کرد [۲۳].
قاضی گونتیر به وضوح معتقد است که جامعه کانادایی نیازی به بررسی جهان بینی ندارد، نکته اصلی این است که مردم در مورد مسائل مهم اختلاف نظر خواهند داشت و چنین اختلافاتی، در صورتی که زندگی جامعه را به مخاطره نیندازد، باید بتوانند در هسته مدرن قرار بگیرند. پلورالیسم.»[۲۴] استدلال قاضی مکنزی و استدلال قاضی گونتیه در پارادایم «فراگیر سکولار» جای می گیرد.
به نظر میرسد که زمان بررسی پرونده های مذهبی فردی، که اکثر شکایات مربوط به حقوق بشر می شود، قوانین کانادا از این بحث حمایت میکند که جامعه کانادایی در گروه (۴)، «سکولار فراگیر» مناسب است.
منشور حقوق و آزادیها برای آزادی مذهب و مذهب تحت حمایت گسترده و برابر قانون بدون تبعیض براساس دین است.
منشور حقوق و آزادی ها از آزادی وجدان و مذهب تحت پوشش وسیع برخوردار است و برای حمایت برابر از قانون بدون تبعیض بر اساس مذهب تحت تصمیمات دادگاه عالی کانادا نیز از این تفسیر از جایگاه آزادی مذهبی در جامعه کانادا حمایت می کند.
رویکرد «سکولار فراگیر» بیشترین سازگاری را با جامعه مذهبی دارد
این مدل های تفسیر «سکولار» که در حقوق بشر انتاریو اعمال می شود، هنگام پرداختن به مسائل پیچیده ای که ارتباط بین گروه های مذهبی و جامعه را شامل می شود ، بسیار مهم می شود. یک مثال بحث برانگیز در حال حاضر مدرسه راهنمایی ولی پارک در شمال یورک است که فضایی را برای دانش آموزان مسلمان برای اقامه نماز جمعه تحت هدایت امام فراهم می کند. این مدرسه نیازهای مذهبی گروه قابل توجهی از دانش آموزان را در مدرسه برآورده می کرد. با این حال ، والدین و دیگر رهبران مذهبی مسائلی را مطرح کردند که آیا این تصمیم به خودی خود در تشخیص گروهی به دلیل “رفتار خاص” تبعیض آمیز بوده است ، به طوری که به نظر می رسد مدرسه از دین خاصی حمایت می کند. دیگران نگرانی خود را در مورد رفتار تبعیض آمیز با دختران ، از حقوق بشر رقیب ابراز کردند. رویکرد دادگستری گونتیه و قاضی مکنزی به مذاکره اجازه می دهد تا دامنه وسیع تری از دین و احترام به دین را در بر گیرد. رویکرد قاضی مک لاچلین اجازه می دهد تا نماز مسلمانان تا زمانی که هیچ کس دیگری از آن مستثنی نشده است ، برگزار شود. عدالت LeBel و عدالت Saunders به احتمال زیاد رعایت مذهبی در مدرسه را بر این اساس که مدارس دولتی محل مناسبی برای رعایت مذهب نیستند ، حذف می کنند. واضح است که تفسیر فرد از رابط بین دین و جامعه سکولار می تواند نتیجه ادعای تبعیض بر اساس “مرام” را تعیین کند.
هنگام بررسی یک مراسم مذهبی در یک جامعه با چند دین و در عین حال سکولار ، پاسخ های ساده کافی نیست. من معتقدم که رویکرد فراگیر سکولار باید به عنوان نقطه شروع استفاده شود. که حداکثر گنجاندن و تطبیق مراسم مذهبی است. دین برای مومنان بسیار مهم است و باید تا آنجا که ممکن است به آن احترام گذاشت.
اینکه به محل اقامت پیروان ادیان و یا مراسم مذهبی آنها اشاره کنیم آن هم در یک جامعه چند مذهبی و در عین حال سکولار، کافی نیست. من معتقدم که رویکرد «سکولار فراگیر» باید به عنوان نقطه شروع بکار رود که حداکثر ظرفیت مراسم مذهبی را دارد. دین برای مومنان عمیقا مهم است و باید در تا آنجایی که ممکن است به آن احترام گذاشت.
جانت اپ باکینگهام(Janet Epp Buckingham) دانشیار دانشگاه ترینیتی وسترن است که به عنوان مدیر مرکز رهبری لورنتین، برنامه ای توسعه یافته و مستقر در اتاوا، با تمرکز بر سیاست های عمومی خدمت می کند. او قبلاً مدیر، حقوق و سیاست عمومی فلوشیپ انجیلی کانادا بود. او یک وکیل متخصص در آزادی های مذهبی و حقوق بشر است. باکینگهام LL.B. از دانشگاه دالاهو به وکالت فراخوانده شده و در نوا اسکوشیا و انتاریو وکالت می کرده است. باکینگهام LL.D. در دانشگاه Stellenbosch، آفریقای جنوبی، در پایان نامه اش به مقایسه آزادی مذهبی در کانادا و آفریقای جنوبی و پرداخت.
