به گزارش ادیاننیوز،
در نظام حقوقی اسلام اقلیتهای دینی از احترام و حقوق خاص خود برخوردارند و معمولاً
با عنوان اهل کتاب شناخته میشوند. برای اینکه در جامعه اسلامی میان مسلمانان و
اقلیتهای دینی همزیستی مسالمتآمیز شکل بگیرد، قراردادی با عنوان ذمه پیشبینی
شده که از طریق آن اقلیتها میتوانند مانند یک شهروند در جامعه اسلامی زندگی کنند
و در ازای پرداخت جزیه، از حمایتهای دولت اسلامی بهرهمند شوند.
از آنجا که معمولاً
مباحث زیادی در رابطه با نوع و میزان حقوق و آزادیهای اقلیتهای دینی در جامعه
اسلامی مطرح میشود، گفتوگویی را با حجتالاسلام مسعود راعی، استاد حقوق دانشگاه
آزاد اسلامی نجفآباد در این خصوص انجام شده است که در ادامه میخوانید:
اسلام چه حقوقی
را برای اقلیتهای مذهبی قائل شده است؟
حجتالاسلام راعی:
اسلام از میان همه عواملی که میتواند انسانها را از هم متمایز کند، تنها به یک
امر اختیاری اکتفا کرده و سایر عوامل را کنار گذاشته و در واقع این بالاترین حمایتی
است که از افراد به عمل میآورد. با رجوع به ادبیات حقوق بشری و همچنین اسناد بینالمللی
متوجه میشویم که رنگ پوست، ملیت، نژاد و مذهب از جمله عواملی هستند که میتوانند
گروهی را به عنوان اقلیت قرار داده و آنها را از اکثریت متمایز کنند. اولین ابتکاری
که اسلام انجام داده، این است که عامل جدایی گروههای انسانی از یکدیگر را تحت
عنوان اقلیت و اکثریت، به یک امر اختیاری به نام مذهب منحصر کرده و این عامل اختیاری
به این معناست که افراد میتوانند با اختیار خود از جرگه اقلیت جدا شده و به جرگه
اکثریت بپیوندند؛ در نتیجه افراد از کلیه حقوقی که اکثریت از آنها بهرهمندند،
برخوردار میشوند. اگر کسی به هر دلیلی خواهان ماندن در جرگه اقلیت شد، اسلام دایره
اقلیت را در ارتباط با مذهب گسترش نداده و علتش این است که اسلام بنا ندارد از پیروان
ادیانی که ارتباطی با خداوند ندارند، حمایت خاصی به عمل بیاورد؛ بنابراین اقلیتهای
مذهبی به دستهای اطلاق میشود که دینی آسمانی دارند و در قانون اساسی با نام مسیحی،
یهودی و زرتشتی شناخته میشوند و اخیراً مقام معظم رهبری صابئین را نیز به عنوان
اقلیت مورد شناسایی قرار دادهاند.
در خصوص حمایتهایی
که از اقلیتها به عمل میآید، باید بدانیم که اقلیتها به دو دسته تقسیم میشوند.
برخی از آنها با عقد قرارداد خاصی تحت حمایت دولت اسلامی قرار میگیرند و برخی دیگر
کسانی هستند که مستقل از حاکمیت اسلامی عمل میکنند. دستهای که خود را تحت حمایت
حاکمیت اسلامی قرار میدهند، از حمایتهای مختلفی اعم از مدنی، سیاسی، اقتصادی،
اجتماعی و فرهنگی برخوردار میشوند و یکی از مهمترین حقوقی که برای آنها در نظر
گرفته شده، حمایت حاکمیت جامعه اسلامی از آنهاست؛ از طرف دیگر در احوال شخصیه،
آزادی بیان و اندیشه، آزادی نشر کتاب و تحقیقات علمی و نیز بهرهمندی از مکانهای
عبادی و در انجام مناسک عبادی خود از آزادی برخوردارند.
