مولتمان همانگونه که در این اثر اشاره کرده است، معتقد بود که آخرتشناسی اهمیتی اساسی در تفکر و الهیات مسیحی دارد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، انتشار کتاب الهیات امید (Theology of Hop) اثر یورگن مولتمان (Jurgen Moltmann) در آلمان در سال ۱۹۶۴، تاثیر قابل توجهی بر جای گذاشت. مولتمان در اینجا تحت تاثیر کتاب مهم ارنست بلاخ (Ernst Bloch) به نام فلسفه امید(Philosophy of Hope ) است. تفسیر نومارکسیستی بلاخ از تجربهٔ انسانی بر این باور استوار است که تمام فرهنگ انسانی به واسطهٔ امیدی آتشین به سمت آیندهای که از تمامی سرخوردگیها و بیگانگیهای فعلی برتر و بالاتر است، در حرکت است.
بلاخ خود را در ارتباط مستقیم با مفهوم و اندیشهٔ امید انقلابی و آپوکالپتیک (مکاشفهای) مذکور در کتاب مقدس میدانست. در حالی که بولتمان در پی آن بود که آخرت شناسی را از طریق اسطورهزدایی قابل قبولتر کند، بلاخ از این مفهوم این چنین دفاع کرد که اگر به آن در چارچوب اصلی و اولیه کتاب مقدس بنگریم، خواهیم دید که این مفهوم، نقد اجتماعی شدید و بینشی پیامبرانه از تغییرات اجتماعی است. در دهه ۱۹۶۰ در اروپا و آمریکای شمالی، موجی از خوشبینی دربارهٔ آیندهٔ انسان وجود داشت. همه چیز امیدبخش و امیدوارکننده به نظر میرسید.
مولتمان برخلاف این پسزمینهٔ بینش غیر دینی از امید، که اغلب در ایدئولوژی مارکسیستی ریشه داشت، بر ضرورت کشف مجدد مفهوم جمعی مسیحی از امید، به عنوان عامل انگیزشی اساسی در زندگی و تفکر فرد و کلیسا استدلال کرد.
آخرتشناسی را باید از این وضعیت که “فصلی کوتاه و بیضرر در پایان اعتقادات مسیحی” است، (کارل بارت ) نجات داد و جایگاه رفیعی بدان داد. مولتمان معتقد بود که آخرتشناسی اهمیتی اساسی در تفکر مسیحی دارد. دیدگاه مولتمان دربارهٔ جهتگیری به سمت آیندهای که بر وعدههای الهی استوار است و خود خدا از آن خبر داده، در این شعار خلاصه شده است: امید در طلب فهم من امیدوارم تا بفهمم “.
منبع:
مک گراث، آلیستر، درسنامه الهیات مسیحی، ترجمه: محمد رضا بیات، وحید صفری، علی شهبازی، اعظم مقدم و کوثر طاهری، قم: انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، جلد۲، ۱۳۹۳، ص۸۷۴.