خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

یهودیان و مسیحیان علاقه‌ زیادی به مراسم عزاداری امام حسین دارند

حجت‌الاسلام و المسلمین محسن الویری با بیان اینکه یهودیان و مسیحیان علاقه‌ و شیفتگی بسیاری به حضور در مراسم عزاداری امام حسین(ع) و کمک به برگزاری آن دارند، گفت: این موضوع حتی نزد پیروان ادیان غیرآسمانی مانند هندوها در شهرهای شیعه‌نشین هند به چشم می‌خورد و نشان می‌دهد که امام حسین(ع) سرمایه‌ الهی مشترکی برای گرد هم آمدن همه دین‌باوران است.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، واقعه عاشورا بارها از زوایا و دریچه‌های مختلف تحلیل و بررسی شده است، از نگاه‌های عرفانی و عاطفی گرفته تا نگاه تاریخی، کلامی و حتی فقهی. یکی از زوایایی که در دو دهه اخیر بیشتر بررسی شده بازتاب و کارکرد بین‌الادیانی عاشوراست و اینکه چنین واقعه بزرگی بین پیروان دیگر ادیان چه کارکردی دارد و چه ملاحظاتی باید درباره آن از سوی شیعیان رعایت شود.

خبرنگار درباره کارکرد بین‌الادیانی عاشورا با حجت‌الاسلام و المسلمین محسن الویری، مدیرگروه تاریخ دانشگاه باقر العلوم(ع) و سردبیر فصلنامه علمی پژوهشی تاریخ اسلام، گفت‌وگو کرده است که در ادامه می‌خوانیم؛

آیا عاشورا کارکرد بین‌الادیانی دارد؟

عاشورا و فرهنگ عاشورا از چند جنبه آموزه‌هایی مشترک با دیگر ادیان ابراهیمی و یا فرهنگ‌های مشابه با آن‌ها دارد. افزون بر یکسان بودن آموزه‌های اصلی اسلام با دیگر ادیان ابراهیمی، شش موضوع درباره عاشورا می‌تواند با رویکردی بین‌الادیانی مد نظر قرار گیرد و با تکیه بر آن‌ها همگرایی بین پیروان ادیان ابراهیمی تقویت شود؛

یک. معرفی امام حسین(ع) به عنوان میراث‌بر پیامبرانی همچون موسی کلیم الله و عیسی روح الله؛ در بندهایی از برخی زیارت‌نامه‌ها به ویژه زیارت وارث، امام حسین(ع) به عنوان وارث همه پیامبران معرفی شده است که دو تن از این پیامبران حضرت موسی و حضرت عیسی؛ یعنی پیامبر یهودیان و مسیحیان هستند. در جایی دیگر آن حضرت وارث تورات و انجیل و زبور معرفی شده است. وقتی امام حسین(ع) به عنوان وارث پیامبران این دو دین بزرگ آسمانی و وارث کتاب آسمانی آن‌ها معرفی شود، نقش الگو بودن آن امام در میان پیروان دیگر ادیان گسترده می‌شود و ظرفیت بسیار بزرگی برای همگرایی پیروان این ادیان با پیروان مکتب اهل بیت(ع) پدید می‌آید.

دو. اثرپذیری بخش‌هایی از سنت عزاداری شیعیان از عزاداری مسیحیان؛ در نگاه تاریخی وقتی بپذیریم که سنت‌هایی مانند عزاداری منجر به زخمی‌شدن بدن یا ریخته‌شدن خون از بدن از سنت عزاداری مسیحیان به جهان اسلام راه یافته باشد، می‌توان ضمن هشدار نسبت به آمیخته‌شدن فرهنگ اسلامی با سنت‌های ناپسند، از این موضوع به عنوان پیشنیه و پشتوانه‌ای برای ارتباطات بین فرهنگی در آینده و یافتن راهی برای اثرگذاری متقابل بر مسیحیان بهره جست.