اسلام با شناسایی
گروهی خاص به عنوان اقلیت، آنها را از حمایتهای خاص و ویژه برخوردار ساخته و این
نوع ادبیات، همگام و همراه با ادبیات نظام بینالمللی حقوق بشر است. در دنیای حقوق
بشر، وقتی کسی در اقلیت قرار میگیرد، به دلیل اینکه آستانه آسیبپذیریاش افزایش
مییابد، آستانه حمایت از او نیز افزایش پیدا میکند. نقل شده است که امیرالمؤمنین(ع)
در کوفه حرکت میکرد. پیرمردی را در حال تکدیگری دید. از اصحاب و همراهان سؤال
کرد که چرا این پیرمرد تکدیگری میکند. جواب شنید که یهودی است. امیرالمؤمنین(ع)
با تندی به آنها فرمودند زمانی که جوان بود و کار میکرد، یهودی نبود و اکنون که پیر
شده و توان کار کردن ندارد، یهودی شده است! بروید و او را از بیتالمال تأمین کنید؛
یعنی حق بهرهمندی از بیتالمال جامعه اسلامی را به اقلیت میدهد، و یا در حمله
سربازان معاویه به شهر انبار که منجر به ربودن خلخال از پای یک زن یهودی شد، امیرالمؤمنین(ع)
فرمودند که اگر انسان از غصّه یکچنین چیزی بمیرد و جان بدهد، او را ملامت نباید
کرد که نشان میدهد هر اندازه اقلیتهای مورد تأیید اسلام آستانه آسیبپذیری بیشتری
داشته باشند، از آستانه حمایت بیشتری نیز برخوردارند.
دسته دوم گروهی
هستند که با حاکمیت جامعه اسلامی قرارداد جزیه و ذمه منعقد نکردهاند و طبیعتاً از
برخی حمایتها محروم میمانند، برای مثال حاکمیت جامعه اسلامی و نیروهای انتظامی و
قوای مسلح آن وظیفه حمایت از آنها را به عهده ندارند، البته اگر درخواست کمک کنند،
ممانعتی در این زمینه نیست، بلکه سخن از عدم وظیفه قوای مسلح و حاکمیت جامعه اسلامی
در حمایت از اقلیتهایی است که حاضر به انعقاد قرارداد جزیه نشدهاند؛ در عین حال
و فارغ از این مورد خاص، سایر حقوقی که برای اقلیتهای تحت حمایت وجود دارد، در
مورد این دسته نیز صدق میکند، مثل آزادی در انجام مراسم عبادی، ازدواج، خرید و
فروش و … .
با یک مطالعه
اجمالی و مرور مختصر در میزان حقوق و آزادیهای اقلیتها و نیز حقوق و آزادیهای
مسلمانان، این نکته به دست میآید که اسلام حمایتهای ویژه و خاصی را از این گروهها
به عمل آورده و این حمایتها دو منظوره است. از یک طرف به خود اقلیتها برمیگردد که اسلام آنها را به عنوان
موحد شناخته و تحت حمایت خود قرار میدهد، چه آنها آمادگی داشته باشند که تحت حمایت
جامعه اسلامی قرار گیرند و چه آمادگی آن را نداشته باشند. نکته بعدی اینکه منطق
اسلامی در راستای این حمایت، اصل را بر
هدایتپذیری افراد و دادن فرصت به آنها قرار داده است؛ چنانکه خداوند در آیه ۶۴ سوره آل عمران میفرماید: «قل یا اهل
الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم…» که به معنای دعوت به زندگی مسالمتآمیز
و وحدت کلمه حول محور عبودیت الله است.
آیا حکومت اسلامی
میتواند حقوق اقلیتهای دینی را نادیده بگیرد و اگر مجاز به انجام این کار است،
تحت چه شرایطی میتواند این کار را انجام دهد؟
راعی: اصل بر آن
است که حاکمیت جامعه اسلامی وظیفه حمایت از اقلیتها را در صورت انعقاد قرارداد جزیه
و نیز به رسمیت شناختن حقوق و آزادیهای اقلیتها در جایی که چنین قراردادی منعقد
نشده است، بر عهده دارد. خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم این حق را برای اهل کتاب
پذیرفته است که از فضای زیستی خود بهرهمند شوند و اصراری مبنی بر مسلمان شدن آنها
نبوده است و اگر چه در منظر قرآن کریم، ادیان آنها مورد تحریف واقع شده، اما در عین
حال قرآن کریم پیروان آنها را به رسمیت شناخته، به گونهای که از آنها دعوت به عمل
آمده تا در راستای اصل همزیستی مسالمتآمیز به سمت وفاق حرکت کنند. این نگاه قرآن
حاکی از آن است که اسلام با اقلیتها سر ستیز ندارد و سخن از نادیده گرفتن حقوق
آنها توجیهناپذیر است و میتواند نوعی ظلم محسوب شود، چرا که یکی از احکام الهی
که باید مدنظر قرار بگیرد، احکام مربوط به اقلیتهاست. موضوع ارث، ازدواج و زیست
آنها در جامعه اسلامی و خارج از آن جزء حدود الهی بوده و اگر کسی آنها را نادیده
بگیرد، به تعبیر قرآن، ظالم است.
