نویسنده: بهرام اخوان کاظمی
چکیده:
تشیع با بهره گیرى از فرایند اجتهاد به معناى روش استنباط روزآمد احکام شرعى که منجر به دریافت هایى نو از متون دینى مى شود، توانسته است در گذر زمان، طراوت، کارایى و جاودانگى خود را حفظ نماید.
امام راحل با بیکران خواندن فقه، این علم دینى را تئورى ادارهء انسان از گاهواره تا گور خواند و با دخالت دادن نقش زمان و مکان، عنصر عقلانیت ر در فرایند اجتهاد بسیار ضرورى شمرد. شیوهء اجتهادى حضرت امام در عین تلائم و تعامل کامل با شیوهء اجتهادى مصطلح یا رایج، به نوعى تاکید نواندیشانه بر سنت است. لذا ماهیت روش فقاهتى ایشان در حوزهء مسائل فقه سیاسى کاملاً شرعى است، نه اینکه پسند و عرف زمانه مبناى آن باشد.
از نگاه ایشان، اجتهاد مصطلح با بسنده نمودن به قیل و قال هاى مدرسه اى و ارائهء تئوری هاى غیر قابل اجرا و بیان کلیات، نخواهد توانست با شرایط و پیچیدگى هاى خاص زمانى و مکانى، رابطهء صحیح و کارآمدى داشته باشد.
این شیوهء اجتهادى، داراى ارکان و مقدماتى از جمله: جامعیت و جهان شمولى اسلام و فقه، تحول موضوعات و پیدایش موضوعات جدید در نتیجهء تحول جوامع و علوم، سهولت و سماحت دین، دوران احکام بر مدار عناوین کلى و طبیعت، تبعیت احکام از مصالح و مفاسد واقعیه، نقش عقل در کشف احکام شرعى، تابعیت احکام از موضوعات و ملاکات معین، استفاده از قوانین حاکم در عملیات استنباط، شجاعت در بیان احکام واقعى شرع، پیوند میان فقاهت و حکومت، نقش مؤثر عنصر زمان و مکان در تشخیص ملاکات واقعى احکام است.
کلیدواژه: فقه سیاسى، زمان و مکان، نوآورى، امام خمینى، اجتهاد مصطلح، اجتهاد پویا
امام خمینی و مقولهء نوآوری در فقه سیاسی