سه. علاقه‌مندی یهودیان و مسیحیان به حضور در مراسم عزاداری امام حسین(ع)؛ در مناطقی که پیروان دیگر ادیان، همزیستی مسالمت‌آمیزی با شیعیان دارند، تقریبا بدون استثنا علاقه‌مندی و بلکه شیفتگی بسیار زیادی به حضور در مراسم عزاداری امام حسین(ع) و کمک به برگزاری آن (مانند پذیرایی از عزاداران و مشارکت در هزینه‌ها) و یا اجرای مراسمی مشابه مراسم شیعیان (مانند راه‌اندازی دسته سینه‌زنی و یا زیارت مضجع مطهر سیدالشهدا) دارند. این موضوع حتی نزد پیروان ادیان غیرآسمانی مانند هندوها در شهرهای شیعه‌نشین هند (مانند لکهنو) به چشم می‌خورد. این موضوع نیز کارکردی بین‌الادیانی دارد و به خوبی نشان می‌دهد که چگونه امام حسین(ع) سرمایه‌ الهی مشترکی برای گرد هم آمدن همه دین‌باوران است و ثبت خاطرات و تجربه‌های فراوان مربوط به این موضوع می‌تواند به همدلی پیروان ادیان آسمانی با محوریت امام حسین(ع) مدد برساند.

چهار. بازتاب عاشورا در ادب مسیحی؛ یکی دیگر از عرصه‌های تعامل بین‌الادیانی دل سپردن‌ها و شیفتگی‌های پیروان دیگر ادیان به ویژه مسیحیان به امام حسین(ع) در قالب دل‌نوشته‌ها و سروده‌های آنهاست. مجموعه‌ای که آقای زائری در کتاب «پدر، پسر، روح القدس» گرد آورده است نمونه خوبی در این زمینه است. تکمیل این‌گونه مطالعات و پژوهش‌ها در مرحله نخست همگرایی نخبگان و سپس همگرایی توده‌ها را به دنبال خواهد داشت.

پنج. پژوهش‌های پیروان ادیان دیگر درباره عاشورا؛ عرصه دیگری که البته یک عرصه نخبگانی است، پژوهش‌هایی است که از سوی شرق‌شناسان و شرق‌پژوهان درباره امام حسین(ع)، عاشورا و اربعین صورت می‌گیرد و به صورتی فزاینده ادامه دارد. در شماره ۱۳ و ۱۴ نشریه «اندیشه صادق» مقاله‌ای را در نقد مدخل حسین بن علی در دائره‌المعارف اسلام نوشتم و نیز گزارشی از کتاب الوجهه کربلا که گزارش نظرسنجی آمریکایی‌ها در اربعین سال ۲۰۱۵ است و اول آبان ۱۳۹۸ در کانال شخصی خود منتشر کردم. این نوع پژوهش‌ها خاستگاه و انگیزه دینی ندارد ولی می‌تواند مستندی علمی برای پاره‌ای گفت‌وگوهای بین‌الادیانی باشد.

شش. یکسانی‌های پاره‌ای تحلیل‌ها از عاشورا و مصائب مسیح؛ پاره‌ای از نگاه‌ها و تحلیل‌های رایج نزد ما درباره عاشورا و شهادت امام حسین(ع) مشابهت‌هایی با برخی نگاه‌های کلامی برخی از مسیحیان درباره به صلیب کشیده شدن عیسی مسیح(ع) دارد. صرف‌نظر از باور ما درباره عدم شهادت عیسی(ع) و صرف‌نظر از درست بودن یا درست نبودن این‌گونه نگاه‌ها در محیط‌های شیعی، گفت‌وگو درباره مفاهیمی همچون رنج مقدس، فدا شدن برای آمرزش گناهان، و یکی شدن خون بنده خدا با خون خدا می‌تواند زمینه‌ساز گفت‌وگوهایی بین‌الادیانی باشد.

با توجه به نکاتی که گفتید فکر می‌کنید برای تقویت کارکرد بین الادیانی از عاشورا باید چه قرائتی از آن ارائه داد و چه مواردی را پررنگ‌تر کرد؟

با توجه به ظرفیت‌های تاریخی و اجتماعی و حتی اندیشگی بزرگی که در پاسخ به پرسش اول به شش وجه از آن اشاره شد، سزاوار است که کوشش همه دوستداران اباعبدالله(ع) این باشد که ضمن پایبندی کامل و پای فشردن بر آموزه‌های ناب اسلامی منطبق بر قرائت مکتب اهل بیت(ع) از هر اقدامی که موجب تردید پیروان دیگر ادیان و حتی غیرباورمندان به دین در حقانیت مکتب تشیع و هراس از مسلمانان و شیعیان شوند، پرهیز کنند.