فقط در یک صورت
حقوق اقلیتها نادیده گرفته میشود و آن هم زمانی است که اقلیتها حالت محاربه
نسبت به جامعه و امت اسلامی پیدا میکنند. در شرایطی که یک گروه اقلیت وضعیت نظامیگری
را علیه مسلمانان برقرار کرده و بخواهد علیه جامعه اسلامی توطئه کند، طبیعتاً از
همه این حقوق و حمایتها به دلیل ایجاد ناامنی و هجمه نظامی علیه مسلمانان محروم میشود؛
لذا در تقسیمبندیهایی که میان فقهای اسلامی رایج است، دستهای به نام «دار» وجود
دارد که بخشی از آن، دار الاسلام نامیده میشود، یعنی جایی که قوانین و حاکمیت
اسلامی در آن برقرار است و بخش دیگر، دارالحرب نام دارد، یعنی کسانی که وارد جنگ
با مسلمانان میشوند، اعم از اهل کتاب و غیر آنها؛ در صورتی که اهل کتاب باشند، از
همه حقوق و آزادیهایی که برخوردار بودند، به دلیل برقراری وضعیت جنگی علیه
مسلمانان محروم میشوند.
دومین عاملی که
میتواند آنها را با محدودیت و نه محرومیت از حقوق اجتماعی و آزادیها مواجه کند،
توطئه علیه جامعه اسلامی و رفتارهایی است که میتواند حتی حیات آنها را مورد تهدید
قرار دهد؛ مثل رفتاری که پیامبر مکرم اسلام در برابر بنیقریظه و توطئه این گروه
علیه مسلمانان در همدستی با مشرکین انجام دادند، یعنی حمله نظامی علیه مسلمانان که
منجر به اتلاف اموال و حتی مرگ آنها شد. عامل دیگر، وضعیتی است که شاید توطئه
محسوب نشود، اما بیاعتمادی ایجاد کرده و حالتی را به وجود میآورد که سبب سلب امنیت
اجتماعی در جامعه میشود. در این سه حالت، حقوق و آزادی اقلیتها میتواند محدود و
یا حتی سلب شود.
اقلیتهای دینی
تا چه اندازه میتوانند در مناسبات فرهنگی ـ اجتماعی جامعه و سیاستگذاریها نقش ایفا
کنند؟
راعی: در اینجا
اقلیت به دلیل میزان بهرهمندی از حقوق و آزادیها از اکثریت جدا میشود. در دنیای
امروز این اصل پذیرفته شده کسانی که به هر دلیلی تحت عنوان اقلیت پذیرفته میشوند،
جایگاهی در تصمیمگیریهای سیاسی و فرهنگی کشور ندارند و دلیل آن، احترام به اکثریت
است. جایگاه احترام به اکثریت میطلبد که در این زمینه بین اقلیت و اکثریت تفاوتی
وجود داشته باشد، مثلاً اکثریت در تشکیل نظام سیاسی و ساماندهی روابط داخلی و خارجی
کشور نقش داشته باشند و تأمین کننده منافع اکثریت باشند و در عین حال تا جایی که
به منافع اکثریت لطمه وارد نشود، حضور اقلیت در این مناصب مجاز است و میتوانند
شرکت کنند.
قانون اساسی
جمهوری اسلامی ایران برای اقلیتها حضور پنج نماینده در مجلس شورای اسلامی را
مدنظر قرار داده است، ولی در سایر مناصب، تفاوتهایی را مشاهده میکنیم. در واقع
طبیعی است که مثلاً رئیس جمهور باید از بین اکثریت انتخاب شود، چرا که اعطای این
نوع امتیازات به اقلیتهای دینی با هیچ مبنای فقهی و حقوقی سازگار نیست. با رجوع
به آموزههای اسلامی میتوان این نوع تفاوتها را در معماری، پوشش، آداب معاشرت،
خرید و فروش بعضی از کالاها که در شرع
مقدس اسلام حرام محسوب میشود، مشاهده کرد. در جامعهای که اکثریت مردم آن مسلمان
هستند، خرید و فروش شراب و یا گوشت خوک حرام شمرده شده و این طبیعی است که یکسری محدودیت
برای اقلیتها در این زمینه ایجاد شود./ ایکنا