نگاه ما به خانواده ابزاری است و خانواده محوری جایگاهی ندارد
دبیر ستاد جمعیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح کرد؛
با نگاه جامعهشناسانه میتوان گفت: متأسفانه نگاه ما به خانواده ابزاری است. در سیستم سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و در اقتصاد ما خانواده به ما هو خانواده و خانواده محوری جایگاهی ندارد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، نشست «واقعیت گفتمانی خانواده در انقلاب اسلامی» با سخنرانی عاطفه خادمی مشاور اجتماعی و دبیر ستاد جمعیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد.
خادمی در ابتدای این نشست گفت: سیاست گذاری فرهنگی با یک نگاه آسیب شناسانه نسبت به خانواده باید همراه باشد و این امر در دو وجه قابل تبیین است. یک وجه به نوع مواجهه ما با مفهوم خانواده از ابتدا تا به حال باز میگذرد. در انقلاب اسلامی خانواده با چه کلیدواژههایی مطرح شده؟ این کلیدواژهها اعم از اهمیت خانواده و اولویت خانواده هستند و خانواده محوری از مهمترین کلیدواژههای است که روح خانواده را در جمهوری اسلامی میسازد.
اصالت نه به فرد و نه جامعه است، بلکه خانواده اصالت دارد
وی ادامه داد: با یک نگاه جامعهشناسانه باید گفت تاکید بر خانواده با بنیانهای اسلامی اصالت را نه به فرد و نه جامعه میدهد بلکه اصالت را به خانواده میدهد. مطلوب حوزه حکمرانی این است که اصالت خانواده را برجسته کند. در همه اسناد بالادستی به صورت ویژه به خانواده پرداخته شده و الزام قانونی برای اینکه ظرفیتهای حکمرانی در خدمت خانواده قرار بگیرد، وجود دارد و این گفتمان غالب در رویکردهای حکمرانی است.
خانواده در رأس مسائل قرار دارد
خادمی گفت: نقد من به این مواجهه متکی به این است که چقدر این رویکردی که توانسته ایم به لحاظ گفتمانی جا بیاندازیم، در واقعیت محقق شده است؟ آیا میتوان هر آنچه در جامعه اتفاق افتاده را بر اساس این منطق تبیین کنیم؟ ذهن سیاستمدار و سیاستگذار باید معطوف به این باشد و بر این نکته توجه کند که واژه خانواده درگیر کلیشه شده و باید تدبیری برای این بحث رقم بخورد.
وجه دوم مفهومی است که به عنوان واقعیت در جامعه ایرانی در مورد خانواده مطرح است. این رویکرد در موقعیت آسیب اجتماعی، موضوع خانواده را برجسته میکند و این مسأله برای جمهوری اسلامی برساخت میشود که اساساً خانواده رو به فروپاشی است. با این استدلال خانواده در رأس مسائل قرار میگیرد.
خادمی گفت: در دوگانه خانوادهمحوری و فروپاشی خانواده، برساخت موجود به سمت فروپاشی خانواده سوق پیدا میکند، چون این گزاره در عرصه اجتماعی حیات و بقای خود را تعریف میکند و نه در عرصه اسناد بالادستی و موضع گیری سیاست مداران.
نتایج پژوهش نشان میدهد: خانواده در ایران هنوز ثبات دارد
آخرین پژوهشی که انجام شده مربوط به سال ۹۳ است و در این پیمایش تمام گزارهها بر این تاکید دارد که خانواده در جامعه ایران هنوز ثبات دارد و ازدواج هنوز در جامعه ایرانی به سبک سنتی غالب است.
عرصه اجتماعی به نحوی مهندسی میشود که این مهندسی خانواده محور نیست
وی افزود: مافیای پژوهش بودجههای میلیاردی میگیرد و طیف سیاسی خاصی به آن سفارش پژوهش میدهد، این طیف تعمدی دارد در اینکه نگاه و رویکرد سیاسی خود را تعمیم بدهد. این رانت در عرصه پژوهش سالها توانست یک روایت اجتماعی را رقم بزند. این روایت ما را در نقطهای قرار داد که خانواده در جامعه ایرانی رو به فروپاشی است.
بر این اساس ما همه ظرفیتها را به سمت مدیریت بحران بردیم و از مسائل ایجابی غافل شدیم. من مخالفم که خانواده رو به فروپاشی است بلکه خانواده هنوز ثبات و بقا دارد و حیات خود را ادامه میدهد.
