علامه محمدتقی جعفری در حوزه تحقیق و تألیف بسیار پرکار بود و ماحصل تلاش او انتشار نزدیک به صد عنوان کتاب ارزشمند است. مهمترین اثر او ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه است که نگارش آن تا واپسین روزهای حیات علامه ادامه داشت و در قالب بیست و هفت جلد منتشر شد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، ۲۵ آبان سالروز درگذشت علامه محمدتقی جعفری، اندیشمند نامآشنایی است که از او با عنوان «فیلسوف شرق» و «ابنسینای زمان» یاد میکنند. علامه جعفری مسیر مستقلی را در فلسفه پیمود و سبک جدیدی از اندیشهورزی را بنیان نهاد. در سیره او اندیشه و تفلسف مایه تکبر و منیت نبود، بلکه آموزگار و راهگشای مواجهه با هستی و آدمیان بود.
محمدتقی در سال ۱۳۰۴ در تبریز چشم به جهان گشود. بسیاری از اندیشمندان جهان اسلام در خانوادههایی پرورش یافتند که اهل علم و دانش بودند و همین امر مسیر تحصیل و پیشرفت را برای آنها هموار میساخت، ولی خانواده محمدتقی اینگونه نبودند. پدرش «کریم» نانوا بود و سواد خواندن و نوشتن نداشت، ولی مادرش سواد داشت و قرآن خواندن را به فرزندش آموخت. محمدتقی در شش سالگی وارد مدرسه طالبیه تبریز شد. مشکلات اقتصادی گریبانگیر خانواده بود و او را وادار ساخت که در کنار تحصیل کار کند تا کمکخرج خانواده باشد.
چندان روشن نیست چه شد که شوق تحصیل و یادگیری در محمدتقی شکل گرفت، ولی او در پانزده سالگی از تبریز به تهران رفت و مدتی در حوزههای تهران تحصیل کرد و پای درس میرزا مهدی آشتیانی حاضر شد و سپس به قم رفت. با این حال حضور در تهران و قم پاسخگوی عطش علمی محمدتقی نبود و به همین دلیل عازم مهمترین مرکز علمی جهان تشیع یعنی شهر نجف شد. در شهر نجف مجلس درس بسیاری از اساتید معروف مثل شیخ محمدکاظم شیرازی، سیدابوالقاسم خویی، سیدعبدالهادی شیرازی و سیدحسن موسوی بجنوردی را درک کرد.
ماجرای دیدار با امیرالمؤمنین(ع)
نقل است که یک شب در نجف طلبهای عکس یکی از خانمهای معروف و زیباروی آن زمان را، که از روزنامه جدا کرده بود، به طلاب نشان داد و از آنها پرسید که اگر قرار باشد یک عمر با این خانم زندگی کنید یا یک لحظه با امیرالمؤمنین(ع) دیدار کنید کدام را ترجیح میدهید. وقتی علامه محمدتقی جعفری عکس را گرفت، یک لحظه آن را نگاه کرد. سپس آن را به کنار انداخت و گفت: «والله قسم که دیدن امیرالمؤمنین(ع) را برای یک لحظه به عمری زندگی با این زن ترجیح میدهم.» وقتی علامه به حجرهاش برگشت، در حالت مکاشفه مشاهده کرد که آقایی در حجره را باز کرد. علامه پرسید شما که هستید؟ آن آقا پاسخ داد که همان کسی که میخواستی ببینی. من علیبنابیطالب(ع) هستم.
محمدتقی جعفری در بیست و سه سالگی از محمدکاظم شیرازی اجازه اجتهاد گرفت و پس از یازده سال اقامت در شهر نجف، به ایران برگشت. حدود یکسال در مشهد زندگی کرد و سپس به تهران آمد و تا آخر عمر در تهران اقامت گزید و به فعالیت علمی و تدریس و تربیت شاگردانش پرداخت.