پی نوشت:
[۱] چارلز تیلور استدلال خود را برای به رسمیت شناختن «ویژگیهای اساسی ما به عنوان انسان» در «سیاست های شناخت» که برای اولین بار در چند فرهنگی منتشر شد ، امی گاتمن (ویرایش) ، (پرینستون: ۱۹۹۲)؛ چاپ مجدد در Arguments Philosophical Arguments ، Charles Taylor ، (کمبریج ، Mass: 1995).
[۲] E.H. Schludermann ، S. Schludermann و C. Huynh ، “دین داری ، ارزش های اجتماعی و تعدیل در بین دانش آموزان در دبیرستان های کاتولیک در کانادا” (۲۰۰۰) ، ۲۱ Journal of Beliefs & Values ۹۹؛ کورت بوون ، دین ، مشارکت و بخشش خیریه: گزارشی ، (تورنتو: ۱۹۹۹) ؛ وارن کلارک ، “رعایت مذهبی: ازدواج و خانواده” ، (پاییز ۱۹۹۸) روندهای اجتماعی کانادا ، آمار کانادا ، B.G.F. پری ، “رابطه بین ایمان و بهزیستی” (۱۹۹۸) ، ۳۷ مجله دین و سلامت ۱۲۵؛ M. Baetz ، R. Bowen ، G. Jones و T. Koru-Sengul ، “چگونه ارزشهای معنوی و حضور در عبادت با اختلالات روانپزشکی در جمعیت کانادا ارتباط دارد” (۲۰۰۶) ، ۵۱ مجله روانپزشکی کانادا ۶۵۴.
[۳] وینیفرد فالرز سالیوان ، پرداخت واژه های اضافی: گفتمان دینی در دادگاه عالی ایالات متحده ، (کمبریج: ۱۹۹۴)، در ۱۶۳.
[۴] جان کلسی و سامنر توییس ، (ویراستاران) ، دین و حقوق بشر ، (Waco: 1994) ، در ۳.
[۵] آمار کانادا ، نظرخواهی ، داوطلب شدن و مشارکت ، (اتاوا: ۲۰۰۴).
[۶] همانجا ، در xi.
[۷] داگلاس جانستون و سینتیا سامپسون ، (ویراستاران) دین ، ابعاد گمشده Statecraft ، (نیویورک: ۱۹۹۴).
[۸] مایکل کسیدی ، شاهد برای همیشه – طلوع دموکراسی در آفریقای جنوبی. داستانهای پشت داستان ، (لندن: ۱۹۹۵).
[۹] فرانسیس فوکویاما ، پایان تاریخ و آخرین انسان ، (نیویورک: ۱۹۹۲) ، در xix.
[۱۰] آر. v. Big M Drug Mart ، [۱۹۸۵] ۱ S.C.R. 295. دادگاه قانون روز خداوند را به دلیل این که دارای هدف مذهبی است ، یعنی اجرای سبت مسیحی ، به عنوان آزادی مذهبی توهین آمیز به نظر آورد.
[۱۱] آیین بنسون ، “یادداشت هایی در جهت (دوباره) تعریف” سکولار “،” (۲۰۰۰) ، ۳۳ U.B.C.L.R. 519.
[۱۲] (۱۹۹۸) ، ۶۰ B.C.L.R. (3d) 311 (S.C.) ؛ (۲۰۰۰) ، ۸۰ B.C.L.R. (3d) 191 (C.A.) ؛ [۲۰۰۲] ۲ S.C.R. 710.
[۱۳] R.S.B.C. 1996 ، ج. ۴۱۲.
[۱۴] Supra note 12، ۶۰ B.C.L.R.، at para. 78
[۱۵] همانجا.
[۱۶] سوگندنامه از سوی رهبران مسیحی ، هندو ، مسلمان و سیک ارائه شد.
[۱۷] Supra note 12، ۶۰ B.C.L.R.، at para. 95
[۱۸] Supra note 12 ، ۸۰ B.C.L.R.
[۱۹] همانجا. در پاراگراف ۳۰
[۲۰] همان. در پاراگراف ۳۴
[۲۱] Supra note 12، S.C.R.، at para. 189
[۲۲] همانجا. در پاراگراف ۲۰۹.
[۲۳] همان. در پاراگراف ۱۳۵.
[۲۴] همان. در پاراگراف ۱۳۷
[۲۵] [۲۰۰۴] ۳ S.C.R. 698 ، پاراگراف ۵۳
[۲۶] [۲۰۰۶] ۱ S.C.R. 256.
[۲۷] [۲۰۰۴] ۲ S.C.R. 551.
مترجم: محمد ریحانی