وی ادامه داد: مهمترین سوال، نسبت حکمرانی با عرصه نخبگانی و رسانهای و همچنین عموم جامعه است. در این روند یک نسبت معقول و منطقی میان حوزه حکمرانی و رسانهای وجود ندارد و مسأله دچار سیاست زدگی میشود و به واسطه تغییر دولتها رویکردها متفاوت میشود.
عدم شبکه شدن ظرفیتها در یک کل واحد چالشی است که وجود دارد. سیاستهای بالادستی و نهادهای سیاست گذار آنچه در افق یک جامعه تصویر میکنند، در حوزه اقدام و عمل مصون نیست و دولتها به صورت گزینشی و سلیقهای عمل میکنند. لذا عملاً همه چیز ختم به عملکرد دولتها میشود. دولتها به واسطه برداشتهایی که در موضوع دارند، اقدام و عمل خود را فعال میکنند.
خادمی گفت: باید خط سیر مشخصی از سیاست گذاری تا اقدام و عمل وجود داشته باشد که با عوض شدن دولت تغییر نکند. یک بخش از ماجرا هم به عموم جامعه باز میگردد.
ما دچار بیگانگی شناختی در وضعیت عموم جامعه هستیم و نمیدانیم که خانواده در جامعه ایرانی چه مختصاتی دارد و نظام مسائل آن چیست و در طول تاریخ دچار چه تطوراتی شده و با چه ویژگیهای به حیات خود ادامه میدهد؟ تقریباً هیچ اطلاعات دقیقی از وضعیت خانواده نداریم.
از کم و کیف زندگی و حیات در خانواده ایرانی چیزی ارائه نمیشود و شما نمیدانید که چالشهای خانواده ایرانی چیست؟ تغییر بین نسلی در خانواده، ساختار خانواده را با چه وسایلی روبرو میکند؟ تفاوت چالشهای خانواده شهری و روستایی چیست؟ و….
خادمی گفت: موضوع دیگر نسبت خانواده با تحولات اجتماعی است. اینکه خانواده چقدر میتواند از خود در برابر تحولات اجتماعی صیانت کند؟ مثلاً مسأله حجاب در خانواده شکل گرفته و به جامعه تسری پیدا کرده یا بالعکس؟ ما پاسخی برای این مسائل نداریم.
از خانواده استفاده ابزاری نکنیم!
متأسفانه نگاه ما به خانواده ابزاری است. در سیستم سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و در اقتصاد ما خانواده به ما هو خانواده و خانواده محوری جایگاهی ندارد. در همه این حوزهها انگار میخواهیم از خانواده استفاده ابزاری کنیم. ما شانی برای خانواده قائل نبوده ایم و تعریف ما از خانواده حداقلی بوده است. یعنی تعریف ما از خانواده به حقیقت خانواده در گفتمان انقلاب باز نمیگردد. واقعیت خانواده در گفتمان انقلاب اسلامی شجره طیبه و کوثر و خیر کثیر است. اگر بر این اساس سیاست گذاری میکردیم هیچ گاه در وضعیت فعلی نبودیم. خیر کثیر یعنی تمام اتفاقات جامعه باید ریشه در شجره طیبه داشته باشد.
خادمی گفت: ثمره زیست شما در خانواده در اجتماع جاری میشود، خانواده مثل چشمه است که میجوشد و در جامعه جاری میشود. واقعیت روایت اسلام از خانواده در سیره حضرت زهرا مشهود است. آن حضرت مدیر منزل است ولی رهبر سیاسی اجتماعی هم هست. چقدر ما به نسبت افراد در خانواده توجه داریم؟ ظلم به زن از درون خانواده شروع میشود، وقتی شانیت خانواده گرفته میشود، هویتی در این خانواده نیست و زن در آن منزلتی ندارد.
خادمی گفت: قرار بوده من در منزل خود تحولات سیاسی اجتماعی را رقم بزنم. خانواده در گفتمان انقلاب اسلامی وجاهت و شانی دارد که اثر وضعی بودنش منجر به تحولات سیاسی اجتماعی میشود. دقیقاً مثل خانواده حضرت زهرا. زن باید به واسطه مادر بودن و نقش آفرینی در همسر بودن و همچنین دختر بودن، باید اثر وضعی خود را بگذارد. اما هیچ فکری برای خانواده محوری که رکن رکین آن زن است، نشده است. هویت و منزلت و کرامت و امکان آموزش و پرورش و ظرفیت اقتصادی و نقش آفرینی فرهنگی و… در سبد خانواده وجود ندارد و خانواده به یک خوابگاه تبدیل شده است. این ناشی از عدم فهم درست از خانواده است، اگر خانواده را به عنوان خیر کثیر فهم میکردیم مسأله متفاوت میشد.