ارتباط با اندیشمندان جهان
یکی از نکات برجسته زندگی علامه جعفری ارتباط با اندیشمندان دنیاست. برخلاف برخی افرادی که صاحب نام شدند اما خلق و خوی مهربانی نداشتند و سخت میشد با آنها بحث و گفتوگو کرد، علامه جعفری فیلسوف گفتوگو بود و از هر فرصتی استفاده میکرد تا با اندیشمندان غرب و شرق به گفتوگو بپردازد. شاید معروفترین نمونه این گفتوگوها نامهنگاری با برتراند راسل، فیلسوف معروف انگلیسی، است. روژه گارودی، پروفسور عبدالسلام و پروفسور روزنتال از دیگر اندیشمندانی بودند که علامه با آنها گفتوگو کرد. او طی پنجاه سال قریب به صد گفتوگوی علمی با اندیشمندان سایر کشورها داشت که مشروح آنها در کتابی با عنوان «تکاپوی اندیشهها» به چاپ رسیده است.
ترکتازی در حوزه تألیف
علامه در حوزه تحقیق و تألیف بسیار پرکار بود و ماحصل تلاش او انتشار نزدیک به صد عنوان کتاب ارزشمند است. مهمترین اثر او ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه است که نگارش آن تا واپسین روزهای حیات علامه ادامه داشت و در قالب بیست و هفت جلد منتشر شد. او در این مجموعه بیست و هفت جلدی با نگاهی نو و پویا به توضیح مسائل اساسی و بنیادی انسانی و اسلامی نهجالبلاغه پرداخته است. این کتاب سطح وسیعی از مباحث علوم انسانی از جمله فلسفه، عرفان، سیاست، اخلاق پژوهی، شعر و ادبیات را دربرمیگیرد و خوانندگان را با واقعیتهای انسانشناسی و هستیشناختی جدیدی آشنا میکند. استاد در مواجهه با متن نهجالبلاغه مىکوشد که با در نظر گرفتن شرایط زمانى، مکانى، قرینههاى لفظى و غیرلفظى، درک مخاطبان مستقیم کلام مولى(ع) و موقعیت تاریخى آنان و نیز معنایى که از کلام آن حضرت در ذهن آنان نقش مىبندد، نزدیکترین تفسیر و شرح را در اختیار خواننده قرار دهد. علامه باور دارد که در فهم کلام امیرالمؤمنین(ع) نمىتوان از قرآن کریم و کلمات و روایات نبوى چشم پوشید. لذا در جاى جاى این شرح، استناد به قرآن کریم و روایات به چشم مىخورد که منبعى ارزشمند براى شناخت نهجالبلاغه است.
دومین اثر مورد توجه او، تفسیر مثنوی معنوی است که در پانزده جلد انتشار یافت. مجموعه پانزده جلدی «تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی» تنها اثر او درباره مولوی نیست، بلکه علامه در آثار دیگرش چون «مولوی و جهانبینیها» و «از دریا به دریا» به مولوی و آرا و اندیشههایش نگاهی خاص داشته است.
آثار علامه را میتوان در حوزه فقه، فلسفه، عرفان، معارف اسلامی و ادبیات تقسیمبندی کرد. «تحقیقی در فلسفه علم»، «فلسفه و هدف زندگی»، «فلسفه و نقد سکولاریزم»، «مولوی و جهان بینیها»، «آفرینش و انسان»، «موسیقی از دیدگاه فلسفی و روانی»، «علل و عوامل جذابیت سخنان مولوی»، «آیا جنگ در طبیعت انسان است؟» و «وجدان» فقط تعدادی از آثاری هستند که با قلم رسا و محققانه علامه به رشته تحریر درآمدهاند.
میتوان ادعا کرد که سبک زندگی علامه، تفسیر دیگری از نهجالبلاغه و نمود عینی تعالیمی است که امیرالمؤمنین(ع) در بیانات خود بیان فرمودند. تصاویر بر جای مانده از او، که گاه علامه را مشغول بازی با کودکان و گاهی در حال بیل زدن در زمین کشاورزی و گاه در حال سیر و سیاحت در طبیعت نشان میدهد، گویای این سخن است.
علامه جعفری در اواخر عمر به سرطان ریه مبتلا شد و برای درمان به نروژ سفر کرد. سرانجام او در ۲۵ آبان ۱۳۷۷ در هفتاد و سه سالگی دعوت حق را لبیک گفت. آیتالله جوادی آملی بر پیکر آن مرحوم نماز خواند و در حرم امام رضا(ع) به خاک سپرده شد.