لازم نیست که قرائت نو و ویژه ادیان مختلف از عاشورا را ارائه کنیم، همین که مطالب سست و بی‌پایه را مطرح نکنیم و به نیازهای بشر امروز توجه کنیم و تعظیم شعائر حسینی را متناسب با آن انجام دهیم، از ظرفیت‌های شگفت رسانه و هنر امروز برای انتقال مفاهیم عاشورایی به خوبی بهره ببریم و آموزه‌های مشترک بین ادیانی مانند ستم‌ستیزی، اخلاق‌گرایی، ایثار و فداکاری را برجسته و پررنگ‌تر کنیم، نقش همگرایی بین‌الادیانی عاشورا تقویت خواهد شد.

با توجه به سابقه مناسک عاشورایی در ایران و علاقه ایرانیان به این مناسک می‌توان درباره پدیده‌ای به نام عاشورای ایرانی حرف زد و این واقعه چه تأثیری بر فرهنگ و سبک زندگی ایرانیان داشته است؟

برای پاسخ به این پرسش باید بین دو ساحت اندیشه و فرهنگ را تفکیک کرد. در ساحت اندیشه پاسخ این پرسش منفی است و در ساحت فرهنگ با تأملاتی می‌توان به این پرسش پاسخ مثبت داد. هانری کُربَن که تعبیر اسلام ایرانی را به کار برد، نوعی خوانش و درک و فهم اسلام را به ایرانیان نسبت ‌داده است که درباره تعمیم آن به دیگر عرصه‌ها باید احتیاط کرد. همان تعبیر جناب کُربَن را هم نمی‌توان جز با توجیهاتی پذیرفت تا چه برسد به این که با الهام از آن و الگو قرار دادن آن بخواهیم آموزه‌های بزرگ و والای اسلام ناب را به گونه‌‌ای به یک نژاد و یا ساکنان یک خطه نسبت دهیم. اگر منظور از عاشورای ایرانی این باشد که این تلقی ایرانیان از یک رویداد تاریخی در سال ۶۱ است که به آن جنبه قدسی و ماورائی و جایگاهی بلند داده و انبوهی از تحلیل‌های دینی و کلامی را با آن همراه ساخته است، این سخن صد در صد نادرست و ناصواب است.

عاشورا و فرهنگ عاشورا فراتر از این که بخشی از فرهنگ و اندیشه اسلامی باشد، نماد و بازتاب‌دهنده همه اندیشه‌ها و ارزش‌ها و آموزه‌های اسلامی و معنویت و حق‌طلبی و خداخواهی و عصاره همه جریان حق در طول تاریخ است و به هیچ روی سزاوار نیست که با تعبیر عاشورای ایرانی آن را به خوانش ایرانیان از یک امر اصیل دینی و اسلامی فروبکاهیم و اگر مراد از عاشورای ایرانی این باشد که ایرانیان همچون همه دیگر اقوام مسلمان در مواجهه با این امر دینی فرهنگ ویژه خود را دارند، این حرف درستی است ولی به دلیل بدیهی بودن هیچ دلالت خاصی ندارد. همه اقوام در چگونگی اجرای احکام شرعی و مناسک دینی آداب و رسومی خاص خود را دارند، یعنی با وجود همسانی بن‌مایه احکام و وظایف و تکالیف شرعی جلوه بیرونی آنها نزد اقوام مختلف، متفاوت است.

به عنوان نمونه نماز گزاردن و روزه داشتن یک امر دینی مشترک بین همه مسلمانان است، ولی بدون تردید از کشور مراکش تا اندونزی هر گروه از مسلمانان آداب و رسوم ویژه خود را در چگونگی انجام این فرایض دارند به گونه‌ای که می‌توان از نماز جماعت مراکشی و مصری و اردنی و لبنانی و سوری و عراقی و ایرانی و پاکستانی و اندونزیایی سخن گفت و به همین ترتیب از روزه‌داری منسوب به این ملیت‌ها حرف زد. اقامه عزای سیدالشهدا نیز چنین است و ایرانیان آداب و رسوم ویژه خود را در این باره دارند.

روشن است که در کشورهای مسلمان سنی‌نشین فرهنگ عزاداری برای امام حسین(ع) رواج ندارد و ایرانیان به عنوان عاصمه جهان تشیع گسترده‌ترین، ماندگارترین، پرشورترین مواجهه را با عزاداری سیدالشهدا دارند، ولی تعبیر عاشورای ایرانی از نظر جوهره، چیزی شبیه روزه‌داری اندونزیایی و نمازگزاری مراکشی است یعنی عاشورای حسینی سخن درست و مطابق واقع است ولی هیچ دلالت خاصی ندارد، چون به یک امر بدیهی اشاره می‌کند که نیازی به برجسته‌سازی ندارد. حتی در ایران هم عاشورای ایرانی عملا و حسب قومیت‌ها قابل تحویل و تبدیل به عاشوراهای مختلف است؛ عاشورای آذری با عاشورای یزدی و یا عاشورای خراسانی با عاشورای لری و عاشورای مازنی با عاشورای خوزی متفاوت است، چون هر یک از این اقوام عزیز ایرانی آداب و رسوم ویژه خود را برای عزاداری دارند. ولی این یک پدیده فرهنگی است.