در گفتمان انقلاب اسلامی مهمترین کارویژه خانواده یک مفهوم مغفول است
وی ادامه داد: در گفتمان انقلاب اسلامی مهمترین کارویژه خانواده یک مفهوم مغفول است و آن تولید سکینه و آرامش است. ما این مفهوم را در این چهل سال کجا شنیدهایم؟ در نگاه اسلامی این کارکرد دیده شده و تبعات مثبت اجتماعی دارد. الان اساساً شما سکینه ندارید، در درون خانواده چقدر سکینه داریم؟ اگر خانواده مهد تولید آرامش بود چقدر ناملایمات اجتماع کاهش پیدا میکرد؟ سیاست و قانونی نداریم که در دستور کارش ایجاد سکینه و آرامش در خانواده باشد.
خادمی گفت: در بستر آرامش است که میتوانید برای حوزههای هنجاری و ارزشی بسترسازی کنید. ما نسبت به این موضوع سال هاست که غفلت داشته ایم. در این حالت خانواده به محل تنش تبدیل میشود. در تولیدات رسانهای ما چند تولید رسانهای وجود دارد که خانوادهای با ویژگی سکینه و آرامش وجود داشته باشد؟ لذا باید توجه به معنا و مفهوم حقیقی خانواده داشته باشیم. مساله دیگر توجه به سیر تطورات و تحولات خانواده در جامعه ایرانی است. یکی از آسیبهای موجود در جامعه ما اخلاق و رویه جامعه ایران است که انس با تاریخ ندارد و تمایلی به آینده نگری هم ندارد. نه از گذشته درس میگیرد و نه تصویری از آینده دارد.
خادمی گفت: باید یک اثرسنجی و نسبت سنجی بین خانواده و اجتماع صورت گیرد. الان وضعیت اجتماع و خانواده در یک بی سامانی است و ما هیچ ظرفیت تعدیل کنندهای نداریم. خانواده در فضای بی رحمانه ای در تغییرات اجتماعی ورود کرده و هیچ تعدیل کنندهای نداریم که جایی حدی بزند یا از خانواده مراقبتی بکند. سیر تحولات اجتماعی با سرعت پیش میرود و هیچ نهاد مصونیت سازی نداریم.
یکی از این امور فضای مجازی است که خانواده بدون سلاح محکوم به این است که در این کارزار حضور داشته باشد. تعدیل کنندهای باید باشد که شتاب این مسأله را بگیرد و از خانواده در این هجمه بی وقفه صیانت کند. موضوع بعدی توجه به ساختار درونی خانواده است. در گفتمان انقلاب اسلامی مشخص است که مدیریت و راهبری با زن است و بحث ولایت و پشتیبانی با مرد است و اساس آن انس و الفت بین زن و مرد است و کارکرد اصلی آن سکینه و آرامش است.
در منظومه فکری رهبر انقلاب، نقش زن پررنگ است، اما در فضای گفتمانی به زن نگاهی حداقلی وجود دارد و نگاه ولایت مرد برجسته میشود. لذا نوع بازنمایی و وزن دهی به مسأله، تفاوت ایجاد میشود.
خادمی گفت: مخاطبان ما در دوران خانواده فرزندان هستند. در این امر هم بی توجه هستیم. نقشها در خانواده با چه منطقی باید طرح ریزی شود و فاصله بین این نقشها چه آثار و پیامدهایی به دنبال دارد؟ اینها مواردی است که بسیار مهم است.
ما در حوزه خانواده نیازمند بازاندیشی هستیم
همانطور که در حوزه زنان نیازمند بازاندیشی هستیم در موضوع خانواده هم نیازمند همین بازبینی و بازاندیشی از منظر اسلام هستیم. در حوزه اسناد بالادستی اشباع هستیم و نیاز به سند جدید نداریم اما در اقدام و بسیج ظرفیتها باید به فهم بین الاذهانی برسیم که این فهم به گفتمان انقلاب اسلامی برگردد و متأثر از واقعیت اجتماعی باشد. زمانی ما در موضوع موفق خواهیم بود که بتوانیم بین وضع موجود و مطلوب ارتباط برقرار کنیم و فکر کنیم که بین این دو چه تدبیری باید اندیشیده شود.
خادمی در پایان تاکید کرد: خانواده در جامعه ایرانی، اصالت و ریشه و بقا دارد و مهمترین ظرفیتی است که هنوز وجود دارد و نیازمند این هستیم که واقعیت خانواده در جامعه ایرانی احیا شود که این واقعیت ریشه در گفتمان انقلاب اسلامی دارد. براین اساس اقدام و عمل ما سبک و سیاق دیگری پیدا خواهد کرد.