کتاب تسبیح عشق نوشته محمدعلی عجمی کوشیده است بازتاب امام حسین(ع) را در فرهنگ شفاهی مردم تاجیک بنمایاند. این کتاب به خوبی نشان‌دهنده یک فرهنگ متمایز از فرهنگ ایرانیان و صد البته با مشترکات فراوان در باره امام حسین(ع) در تاجیکستان است، ولی تعبیر عاشورای تاجیک و امام حسین تاجیک تعبیری نارسا و ابهام‌آفرین است.

پس تعبیر عاشورای ایرانی از نظر اندیشگی نادرست و از نظر فرهنگی تعبیری درست است، ولی چون فرقی بین عاشورا و نماز جماعت و روزه‌داری و دیگر مناسک دینی نیست، به کار بردن آن هیچ نوآوری ندارد. لذا پیشنهاد می‌کنم از این گونه واژه‌‌سازی‌های رهزن که گاه ما را ناخواسته به چالش‌های شناختی دردسرآفرینی می‌کشاند پرهیز شود.

شما بحثی را با عنوان نگاه امت‌گرا به عاشورا داشته‌اید؛ اگر ممکن است مختصری درباره این موضوع سخن بگویید.

امام حسین(ع) در سخنان و موضع‌گیری‌های خود بارها نکاتی را بیان کرده‌اند که نشان می‌دهد تراز و مقیاس و گستره حرکت آن حضرت، همه امت اسلامی است. از جمله مضامینی که در نامه‌ای که در ایام اقامت در مکه برای پنج تن از سران طوائف ساکن بصره نوشتند و یا در سخنرانی مبسوط خود شاید در آستانه ترک مکه در منا که در آن بیش از پانزده بار به پیامبر اعظم(ص) به عنوان یک مرجع فکری و دینی مشترک بین همه مسلمانان استناد کردند.

مشهورترین سخن امام حسین(ع) در این‌باره همان جمله معروفی است که در آغاز نهضت خود و در آستانه ترک مدینه در قالب وصیت‌نامه‌ای خطاب به برادر ناتنی خود یعنی محمد بن حنفیه، در بیان انگیزه قیام خویش بیان کردند: «و أنّى لم أخرج أشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما و إنمّا خرجت لطلب الاصلاح فى أمّه جدّى صلّى اللّه علیه و آله.» امام حسین(ع) در این عبارت گستره حرکت اصلاحی خود را به روشنی همه امت پیامبر یعنی امت اسلامی معرفی کردند.

نگاه امت‌گرا به عاشورا یعنی پیروی کردن از امام حسین(ع) و الگو قرار دادن آن حضرت در تبیین و تعظیم شعائر حسینی، نگاه امت‌گرا یعنی رعایت مصالح و مفاسد جامعه بزرگ اسلامی در چگونگی اقامه عزا بر سالار شهیدان، نگاه امت‌گرا یعنی پرهیز از تنگ‌نظری‌های سرزمینی و نژادی و مذهبی در ترویج مکتب عاشورا، نگاه امت‌گرا یعنی توجه کردن به پیام‌های این نهضت فراتر از یک مذهب یا مکتب یا جریان خاص فقهی، کلامی و سیاسی و اجتماعی و برجسته ساختن پیام‌هایی که گره‌گشای مشکلات همه گروه‌های موجود در امت اسلامی باشد.

بر این اساس، بیراه نیست اگر بگوییم تبیین و تعظیم فرهنگ عاشورا به گونه‌ای که تنها برای مخاطبان شیعی جاذبه داشته باشد، و معطوف به نیازها و مصالح امت اسلامی نباشد، یک اقدام تقلیل‌گرایانه و جفا در حق آرمان‌های والای این نهضت به شمار می‌رود و نگاه امت‌گرا چاره حل این مشکل و راه دور ماندن از این جفاست.

 

 

به خواندن ادامه دهید
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.